دکتر داریوش زارعی - زهرا محمدی پور
چکیده: "در دنیای امروز با توجه به پیشرفتهای خارقالعاده، فناوری و دگرگونیهای گسترده و بیوقفه در شیوههای كار و زندگی مردم، سازمان و حتی هیچ فردی بدون آیندهپژوهی نظاممند،نمیتواند به ماندگاری و شكوفایی خود در آینده مطمئن باشد. هدف از آیندهپژوهی، تنها پیش بینی آینده نیست، بلكه تلاش برای ساختن آیندهای مطلوب و آرمانی است. يكي از روش هاي كسب دانش گروهي مورد استفاده، تكنيك دلفي است كه فرايندي است که داراي ساختار پيش بيني و كمك به تصميم گيري در طي راندهاي پيمايشي، جمع آوري اطلاعات و در نهايت، اجماع گروهي است و در حالي كه اكثر پيمايش ها سعي در پاسخ به سؤال چه هست؟ دارند، دلفي به سؤال چه مي تواند/ چه بايد باشد؟ پاسخ مي دهد. با توجه به اينكه امروزه تكنيك دلفي در تحقيقات آینده پژوهی به شدت مورد توجه و استفاده قرار می گیرد، اين مقاله، به تفصيل اين تكنيك را از نظر تاريخچه، تعريف، انواع، اهداف و كاربردها، شرايط كاربرد، اجزاي اصلي، فرايند، مزايا و محدوديت ها و پيشنهاداتي براي بكار گيري بهتر روش، شرح مي دهد.
واژگان کلیدی: آینده پژوهی، دلفی، پيش بيني
مقدمه
استراتژیست ها افرادی هستند که بایستی برای حل بحران ها و پیشگیری از بروز آنها چاره ای بیندیشند. از آنجا که پیشگیری از بروز یک بحران بر مدیریت وضعیت بحرانی ارجحیت دارد، اغلب استراتژیست ها (در حوزه های مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) به دنبال آن هستند تا با شناخت روندها و وقایع آینده، به تدوین طرح ها و برنامه هایی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی پیش رو بپردازند. در این زمینه آنها گاه تا آنجا پیش می روند که برای کنترل وضعیت آینده، خود اقدام به ساختن روندهای آتی و پدید آوردن وقایع تأثیر گذار بر این روندها می کنند و از این طریق، پیشاپیش کنترل آینده را در دست می گیرند. (Davis, 1997)
به این ترتیب، مهم ترین وظیفه یک استراتژیست، دستیابی به شناختی صحیح از وضعیت پیش رو است. بر این اساس، آینده نگری و استفاده از ابزارهای علمی برای آینده اندیشی، از اهمیت حیاتی برای برنامه ریزی استراتژیک برخوردار است.
اکنون، پرسشی که طرح می شود این است که آیا روشی معین و اصولی مشخص برای آینده نگری و برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد که بتوان آن را بیشتربه پژوهش های آینده نگرانه تعمیم داد و پایه اصلی مطالعات آینده پژوهی در حوزه های مختلف علوم به شمار آید؟ در پاسخ باید گفت که بر اساس پژوهش های انجام شده در زمینه مطالعات آینده پژوهی، این طور به نظر می رسد که تعدادی اصول اولیه و ابزارهای علمی وجود دارند که مبانی اولیه هر پژوهش آینده نگرانه را تشکیل می دهند. از آنجا که آینده پژوهی نوعی خاص از شیوه تفکر است و تفاوت هایی با شیوه تفکر در دیگر علوم دارد، لذا وظیفه اصلی این اصول اولیه آن است که ذهن را به مرحله جدیدی از تفکر وارد و برای مطالعه رویدادهای آتی و یافتن راهکارهایی برای برنامه ریزی استراتژیک با هدف پاسخگویی به آن رویدادها، آماده کند. (الوانی و شریفزاده ، 1387)
مفهوم آیندهپژوهی
آینده پژوهی یا آینده شناسی ،که می توان آن را علم آینده نیز نامگذاری کرد.آینده پژوهی نوعی دوراندیشی است که به دنبال آن است تا تغییرات امروز به واقعیات فردا تبدیل شوند و بررسی نماید که آیا احتمال و امکان تغییرات مورد نظر وجود دارد؟(علیزاده و دیگران، 1389).
آیندهپژوهی مشتمل بر مجموعه تلاشهایی است که با واکاوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسم آیندههای بالقوه و برنامه ریزی برای آنها میپردازد. آیندهپژوهی بازتاب دهنده چگونگی زایش واقعیت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز» است.
موضوعات آیندهپژوهی دربرگیرنده گونههای «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» برای دگرگونی از حال به آینده هستند. (وحيدي مطلق ، 1389)
اهداف آیندهپژوهی
هدف اصلی این دانش کشف یا ابداع، امتحان، ارزیابی و پیشنهاد آیندههای ممکن، محتمل و مرجع به منظور شکلگیری آیندهای مطلوب است. آیندهپژوهان میخواهند بدانند چه آیندههایی میتوانند رخ دهند (ممکن)، چه آیندههایی با احتمال بیشتری شکل میگیرند (متحمل) و چه آیندههایی باید برپا شوند (مرجع) (احمدي ، 1387)
اما بهطور کلی اهداف آیندهپژوهی عبارتند از:
- مطالعهی آیندههای ممکن، محتمل و مرجح
- مطالعهی تصاویر آینده
- مطالعهی مبانی اخلاقی و دانشآیندهپژوهی
- تفسیر گذشته و جهتگیریهای حال
- تفسیر ارزشها و معلومات برای طراحی عوامل کلیدی اجتماعی
- افزایش مشارکت عمومی در تصویرپردازی و طراحی آینده
- ترویج و اشاعهی تصاویر مطلوب آینده
اهمیت و ضرورت آیندهپژوهی
آینده پژوهی نوعی دور اندیشی است که احتمالات امروز را به واقعیات فردا تبدیل می کند.آینده اساساً دارای عدم قطعیّت است. با این همه آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیتها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامه «تصمیم گیری صرفاً چندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد.عدم قطعیت نهفته در آینده برای برخی، توجیه کنندهٔ نداشتن دور اندیشی آنان است وبرای عدّهای دیگر منبعی گرانبها از فرصتها.سرعت تغییرات آنچنان سرسامآور است که دیگر نمیتوان با روشهای سنتی با آنها کنار آمد. «اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد». امّا آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول آغازین آیندهشناسی است. اما اصل دیگری هم وجود دارد که: انسان میتواند در سرنوشت آینده تأثیرگذار باشد. آیندهشناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتیترین علوم مورد نیاز هر انسانی است. (خوش دهان، 1388)
آینده پژوهی به روش دلفی
آینده پژوهی از جمله مباحث نوینی است که در فضای عدم قطعیت حاکم و آشوبناک کنونی به خوبی پاسخگوی نیاز فضای مدرن کسب و کاری است. آیندهپژوهی در فرایند برنامهریزی، مدیریت استراتژیک و مدیریت ریسک کاربرد دارد و از طرفی امروزه در پیش بینی مشاغل مورد نیاز آینده نیز مورد استفاده است.دلفي رويكرد يا روشي سيستماتيك در تحقيق براي استخراج نظرات از يك گروه متخصصان در مورد يك موضوع يا يك سؤال است و يا رسيدن به اجماع گروهي از طريق يك سري از راندهاي پرسشنامه اي با حفظ گمنامي پاسخ دهندگان، و بازخورد نظرات به اعضاي پانل است ؛ درخواست قضاوت هاي حرفه اي از متخصص همگن و مستقل در مورد يك موضوع ويژه در سطح بزرگ جغرافيايي با استفاده از پرسشنامه ها است كه تا زمان دستيابي به اجماع نظرات مداوم تكرار مي شود و روش مطالعه چند مرحله اي براي گردآوري نظرات در موارد ذهني بودن موضوع و استفاده از پاسخ هاي نوشتاري بجاي گرد هم آوردن يك گروه متخصص است، و هدف اجماع با امكان اظهار نظر آزادانه و تجديد نظر عقايد با تخمين هاي عددي به دست مي آيد ( 2003 (Adler and Ziglio,
اساس و پایه روش یا تکنیک دلفی بر این است که نظر متخصصان هر قلمرو علمی در مورد پیش بینی آینده صاحبترین نظرست. بنابراین برخلاف روشهای پژوهش پیمایشی، اعتبار روش دلفی نه به شمار شرکت کنندگان در پژوهش که به اعتبار علمی متخصصان شرکت کننده بستگی دارد. شرکت کنندگان در تحقیق دلفی از ۵ تا ۲۰ نفر را شامل میشوند. کمینه تعداد شرکت کنندگان بستگی به چگونگی طراحی روش تحقیق دارد.
در این روش هیات (پنل) هایی از متخصصان تشکیل میشود که در آن ارتباط میان اعضاء، توسط رییس یا ناظر هیات انجام میشود.ارتباطات داخلی شرکت کنندگان بصورت ناشناس بوده و نظرات، پیش بینیها و تمایلات به ارایه دهندگان آنها منتسب نمیشود. انتشار این اطلاعات بدون اعلام هویت ارائه دهندگان صورت میگیرد.مهمترین نکته در روش دلفی، غلبه بر نکات منفی موجود در کمیتههای متعارف است. طبق نظر فاولز (Fowles,2000 )، عدم افشای هویت، بازخوردکنترل شده و پاسخهای مبتنی بر آمار مهمترین مشخصههای دلفی هستند.
انواع دلفي
وودنبرگ (9891) انواع دلفی را به سه گروه تقسیم می کند:
دلفی سنتی:
این نوع دلفی که همان روش استفاده شده توسط ابداع گنندگان آن است دو کاربرد دارد: پیش بینی و برآورد شاخص های نا شناخته. از این روش برای تعیین توافق صاحب نظران درباره پیش رفت های آینده در زمینه علم و فن آوری نیز استفاده می شود.
دلفی سیاسی:
این نوع دلفی در پی رسیدن به توافق نیست، بلکه در پی رسیدن به مهم ترین دیدگاه های مخالف در زمینه یک موضوع سیاسی روز است. هدف اصلی این نوع دلفی دست یابی به طیف مواضع و دیدگاه های موجود در اجتماع است.
دلفی تصمیم گیری:
این دلفی برای دست یابی به تصمیمات مشترک گروهی از افراد متفاوت در مورد مسئله خاص به کار می آید. معمولا موضوع تصمیم گیری پیچیده، چند بعدی و فرآیند ارتباط ساختاری یک گروه متخصص در حل صحیح و ریشه ای آن موثر است. (خوش دهان، 1388)
فرايند دلفي
دلفي در برگيرنده يكسري از راندها است و دلفي كلاسيك معمولاً شامل چهار راند مي باشد كه بطور معمول به سه راند تعديل مي گردد(Davis, 1997)
بنابراين، فرايند دلفي را مي توان به صورت زير در نظر گرفت:
فعاليت قبل از شروع؛
راند اول؛
راند دوم؛
راند سوم؛
تصميم و تصويب
فعاليت قبل از شروع
فعاليت هاي قبل از شروع شامل تكوين سؤال تحقيق و پيش آزمون براي مناسب بودن كلمات از قبيل ابهام و عدم وضوح است كه پايلوت بايد در خارج از جايگاه پژوهش و بخصوص در صورت بي تجربه بودن محقق براي مشخص سازي ابهامات و برآورد زمان تخميني صورت گيرد البته محققين ممكن است در ابتدا و يا هر مرحله پرسشنامه را پيش آزمون يا پايلوت كنند تا سؤالات روشن و تمركز سؤالات بر هدف تحقيق حفظ گردد. هچنين با افراد شركت كننده تماس برقرار گردد كه نيازمند توجه به موارد: عرض ادب و احترام، معرفي فرم، ارائه هدف و معرفي مركز يا شخص انجام دهنده، علت انتخاب، پاسخ دادن به چند سؤال يا پرسشنامه، زمان مورد نياز، نحوه دريافت پرسشنامه، نحوه دريافت نتايج، تمايل به شركت و تشكر است.
راند اول
در دلفي كلاسيك ، اولين پرسشنامه به صورت بدون ساختار يا باز ،پاسخ ارسال مي گردد كه به عنوان استراتژي زايش ايده ها عمل نموده و هدف آن آشكارسازي كليه موضوعات مرتبط با عنوان تحت مطالعه است.
هر يك از متخصصين درخواست مي شود تا شخصاً طوفان مغزي برقرار كند، هر نوع ايده و نظر خود را آزادانه مطرح نمايد، و فهرست موضوعات مورد نظر خود را بطور مختصر و بدون نام برگرداند. نيازي به توسعه كامل ايده ها نيست و تلاشي براي ارزيابي يا قضاوت نظرات صورت نمي گيرد. در اين مرحله، تمام پاسخ هاي مرتبط تا حد امكان جمع آوري شده، چرا كه بقيه مراحل بر اساس مرحله اول شكل مي گيرد. پس از جمع آوري پرسشنامه هاي برگشتي، پاسخ ها سازماندهي، نظرات مشابه تركيب، گروه بندي و موضوعات تكراري و حاشيه حذف مي شود و تا حد امكان پاسخ ها كوتاه مي گردد آناليز پاسخ هاي اولين راند بر اساس پارادايم تحقيق (كدهاي كيفي و يا خلاصه ها ي آماري) صورت مي گيرد. نتيجه نهايي، مشخص شدن تم ها و شناسايي عناوين است كه محقق آن را تبديل به پرسشنامه داراي ساختاري مي نمايد كه به عنوان ابزار راند دوم مورد استفاده قرار مي گيرد. نكته مهم اين كه هرچند سؤالات بازپاسخ روشي قوي در جمع آوري اطلاعات هستند، اما اگر اطلاعات پايه در زمينه موضوع وجود داشته باشد، از پرسشنامه نيمه ساختاري يا داراي ساختار بر اساس مطالعات قبلي استفاده مي شود.
راند دوم
از ر اند دوم به بعد، اغلب پرسشنامه داراي ساختار استفاده شده و از افراد مشابه در راند اول خواسته مي شود تا هر عنوان را با استفاده از مقياس ليكرت رتبه بندي، و به عبارتي، كميت پذير نمايند در اينجا موارد توافق و عدم توافق مشخص مي شود و فضايي براي شناسايي ايده هاي جديد، تصحيح، تفسير، حذف و توضيح قدرت و ضعف آنها به وجود مي آيد و حتي در بعضي موارد، از شركت كنندگان خواسته مي شود تا استدلال و دليل اولويت بندي خود بين ايتم ها را بيان نمايند در اين راند، انگيزه اعضاي پانل به شركت بيشتر مي گردد چر ا كه آنها باز خورد پاسخ هاي خود را دريافت مي كنند و مشتاق به تعيين كيفيت پاسخ هاي همكاران خود هستند. به عبارتي، انگيزه در اعضاي پانل منجر به شركت فعال آنها در توسعه ابزار و يا برنامه مي شود كه امتياز مهم دلفي است پس از جمع آوري پرسشنامه دوم، آناليز و خلاصه آماري (از قبيل چارك و ميانه) و يا تم ها و رتبه بندي تهيه مي گردد نتيجه آن آغاز شكل گيري همگرايي نظرات بين شرك كنندگان است.
راند سوم
در اين مرحله ، از شركت كنندگان درخواست مي شود تا پاسخ ها را مجدداً مرور نموده در صورت نياز در نظرات و قضاو ت هاي خود ت جديد نظر كرده و دلايل خود را در موارد عدم اجماع ذكر نمايند و با در نظر گرفتن ميانگين و ميانه نمرات هر عنوان، اهميت آن را درجه بندي نمايند. در اينجا نيز رتبه بندي نظرات انجام شده، پيش بيني هاي جديد ارائه مي شود و خلاصه آماري پاسخ ها تهيه مي گردد.طور معمول، از اين راند به بعد، اعضا پاسخ هاي خود و سايرين را دوباره ملاحظه نموده و فرايند تا زمان عدم دستيابي به ايده جديد و شناسايي ضعف ها و قوت هاي همه نظرات تكرار مي گردد. البته تعداد راندهاي بعدي با توجه به زمان، هزينه و احتمال خستگي شركت كنندگان در نظر گرفته مي شود. در صورت لزوم، نامه هاي يادآوري در هر راند ارسال مي شود و بازرسي مداوم در سرتاسر فرايند دلفي صورت خواهدگرفت.
راند چهارم
در راند چهارم كه اغلب آخرين راند مي باشد، ليست آيتم هاي باقيمانده، رتبه بندي ها، نظرات اقليت و موارد اجماع بين پانليست ها توزيع مي شود و آخرين فرصت را براي شركت كنندگان فراهم مي كند تا در نظرات خود تجديد نظر كنند.
تصميم و تصويب
در اين قسمت نتايج نهايي تهيه و منتشر و متخصصين در نتايج سهيم مي گردند. (والش ، 1389)
مزاياي دلفي
دلفي روشي ارزان، چندكاره، عيني، بدون تهديد و آسان براي شناسايي و فهميدن است و با استفاده گسترده از نظرات، اجماع قوي و مستحكم از نظرات، بخصوص در موارد عدم وضوح و كمبود شواهد تجربي، ارائه مي دهد با آن كه هزينه و زمان مورد نياز براي دلفي با توجه به هدف، ابزار و تعداد شركت كنندگان است، ولي در بعضي منابع هزينه بردار ذكر گرديده است . ( Slaughter, 1996)
انعطاف پذيري زياد رويكرد، كاربرد در ديسيپلين هاي مختلف، بكارگيري رويكردهاي ارتباطي مختلف و امكان استفاده در سطح جغرافيايي وسيع، عدم نياز به آموزش مصاحبه گران، گمنامي، ارائه بحث هاي باز،شناسايي و فهم زيربناي موضوع از مزاياي ديگر دلفي است از ديگر فوايد، كسب اجماع در گرو ه هاي مخالف ، اعتبار محتوي و طراحي برنامه ها با حمايت نسبي شركت كنندگان استو بخصوص عدم نفوذ عقايد و شخصيت افراد خاص در نظرات گروه ، آزادي از هرگو نه فشار، تسهيل درستكاري اعضا ي پانل و ارائه ديد بي طرفانه همراه با صداقت در بيان ايده ها و گزينه ها امكان پذير است.همچنين بازخورد بين راندها محرك ايده هاي جديد و موجب گسترش دانش شده كه خود موجب نوآوري بيشتر و آموزش شركت كنندگان مي گردد. اين تكنيك از هدررفتن زمان و انرژي براي تصميمات نامربوط يا مغرضانه جلوگيري مي كند چراكه پيش بيني هاي دلفي با يك روش تحليلي و نظا مدار صورت مي گيرد. (Helm , 2005)
محدوديت هاي دلفي
از مهم ترين محدوديت هاي اين تكنيك ، نيازمندي به تلاش و كار زياد، سير آهسته و وقت گيربودن آن از نظر روش شناسي نيز داراي نقيصه مهمي بوده كه ممكن است عملاً آن را بي اعتبار سازد، چنان كه دلفي در اصل كوشش نموده تا با نزديك كردن مصنوعي عقايد متخصصان به يكديگر از توزيع آماري اطراف ميانه استفاده نمايد به عبارتي ممكن است اجماع ظاهري يا فشار براي همنوايي با رتبه بندي رخ دهد و يا بازخورد توافقات گروه بر نظرات پانليست ها تأثير بگذارد. (گلبن ، 1383)
همچنين تكنيك دلفي تنها مرحله آغازيني است كه صرفا براي كسب اجماع مي كوشد و اين اجماع ضرورتاً دقيق ترين نظر نيست و ممكن است نتيجه، شناسايي يكسري بجاي عناوين خاص اطلاعاتي عبارات عمومي باشد. چرا كه در دلفي فرض، برابري شركت كنندگان از دانش و تجربه است، اما در عمل اين فرض ممكن است صحيح نباشد. بخصوص در موضوعات خاص معمولاً توزيع متخصصين نابرابر بوده و بعضي از متخصصين داراي دانش عميق در مورد موضوع بوده، در حالي كه ساير پانليست ها دانش زياد در مورد موضوع داشته باشند .بنابراين، افرادي كه دانش عميق نداشته قادر به تعيين موضوعات بسيار مهم نيستند و نتيجه يكسري عبارات كلي يا عمومي خواهد بود.. از طرف ديگر ، تورش منبع اطلاعات و تجانس زياد متخصصان همراه با احتمال چولگي اطلاعات است. خصوصيت بازگويي يا تكرار نيز مي تواند محقق را قادر به شك لدهي پاسخ ها يا نظرات نمايد از محدوديت هاي ديگر ، فقدان محرك ها و انگيزه ناشي از حمايت و نظر موافق ساير اعضا و رويارويي چهره به چهره است كمبود تعهد و التزام و پاسخ هاي عجولانه نيز در گمنامي ذكر گرديده است كه شايد فقط مختص دلفي نبوده و در تمام مطالعات با پرسشنامه هاي بدون نام اتفاق بيفتد. همچنين ريزش پانل متخصصين، احتمال دريافت ميزان پايين پاسخ، خستگي از موضوع، عدم وجود معيار كليدي و مشخص در تعريف متخصص، سطح اجماع و اندازه گروه ، تأثير كم محققين بر توسعه ابزار تحقيق، احتمال طرح بيشتر رويدادهاي مطلوب ، از ساير محدوديت ها است. (Gavigan , 1999)
پايايي و روايي
متأسفانه كنترل روايي و پايايي دلفي آسان نيست چنان كه دلفي به دليل نداشتن شواهدي از پايايي شديداً مورد انتقاد قرار گرفته است به عبارتي، اگر اطلاعات يا سؤالا ت مشابه به پانليست ها داده شود، دستيابي به نتايج يكسان حتمي نيست هرچند كه كاربران دلفي، صحت تكنيك را تأئيد نموده اند اين تكنيك در رابطه با روايي نيز مورد انتقاد قرار گرفته است، چنان كه پژوهشگر بر توسعه مراحل پيمايش يا ابزار تأثيري نداشته كه در روايي صوري تأثير دارد، با اين وجود، اگر اعضا ي شركت كننده در مطالعه، نماينده گروه يا حوزه دانش مورد نظر باشند، اعتبار محتوي تضمين مي شود. البته شايد موارد بالا به همه تحقيقات كيفي وارد بوده و نبايد دلفي را با رويكرد كمي (پوزيتويست) مورد قضاوت قرار داد و استفاده از معيارهاي انتقا ل پذيري، اعتبارپذيري، كاربردپذيري و تأئيد پذيري براي اعتبار و اعتماد نتايج صحيح تر باشد. (Chermack ,2005)
ملاحظات اخلاقي
دلفي از نظر ملاحظات اخلاقي مشابه تحقيقات پيمايشي يا پرسشنامه اي است. گمنامي شركت كنندگان تا حد امكان بايد حفظ شده و پاسخ هاي آنان بطور خاص و قابل شناسايي براي سايرين ارسال نگردد اما تعيين اينكه چه افرادي پرسشنامه را تكميل نموده، تمايل به بحث با سايرين داشته و آيا پانليست ها به درستي يا بر اساس نظر محقق پاسخ داده اند، غير ممكن است.
نتایج و پیشنهادات
اين مقاله، مروري انتقادي بر مفاهيم اصلي و اصول كليدي دلفي داشت و همان طور كه بيان شد، دلفي روشي سيستماتيك و انعطاف پذير در جمع آوري داده هاي تحقيق از گروهي از پانليست هاي خبره براي پيش بيني و تعيين اولويت ها بوده كه در سطح وسيع و ديسيپلين هاي مختلف بكار رفته است. براي به دست آوردن اجماع در موضوعات مبهم، نامشخص و با شواهد تجربي كم بسيار كمك كننده است. مزاياي آن گمنامي، بكارگيري رويكردهاي مختلف ارتباطي، شناسايي و فهم زيربناي موضوع ، و بخصوص عدم تأثيرگذاري عقايد و شخصيت افراد خاص در نظرات گروه است . البته محدوديت هايي همچون سير آهسته و وقت گير، امكان اجماع ظاهري، تورش منبع اطلاعات و فقدان محر ك ها و انگيزه ناشي از رويارويي چهره به چهره دارد كه يادآور احتياط، تفكر و برنامه ريزي دقيق در كاربرد اين تكنيك مي باشد.
دلفي به عنوان يك روش يا ابزار حمايت كننده و توسعه دهنده مطالعات در نظر گرفته و داده ها با ساير ابزار و فنون تكميل گردد.موضوع مورد مطالعه بايد مناسب بوده و پاسخ ها از قبل مشخص نشده باشد پانليست ها از ديسيپلين هاي مختلف انتخاب شوند و در هر رشته متخصص باشند از سؤالات محدودتر استفاده شود تا متخصصين با توجه به محدوديت زماني از شركت در مطالعه امتناع نكنند و براي متخصصين زمان كافي براي ت فكر عميق در نظر گرفته شود براي كاهش ريزش پانل، متخصص ين علاقمند انتخاب و از نظر تئوريكي توجيه شوند ، نامه هاي يادآوري ارسال و محرك مالي و معنوي استفاده گردد گروه تحقيق يا هماهنگي براي پاسخ گويي و روشن سازي هرگونه سؤال و ارائه اطلاعات در دسترس باشند و تا حد امكان، كمترين مداخله يا دستكاري را در فرايند تحقيق انجام دهند.
معيار رسيدن به اجماع، قبل از آغاز پروژه تعيين گردد و اجماع بر اساس نظرات پانليست ها باشد و چنان كه پذيرفتن اكثريت آرا جايگزيني براي نمايش يافته هاي قابل اطمينان و بدون فشار براي اجماع است براي تعيين اعتبار يافته ها با چند نفر محقق و اهل دانش كه در مطالعه شركت نداشته اند مصاحبه شود يك راند پيگير يا ثانويه براي افزايش اعتبار يافته ها انجام شود.