23 فروردین 1395, 22:1
خيلي وقتها به گذشته هايمان فكر ميكنيم كه چه چيزي به ما گذشته، گاه از اين مرحله نيز فراتر ميرويم چنانکه اين فكر كردن به گذشته، بيشتر اوقات زندگيمان را به خود مشغول ميكند؛ گويا درونش غرق و بر موج خاطرات سوار ميشويم و تا آنجا پيش ميرويم كه انگار اصلاً دنيايي وجود ندارد.
هر چيزي كه بيرون اتفاق ميافتد را متوجه نميشويم و هيچ صدايي نميشنويم؛ چشم باز ميكنيم ميبينيم هزار دفعه صدايمان كردهاند و ما هم انگار نه انگار، هيچ باز خوردي نداشتهايم.
هر كس با اعمال و رفتارش زنده است. موقعيت كنوني ما نتيجه كار و كردار خودمان است، بنابراين زندگي درست و سالم فعلي، شادي آينده را در پي دارد. خوب است براي يادآوري عرض شود كه انسان به واسطه اشتباهاتش انسان نام گرفت بدين معنا كه هر شخصي كم يا زياد اشتباهات و خطاهايي در زندگي خويش داشته و اين استثناء پذير نيست. اين اشتباهات ممكن است در هر زمينهاي اتفاق بيفتند؛ مادي يا معنوي، گاهي اوقات در يك دورهاي اشتباهات افزايش پيدا كرده و گاه اين اشتباهات بنابر رعايت يك سري نكات، كم شده و به حداقل ميرسد. آدمي بايد روي خودش كار كند تا اشتباهاتش را به حداقل برساند و همين تلاشهاست كه باعث پيشرفت ميشود چرا كه ما آمدهايم و بر شتر دنيا محمل انداختهايم كه رشد كنيم و به تعالي برسيم. شايد به تكامل اعلا نرسيم اما به تكامل نسبي خواهيم رسيد و اين چيزي است كه خالق مهربان از ما ميخواهد. خدايي كه ما را خلق كرده نسبت به ما بالاترين شناخت و آگاهي را دارد و قطعاً بايد راهي را بگذارد كه در صورت اشتباه و نسيان، توانايي بازگشت وجود داشته باشد؛ اين راه همان توبه معروف است.
دقت كردهايد توبه چه قدر زيباست؟شخصي به واسطه انسان بودنش خطايي از او سر ميزند، زماني كه به اشتباه خودش پي ميبرد، نادم و پشيمان به درگاه خالق زيباييها توبه میکند و از هديههاي الهي بهره مند ميشود. به راستي دوستي با خدا نور را در زندگيها جاري ميسازد، چرا كه خدا مثل خيليها محدوديت ندارد كه به واسطه آن محدوديتها از ما نگذرد. در اطرافمان گاهی اوقات مشاهده ميكنيم دو نفر چندين سال به واسطه يك مشكل، اشتباه يا اختلاف با هم درگيرند و مشكل دارند و توانايي از هم گذشتن يا بخشيدن همديگر را ندارند؛ اما يگانه مهربان چگونه است؟ فقط از ما خواسته كه به قول هايمان پايبند باشيم آن هم براي چه چیز؟ براي اينكه دوباره زندگيهايمان به آلودگي دچار نشود. در هيچ كدام از قوانين الهي نفعي براي باري تعالي وجود ندارد و همه و همه براي سعادت دنيوي و اخروي خود ما انسانها همان موجودات فراموشكار است. يكي از بزرگترين مشكلات موجود در دنياي امروز اين است كه افراد، مسائل حاشيهاي را بر اصول مقدم ميدارند؛ حتي قدم فراتر مينهند و براي به دست آوردن موارد كم ارزش، كل زندگي و مسائل مهم آن را زير پا ميگذارند، مثلاً براي به دست آوردن مقدار بيشتري پول و ثروت، آرامش خانواده و سلامت آن را در معرض خطر قرار ميدهند، به راستي اين كارها براي رسيدن به اين اهداف ارزش دارد؟ آيا انسان تا آنجا عمر ميكند كه تمام مسائل را تجربه كرده و به اشتباهات خودش پي ببرد و آن را جبران كند؟ خداوند متعال ميفرمايند: «إِلاّ الّذِين تابُواْ وأصْلحُواْ واعْتصمُواْ بِاللّهِ وأخْلصُواْ دِينهُمْ لِلّهِ فأُوْلئِك مع الْمُوْمِنِين وسوْف يوْتِالله الْمُوْمِنِين أجْرًا عظِيمًا» مگر كسانى كه توبه كردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسك جستند و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه [در نتيجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد. (سوره نسا آيه 146)
براي رسيدن به يك نقطه راههاي مختلفي وجود دارد؛ يك راه ممكن است كوتاه و يك راه ممكن است بلند باشد؛ يكي پر خطر و يكي سهل و آسان؛ فرد عاقل بهترين راه را براي طي مسير انتخاب ميكند و قدم در آن ميگذارد. كوتاهترين مسير براي به دست آوردن سعادت دنيوي و اخروي ترك گناه و اشتباه است اما اگر اين اتفاق نيفتد چه؟ بايد نااميد باشد و به بازگشت به سمت زيباييها فكر نكند؟
خداي مهربان ميفرمايد زماني كه پشيماني به سراغتان آمد توبه كنيد؛ اصلاً خود نااميدي از رحمت و مغفرت خدا يك گناه بزرگ است. نخستين شرط يك توبه واقعي، پشيماني و تصميم قطعي براي ترك گناه و اشتباه است. پس راه براي يك توبه واقعي هيچوقت بسته نيست. قدم اول براي اين كار جبران حقوقي است كه توسط ما به ناحق از ديگران ضايع شده است. اين كار نشاندهنده صداقت در عمل، گفتار و رفتار است. اين نشاندهنده اصلاح شخصي و اجتماعي است و باعث رفع بسياري از مشكلات ميشود و ثمره آن اين است كه در جامعه انساني به جاي ظلم و كينه، صفا و صميميت حاكم ميگردد. سپس بايد خود را براي خدا خالص نمود كه پس از تمرين و ممارست به امري عادي در زندگي تبديل ميشود. هركاري كه انجام ميدهيم به نحوي نيتش را براي خدا خالص كنيم و به معامله هايمان رنگ و بوي الهي بدهيم. براي چه تحصيل ميكنيم؟ براي خدمت به خدا، براي چه غذا ميخوريم؟ براي كسب انرژي و قدم برداشتن در راه خدا؛ اين جهت بخشيدن به رفتار، باعث خدايي شدن زندگي ميشود و صد البته كه عوائد دنيوي نيز به همراهش وجود دارد و اين طور نيست كه با نيت الهي بخشيدن به زندگي، از لذات ديگر محروم شويم. به واقع فقط پردهاي از نور بر شاكله زندگي خويش نهاديم و همين باعث ميشود كه همواره خدا را مد نظر داشته باشيم. همه انسانها در پيشگاه خداوند متعال يكسان هستند و تنها معيار برتري، تقوا و پاكي است. هر كس كه به درگاه خدا آيد چه تازه به اين راه قدم نهاده باشد و چه عمري به عبادت مشغول بوده باشد، داراي ارج و قرب است و اين بر عهده پروردگار است كه ميزان خلوص هر كس را مشخص نمايد. چه بسيار افرادي كه به واسطه مغرور شدن به عبادت خويش، در معركه امتحان افتاده و عمري را به باد دادهاند و چه بسيار افرادي كه به واسطه خضوع و خشوع در درگاه حق و توبه خالصانه و عدم بازگشت به دنياي سياهي و تباهي، ره صد ساله را يك شبه طي كردهاند. از خداوند مهربان ميخواهيم ما را در هيچ صورت به حال خودمان رها نكند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان