خط مبدأ، خط مبدأ طبيعي، خط مبدأ عادي، خط مبدأ مستقيم، برآمدگي هاي جزري، خليج هاي تاريخي
نویسنده : احسان حسيني
در تقابل منفعت خواهی دولتها با افزایش قلمرو حاکمیت یا استفاده بیشتر از دریاها، ایجاد چند منطقه دریای که هر یک دارای وضعیت حقوقی خاصی است، مورد توافق کشورها قرار گرفت.
برای تعیین حدود مناطق دریایی تعیین نقاطی به عنوان مبنای اندازهگیری ضرورت دارد. مجموع این نقاط فرضی، تشکیل خط مبدأ را میدهد. آبهای پشت این خط به طرف ساحل به عنوان آبهای داخلی ( Internal waters) بوده، که دولتهای دیگر از هیچ گونه حقوق عام در آن برخوردار نیستند و کاملاً در حکم خاک کشور ساحلی محسوب میشود. در حقیقت، خط مبدأ این منطقه را از سایر مناطق دریا جدا میکند و از طرفی حدود سایر مناطق دریایی از این خط اندازهگیری میشود.
گاه از خط مبدأ به خط مبدأ سرزمینی تعبیر شده است، علت این نامگذاری آن بوده که در تحول حقوق دریاها، این خط ابتدا برای اندازهگیری دریای سرزمینی[1] مورد استفاده بود و به تدریج با ایجاد سایر مناطق دریایی، برای تعیین حدود سایر مناطق بکار رفت.[2]
انواع خط مبدأ
1- خط مبدأ طبیعی یا عادی:[3]
خط پستترین جزر کامل آب دریا در امتداد طبیعی ساحل که رسماً توسط کشورهای ساحلی روی نقشههای با مقیاس بزرگ تعیین میشود.[4] این روش اندازه گیری برای سواحل مستقیم و بدون دندانه مناسب است.
2- خط مبدأ مستقیم یا مصنوعی:[5]
خطی که از اتصال پیشرفتهترین نقاط خشکی به سمت دریا به همدیگر در سواحل مضرس و دندانه دار و یا سواحلی که تعدادی جزیره در نزدیکی ساحل وجود دارد، تشکیل شده است.[6] [7]
3- شرایط ترسیم خطوط مبدأ:
خطوط مبدأ عادی، از آن جهت که همواره باید در امتداد حد پستترین جزر دریا بر روی ساحل ترسیم شوند، از امتداد طبیعی ساحل فاصله زیادی نخواهند گرفت، لذا دولتها با ترسیم این خطوط نمیتوانند منطقه زیادی از دریا را تحت حاکمیت خود درآورند. اما خطوط مبدأ مستقیم، که از اتصال پیشرفته ترین نقاط خشکی در دریا، ترسیم میشود، می تواند وسعت زیادی را وارد در قلمرو حاکمیتی کشورها نماید. لذا برای جلوگیری از این امر؛ در ماده 7 کنوانسیون 1982 شرایطی برای ترسیم این خطوط مقرر شده که اهم این شرایط عبارتند از اینکه
أ. خطوط مبدأ مستقیم نباید چنان ترسیم شوند که از مسیر طبیعی ساحل به نحو فاحشی دور باشند و مناطقی از دریا که در طرف خشکی این خطوط قرار میگیرند باید به حد کافی با قلمرو زمینی مرتبط باشند تا بتوانند تابع نظام آبهای داخلی قرار گیرند.
ب. خطوط مبدأ مستقیم نمیتواند از برآمدگیهای جزری[8] یا به طرف آنها ترسیم شود مگر اینکه فانوسهای دریایی یا تأسیسات مشابهی که به طور دائم بیرون از آب هستند در آنها ساخته شده باشد و یا در مواردی که کشیدن خطوط مبدأ از چنین برجستگیهایی مورد شناسایی جامعه بین المللی قرار گرفته باشد.
ت. منافع اقتصادی خاص یک منطقه که موجودیت و اهمیت آن در اثر مرور زمان برای دولت ساحلی به ثبوت رسیده باشد، میتواند در ترسیم برخی خطوط مبدأ مستقیم، مورد توجه قرار گیرد.[9]
ترسیم خطوط مبدأ در وضعیتهای ساحلی مختلف
خطوط مبدأ در برخی وضعیتهای جغرافیایی خاص، با توجه به وضعیت آن ناحیه، ترسیم خواهد شد.
1- تورفتگیهای ساحلی
دول ساحلی میتوانند، دو نقطۀ پیشرفتۀ دهانه تورفتگی را با ترسیم خط مستقیم به هم وصل کند و از آن به عنوان خط مبدأ استفاده کند، مشروط بر آنکه:
الف- فاصلۀ بین دو دهانه تورفتگی بیشتر از 24 مایل[10] دریایی نباشد.
ب- مساحت تورفتگی به اندازه یا بزرگتر از سطح نیمدایرهای باشد که قطر آن خطی است که دو طرف دهانه تورفتگی ساحل را به یکدیگر متصل میسازد.[11]
اگر مساحت تورفتگی کمتر از مساحت نیمدایره باشد از خط مبدأ طبیعی (حد پستترین جزر) یا خطوط مبدأ مستقیم در هنگامی که درون تورفتگی به صورت مفرس باشد، استفاده میشود و دیگر با اتصال دو طرف دهانه تورفتگی، نمیتوان خط مبدأ را تعیین کرد.
2- خلیجهای تاریخی
در خلیجهای تاریخی دو نقطۀ پیشرفتۀ دهانه خلیج را با خط مستقیمی به هم وصل میکنند، که به عنوان خط مبدأ مورد استفاده قرار میگیرد. برای اینکه ادعای یک کشور در تاریخی بودن خلیج مورد قبول واقع شود، وجود دو شرط زیر ضرورت دارد؛
الف- استفاده از خلیج در مدت زمان طولانی
ب- عدم اعتراض سایر کشورها نسبت به استفاده طولانی مدت از خلیج
3- خلیجهای کوچک هم مرز با چند کشور
در این نوع خلیجها، نمیتوان خط مبدأ را به وسیله خطی که دو طرف دهانه خلیج را به هم وصل میکند، ترسیم نمود، بلکه از خط پستترین جزر در امتداد ساحل خلیج برای تعیین خط مبدأ استفاده میشود.
4- جزایر
«جزیره قسمتی از خشکی است که به طور طبیعی بوجود آمده و محاط در آب بوده و هنگام مد از آب بیرون است.»[12]
اگر فاصله میان جزایر و قلمرو خشکی بیش از دو برابر عرض دریای سرزمینی باشد، خط پستترین جزر به عنوان خط مبدأ آن خواهد بود و در غیر اینصورت، دولت ساحلی میتواند آبهای جزیره را به وسیله خطوط مبدأ مستقیم به سرزمین اصلی متصل نماید.
5- برآمدگیهای جزری
«برآمدگی جزری؛ قطعهای از خشکی است که به طور طبیعی بوجود آمده و آب آن را احاطه کرده است و در هنگام جزر بیرون آب اما در هنگام مد زیر آب قرار میگیرد.»
«اگر برآمدگی جزری به طور کامل و یا بخشی از آن در فاصلهای کمتر از عرض دریای سرزمینی از قلمرو اصلی یا یک جزیره واقع شده باشد، خط جزر آب در این برآمدگی به عنوان خط مبدأ برای اندازهگیری عرض دریای سرزمینی قابل استفاده است.»
و چنانچه برآمدگی جزری به طور کامل در فاصلهای بیش از عرض دریای سرزمینی از قلمرو اصلی یا یک جزیره قرار گرفته باشد، دارای محدودۀ دریای سرزمینی خاص خود نمیباشد»[13] در برخی موارد، برآمدگیهای جزری را میتوان به عنونان نقطهای به منظور ترسیم خطوط مبدأ مستقیم به کار گرفت.
6- تأسیسات بندری و جزایر مصنوعی
تأسیسات بندری که جزء لاینفک تشکیلات بندری میباشند، قسمتی از ساحل تلقی میشوند و از این لحاظ میتوان آنها را مبنای ترسیم خطوط مبدأ مستقیم قرار داد. اما تأسیسات جدای از ساحل و جزایر مصنوعی به منزلۀ تأسیسات بندری نیستند.[14]
و فاقد مناطق دریایی میباشند از این رو ترسیم خطوط مبدأ برای آنها مطرح نیست.
7- دهانه رودخانهها
«اگر رودخانهای مستقیماً به دریا بریزد، خط مبدد خط مستقیمی خواهد بود که پستترین نقاط جزر در سواحل دهانه را به یکدیگر متصل نماید.»[15] [16]