دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عدالت، اصلی گسترده در کل هستی

سلسله مباحث گروه اندیشه «جام جم» درباره نسبت عدالت و الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت
عدالت، اصلی گسترده در کل هستی
عدالت، اصلی گسترده در کل هستی
نویسنده: سید حسین امامی

سلسله مباحث گروه اندیشه «جام جم» درباره نسبت عدالت و الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت / 2

در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی در جمهوری اسلامی ایران، رهبر معظم انقلاب اسلامی و ده ها نفر از اندیشمندان، استادان و صاحب نظران دانشگاهی و حوزوی به هم اندیشی و بررسی مبانی، ویژگی ها و ابعاد الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پرداختند. ابتدای این نشست ـ که بیش از 4 ساعت به طول انجامید ـ 14 نفر از متفکران و صاحب نظران ضمن تضارب آرا، دیدگاه‌های متنوع و مختلف خود را در زمینه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت بیان کردند.

در ادامه سلسله گفت وگوهای روزنامه جام جم با صاحبنظران، در این باره نظر 2 تن از اندیشمندان را درباره ابعاد مختلف « عدالت » در حیات اجتماعی جویا شده ایم . این که معنای عدالت در اندیشه اسلامی ایرانی چه حوزه هایی را در بر می گیرد و نسبت آن با الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت چیست ، دکتر حسین باهر، جامعه شناس و حجت الاسلام ایازی، قرآن پژوه به پرسش‌های ما در این باره پاسخ داده اند.

دکتر باهر: پیشرفت غربی نقطه مقابل عدالت

به طور کلی عدالت یک اصل بسیار گسترده در کل هستی است، یعنی اگر زمینه‌های طبیعی، فطری، اخلاقی و عرفانی را برای 4 عالمی که تاکنون شناخته شده در نظر بگیریم، در تمام این عوالم عدالت وجود دارد. عدالت معادل عمل کردن است، یعنی در مقابل هر عملی، عکس العمل مناسب آن وجود دارد و... که هستی این را به عنوان سنت و به عبارتی سنت الله تلقی کرده است. در رابطه با مسائل طبیعی و در فیزیک هم این موضوع وجود دارد که هر عملی را عکس العملی است، مساوی با آن و در جهت مخالف آن. در مسائل ادبی و معنوی هم همین گونه است. به عنوان نمونه شعری زیباست که عدالت در آن از نظر ادبیاتی رعایت شود و در هنر نیز همین گونه است که توازن و تقارن و تناسب و... در آن رعایت شده باشد یعنی معلوم می شود که بستر عدالت نیز همین است.

از نظر اجتماعی هم می بینیم اخلاقیات موقعی قانونمند است که عدالت وجود داشته باشد، به عبارت ساده تر اگر کسی کار خوبی انجام داد خوبی ببیند و اگر کسی کار بدی انجام می دهد در مقابل آن بدی ببیند. به هر جهت در آخر کار تسویه حسابی برای اعمال انجام شود. از لحاظ عرفانی که به آسمان چهارم مربوط می شود می بینیم تمام انسان هایی که به نوعی به جمالی رسیدند قبل از آن به کمالی رسیدند. به عبارت ساده تر، خودشان را از نظر اکتسابات در حد متکاملی قرار دادند تا این که جلوه جمال الهی در آنها تجلی پیدا کرده است. همان طور که در بقیه موجودات نیز این طور است. مثلاحداکثر کمال سیب موقعی پیدا می شود که در آن زیبایی دیده می شود. پس به اصل کلی باز می گردم که عدالت بستری است برای تمام موازین و مضامین علمی، ادبی، اخلاقی و عرفانی.

مقداری از عدالت در هستی انجام می شود که ما اصطلاحا به آن عدالت تکوینی یا عدل الهی می گوییم. مقداری از آن هم به انسان واگذار شده و ما درباره آن اختیار داریم و از ما خواسته شده است براساس عدل عمل کنیم. مثلاصریحا در قرآن کریم آمده است وقتی حکم می کنید سعی کنید که براساس عدل باشد یا به قول حافظ، ساقی به جام عدل بده باده تا گدا /غیرت نیاورد که جهان پربلاکند. به عبارت دیگر هر چیزی که عادلانه انجام شود، بهترین راه توسعه و پیشرفتش در هستی و تکوین و تکامل هر دو وجود دارد.

این مساله مطرح است که اگر برای انسان این نهاد عدالت، نهادینه شود خیلی راحت می توانیم به یک استراتژی کاملی برای پیشرفت دست پیدا کنیم، چون پیشرفت یا توسعه هدفی است که نهایت آن سیر إلی الله یا صیرورت به سمت خداست و این صیرورت از طریق عدالت انجام شدنی و همان چیزی است که ما اصطلاحا به آن صراط مستقیم می گوییم. در امر حیات معقول یک راه مستقیم وجود دارد و آن همان مساله عدالت است. در همین زمینه فکر می کنم اگر ما مضمون عدالت را در خودمان نهادینه کنیم و در همه جا براساس آن عمل کنیم و آن را به عنوان ناموس و قاموس هستی و سنت الهی بدانیم دست به یک معیار محکمی زدیم و با آن می توانیم توسعه، پیشرفت و ترقی و تحول متعال و تمام این مسائلی را که به عنوان آرمان از آن صحبت می شود، به دست آوریم کما این که اولین رکن توحید، عدالت است که برای رسیدن به توحید یا وحدت الهی 4 رکن عدالت، نبوت، امامت و قیامت لازم است که نخستین آنها عدالت است. انسان با هر دین و دیانت و مذهب مادامی که به خداوند قائل باشیم، باید به عدل هم باورمند باشیم و در حد یقین به آن اعتقاد داشته باشیم.

توسعه ای که در ذهن غرب اتفاق افتاده با پییشرفتی که در قلب شرق وجود دارد، با هم تفاوت دارد. غربی ها توسعه را همان رشد اقتصادی تلقی می کنند که اتفاقا رشد اقتصادی براساس عدم عدالت به وجود می آید، یعنی هر چه توزیع ناعادلانه تر باشد امکان رشد بیشتری در جامعه وجود دارد. هرچه سرمایه داران ثروتمندتر و فقرا فقیرتر شوند رشد اقتصادی جامعه بیشتر خواهد شد، چرا که اگر ثروت جامعه به طور عادلانه توزیع شود افرادی که مصرف شان اشباع نشده، به مصرف بیشتر می پردازند و بالطبع پول اضافه توزیع شده در جامعه مصرف می شود، ولی اگر ثروت جامعه ناعادلانه توزیع شود افرادی که درآمد بیشتری دارند و بیشتر دریافت می کنند آن را مصرف نمی کنند بلکه سرمایه گذاری و پس انداز می کنند که در این صورت رشد اقتصادی جامعه بیشتر می شود. این وضعیت درست نقطه مقابل عدالتی است که ما در مفهوم انسانی مد نظر داریم که رفاه انسانی بیشتر شود و انسان ها حداقل به لحاظ معیشتی به هم نزدیک تر شوند و توسعه ای که از نظر بینشی بویژه در ادیان الهی و بخصوص در اسلام وجود دارد، این توسعه انسانی، توسعه معنوی نه صرف توسعه مادی، یعنی ادامه این توسعه مادی، توسعه معنویت در جامعه است، یعنی هر چه جامعه یکنواخت تر، وحدت آمیزتر باشد عدالت بیشتری وجود دارد. جان دیوان و ددان از هم جداست / متحد جان‌های مردان خداست.

در عرفان ایرانی و اسلامی و در دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی عدالت توصیه شده است، اما آن پیشرفتی که در غرب در نظر گرفته شده درست نقطه مقابل عدالت است که تئوری آن را عرض کردم، این امر به عنوان یک علم در اقتصاد غرب مطرح است که توزیع ناعادلانه موجب رشد اقتصادی می شود، ولی پیشرفت انسانی مستلزم عدالت کامل و حتی الامکان نزدیک به انسان هاست که از طریق پرداخت معادل زحماتی که دارند در حداکثر دریافتشان و حداقل هم براساس نیازهایشان. ضریب جینی هم ـ که به عنوان یکی از شاخص‌های اندازه گیری عدالت مورد توجه است ـ به معنای توزیع عادلانه تر کالاها و خدمات است.

باهر: به طور کلی عدالت یک اصل بسیار گسترده در کل هستی است. عدالت معادل عمل کردن است، یعنی در مقابل هر عملی عکس العمل مناسب آن وجود دارد

بتدریج با انتقادهایی که از توزیع ناعادلانه ثروت در غرب شده سعی کردند با تمهیداتی مسائل و مشکلات اقتصاد سرمایه داری را حل کنند و رفاه اجتماعی یا بهداشت عمومی و بیمه‌های مختلف برای قشرهای آسیب پذیر را ارائه کردند، اما سیستم سرمایه داری اجازه نمی دهد افراد آسیب پذیر از رفاه بالایا بهداشت خوب برخوردار شوند در شرایطی که دولت هزینه آنها را بپردازد و این مساله ای است که هم اکنون دولت آمریکا با آن روبه روست و فیلمی را هم آقای مایکل مور با عنوان «سیکو» درست کرده که از همین امر دستمایه گرفته است. او می گوید در هر سال حداقل 40 میلیون آمریکایی برای درمان‌های ارزان قیمت به کانادا می روند و در آخر فیلم ایشان آرزو کرده بود که حداقل رفاه اجتماعی و بهداشت قشرهای آسیب پذیر آمریکا معادل زندانیان گوانتانامو باشد.

حجت الاسلام ایازی: توسعه و عدالت را یکجانبه نبینیم

عدالت دارای ابعاد مختلفی است. اما اکنون در ذهن بیشتر مردم عدالت در حوزه‌های اقتصادی بیشتر مد نظر است، در حالی که عدالت در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... هم وجود دارد و برای رشد و تعالی جامعه بسیار مهم است. شخصیتی مانند جان راولز، فیلسوف و اندیشمند معاصر آمریکایی روی عدالت سیاسی بیشتر تکیه می کند و می گوید: «اگر عدالت سیاسی در جامعه ای وجود داشته باشد، عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی هم شکل می گیرد.»، علتش این است که عدالت سیاسی می گوید همه انسان ها باید به حق و انصافی که در جامعه اقتضاء می کند، برسند.

در قرآن کریم آمده است: بگو پروردگارم به دادگری فرمان داده است یا در آیه 25 سوره حدید آمده است که براستی [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند. برای این جهت است نقشی که عدالت در توسعه دارد، می تواند کارساز و دارای اهمیت باشد که یکی از این توسعه ها توسعه معنویت است.

در مورد توسعه هم باید این نکته لحاظ شود که توسعه دارای ابعاد مختلفی است. توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی، توسعه آموزشی، توسعه معنویت و دین. پس هم عدالت دارای ابعاد گوناگونی است و هم توسعه. در مورد رابطه پیشرفت و عدالت هم می توان گفت اگر انسان ها احساس کنند به آنها ستم نمی شود و حقوقشان در جای خود قرار دارد، مردم انگیزه بیشتری برای کار کردن، مشارکت کردن و فعالیت پیدا خواهند کرد، مثلااگر بدانند در حوزه اقتصاد، آن چیزی را که تلاش و کوشش می کنند نتیجه آن به آنها تعلق دارد، طبعا موجب می شود در زمینه توسعه اقتصادی در بخش‌های تولید، توزیع و... بهتر کار کنند.

در حوزه سیاست هم وضعیت این گونه است. اگر عدالت وجود داشته باشد و حقوق و آرای افراد در جای خود محترم شمرده شود و اگر بدانند از آنها در فعالیت‌های مختلف جامعه مشارکت خواسته می شود و حق انتخابی را که باید داشته باشند، به رسمیت شناخته می شود قهرا انگیزه ای خواهند داشت تا بتوانند در توسعه جامعه نقش آفرین شوند.

در نظام سرمایه داری به این امر تکیه می شود که مردم مثلااگر در حوزه اقتصاد، فرهنگ یا اجتماع حضور داشته باشند، همچنین در حوزه ای که مردم در آن مشارکت دارند ، باید به آرایشان احترام گذاشته شود یا هر کسی بتواند هر فکر، حرف و عقیده خود را بیان کند که از آن به لیبرالیسم یا آزادی تعبیر می شود. از این جهت غربی ها به این بعد از عدالت و توسعه توجه دارند یعنی آنها بیشتر به توسعه سیاسی یا عدالت سیاسی توجه دارند.

میان عدالت در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و عدالت و توسعه غربی تفاوت هایی وجود دارد. یکی از آنها این است که ما توسعه و عدالت را یکجانبه نمی بینیم، بلکه همه جوانب حوزه عدالت را می بینیم، اما از یک جهت هم می تواند یک تجربه علمی باشد که قطعا اگر مردم احساس عدالت بیشتری کنند. آن وقت بهتر می توانند در حوزه توسعه قدم بردارند.

در مورد حکومت نبوی(ص) همان طور که اشاره کردم قرآن کریم درباره پیامبر(ص) طی آیات گوناگونی اشاره می کند نقش ایشان چقدر اهمیت داشته است و این که کاری بکنند که مردم اولاتوجه به عدالت داشته باشند مخصوصا افرادی که انگیزه برپا کردن عدالت را فراهم کنند. در مقام عمل هم این گونه بوده است که پیامبر(ص) در زندگی اجتماعی و مسوولیت خودشان روی مساله عدالت تکیه داشتند. در حکومت علوی نیز همین گونه بود. یکی از ابعاد عدالت که آن حضرت بر آن بسیار تکیه داشتند عدالت قضایی بود، یعنی این که همه شهروندان در برابر دستگاه قضا به یک درجه هستند.

در سیره امیرالمومنین(ع) وقتی شکایتی میان ایشان و شهروند غیرمسلمان در دادگاهی مطرح می شود و قاضی حتی می خواهد امتیازی شخصیتی برای حضرت قائل شود و می گوید السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)، حضرت ناراحت می شود و می فرمایند: در محضر دادگاه من هم یک شهروند مثل همه شهروندان هستم.

یا در داستان دیگری که حضرت، قاضی را سرزنش می کند که در محاکم چرا صدای قاضی از صدای متهم بلندتر و بالاتر است و چرا قاضی به گونه ای بلند صحبت می کند که دو طرف دعوا ناراحت شوند، حضرت(ع) در عدالت قضایی اینقدر حساسیت نشان می دهند. در حوزه‌های دیگر مانند اقتصادی و سیاسی هم می توان به روایت‌های فراوانی اشاره کرد که نشان می دهد ایشان چقدر به مساله عدالت قضایی و سیاسی اهمیت می دادند.

مقاله

نویسنده سید حسین امامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS