مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم«ص» (قسمت دوم-قسمت پایانی)
1 اسفند 1386, 0:0
نوشتار حاضر درصدد پاسخگویىبه چند پرسش محورى و مهم دربارة تغذیه، بر اساس سیرة پیامبر اعظم(ص) است.پرسشهایى چون چرایى تغذیه، نوع غذا، تنوع و مقدار آن، زمان تغذیه، همراهى با دیگران در تغذیه وبالاخره چگونگى انجام تغذیه...
اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم«ص» (قسمت دوم-قسمت پایانی)
7 ـ 10. عدم تقیّد به وجود لوازم اضافى در برخى روایات آمده است که پیامبر اکرم… تقیدى به وجود سفره و لوازم آن نداشت و غذا را روىزمین نهاده و تناول مىکرد،75 به ویژه در صورتى که چیزى یافت نمىشد تا آن را به عنوان سفره یا در حکمسفره قرار دهد. به عنوان مثال، روزى یکى از انصار مقدارى خرما براى حضرت هدیه آورد و چون در خانه ظرفىنیافتند، حضرت با لباسِ خود زمین را جارو کرده و فرمود: اینجا بریز؛ به خدا قسم اگر دنیا نزد خدا به قدر بال مگسى ارزش داشت چیزى از آن را به کافر و منافق نمىداد.76 7 ـ 11. خوردن با دست در راستاى پرهیز پیامبر اکرم… از هرگونه رفتارى که به گونهاى شائبه تشبّه به سلاطین و اهل کبر راتقویت مىکرد، آن حضرت هنگام غذا خوردن نه همچون آنان از دو انگشت، بلکه ـ بسته به اقتضاى مورد ـ از سه یاچهار انگشت و گاه از تمام دست یا هر دو دست براى تناول غذا بهره مىجست.77 امام صادق(علیه السلام) دراین خصوص فرموده است: پیامبر اکرم…، همچون عبد مىنشست و دست بر زمین مىنهاد و با سه انگشت غذا مىخورد؛ او همچونجبابره با دو انگشت نمىخورد.78 طبرسى نیز در توصیف این معنا گفته است: پیامبر اکرم… با سه انگشت ابهام و دو انگشت کنار آن، و گاه با کمکگیرى از انگشت چهارمى و [گاه] باتمام دست غذا مىخورد، و با دو انگشت نمىخورد و مىفرمود: خوردن با دو انگشت [همچون] خوردن شیطانىاست.79 7 ـ 12. اسراف گریزى پیامبر اکرم… پس از صرف غذا، انگشتانى را که با آنها غذا خورده و باقىمانده غذا به آنها چسبیدهبود، و همچنین باقىمانده غذاى ظرف را مصرف کرده و دست خود را پس از خوردن غذا و پاک کردن تمام انگشتان،با دستمال پاک مىکرد و مىفرمود: «معلوم نیست که برکت در کدام انگشت [نهاده شده] است».80 آن حضرتدرباره مصرف غذاى مانده در ظرف نیز مىفرمود: «بیشترین برکت در آخر غذاست».81 از امام صادقعلیهالسلام نیز نقل شده است که فرمود: پیامبر اکرم… ظرف غذا را مىلیسید و مىفرمود: کسى که چنین کند گویا به اندازة غذاى آن ظرف،صدقه داده است.82 بنا به روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام)، پیامبر اکرم… مىفرمود: آن گاه که یکى از شما پس از خوردن، غذاى باقىمانده در انگشتان را بلیسد خداوند خطاب به او مىفرماید: برکت خداوند برتو باد.83 اینکه لیسیدن انگشتان یا ظرف غذا منشأ برکت دانسته شده، مىتواند ناشى از آن باشد که در این کار به نوعى شکرنعمت و پرهیز از اسراف و کفران نعمت، نهفته است و از این رو، صاحب چنین عملى مشمول «لئن شکرتملازیدنّکم»84 مىشود. بنا بر روایتى دیگر، پیامبر اکرم… ظرف غذا را مىلیسید و مىفرمود آخر غذا بیشترین برکت رادارد، و فرشتگان بر کسانى که چنین مىکنند درود فرستاده، براى وسعت روزى آنان دعا مىکنند. و چنین کسىحسنهاى دوچندان دارد.85 از آنجا که حکمت لیسیدن انگشتان توسط پیامبر… و دیگر معصومان… پس ازصرف غذا، پرهیز از اسراف، و اداى شکر نعمتهاى الهى بود، آنان قبل از پاک شدن کامل دستان از غذا، آنها را بادستمال پاک نمىکردند. بنا به نقل عیاشى امام صادق(علیه السلام) فرمود: پدرم اکراه داشت از اینکه دستانش را در حالى که چیزى از غذا بر آن مانده بود، پاک کند مگر پس از مکیدن انگشتان توسطخود ایشان یا کودکى که حضور داشت، و این به خاطر تعظیم [و رعایت حرمت] غذا بود.86 روشن است که این گونه رفتارها براى تواضع در برابر خداوند، رعایت عظمت و حرمت رزق او، پرهیز از تشبّه به ملوکو رفتار جباران بوده است.87 7 ـ 13. رعایت بهداشت غذایى از جمله ویژگىهاى مهم پیامبر اکرم… توجه به بهداشت در ابعاد مختلف بود. در همین راستا، درخوردن و آشامیدن نیز نمودهاى این امر دیده مىشود. به عنوان مثال، ایشان بر شستن دستها، هم قبل و هم بعد ازغذا، بسیار تأکید مىکرد، به ویژه که در آن عصر، معمولاً غذا را با دست تناول مىکردند. بنا بر روایتى، آن حضرتفرموده است: شستن دستها قبل و بعد از غذا موجب از بین رفتن فقر و جلب روزى است.88 و در برخى روایات نیز بر داشتن وضو قبل و بعد از غذا تأکید شده است.89 بنا بر نقل امیرالمؤمنین(علیه السلام)،پیامبر اکرم… فرمود: کسى که مىخواهد فزونى در خیر یابد، هنگام حاضر شدن غذا وضو سازد.90 و در روایتى دیگر، فرمود: وضو قبل از غذا موجب نفى فقر، و وضوى بعد از غذا موجب نفى جنون و موجب صحت بینایى است.91 و نیز فرمود: کسى که قبل از غذا وضو سازد با وسعت روزى زندگى کرده و از بیمارى جسم رهایى مىیابد.92 نمود دیگر بهداشت غذایى در سیره نبوى…، تأکید حضرت بر بهداشت ظرف آب و غذاست. بنا برروایتى از امام صادق(علیه السلام)، پیامبر اکرم… دوست داشت که از ظروف شامى که از شام برایشهدیه مىآوردند، آب بنوشد93 و مىفرمود که: «این، نظیفترین ظرفهاى شماست».94 همچنین آن حضرت در ظروف چوبى، پوستى و سفالى، و هم در کف دو دست آب مىنوشید و مىفرمود: «هیچظرفى تمیزتر از کف دست نیست».95 پیش از این گذشت که توصیه و عمل حضرت بر نوشیدن با کف دودست باید در کنار توصیه و عمل حضرت بر شستن دستان قبل از خوردن و آشامیدن مورد توجه قرار گیرد. بنا بر بعضى روایات، پیامبر اکرم… از اینکه کسى در مشک را خم کرده و آب بنوشد نهى مىفرمودو خود نیز چنین نمىکرد و مىفرمود: این عمل آن را بدبو و متعفن مىکند.96 گفته شده که این نهى ممکناست ناشى از دو چیز باشد: نخست، اینکه ممکن است در چنین حالتى حیوانى که داخل مشک رفته، به این وسیلهداخل دهان شود. دوم، ـ چنانکه ذیل روایت تصریح شده ـ ممکن است به سبب بدبو شدن آب مشک در نتیجه خمشدن و کثیفى و آلودگى تدریجى قسمت خم شده باشد، چرا که با وجود مرطوب بودن مشک و خم شدن یک قسمتو مرطوب ماندن طولانى و مکرر دهانة آن، امکان کثیفى و عفونت آن قسمت بیشتر است.97 و این، نکتهبهداشتى ظریفى است. پیش از این، اشاره به روایتى شد که طبق آن، پیامبر اکرم… هنگام تنفس در اثناى نوشیدن آب،ظرف آب را از مقابل دهان دور کرده و پس از تنفس، آن را مجدداً به دهان نزدیک مىکرد،98 و این مىتواند ازتوجه آن حضرت به ظریفترین اصول بهداشتى و تربیتى حکایت کند، زیرا تنفس در ظرف آب، به ویژه اگر دیگرى نیزبخواهد از آن بنوشد، با ادب و اصول بهداشتى، همخوان نیست. نتیجه مىتوان با تأمل در آنچه گذشت به این حقیقت دست یافت که رفتار به ظاهر طبیعى و سادهاى که موجودات زنده چونانسان و حیوان در آن مشترکند، مىتواند از آداب و قواعدى برخوردار باشد که انسانهاى برجستهاى چون انبیاء ـ ازجمله پیامبر خاتم… ـ و نیز امامان معصوم(علیهم السلام) مقید به رعایت آنها بودهاند. این رفتار طبیعى وساده نیز همچون دیگر نمودهاى حیات این بزرگان، جلوة توحیدى داشته و مقدمة حرکت و سلوک معنوىشان بودهاست. در نوع غذا، تنوع، مقدار، زمان و چگونگى مصرف آب و غذا، آداب دقیق و قابل تأملى وجود داشته که براىبشر امروز از ضرورىترین دستورات زندگى دنیایى است. بشر ناچار از تغذیه است و بسیارى از مشکلات بهداشتى ـ وحتى روانى ـ او به دنبال سوء رفتار او در تغذیه پدید مىآید، و معصومان(علیهم السلام) در سیره و سخن خود تلاشداشتهاند الگوهایى ثابت و ماندگار در این باره از خود برجاى نهند. کتابنامه . ابن حنبل، احمد (م 241 ق)، مسند احمد، بیروت، دارصادر. . ابن عساکر، على بن حسن بن هبة الله (م 571ق)، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق على شیرى، بیروت، دارالفکر، 1415 ق. . بخارى، محمد بن اسماعیل (م 256 ق)، صحیح البخارى، بیروت، دارالفکر، 1401 ق. . برقى، احمد بن محمد بن خالد (م 274 ق)، المحاسن، تحقیق سید جلالالدین حسینى؛ دارالکتب الاسلامیه. . بغدادى، احمد بن على خطیب (م 463 ق)، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417 ق. . بیهقى، احمد بن حسین بن على (م 458 ق)، السنن الکبرى، بیروت، دارالفکر، [بىتا]. . ترمذى، محمد بن عیسى بن سوره (م 279 ق)، الشمائل المحمدیّه…، تحقیق سید عباس جلیمى، بیروت، مؤسسةالکتب الثقافیه، 1412 ق. . ترمذى، محمد بن عیسى (م 279ق)، سنن ترمذى، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، 1403 ق. . تمیمى مغربى، نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حیون (م 363 ق)، دعائم الاسلام، تحقیق آصف بن على اصغر فیضى، دارالمعارف،1383 ق / 1963م. . حرّ عاملى، محمد بن حسن (م 1104 ق)، وسائل الشیعة، تحقیق محمد رازى، تهران، اسلامیه. . حسنى راوندى، فضل الله بن على (م 571 ق)، النوادر، تحقیق سعیدرضا علىعسکرى، قم، دارالحدیث، 1377. . حمیرى بغدادى، ابوالعباس عبدالله بن جعفر (م 300 ق)، قرب الاسناد، تحقیق و نشر مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1413 ق. . راوندى، قطب الدین (م 573 ق)، الدعوات، قم، مدرسة الامام المهدى(علیه السلام)، 1407 ق. . سرخسى، شمسالدین (م 483 ق)، المبسوط، تحقیق جمعى از فضلا، بیروت، دارالمعرفه، 1406 ق. . سیدمرتضى، على بن حسین موسوى (م 436 ق)، الانتصار، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1415 ق. . سید مرتضى، على بن حسین موسوى (م 436 ق)، امالى المرتضى، تحقیق احمد بن امین شنقیطى، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى،1403ق. . شیخ صدوق، محمد بن على بن بابویه قمى (م 381ق)، من لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم، نشر جامعه مدرسین، 1404 ق. . طبرسى، حسن بن الفضل (قرن ششم)، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1392 ق / 1972م. . طبرى، محمد بن جریر بن رستم (قرن چهارم)، دلائل الامامه، قم، مؤسسةالبعثه، 1413 ق. . طوسى، محمد بن حسن (م 460 ق)، الامالى، تحقیق مؤسسة البعثه، قم، دارالثقافة للطباعة و النشر و التوزیع، 1414 ق. . قضاعى، قاضى ابى عبدالله محمد بن سلامه (م 454 ق)، مسند الشهاب، تحقیق حمدى عبدالمجید سلفى، بیروت، مؤسسة الرساله، 1405ق. . کلینى، محمد بن یعقوب (م 329 ق)، الکافى، تحقیق على اکبر غفارى، چاپ سوم: تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367 ق. . کوفى، ابن ابى شیبه (م 235 ق)، المصنف، تحقیق سید محمد لحام، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1409 ق. . کوفى اهوازى، حسین بن سعید (قرن 2 و 3)، کتاب الزهد، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم، علمیه، 1399 ق. . مجلسى، محمد باقر (م 1110ق)، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم: بیروت، 1403ق. . نورى طبرسى، میرزا حسین (م 1320 ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چاپ دوم: قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، 1409 ق. . نیسابورى، محمد بن فتال (شهید در 508 ق)، روضة الواعظین، با مقدمة سید حسن خرسان، قم، منشورات الرضى، [بىتا]. . یحصبى، قاضى ابى الفضل عیاض، (م 544 ق)، الشفاء، بتعریف حقوق المصطفى…، بیروت، دارالفکر، 1409 ق. 1 دکترى علوم قرآن و حدیث. 2 قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «بارک لنا فى الخبز و لاتفرّق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربنا» (کلینی، الکافی، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6). 3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7). 4 «قال ابوذر حین سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الایمان. فقال: الصلوة و اکل الخبز. فنظر الیه الرجل کالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالی؛ یعنى بأکل الخبز یقیم صلبه فیتمکن من اقامة الطاعة» (شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج 30، ص 258). 5 «... و کان یأکل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أکلوا...» (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 26 و مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 241). 6 «... کان یأکل کل الاصناف من الطعام...» (طبرسی، همان، ص 26 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241). 7 و عن ابى الحسن الرضاعلیهالسلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأکل الشعیر و بارک علیه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج کل داء فیه، و هو قوت الانبیاء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان یجعل قوت انبیائه الا شعیراً» (کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1). 8 «عن قتادة: کنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال یوما: کلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغیفاً مرققا و لا شاة سمیطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحیح البخاری، ج 6، ص 206). 9 «دخل رسول اللَّهصلى الله علیه وآله الى امسلمه رضى اللَّه عنها فقربت الیه کسرة، فقال: هل عندک ادام؟ فقالت: لا یا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بیت فیه خل» (کلینی، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسی، همان، ج 16، ص 267، ح 70). 10 عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «قال امیرالمؤمنینعلیهالسلام: اقرّوا الحار حتى یبرد فان رسول اللَّه قرب الیه طعام حارّ فقال: اقروه حتى یبرد ما کان اللَّه عز و جل لیطعمنا النار و البرکة فى البارد» (ر.ک:کلینی، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ). 11 مراد از مغافیر، بقایاى گیاهان در شکم زنبور عسل است که آن را در عسل داخل مىکند. 12 «... و کانصلى الله علیه وآله لا یأکل الثوم و لا البصل و لا الکرات و لا العسل الذى فیه المغافیر، و هو ما یبقى من الشجر فى بطون النحل فیلقیه فى العسل فیبقى ریح فى الفم» (طبرسی، همان، ص 30 و ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص 11 و بیهقی، السنن الکبری، ج 7، ص 50 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 2، ص 262). 