28 مرداد 1396, 2:36
حجت الاسلام علی کشوری
پیشتر[1] گفته شده است که "اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی" نظریه مادرِِ الگوی پیشرفت اسلامی[2] را "نظریه پردازش موضوعات جهت ساز" می داند. این نقشه راهبردی و کاربردی معتقد است که توجه به "جهت سازها" در اداره جامعه نتیجه اش "هدایت نظامات ذهنی" است.
به دلیل شکل گیری خلقت انسانها بر اساس "قدرتِ اختیار و انتخاب" اسلام پایه الگوی اداره جامعه را "مفهوم هدایت نظامات ذهنی" می داند و در "نظریه پردازش موضوعات جهت ساز" آثار اجتماعی هدایت انسانها در کنار آثار روانشناختی و آخرتی هدایت مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. برای تبیین اجمالی "نظریه مادر الگوی پیشرفت اسلامی"بیان مقدماتی لازم است:
مقدمه اول آنکه: محور مدیریت در بخش های مختلف جامعه انسان است. به عنوان مثال محور در بخش اقتصاد، کار آفرین، مصرف کننده، سرمایه گذار و مدیران و کار گران هستند. در بخش فرهنگ محور هنرمندان، دانشمندان، شاعران، نویسندگان و... هستند و یا در بخش آموزش محور خانواده ها، معلمان مدیران مدارس، دانش آموزان و... می باشند. به صورت کلی در هریک از بخش های جامعه بازیگران اصلی انسان های فعال در آن بخش از جامعه می باشند.
مقدمه دوم آنکه: در همه این بخش ها انسانها متأثر از نظام نگرش های خود تصمیم می گیرند و بدیهی است که ایجاد تغییر در هر جامعه ای از مسیر ایجاد تغییر در نگرش های افراد آن جامعه آغاز می شود. به عنوان مثال پیدایش انقلاب با عظمت اسلامی و استقرار نظام حکومتی اسلامی از تغییر نگرش در ملت ایران نسبت به حکومت های دیکتاتوری و دموکراسی آغاز شده است و همچنیین پذیرش تاکتیک نرمش قهرمانانه و مذاکره موردی با آمریکا با فلسفه تصحیح نگرش های خوش بینانه به استکبار و بالتبع ادامه تفکر مرگ بر آمریکا انتخاب شده است. البته در شکل گیری و غلبه یک نگرش خاص در جامعه افراد به نحو مساوی شریک نیستند و سهم نخبگان و مدیران بیش از سهم افراد عادی یک جامعه است.
مقدمه سوم آنکه: شکل گیری نگرش در انسانها امری دفعی نیست و تغییر نگرش به سرعت در میان انسانها به وجود نمی آید. معمولا نگرش های بر اساس مقدمات و تجربیاتی -که به عنوان پشتیبان برای آن نگرش عمل می کنند- به وجود می آیند. به عبارت ساده تر برای ایجاد نگرش در بخش های مختلف نیازمند ظرفیت سازی برای ایجاد آن نگرش هستیم. بدون توجه به ظرفیت های پایه نمی توانیم نگرش های جامعه را در مسیر صحیح ایجاد و تثبیت نمائیم. به عنوان مثال دوران تربیت انسان در حکم ظرفیت و پشتیبان برای نگرش های انسان در دوران بلوغ هستند و معمولا نگرش های انسان در سن اختیار و انتخاب متأثر از ویژگی های دوران تربیت است. همچنین نگرش انسان ها در جامعه بیش از همه چیز به رفتار دولتمردان و امراء وابسته است و اگر مدیران و رهبران مملکتی به اجنبی و دشمن وابسته باشند؛ مسیر نگرش های افراد یک جامعه با نگرش های های استکباری هماهنگ تر خواهد شد. بنابراین دوران تربیت، تصحیح رفتار مدیران یک جامعه و عدم وابستگی به استکبار(نفی سبیل) از موضوعات ظرفیت ساز برای ایجاد نگرش صحیح محسوب می شوند.
مقدمه چهارم اینکه: در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی از موضوعاتی که به نوعی در حکم زیر ساخت و ظرفیت سازی برای تغییر نگرش ها- در بخش های مختلف جامعه -محسوب می شوند؛ تحت عنوان موضوعات جهت ساز یاد شده است. علت این نامگذاری به جایگاه نگرش های انسان در انتخاب جهت و سبک زندگی و اثر این موضوعات در تغییر نگرش بازگشت دارد.
با توجه به مقدمات چهارگانه فوق، می توانیم روح الگوی پیشرفت اسلامی را هدایت نظامات ذهنی بدانیم. در الگوی پیشرفت اسلامی پایه همه مسائل -به دلیل محوریت انسانها در اداره جامعه- به مفهوم "هدایت نظامات ذهنی" بازگشت دارد و همانطور که گفته شد راه تغییر در نگرش ها هم ظرفیت سازی برای نگرش سازی است؛ که این موضوع هم به پردازش موضوعات جهت ساز وابسته است!
لازم به ذکر است که؛ برای پردازش هر موضوع جهت ساز -بعد از شناسائی و اثبات جهت ساز بودن- نیازمند یک نظریه بخشی هستیم؛ که در این نظریه بخشی مسیر تحقق هدایت نظامات ذهنی از مجرای آن موضوع جهت ساز تبیین می شود. در نشست های گفتمانی الگوی پیشرفت اسلامی این نظریه مادر و برخی از نظریات بخشی مطرح در "اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی "با تفصیل بیشتر و از مسیرهای استدلالی متفاوت (شرح سؤال)[3] به تضارب نیروهای انقلاب گذاشته می شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان