نویسنده: سیدمحمد مهدی میرباقری
در مقاله حاضر نویسنده با تشریح فضیلت ماههای رجب و شعبان به عنوان پیش زمینه ورود به خوان ضیافت الهی، بر لزوم آمادگی در ماه رجب و اهمیت این ماه تاکید کرده است که اینک باهم آن را ازنظر میگذرانیم.
مرحوم سیدابن طاووس در کتاب اقبال الاعمال خود از وجود مقدس پیامبر«ص»، روایتی نقل میکنند که فرمودند: «ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملکاً یقال له الداعی فاذا دخل شهر رجب ینادی ذلک الملک کل لیله منه الی الصباح، طوبی للذاکرین، طوبی للطائعین و یقول الله تعالی انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی و غافر من استغفرنی، الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی فمن دعانی فی هذا الشهر اجبته و من سالنی اعطیته و من استهدانی هدیته و جعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الی.»
بنابر مضمون این روایت، خداوند در آسمان هفتم فرشتهای به نام «داعی» [فراخواننده] قرار داده است که هرگاه ماه رجب فرا میرسد، هر شب تا صبح فریاد میزند: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اطاعت کنندگان! [سپس فرشته از قول خداوند میگوید] خداوند میفرماید: من همنشین کسی هستم که همنشینم باشد و مطیع کسی هستم که مرا اطاعت کند و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هرکس در این ماه مرا بخواند اجابتش میکنم و هرکس از من بخواهد به او عطا میکنم و هر کس از من هدایت بخواهد هدایتش میکنم و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار داده ام که هر کس به آن چنگ زند به من میرسد.
خداوند این ماه را رشته اتصال بین خود و بندگان قرار داده است؛ یک سر این رشته در اختیار بندگان و سر دیگر آن در محضر الهی است. اگر کسی به این رشته، معتصم شود، به مقام وصول الهی میرسد؛ از این رو ماه رجب، شهر وصول الی الله است؛ باطن این ماه مانند باطن قرآن و معصومین(ع)، ریسمان اتصال بین خدای متعال و مومنین است؛ روایاتی نیز با این مضمون آمده است که: ماه رجب ماه امیرالمومنین(ع) است، همان گونه که شعبان، ماه رسول الله(ص) و رمضان ماه خدا است.
علت انتساب رجب به امیرالمومنین(ع)
در معنای انتساب ماه رجب به امیرالمومنین(ع) احتمالات زیادی وجود دارد؛ به نظر میرسد همه امور عالم، ملکوتی دارد که این نکته شامل اوقات و زمانها هم میشود؛ برای مثال، شب جمعه فقط یک ظرف طبیعی نیست، بلکه واقعیتی است که جایگاه خاصی در عالم دارد؛ در این زمان، ملائکهای نزول پیدا میکنند، خیراتی نازل میشود و راههایی به سوی باطن انسان گشوده میشود. سحر و بین الطلوعین هم همین گونه هستند. این که گفته شده است نماز را در اول وقت بخوانید، یک «قرارداد» نیست که تنها با ملاک حرکت خورشید تنظیم شده باشد که اگر یک ساعت دیرتر شود فرقی نداشته باشد؛ یعنی حرکت خورشید، برای خود، مداری داشته باشد و بقیه امور عالم هم مداری داشته باشند! شب جمعه، زمان نزول ملائکه و هنگامی است که درهایی از رحمت گشوده شده و راه هایی باز میشود، در ساعت بعد، این شرایط و فضا برای قرب فراهم نیست.
ماه ها هم این گونه هستند؛ یک معنای انتساب ماه رجب به امیرالمومنین(ع) این است که ولایت حضرت در این ماه تجلی مییابد و راه درک ولایت در این ماه گشوده میشود. در این ماه میتوان از ولایت امیرالمومنین(ع) بهرهمند و به وادی این ولایت وارد شد. به عبارت دیگر، میتوان به شفاعت حضرت امیر(ع) رسید؛ چرا که رجب، ماه شفاعت ایشان است و حضرت در این ماه برای هدایت انسان به ولایت خود، شفاعت میکنند.
بنابراین، رجب یا ماه امیرالمومنین حبلی است که انسان را به مقام وصول میرساند. یکی از تجلیات ولایت حضرت در باطن این ماه است. از این ماه درهایی به سوی درک این حقیقت [ولایت] گشوده شده است. در نتیجه، اعمال این ماه، اعمال بسط قرب و به عبارتی، راههایی برای رسیدن به آن حقیقت منتشر شده در این ماه است.
شفاعت پیامبر(ص)
در ماه شعبان- که ماه نبی اکرم(ص) است- نیز انسان میتواند با صیام و قیام به شفاعت نبی اکرم(ص) برسد؛ شفاعتی که طریق اتصال انسان به حقیقت توحید و قرب وصال است. هیچ کس بدون شفاعت نبی اکرم(ص) به درجات قرب نمیرسد. شخصی که نامش ابوایمن بود بر حضرت باقر(ع) وارد شد و گفت: ای ابا جعفر! شما مردم را میفریبید و به غرور در میآورید و دائم میگوئید: شفاعه محمد، شفاعه محمد! حضرت امام محمدباقر(ع) در حالی که آثار غضب در سیمایشان مشهود شد، گفتند: «ویحک یا ابا ایمن! اغرک ان عف بطنک و فرجک؟! اما لو رایت افزاع القیامه ، لقد احتجت الی شفاعه محمد! ویلک! فهل یشفع الالمن وجبت له النار؟» وای بر تو ای ابو ایمن! آیا همین قدر که شکم و فرج خود را عفیف نگاه داشتی، در غرور افتادی که از شفاعت بی نیازی! سوگند به خدا که اگر هولها و ترسهای روز قیامت را ببینی، هر آینه به شفاعت محمد محتاج خواهی بود! وای بر تو مگر این جز کسانی را که آتش بر آنها لازم شده است شفاعت کند؟ سپس فرمودند: «ما من احد من الاولین و الاخرین الاو هو محتاج الی شفاعه محمد یوم القیامه»؛ هیچ یک از پیشینیان و هیچ یک از پسینیان نیست، مگر آن که به شفاعت محمد در روز قیامت، نیازمند است. [یعنی هر کسی متناسب با درجات خود و به شفاعت نبی اکرم(ص)، حقایق قیامت را درک میکند.]
ضرورت صیام و قیام در ماه شعبان
در روایت ماه شعبان آمده است که منادی نبی اکرم(ص) به دستور حضرت در مدینه ندا میداد: این ماه، ماه من است؛ من را به روزه این ماه کمک کنید. امیرالمومنین(ع) فرمودند: از وقتی این ندا را شنیدم روزه این ماه را ترک نکردم. در حقیقت، حضرت میخواهند شفاعت کنند و روزه، یکی از رشته های شفاعت ایشان است؛ باطن صوم، ولایت و شفاعت نبی اکرم(ص) است؛ صوم به تنهایی خاصیتی ندارد، جز این که انسان را به شفاعت حضرت نائل کند. ماه نبی اکرم(ص)، ماهی است که رحمت و رضوان در آن منتشر است. در این ماه، میتوان به مقام رحمت و رضوان رسید. این رحمت، رحمت رحیمیه یا همان مقام رضوان است؛ مقامی که از آثار رحمت رحیمیه خدای متعال است. به این ترتیب، راه رسیدن به مقام رضوان که فوق همه درجات بهشت است، به برکت نبی اکرم(ص) باز میشود. به نظر میآید که صیام و قیام نبی اکرم(ص) برای قرب و شفاعت بوده است. هر کس بخواهد به شفاعت حضرت برسد باید همان صیام و قیام را داشته باشد. با عبادت نبی اکرم(ص) درهای رضوان گشوده میشود: «بکم یسلک الی الرضوان» به واسطه نبی اکرم(ص)، مقام رضوان پائین آمده و قابل دسترس شده است. حضرت در روایتی توضیح میدهند که این درخت طوبی شاخ و برگ های خود را فرود میآورد تا مردم به آن متمسک شوند؛ منظور از این امر، در واقع همان شفاعت نبی اکرم(ص) است.
پس ماه رجب، ماه امیرالمومنین(ع) یا به تعبیر دیگر مهمانخانه رجب، مهمانخانه حضرت امیر(ع) است. اهل الله از این ماه میتوانند وارد وادی ولایت شوند و پس از آن، به شهر نبی اکرم(ص) که شهر ضیافت و شفاعت ایشان است، برسند. سپس، کسانی که این دو وادی را طی کنند مقام توحید و شهرالله را در پیش خواهند داشت که ضیافتی خاص است؛ البته آن هم [وابسته] به ضیافت نبی اکرم(ص) است؛ هر چند که بساط دیگری است.
ولادت وجود مقدس و مسعود حضرت امیرالمومنین(ع) در ماه رجب واقع شده و در پایان این ماه هم «بعثت» نبی اکرم(ص) روی داده است. این دو حقیقت در ماه رجب، جاری و ساری است و مقدمه ماه شعبان و رمضان هستند. مرحوم آقامیرزا جواد ملکی(رض) در رساله المراقبات میفرمایند: خوب است آقایان اهل علم، در کنار کسب علم که خودش نوعی عبادت است، عبادت هایشان را در این دو، سه ماه افزایش دهند؛ این ماه فضایی است که عبادات آن، آثار خاصی دارد. در این ماه دعوتی خاص هم آمده است و منادی الهی این گونه همه را دعوت میکند: انا جلیس من جالسنی، مطیع من اطاعنی، غافر من استغفرنی...، مرحوم میرزا جواد ملکی(رض) میگویند: اگر آدم به اندازه همه خلائق جان داشت خوب بود که به خاطر تکریم این خطاب و در استقبال به این خطاب الهی که «انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی...» جان بدهد!
رجب، مقدمه ماههای شعبان و رمضان
رجب، مقدمه شعبان و رمضان است. آمادگی برای ماه رمضان و شعبان باید از این ماه حاصل شود. اگر حقیقت ماه رجب درک نشود، ورود به ماه شعبان و ماه مبارک رمضان مشکل است؛ بنابراین باید از مدخل ولایت حضرت امیر(ع) وارد شد؛ چرا که «انا مدینه العلم و علی بابها». امیرالمومنین(ع)، باب نبی اکرم(ص) و باب الله هستند؛ پس این ماه، مدخل است.
یکی از اساتید بزرگ ما میفرمود: هنگام جوانی در شب 27 رجب یا شب غدیر در نجف به حرم رفتم؛ بین الطلوعین شده و سپیده زده بود، مرحوم آیت الله فکور را دیدم. میخواستم به حرم بروم و ایشان در حال خارج شدن بود. مقابل کفشداری شلوغ بود؛ ایشان کفش را گرفت و در کنار گوش من گفت: من سه روز است جز یک استکان چای چیزی نخوردهام. به من برخورد! گفتم یعنی چه؟ یعنی این پیرمرد عابد در خانه حضرت امیر(ع) میگوید سه روز است جز یک استکان چایی چیزی نخوردهام؟ گفتن این حرف آن هم در کفشداری حضرت امیر(ع) چه معنایی دارد؟ داخل حرم، گوشهای ایستادم و سه ساعت زیارت غدیریه حضرت را خواندم، خسته شدم و از حرم بیرون آمدم و به منزل رفتم و خوابیدم. در خواب دیدم در حرم حضرت امیر(ع) هستم؛ حرم خلوت بود و من هم گوشهای ایستاده و زیارت میکردم، حالتم در زیارت همان حال قبلی بود، اما دیدم آقای فکور بین زمین و آسمان با همه وجود، طواف و زیارت میکند؛ نه با زبانش، همه وجودش طائف و مشغول زیارت حضرت است. متوجه شدم که آن بزرگوار به من چه گفت: شما دیر آمدید! بین الطلوعین است، شب مبعث گذشته است، باید از قبل مراقبه کنید. یعنی اگر مراقبهای از قبل نباشد انسان خسته میشود؛ اگر انسان تمهید قواعد نکند، تا چشم به هم بزند فرصت تمام میشود.
این دو ماه از یک طرف، به طور حقیقی و تکوینی مدخل ورود رمضان هستند؛ به نحوی که بدون این دو نمیشود وارد رمضان شد. از طرف دیگر، این دو ماه بستر و آمادگی برای ورود به ماه رمضان، و ماه رمضان هم بستر و آمادگی برای ورود به شب قدر است؛ یعنی باید این مسیر طی شود تا انسان به لیله القدر برسد. ورود به آن وادی ضیافت، این دو سه ماه ریاضت را به عنوان مقدمه میطلبد؛ چرا که «من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر»؛ البته مقدمه اش توسل به امیرالمومنین(ع) و نبی اکرم(ص) است؛ در قلب ضیافت الهی، معرفت حضرت زهرا(س) نهفته است که انشاءالله این مقدمات میتواند زمینه درک آن حقیقت باشد؛ باید توجه کرد که مقام ایشان مقام عجیبی است، بنابراین لازم است این وادی طی شود تا انسان به شب قدر برسد.
باید دقت داشت که «حمد»، هم در آغاز نعمت و هم در پایان آن، برای بهرهمندی از نعمت لازم است. حمد در آغاز نعمت، مقدمه شکر و در پایان نعمت که فرصت ها تمام شده است، مقدمه استغفار است. حمد مقدمه تضرع و ابتهال و رجاع و تمسک به فضل الهی است. اگر انسان در مدخل ماه رجب، حامد نباشد و نعمت خدا را نبیند و به این نعمت که خدای متعال در اختیار ما قرار داده است، توجه نکند، این نعمت کفران میشود.
این فرصتها بسیار مغتنم است. ان شاء الله خدای متعال در این ماهها ما را به ولایت امیرالمومنین(ع)، نبوت نبی اکرم(ص) و به ضیافت خاص و درک لیله القدر و عید فطر و برکات آن موفق بدارد.