13 کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1. 14 عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «اللبن من طعام المرسلین» (برقی، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ... عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «الخلّ و الزیت من طعام المرسلین» (همان، ص 482)؛... عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «السویق طعام المرسلین» (کلینی، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: اللحم باللبن مرق الانبیاء» (برقی، همان، ج 2، ص 467). 15 کان احبّ الطعام الیه اللحم، و کان یقول: «هو یزید فى السمع و البصر». و «اللحم سید الطعام فى الدنیا و الاخرة، و لو سألت ربّى أن یطعمینه کلّ یوم لفعل» (طبرسی، همان، ص 30). 16 «وکان صلى الله علیه وآله یأکل اللحم طبیخاً بالخبز و یأکله مشویاً بالخبز» (همان). 17 «و کانصلى الله علیه وآله یأکل البرد و یتفقد ذلک اصحابه فیلتقطونه له فیأکله و یقول انه یذهب بأکلة الأسنان» (همان، ص 31). 18 عن الصادقعلیهالسلام: ان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله کان یفطر على الحلو، فاذا لم یجده یفطر على الماء الفاتر و کان یقول: «انه ینقى الکبد و المعده و یطیّب النکهة و الفم و یقوى الاخراس و الحدق، و یحدّ الناظر و یغسل الذنوب غسلا، و یسکن العروق الهائجة و المرة الغالبة و یقطع البلغم، و یطفىء الحرارة عن المعدة و یذهب بالصداع» (نیسابوری، روضة الواعظین، ص 341؛ طبرسی، همان، ص 27 و 28 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار یاد شده براى افطار با آب ولرم در روایتى از امام صادقعلیهالسلام نیز آمده است:... عن ابن ابى عمیر عن رجل عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى کبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (کلینی، همان، ج 4، ص 152). 19 عن ابى عبداللَّه: «کان النبىصلى الله علیه وآله یأکل العسل و یقول: آیات من القرآن، و مضغ البان، یذیب البلغم» (همان، ج 6، ص 332). در روایتى مشابه، از امام صادقعلیهالسلام درباره امیرالمؤمنینعلیهالسلام چنین نقل شده است: ... عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «قال امیرالمؤمنینعلیهالسلام: لعق العسل شفاء من کل داء. قال اللَّه عز و جل: یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس و هو مع قرائة القرآن. مضغ اللبان یذهب البلغم» (همان). 20 و لقد جاءهصلى الله علیه وآله بعض اصحابه یوماً بفالوذج فأکل منه و قال: ممّ هذا یا اباعبداللَّه؟ فقال: بابى انت و امّی، نجع السَّمْن و العسل فى البُرْمة و نضعها على النار ثم نقلیه ثم نأخذ الحنطة اذا طحنت فنلقیه على السمن و العسل ثم نسوطه حتى ینضج فیأتى کما تری. فقالعلیهالسلام: «ان هذا الطعام طیّب» (طبرسی، همان، ص 28). 21 محمد بن یعقوب الکلینی، عن على بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابى عمیر عن عبدالرحمن بن الحجاج عن ابى عبداللَّه علیهالسلام قال: «أفطر رسول اللَّهصلى الله علیه وآله عشیّة خمیس فى مسجد قبا فقال: هل من شراب؟ فأتاه أوس بن خولى الانصارى بُعسّ مخیض بعسل، فلما وضعه على فیه نحّاه، ثم قال: شرابان یکتفى بأحدهما من صاحبه، لا أشربه و لا احرّمه، و لکن أتواضع للَّه فان من تواضع للَّه رفعه اللَّه، و من تکبّر خفضه اللَّه، و من اقتصد فى معیشة رزقه اللَّه، و من بذر حرمه اللَّه، و من اکثر ذکر الموت احبّه اللَّه» (کلینی، همان، ج 2، ص 122، ح 3؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 219، ح 31 و مجلسی، همان، ج 16، ص 265 و ج 75، ص 126، ح 25). این روایت را حسین بن سعید اهوازى نیز در کتاب الزهد، ص 55، ح 148، از ابن ابى عمیر و او از عبدالرحمان بن حجاج نقل کرده است و در بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 64، ج 75، ص 126 در ادامه روایت 25 آمده است. 22 ولکن بعثنى بالحنیفة السهلة السمحة» (کلینی، همان، ج 5، ص 494)؛ «جئتکم بالشریعة السهلة السمحاء» (سید مرتضی، الانتصار، ج 9، ص 407). 23 قال ابوجعفرعلیهالسلام: «ما من شىء ابغض الى اللَّه عز و جل من بطن مملوء» (الکافی، ج 6، ص 270، ح 11). 24 عن ابى جعفرعلیهالسلام: «اذا شبع البطن طغی» (همان، ح 10). 25 قال بعض السلف: «لا تأکلوا کثیراً فتشربوا کثیراً فترقدوا کثیراً فتحسروا کثیراً» (یحصبی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفىصلى الله علیه وآله، ج 1، ص 85). 26 نوری، مستدرک الوسائل، ج 16، ص 221-209. 27 عن المقدام بن معدیکرب: قال سمعت رسول اللَّه صلى الله علیه وآله یقول: ما ملأ ابن آدم وعاء شرّاً من بطن، حسب ابن آدم أکلات یقمن صلبه، فان کان لا محالة فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه» (احمد بن حنبل، مسند، ج 4، ص 133). روایت مشابهى با همین مضمون از امام صادقعلیهالسلام نقل شده است (ر.ک: برقی، همان، ج 2، ص 440 و کلینی، همان، ج 6، ص 269). 28 و عن عایشه: لم یمتلىء جوف النبىعلیهالسلام شبعا قطّ» (یحصبی، همان، ج 1، ص 85). 29 «و کان احبّ الطعام الیه ما کان على ضفف، فلا یأکل مع الشبع» (طبرسی، همان، ص 27 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241). «ضفف» را گاه حاجت و نیاز معنا کردهاند و گاه به اجتماع چند نفر بر غذا، و بنا بر معناى دوم، این روایت به مبحث بعد مربوط خواهد بود (ر.ک: صحاح جوهری، ماده ضفف و مجلسی، همان، ج 16، ص 254 و 255). 30 و قالصلى الله علیه وآله: «کل و أنت تشتهی، و أمسک. و أنت تشتهی» (نوری، همان، ج 16، ص 221). 31 «عن انس: انهصلى الله علیه وآله لم یجتمع عنده غداء و لا عشاء من خبز و لحم الاعلى ضفف» (مسند احمد، ج 3، ص 270 و ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص 318). 32 ... عن منصور بن زادان عن الحسن قال: «کان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله یؤاسى الناس بنفسه حتى جعل ]یرقع[ ازاره بالأدم و ما جمع بین عشاء و غداء ثلاثة ایام حتى قبضه اللَّه» (ابن ابى شیبه، المصنف، ج 8، ص 143، ح 126). 33 عن ابى اخى شهاب بن عبدربه، قال: شکوت الى ابى عبداللَّهعلیهالسلام ما القى من الاوجاع و التخم، فقال: تغد و تعش، و لا تأکل بینهما ]شیئا[ فان فیه فساد البدن. اما سمعت اللَّه عز و جل یقول: «لهم رزقهم فیها بکرة و عشیّا» (کلینی، همان، ج 6، ص 288، ح 2). 34 عن الصادقعلیهالسلام:«لا تدع العشاء ولو بثلاث لقم بملح و من ترک العشاء لیلة، مات عرق فى جسده لا یحیى ابداً» (طبرسی، همان، ص 195). 35 ... عن انس بن مالک عن النبىصلى الله علیه وآله، انه قال: «تعشوا ولو بکفّ من حشف، فان ترک العشاء مهرمة» (سنن الترمذی، ج 3، ص 188 و مجلسی، همان، ج66، ص 346، ح 22). 36 عن ابى حمزة عن ابى جعفرعلیهالسلام قال: خطب رسول اللَّه صلى الله علیه وآله الناس فقال: «الا أخبرکم بشرارکم؟ قالوا بلى یا رسول اللَّه، قال: الذى یمنع روزه، یضرب عبده و یزود وحده...» (کلینی، همان، ج 2، ص 290). 37 عن عبداللَّه بن مسکان عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «الطعام اذا جمع أربعا فقد تمّ: إذا کان من حلال و کثرت الایدى علیه و سمّى اللَّه فى اوله و حمداللَّه فى آخره» (برقی، همان، ج 2، ص 398). 38 قال صلى الله علیه وآله: «أحبّ الطعام الى اللَّه ما کثرت علیه الایدی» (نوری، همان، ج 16، ص 227، ح 11، به نقل از: مستغفرى سمرقندی، طب النبىصلى الله علیه وآله). 39 الجعفریات باسناده عن جعفر بن محمد عن ابیه عن جده على بن الحسین عن ابیه على بن ابیطالبعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «الجماعة برکة و طعام الواحد یکفى الاثنین، وطعام الاثنین یکفى الاربعة» (نوری، همان، ج 16، ص 230، ح 1، به نقل از: الجعفریات، ص 159). همچنین از امام صادقعلیهالسلام از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله روایتى مشابه بدین صورت نقل شده است: ...عن غیاث بن ابراهیم عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «طعام الواحد یکفى الاثنین و طعام الاثنین یکفى الثلاثة و طعام الثلاثة یکفى الاربعه» (برقی، همان، ج 2، ص 398 و کلینی، همان، ج 6، ص 273 باب اجتماع الایدى على الطعام). 40 قاضى نعمان ذیل روایتى مشابه از امام صادقعلیهالسلام، سخنى شبیه آنچه گفته شد، دارد. روایت و نیز سخن قاضى نعمان چنین است: و عن جعفر بن محمدعلیهالسلام انه قال: «الثرید برکة، و طعام الواحد یکفى الاثنین»، یعنى علیه السلام انه یقوتهم، لا على الشبع و الاتساع (تمیمى مغربی، دعائم الاسلام، ج2، ص 111). 41 «کان صلى الله علیه وآله یأکل کل الاصناف من الطعام، و کان یأکل ما احلّ اللَّه له مع اهله و خدمه إذا أکلوا، و مع من یدعوه من المسلمین على الارض و على ما أکلوا علیه و مما أکلوا، الاّ أن ینزل بهم ضیف فیأکل مع ضیفه...» (طبرسی، همان، ص 26 و 27 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241). 42 سأل رجل رسول اللَّهصلى الله علیه وآله، فقال: یا رسول اللَّهصلى الله علیه وآله، انا نأکل و لا نشبع! قال: «لعلکم تفترقون عن طعامکم، فاجتمعوا علیه، و اذکروا اسم اللَّه علیه، یبارک لکم ]فیه[» (طبرسی، همان، ص 149 و نیز ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 62، ص 420). 43 ابوالبختری، عن جعفر، عن أبیه علیهالسلام،«أنّ المساکین کانوا یبیتون فى المسجد على عهد رسول اللَّه صلى الله علیه وآله، فأفطر النبىصلى الله علیه وآله مع المساکین الذین فى المسجد ذات لیلة عند المنبر فى بُرْمة، فأکل منها ثلاثون رجلا، ثم ردّت الى ازواجه شبعهن» (حمیرى بغدادی، قرب الاسناد، ص 148 و مجلسی، همان، ج 16، ص 219، ح 9). 44 «کانصلى الله علیه وآله اذا أکل سمّی...» (طبرسی، همان، ص 27). 45 برقی، همان، ج 2، ص 398. 46 «و کانصلى الله علیه وآله اذا وضعت المائدة بین یدیه قال: بسم اللَّه، اللهم اجعلها نعمة مشکورة نصل بها نعمة الجنة»؛ «و کانصلى الله علیه وآله اذا وضع یده فى الطعام قال: بسم اللَّه، اللهم بارک لنا فى ما رزقتنا و علیک خلفه» (طبرسی، همان، ص 27 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242-241). 47 «و کان صلى الله علیه وآله اذا شرب بدء فسمّى و حساحسوة و حسوتین ثم یقطع فیحمد اللَّه ثم یعود فیسمّى ثم یزید فى الثالثة، ثم یقطع فیحمداللَّه فکان له فى شربه ثلاث تسمیات و ثلاث تحمیدات...» (طبرسی، همان، ص 31 و مجلسی، همان، ج 16، ص 246). 48 «الحمدللَّه منزل الماء من السماء و مصرف الامر کیف یشاء، بسم اللَّه خیر الاسماء» (طبرسی، همان، ص 151 و مجلسی، همان، ج 16، ص 475). 49 و عن علىعلیهالسلام: «تفقدت رسول اللَّهصلى الله علیه وآله غیر مرة و هو یشرب الماء، تنفس ثلاثا، مع کل واحدة منهنّ تسمیة إذا شرب، و حمد اذا قطع» (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 130، ح 453). 50 و عن رسول اللَّهصلى الله علیه وآله انه کان اذا شرب اللبن قال: اللهم بارک لنا فیه و زدنا منه، و إذا شرب الماء قال: الحمدللَّه الذى سقانا عذبا زلالاً برحمة، و لم یسقنا ملحا أجاجا بذنوبنا» (همان، ح 456). 51 و عن ابى جعفر و ابى عبداللهعلیهماالسلام انهما قالا: «ثلاث انفاس فى الشراب افضل من نفس واحدة.» و کرها أن یتشبّه الشارب بشرب الهیم، یعنیان الابل الصادیة، لاترفع رؤوسها من الماء حتى تروی» (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 130، ح 454). 52 عن ابن عباس: «ان النبىصلى الله علیه وآله کان اذا شرب تنفّس مرّتین» (همان). 53 «... و کان صلى الله علیه وآله ربّما شرب بنفس واحد حتى یفرغ» (طبرسی، همان، ص 31). 54 . و عن رسول اللَّهصلى الله علیه وآله انه مرّ برجل یکرع فى الماء بفیه، یعنى بشربه من اناء أو غیره من وسطه، و قال: «أتکرع ککرع البهیمة؟ ان لم تجداناء فاشرب بیدیک، فانهما من أطیب آنیتک» (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 130، ح 451). 55 . و عنه صلى الله علیه وآله انه قال: «مصوّا الماء مصّاً و لا تعبّوه عبّا، فان منه یکون الکباد» (همان، ح 452 و طبرسی، همان، ص 31). 56 . «و کانصلى الله علیه وآله لایتنفس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن یتنفس، أبعد الاناء عن فیه حتى یتنفس» (طبرسی، همان، ص 31). 57 . «کانصلى الله علیه وآله اذا اکل سمّى و یأکل بثلاث اصابع و ممایلیه و لا یتناول من بین یدى غیره» (همان، ص 23 و 28). 58 . «و کانصلى الله علیه وآله إذا أکل مع القوم، کان أول من یبدء و آخر من یرفع یده» (همان، ص 23). 59 . «و کان صلى الله علیه وآله إذا أکل اللحم لم یطأطىء رأسه الیه و یرفعه الى فیه ثم ینتهشه انتهاشاً» (همان، ص 30). 60 . «فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ... فِى جَنَّاتِ النَّعِیمِ...» (واقعه(56) آیه 8)؛ «وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ فسلام لک من اصحاب الیمین...» (همان، آیه 90)؛ «فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ * فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً...» (انشقاق (84) آیه 7). 61 . «... و کان یمینهصلى الله علیه وآله لطعامه و شرابه و اخذه و اعطائه، فکان لا یأخذ الا بیمینه، و لا یعطى الا بیمینه، و کان شماله لما سوى ذلک من بدنه، و کان یحبّ التیمّن فى کل اموره: فى لبسه و تنعّله و ترجّله...» (طبرسی، همان، ص 23). 62 . روینا عن جعفر عن ابیه عن آبائهعلیهمالسلام: «ان رسول اللهصلى الله علیه وآله نهى عن الشرب و الاکل بالشمال، و أمر أن یسمّى الشارب اذا شرب، و یحمده اذا فرغ، یفعل ذلک کلما تنفس فى الشراب أو ابتدء او قطع» (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 130، ح 447). 63 . و عن رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «انه نهى أن یأکل أحد بشماله او یشرب بمشاله، او یمشى فى نعل واحد. و کان یستحب الیمین فى کل شىء» (همان، ج 2، ص 119، ح 399 و نیز ر.ک: نوری، همان، ج 16، ص 228، باب کراهة الاکل و الشرب و التناول بالشمال مع عدم العذر). 64 . ... عن معاویة بن وهب عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام: «ما أکل رسول اللَّهصلى الله علیه وآله متّکئا منذ بعثه اللَّه عز و جل نبیّاً حتى قبضه اللَّه الیه متواضعاً للَّه تعالی....» (کلینی، همان، ج 6، ص 164، ح 175؛ طبرسی، همان، ص 23 و 27 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242 و ج 41، ص 130، ح 41). 65 . ... عن محمد بن مسلم قال: دخلت على ابى جعفرعلیهالسلام ذات یوم، و هو یأکل متکئاً، و قد کان بلغنا أن ذلک یکره، فجعلت انظر الیه، فدعانى الى طعامه، فلما فرغ، قال: یا محمد، لعلکترى ان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله ما رأته عین و هو یأکل متکئاً منذ بعثه اللَّه الى أن قبضه؟ ثم ردّ على نفسه فقال: لا واللّه ما رأته عین و هو یأکل متکئاً منذ بعثهاللّه الى أن قبضه...فیختا را التواضع لربه عز و جل...» (کلینی، همان، ج 8، ص 129، ح 100؛ شیخ طوسی، الامالی، ج 2، ص 629 و مجلسی، همان، ج 16، ص 277، ح 116 و ج 40، ص 339، ح 25). 66 . ... عن ابى خدیجه قال: سأل بشیر الدهان ابا عبداللَّهعلیهالسلام و انا حاضر، فقال: هل کان رسول اللَّه صلى الله علیه وآله یأکل متکئاً على یمینه و على یساره؟ فقال: ما کان رسول اللَّهصلى الله علیه وآلهیأکل متکئاً على یمینه و لا على یساره، ولکن کان یجلس جلسة العبد. قلت: و لم ذلک؟ قال: تواضعاً للَّه عز و جل» (کلینی، همان، ج 6، ص 271، ح 7 و مجلسی، همان، ج 16، ص 262، ح 53). 67 . ... عن المعلى بن خنیس قال: قال ابوعبداللَّهعلیهالسلام: «ما أکل نبى اللَّه و هو متکىء منذ بعثه اللَّه عز و جل، و کان یکره أن یتشبه بالملوک، و نحن لا نستطیع ان نفعل» (کلینی، همان، ج 6، ص 272، ح 8). 68 . و کانصلى الله علیه وآله یقول: «انما أنا عبد آکل کما یأکل العبد و أجلس کما یجلس العبد» (یحصبی، همان، ج 1، ص 86). 69 . ... عن جابر عن ابى جعفرعلیهالسلام قال: «کان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله یأکل أکل العبد، و یجلس جلسة العبد، و کان یأکل على الحضیض و ینام على الحضیض» (کلینی، همان، ج 6، ص 271، ح 6؛ برقی، همان، ج 2، ص 457، ح 387 و مجلسی، همان، ج 16، ص 262، ح 55). 70 . ... عن ابى جعفرعلیهالسلام، قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «خمس لا أدعهنّ حتى الممات: الأکل على الحضیض مع العبید، و رکوبى على الحمار مؤکفا، و حلبى العنز بیدی، و لبس الصوف، و التسلیم على الصبیان، لتکون سنّة من بعدی» (شیخ صدوق، الأمالی، ص 130 و مجلسی، همان، ج 16، ص 215، ح 2). 71 ....عن ابن عباس: «کان صلى الله علیه وآله یجلس على الارض و یأکل على الارض ویعتقل الشاة، و یجیب دعوة المملوک على خبز الشعیر» (طبرسی، همان، ص 16 و مجلسی، همان، ج 16، ص 222، ح 19). 72 . ...عن ابى بصیر عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «کان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله یأکل اکل العبد، و یجلس جلوس العبد و یعلم انه عبد» (برقی، همان، ج 2، ص 456، ح 386 و مجلسی، همان، ج 16، ص 225، ح 29). 73 . «و کان صلى الله علیه وآله کثیراً اذا جلس لیأکل أکل ما بین یدیه و یجمع رکبتیه و قدمیه کما یجلس المصلّى فى اثنتین، الا أنّ الرکبة فوق الرکبة و القدم على القدم، و یقول صلى الله علیه وآله: أنا عبد آکل کما یأکل العبد، و اجلس کما یجلس العبد» (طبرسی، همان، ص 27). 74 . و عن رسول اللَّه صلى الله علیه وآله انه نهى عن ثلاث أکلات: أن یأکل احد بشماله، او مستلقیاً على قفاه، او منبطحاً على بطنه» (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 119، ح 399). 75 . «و روى أن رسول اللَّه صلى الله علیه وآله لم یأکل على خوان قطّ حتى مات...» (همان، ص 28). 76 . مجلسی، همان، ج 16، ص 284، ح 133. 77 . «و یستعین بالیدین جمیعاً» (طبرسی، همان، ص 29 و نیز ر.ک: تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 119، ح 402). 78 . ... عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام: «کان رسولاللَّه صلى الله علیه وآله یجلس جلسة العبد و یضع یده على الارض و یأکل بثلاث اصابع، و ان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله کان یأکل هکذا، لیس کما یفعل الجبّارون، أحدهم یأکل باصبعیه» (کلینی، همان، ج 6، ص 297، ح 6؛ برقی، همان، ج 2، ص 442 و مجلسی، همان، ج 63، ص 414). 79 . و کانصلى الله علیه وآله یأکل باصابعه الثلاث، الابهام و التى تلیها و الوسطی، و ربما استعان بالرابعة، و کانصلى الله علیه وآله یأکل بکفّها کلها و لم یأکل باصبعین و یقول: ان الأکل باصبعین هو أکلة الشیطان» (طبرسی، همان، ص 28). 80 . «و کانصلى الله علیه وآله اذا فرغ من طعامه، لعق اصابعة الثلاث التى اکل بها، فان بقى فیها شىء عاوده فلعقها حتى تنظف، و لا یمسح یده بالمندیل حتى یلعق اصابعه واحدة واحدة و یقول: انه لا یدرى فى اى الاصابع البرکة» (همان، ص 30). 81 . «و کانصلى الله علیه وآله یلحس الصحفة و یقول: آخر الصحفة اعظم الطعام برکة» (همان). 82 ....عن عمرو بن جمیع عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «کان رسول اللَّه صلى الله علیه وآله یلطع القصعة و یقول: من لطع قصعة فکأنما تصدق بمثلها» (کلینی، همان، ج 6، ص 297، ح 4؛ برقی، همان، ج 2، ص 443، ح 318 و شیخ حر عاملی، همان، ج 16، ص 496، ح 1). 83 . ... عن ابىعبداللَّهعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله:«إذا اکل احدکم طعاماً فمصّ اصابعه التى أکل بها، قال اللَّه عز و جل: بارک اللَّه فیک» (برقی، همان، ج 2، ص443، ح 315). 84 . ابراهیم (14) آیه 7. 85 . و عنهصلى الله علیه وآله انه کان یلعق الصحفة، و قال: «آخر الصحفة اعظمها برکة. و ان الذین یلعقون الصحاف تصلى علیهم الملائکة و یدعون لهم بالسعة فى الرزق، و للذى یلعق الصحفة حسنة مضاعفة.» و کانصلى الله علیه وآله اذا أکل لعق اصابعه حتى یسمع لها مصیص (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 120، ح 405). 86 . عن جعفر بن محمدعلیهالسلام قال: «کان أبى یکره أن یمسح بالمندیل و فیها شىء من الطعام تعظیماً له، الا أن یمصّها أو یکون الى جانبه صبّى فیعطیه انامله یمصّها» (همان، ج 2، ص 120، ح 406). 87 . همان. 88 . ابوالقاسم الکوفی، فى کتاب الاخلاق، عن رسول اللَّهصلى الله علیه وآله، انه قال: «غسل الیدین قبل الطعام و بعده ینفى الفقر و یجلب الرزق» (نوری، همان، ج 16، ص 269، ح 11). 89 . گفتنى است که برخى اندیشمندان وضو در این روایات را به معناى لغوى آن، یعنى شستن دستها دانستهاند (ر.ک: سید مرتضی، الأمالی، ج 2، ص 58). 90 . ... ان علیّاعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «من سرّه أن یکثر خیر بیته فلیتوضاً عند حضور طعامه» (الجعفریات، ص 27؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 358 و نوری، همان، ج 16، ص 267).]90[ 91 . سهل ابن ابراهیم مروزى عن موسى بن جعفرعلیهالسلام عن ابیه عن جدّه متصلا قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «الوضوء قبل الطعام ینفى الفقر، و بعده ینفى اللمّ و یصح البصر» (قضاعی، مسند الشهاب، ج 1، ص 205 و ر.ک: قطبالدین راوندی، الدعوات، ص 142). 92 . قال جعفرعلیهالسلام عن ابیه عن آبائه عن علىعلیهالسلام قال: قال رسول اللَّهصلى الله علیه وآله: «من توضأ قبل الطعام، عاش فى سعة، و عوفى من بلوى فى جسده» (فضل اللَّه راوندی، النوادر، ص 222). 93 . ... عن طلحة بن زید عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «کان رسول اللَّهصلى الله علیه وآله یشرب فى الاقداح الشامیة یجاء بها من الشام و تهدى لهصلى الله علیه وآله» (کلینی، همان، ج 6، ص385، ح 1 و مجلسی، همان، ج 16، ص 268، ح 79). 94 . ...عن طلحة بن زید عن ابى عبداللَّهعلیهالسلام قال: «کان النبىصلى الله علیه وآله یعجبه ان یشرب فى الاناء الشامی، و کان یقول: هذا انظف آنیتکم» (کلینی، همان، ج 6، ص 386، ح 8 و مجلسی، همان، ج 16، ص 286، ح 80). 95 . «و کانصلى الله علیه وآله یشرب فى الاقداح التى یتخذ من الخشب، و فى الجلود، و یشرب فى الخزف، و یشرب بکفّیه، یصبّ فیهما الماء و یشرب و یقول: لیس اناء اطیب من الکف» (طبرسی، همان، ص 31). 96 . «و کانصلى الله علیه وآله یشرب من افواء القرب و الاداوى و لا یختنثها اختناثاً و یقول: «ان اختناثها ینتنها» (همان). 97 . و عن رسول اللَّه صلى الله علیه وآله: أنه نهى عن اختناث الاسقیة، و هو أن یثنّى افواه القرب ثم یشرب منها. و قیل ان ذلک نهى عنه لوجهین: احدهما انه یخاف أن تکون فیها دابّة أو حیّة فتنساب فى فم الشارب، و الثانى ان ذلک ینتنها (و هو الاحسن) (تمیمى مغربی، همان، ج 2، ص 129، ح 448). 98 . «و کان صلى الله علیه وآله لا یتنفّس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن یتنفس أبعد الاناء عن فیه حتى یتنفس» (طبرسی، همان، ص 31). .............................................................................. منبع: فصلنامه«تاریخ درآینه پژوهش» ، شماره 13
فصلنامه«تاریخ درآینه پژوهش» ، شماره 13
اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم«ص» (قسمت دوم-قسمت پایانی)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم«ص» (قسمت دوم-قسمت پایانی)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
پیشوایان معصوم
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS