21 تیر 1397, 0:0
امام امیرالمومنین علیهالسلام در کلامی خطاب به جابربن عبدالله انصاری، صحابی دیرپای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: استواری و قوام نظام دین و دنیا به چهار چیز است: دانشمندی که علم خود را به کار بندد، جاهلی که از آموختن سرباز نزند، توانگر مالداری که از بخشش و احسان دریغ نورزد و فقیری که آخرت خویش را به دنیا نفروشد.
امام علیهالسّلام در ادامه اما وظیفهای را که بر دوش دانشمندان و مالداران مینهد، مقدم بر توصیهای است که به دو گروه دیگر، یعنی جاهلان و فقیران میکند: ای جابر! کسی که نعمتهای خداوند بر او فزونی میگیرد، نیازهای مردمان نیز به سوی او روان میشود، پس هرکه بدین نیازها به دیدهی رفع و روا بنگرد و از سر دفع و جفا برنخیزد، دارایی خود را به دوام و بقا تضمین کرده است، همان گونه که اگر به نیاز مردمان دیده فرو بندد، مال خود را در آستانهی زوال و نابودی نهاده است.
نیاز مردمان، یا در حوزهی کسب دانش و دانایی است یا در محدودهی جلب مال و توانایی. اگر گردش ثروت در جامعه در میان گروهی خاص محدود و محصور بماند و یا نشر علم و آگاهی از سوی عالمان نسبت به جاهلان نقصان و فتور یابد به فرمودهی امام، نظام دین و دنیا از قوام و استواری تهی میگردد؛ هرچند در ظاهر امور، ثر وتها انباشته گردد و یا علوم و دانشها آکنده.
سنت حسنهای که از دیرباز در حوزههای علمی سنتی ما برقرار بود ـ و امروز نیز تا حدود زیادی پابرجاست ـ باز پس دادن دروس توسط شاگردان صبح به طلبههای عصر بود. آن که نیم روز شاگردی میکرد، در نیمهی دوم همان روز بر تشکچهی استادی مینشست و خود شاگردی را میآموخت و مینواخت. در این سنت، علم چیزی نبود که یکجا محبوس و ساکن بماند و در این روانی و سیالی بود که هم علم ویراسته و پالایش میشد و هم علمآموزان در دانشی که میآموختند خبره و چیرهدست میشدند. علم آموخته شدهی در این مدرسه، توسط شاگرد و طلبه در مدرسهی دیگری آموزش داده میشد و یا این که درس صبح، همان بعدازظهر به مباحثه و مداقه در میافتاد و این گونه بود که نظام طلبگی در داد و ستد متقن و جدی استاد و شاگردی در طول صدها سال قوامی یافت که هنوز در بعد انگیزهمندی تحصیلی، عمق تدریس و تدرس و غنای مطلب و محتوا از دیگر حوزههای آموزشی آکادمیک هماورد میطلبد و چه بسا در ابعاد یاد شده همچنان بیبدیل مانده است. این همان قاعدهای است که امام علیعلیهالسلام از آن به عنوان قوام دین و نیز دنیا یاد کرده است که عالم، علم خویش را دریغ نمیدارد و جاهل از آموختن سر برنمیتابد. البته این یک برداشت محدود و یک بعدی از آن فرمایش گرانقدر است. شاید برداشت بالاتر آن باشد که عالمان، علم خویش را به زیور عمل بیارایند و جاهلان، زنگار اعمال ناشایست و ناپسندیده را به صیقل علم و دانایی بزدایند.
نکتهی دیگر در آن کلام نورانی، توصیه به صاحبان مال و درم و دینار است که به گردش مولد و مثبت ثروت خویش در جامعه بیندیشند و تنها بر حریم خواستهها و زیادهخواهیهای خویش طواف نکنند و به شکرانهی بازوی توانا، دست افتادگان را بگیرند.
طبیعت بشر به اقتضای زیادهخواهی و تنوعطلبی و قدرتجویی، هرگاه که مزهی تنعم و عیش را میچشد هل من مزید میگوید و بیش و بیشتر میطلبد. یکی از راههای درمان این زیادتخواهی و سیادتجویی ناروا، جلوگیری از تکاثر ثروت و خودداری از غرقهشدن در مستی مکنت است و این میسر نیست مگر آن که صاحبان مال و درم، به واهبان صاحب کرم تبدیل شوند و ثروت را نعمتی بدانند که شکر آن، بخشش است و نتیجهی آن، برکت.
به فرمودهی قرآن، هرگاه خداوند به تقدیر نابودی امتی، صحنهی تکوین را رقم میزند، مترفین و متکاثرین و مسرفین آن قوم را به فساد و تباهی دچار میکند. (و پرواضح است که این، نه جبر الهی، که قانونی تکوینی است. نه آن که اراده خداوند بر فساد ایشان در زمین است، بلکه این فساد نتیجهی قهری و طبیعی اعمال خود ایشان است). بدینسان اتراف و اسراف و کنز مال و دریغ از نیازمندان، به نشر فساد و شکاف طبقات و انواع خصومات میانجامد. یک بار دیگر به باطن کلام نورانی امام علی علیهالسلام نظر کنیم که فروگذاری عالمان از وظیفهی تعلیم و سرباز زدن مالداران از وظیفهی انفاق را مایهی فروپاشی نظام دین و دنیا توصیف میکند. نگاهی به نظام سرمایهداری امروز آمریکا و اروپا، شاید این پیشبینی را محسوسترمان کند. قوام دین و دنیا به علم است و انفاق.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان