مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
تحقیقی نو درباره احد
11 دی 1386, 0:0
تحقیقی نو درباره احد
تحقیقی نو درباره احد خبرگزاری فارس:کوه احد، از غرب تا شرق امتداد یافته و طول آن به حدود 6000 متر می رسد. این کوه به صورت مجموعه ای به هم پیوسته، از سلسله جبال کوچک و بزرگ و در عین حال مجزّا و مستقل از دیگر کوه های اطراف مدینه می باشد. رنگ عمومی کوه، قرمز متمایل به قهوه ای است اما بر فراز آن سنگ های گرانیتی این کوه از رگه های مختلف الالوانی چون سبز سیاه، زرد و خاکستری تشکیل شده اند. غزوه احد یکی از غزوات مهم در صدر اسلام است. اهمیت این غزوه در روند نزاع های متقابل میان مسلمانان و مشرکان، برای همه مسلمانان در گذر تاریخ شناخته شده بوده است. تاریخ وقوع آن در هفتم شوال، سال سوم هجرت، یکسال و بیست روز پس از جنگ بدر است که در هفدهم رمضان سال دوم هجرت اتفاق افتاد. دشمن روز چهارشنبه چهارم شوال در احد فرود آمد. مسلمانان پنج شنبه و شب جمعه را به گفتگو گذراندند، جمعه برای دفاع از شهر به سوی احد حرکت کردند و صبحگاه شنبه در جای خود استقرار یافتند. آن روز جنگ احد صورت گرفت و پایان یافت. 1 خداوند در سوره آل عمران آیاتی را بدان اختصاص داده و از چند زوایه و بیشتر به دلیل شکست مسلمانان، آن را مورد عنایت قرار داده است. جا دارد این غزوه از چند جهت مورد بررسی قرار گیرد: الف: مقدمات درگیری ب: اصل درگیری ج: آثار و تبعات درگیری در بخش مقدمات درگیری نیز چند بحث قابل طرح است، از جمله: 1 ـ اقدام مشرکان برای تلافی حادثه بدر. 2 ـ آمادگی مسلمانان و مشاوره برای چگونگی جنگ با مشرکان. 3 ـ مسیر حرکت مشرکان تا استقرار در احد. 4 ـ مسیر حرکت رسول خدا ـ ص ـ به سوی احد. 5 ـ محل استقرار مشرکان و مسلمانان. 6 ـ میدان دور زدن تیراندازان دشمن. آنچه ما در صدد بیان آن هستیم، تصویری است از محل استقرار دو گروه با تکیه بر یادداشت های تاریخی و تحقیقات میدانی. طبعاً مباحث نوشتاری بدون ترسیم نقشه سودمند نخواهد بود و به همین دلیل برای شرح چگونگی استقرار در مرحله اول و پس از آن، باید توضیحات را همراه نقشه مطالعه کرد. تحریر نخست این مقال در روزهای پایانی ذی قعده سال 1416 در شهر مدینه منوره انجام شد. پس از بازگشت از سفر، تحقیق تازه منتشر شده استاد محمدباقر نجفی را در مجلد دوم «مدینه شناسی» ملاحظه کرده و با استفاده از آن این متن را آماده کرده ام. متأسفانه علی رغم توضیحات مفصل ایشان در باره مسیر حرکت مشرکان و رسول خدا ـ ص ـ به سمت احد; اولا: به طور دقیق از محل استقرار دو نیرو، سخن نگفته است. گرچه این نظر را پذیرفته که محل درگیری غرب رمات بوده نه شرق آن. ثانیاً: مسیر دور زدنِ تیراندازان مشرکان را دور کوه احد دانسته، که به نظر مؤلف این سطور نظری نادرست است. به عنوان مقدمه گفتنی است که کوه احد، از غرب تا شرق امتداد یافته و طول آن به حدود 6000 متر می رسد. این کوه به صورت مجموعه ای به هم پیوسته، از سلسله جبال کوچک و بزرگ و در عین حال مجزّا و مستقل از دیگر کوه های اطراف مدینه می باشد. رنگ عمومی کوه، قرمز متمایل به قهوه ای است اما بر فراز آن سنگ های گرانیتی این کوه از رگه های مختلف الالوانی چون سبز سیاه، زرد و خاکستری تشکیل شده اند.2 احد در پنج کیلومتری شمال شهر مدینه قرار دارد و میان آن و شهر، فضایی مسطح و باز است که امروزه بسیاری از بخش های آن مسکونی شده در حالی که در گذشته بخش هایی از آن زراعی بوده است. به موازات کوه احد، از شرق به غرب قناتی وجود دارد که اکنون از جنوب مقبره حمزه و پایین کوه رمات عبور می کند. به همین دلیل این منطقه را وادی قنات می نامند. انتهای این وادی به وادی عقیق در غرب مدینه منتهی می شود. جنگ احد در دامنه جنوبی کوه احد و در غرب کوه رمات به وقوع پیوسته است. در کنار احد، از سمت غرب، راهی است که مدینه را به شام متصل می کند; به همین دلیل باید آن سوی را، جهت شامی مدینه یا به عبارتی جهت شمالی مدینه، درست عکس جهت مکه و قبله مسلمانان دانست. چرا مشرکان از شمال وارد مدینه شدند؟ مدینه در شمال مکه واقع است. اگر مسافری بخواهد از مکه به مدینه بیاید، به طور طبیعی باید از جنوب مدینه وارد این شهر شود. جنوب مدینه همان قباست; جایی که رسول خدا ـ ص ـ در وقت هجرت از مکه به مدینه از آن ناحیه وارد مدینه شدند. بنابراین جای این پرسش هست که چرا مشرکان در جریان احد از شمال وارد این شهر شدند نه از جنوب؟ این نکته را هم باید یادآوری کرد که در کنار کوه «سَلْع»، واقع در حد فاصل غرب و شمال شهر مدینه، دو تپه یا کوهک بوده که محل وداع مردم مدینه با مسافران بوده، چنانکه محل بدرقه نیز بوده است. این ناحیه که آن را «ثنیة الوداع» می نامند جهت مسافران شامی بوده است. آگاهیم که تبوک و در امتداد آن شام، در جهت شمالی مدینه قرار دارند و طبیعی است که این مسیر مدخل و مخرج مسافران شامی مدینه باشد. اما چرا سپاه مشرکان که از مکه، یعنی از سمت جنوب به سوی مدینه می آمد، مدینه را دور زد و نه از قبا، بلکه از شمال شهر در دامنه احد استقرار یافت؟ پاسخ این پرسش این است که شهر مدینه در حصاری نعل گونه یا «U» شکل از کوه و سنگلاخ (حرّه) و خانه قرار گرفته است. تنها استثنا در این محاصره، در قسمت شمالی است که قسمت بالای نعل را تشکیل داده و آن همان حد فاصل میان احد و سلع است. استثنای جزئی دیگر در بخش های جنوبی است. مهمترین آن در جنوب شرقی، در ناحیه ای است که بنی قریظه وبنی نضیر سکونت داشتند. در نواحی دیگر جنوب نیز، با وجود حرّه قبا که اشاره به همان مناطق سنگلاخی است، تنها راه های سختی برای عبور و مرور انفرادی مسافران مکه ـ و نه سپاه و لشکر ـ بوده است. این همان راهی است که رسول خدا ـ ص ـ و مهاجران مکه، به تدریج از آن به شهر مدینه و در آغاز به محله قبا وارد شدند. نکته مهم آن است که این مدخل های ورودی در قسمت قبا، توان تحمّل یک لشکر مجهّز سه هزار نفری مشرکان را نداشت. آنها در مدخل ورودی شهر که می دانستند اهالی برای جنگ آماده اند، نیاز به منطقه ای باز و وسیع داشتند تا معرکه در آن واقع شود. منطقه سنگلاخی حرّه قبا آمادگی چنین زمینه ای را نداشت. ناحیه منازل بنی قریظه هم، بدلیل پیمان قریظیان با رسول خدا ـ ص ـ ، نمی توانست برای مشرکان مدخل مناسبی باشد. این همان پیمانی بود که بعدها در غزوه احزاب نقض شد. در بخش های دیگری هم خانه هایی از انصار وجود داشت که رفتن به آن سمت به معنای وارد شدن در شهر و درگیر شدن در یک جنگ شهری بود نه جنگی که می بایست در یک فضای باز و سیع اتفاق افتد. بنابراین راه نفوذ سپاه مشرک به مدینه، منحصر به عبور از کنار کوه احد بود که آغاز یک منطقه باز و زراعی بود. درست به همین دلیل است که در جنگ خندق نیز مشرکان مکه، نه از جنوب بلکه از همین قسمت های شمالی یا به عبارتی شرق کوه احد وارد مکه شدند. آنان چون خندق راهشان را بسته بود، در اندیشه راه نفوذی از منازل بنی قریظه در جنوب افتادند که داستان آن مشهور است. آنچه از گفتار مورخان به دست می آید آن است که مشرکان، زمانی که به ذوالحلیفه یا محل مسجد شجره رسیدند، راه خود را به سمت وادی عقیق کج کرده با زدن نیم دوری از جنوب به غرب تا شمال، در نقطه ای در فاصله تقریبی یک و نیم کیلومتری جنوب غربی احد مستقر شدند و شتران خود را بر روی مزارع مسلمانان رها کردند. این منطقه زراعی که اکنون بنای آتش نشانی و در پشت آن نخلستان ها قرار دارد و در یک سمت آن احد، سمت دیگر آن کوه سلع و مزارع اطراف مسجد قبلتین و سمت سوم آن راه سیدالشهدا واقع شده، منطقه ای است که یک نامش «جُرف» و نام دیگرش «عرض» است. مسیر رسول خدا ـ ص ـ از مدینه تا احد در حال حاضر دو مسیر از مدینه به سمت احد امتداد دارد; یکی راه ابوذر است و دیگر راه سید الشهدا. آنچه مسلم است رسول خدا ـ ص ـ مسیری را در میانه این دو راه، به سمت احد، انتخاب کرده است. در این مسیر، سمت راست لشکر اسلام، مشرق مدینه و دقیقاً حره شرقی قرار داشته و در سمت غرب آن کوه سلع بوده است. درست پس از کوه سلع، همان زمین بزرگ زراعی فوق الذکر آغاز می شود که تا دامنه احد در شمال و در غرب تا حره غربی مدینه امتداد دارد. آقای محمدباقر نجفی نوشته اند که حرکت رسول خدا ـ ص ـ از ثنیة الوداع آغاز شده است. این ثنیه که مسیر راه شام بوده در شمال غربی مدینه، در آغازِ راهی قرار داشته که اکنون به نام شارع سلطانه یا عثمان شناخته می شود و سمت شرق آن با فاصله اندکی راه سیدالشهدا بوده است. این مکان مدفن نفس زکیه نیز بوده که تا چند دهه قبل، مقبره داشته و اکنون از آن آگاهی در دست نیست. دلیل ایشان برای آن که رسول خدا ـ ص ـ از ثنیة الوداع گذشته، آن است که ابن نجار به نقل از ابوحمید ساعدی گفته است: «ان النبی صلّی الله علیه و آله خرج یوم اُحد حتّی اذا جاز ثنیة الوداع».3 به نظر می رسد که رسول خدا از ثنیة الوداع عبور نکرده باشد، بلکه این نقل اشاره به آن است که حضرت از برابر آن مکان، که مکان شناخته شده ای بوده، با فاصله، مسیری را برای رفتن به احد انتخاب کرده اند. دلیل آن این است که دشمن مشرک در شمال غرب بود و امتداد راه ثنیة الوداع درست به مواضع آنها در انتهای جرف برخورد می کرد. ممکن است گفته شود که رسول خدا ـ ص ـ از ثنیة الوداع حرکت کرده، بعد در رفتن به سمت شمال، راه خود را به سمت راست تغییر داده است. باغستانی در پشت کوه ذباب به سمت راه سیدالشهدا بوده که «شوط» نام داشته و ابن اسحاق در عبارت «حتی کانوا بالشوط بین المدینة و احد» به آن اشاره کرده است.4 پس از آن، یک بنای کوچک معروف به «شیخین» متعلق به یک پیرزن و پیرمردی بوده که رسول خدا ـ ص ـ در آنجا هم توقف کوتاهی داشته و «مسجد الدرع» که اکنون نیز موجود است، یادگار رسول خدا ـ ص ـ در آنجاست. گفته شده که حضرت نماز مغرب و عشا را در آنجا خوانده و تا صبح روز بعد ماندند. این مسجد بعدها به نام هایی چون «مسجد الدرع»، «مسجدالبدائع» و «مسجد الشیخین» نامید.5 عنوان «درع» بدان دلیل است که پیامبر ـ ص ـ در آنجا درع پوشید. هر چند این مسأله در کتاب های تاریخی نقل شده6 اما برخی آن را نپذیرفته و گفته اند که رسول خدا ـ ص ـ در مدینه درع پوشیده بودند!7 در نقل های تاریخی آمده است که زمان حضور پیامبر در شیخین، مشرکان از دور سپاه اسلام را می دیدند و هر دو سپاه نیروهای خود را جهت حفاظت آماده کردند. بنابراین شیخین در نزدیکی احد با فاصله تقریبی دو کیلومتر قرار داشته و مشرکان در شمال کوه سلع و غرب کوه احد در همان دشت زراعی، که بخشی از آن «جُرف» نامیده می شده، مستقر بوده اند. مسجدالدرع اکنون در راه سیدالشهدا، سمت چپ کسی که از مدینه عازم احد است، در داخل کوچه ای عَریض، که با خیابان حدود بیست متر فاصله دارد، واقع است. در امتداد این مسیر، طایفه بنو حارثه زندگی می کرده اند. دو طایفه بنی عبداشهل و بنوحارثه زمین هایی در حد فاصل دو حره و دامنه جنوبی احد داشته اند. مسجد طایفه بنوحارثه را اکنون «مسجد المستراح» می نامند و این از بابت استراحت حضرت در آنجا دانسته شده است. میان مسجدالدرع با مسجدالمستراح فاصله چندانی وجود ندارد و هر دو در سمت چپ شخصی قرار دارد که از راه سیدالشهدا عازم احد است. پس از مسجد، مدرسه عمروبن جموح قرار گرفته است. آیا ممکن است آنچه گفته شده که حضرت شب را در محل مسجد شیخین استراحت کردند، در باره محلی باشد که محل مسجد المستراح است؟ واقدی در روایتی مسیر را از مدینه به بدائع، از آنجا به «زقاق الحِسْی» و پس از آن تا «شیخین» تا ابتدای ثنیه (رأس الثنیه) دانسته که نشان از تفاوت محل بدائع با شیخین است. با این حال حتی قبل از قرن دهم، مسجد بدائع با مسجد شیخین یکی دانسته شده است.8 عبارت او چنین است: «...حتی سَلَک علی البدائع، ثم زقاق الحِسْی، حتی أتی الشیخین، حتی انتهی الی رأس الثنیّة9...فبات رسول الله بالشیخین.»10 زمانی که نماز مغرب و عشا در محل مسجد الدرع خوانده شده، مشرکان که ناظر سپاه مسلمانان بودند، تا لب حره جلو آمدند; «وتدنوا طلائعهم حتّی تلصق بالحرة، فلا تصعّد فیها حتی ترجع خیلهم و یهابون موضع الحرة و محمد بن مسلمة»11 این حره باید حره شرقی باشد; یعنی مشرکان مسلط بر این منطقه تا این سوی سمت حره شرقی و البته تا ابتدای آن آمدند. پیامبر ـ ص ـ که در وقت شب، محمد بن مَسْلمه را با شماری از سپاه برای محافظت گمارده بود، سحرگاه پیامبر ـ ص ـ برخاست و دستور داد تا راهنمایان، آنها را به محلی هدایت کنند که مناسب باشد; «...یُخرجنا علی القوم علی کَثَب» 12. «کثب» به معنای تجمع و قرب آمده; یعنی به گونه ای مجتمع و نزدیک به دشمن. زمینی که همه ما در آن متمرکز و نزدیک دشمن باشیم. در این مسیر منازل بنو حارثه بوده که ممکن است در طی مسیر در چند نقطه متمرکز بوده اند... «فسلک به فی بنو حارثة ثم أخذ فی الأموال.» اموال در اینجا اشاره به باغ ها و بستان های متعلق به اشخاص است. در اینجا از میانِ بستانِ یکی از طایفه بنو حارثه به نام «مِرْبَع بن قیظی» گذشت. این شخص منافق بود و اعتراض او منجر به درگیری لفظی میان بنی عبداشهل و بنوحارثه شد. این طایفه زمین هایی در این نواحی را داشتند. عبداشهل بیشتر در جنوب این منطقه نزدیک به مدینه و بنو حارثه قسمت شمالی تر زندگی می کردند. وقتی رسول خدا در مسیر شمال به سمت احد حرکت کرد، دشمن سپاه خود را آماده کرد.13 اکنون می توان گفت که مسلمانان در شرق و مشرکان در غرب با فاصله نزدیکی شاید 500 تا 700 متر بوده اند. رسول خدا راه را به سمت احد ادامه داد و بالاتر رفت. واقدی می گوید: «...حتی انتهی الی ارض ابن عامر الیوم.» از آنجا تا احد رفتند جایی که (به قول واقدی) امروز پل دارد; «فلما انتهی رسول الله الی احد ـ الی موضع قنطرة الیوم ـ جاء و قد حانت وقت الصلاة.» و این نماز، نماز صبح بوده است. قنطره نیز یا روی قناتی بوده که از شرق به غرب در دامنه جنوبی کوه احد در حرکت بوده و یا بر روی وادی که از درون شعب کوه احد ـ برابر مقبره حمزه ـ از شمال به جنوب بوده است. اکنون نیز این دو قنات به هم متصل می شوند و روی نقطه اتصال، پل قرار دارد. ممکن است آن زمان کمی بالاتر از نقطه فعلی به سمت شرق بوده باشد. در باره آنچه گذشت آگاهی های واقدی منحصر به فرد است. ابن سعد هم خلاصه گزارش واقدی را با اختصار تمام آورده است. محل استقرار سپاه اسلام و سپاه قریش سپاه اسلام صبح روز شنبه، هفتم شوال، سال سوم هجرت وارد منطقه اُحد شدند. حرکت آنها از کنار حرّه شرقی از جنوب به شمال بوده است. عبارت ابن اسحاق در بیان محل استقرار سپاه اسلام چنین است: «و مضی رسول الله ـ ص ـ حتی نزل الشعب من أحد فی عدوة الوادی الی الجبل فجعل ظهره و عسکره الی أحُد.» 14 شعب احد جایی است کاملا روشن و شناخته شده. اکنون این شعب در قسمت غرب کوه احد، برابر مقبرة الشهدا و کوه رمات قرار دارد. شعب مزبور تا عمق هفتصد یا نهصد متری داخل کوه احد ادامه می یابد و وادی موجود در میان این شعب، آب های حاصل از باران را در درون احد به بیرون و به سمت فضای باز جنوب احد یعنی منطقه جرف هدایت می کند. منتهای آن در درون احد مسدود است. طبق نقل ابن اسحاق، حضرت قرارگاه را در مدخل این شعب قرار داده است. این همان عدوة الوادی است که در عبارت ابن اسحاق آمده است. طبعاً قرارگاه در مدخل شعب بوده و سپاه قدری جلوتر مستقر شده است آن گونه که پشت سپاه اسلام کوه احد بوده و سمت چپ آنها کوه رمات یا عینین و سپاه اسلام در جنوب کوه احد و غرب کوه رمات و شاید اندکی پایین تر مستقر شده است. عبارت واقدی درباره محل استقرار سپاه اسلام چنین است: «فجعل [رسول الله] اُحُداً خلف ظهره و استقبل المدینة و جعل عَیْنَین عن یساره.»15 «رسول خدا ـ ص ـ احد را در پشت سر قرار داد، مدینه روبرویش قرار گرفت و کوه عینین در سمت چپش.» قول دیگر که واقدی نقل کرده، آن است که حضرت پایین تر آمد، به طوری که کوه رمات در پشت سرش قرار گرفت. آنگاه پشت به خورشید کرد در حالی که دشمن در برابر او ورو به مدینه بوده است. در این حال مشرکان در دشت واقع در جنوب غرب احد قرار داشتند. پشت آنها به مدینه و رویشان به سوی احد بود. واقدی می نویسد: «و أقبل المشرکون، فاستدبروا المدینة فی الوادی و استقبلوا اُحُداً.»16 بنابراین سپاه اسلام، در پشت سر احد را داشتند، سمت شرق آنها کوه رمات بود و دشمن در جنوب و جنوب غربی آنها در وادی قرار داشت. این وادی ادامه وادی خارج شده از شعب احد بوده است. درگیری در همین ناحیه میان آنها واقع گردید. منطقه ای باز و وسیع. رسالت سربازان مستقر بر کوه رمات آگاهیم که منابع متفق اند بر این که رسول خدا ـ ص ـ پنجاه نفر را بر روی کوه رمات گمارد تا مراقب حمله دشمن از پشت سر به مسلمانان باشند. آنچه باید روشن شود این است که دقیقاً این افراد باید مراقب کدام «مسیر» یا به اصطلاح تاریخی «مضیق» باشند. یک اشتباه عمومی در میان شماری از راهنمایان زائران و احیانا برخی از نویسندگان وجود دارد و آن این که محل عبور سپاه خالد را که از پشت بر مسلمانان تاخت، شعب موجود در دل کوه احد; یعنی برابر مقبرة الشهدا در دل کوه احد می داند; به عنوان مثال میرزا محمد مهندس در جزوه مختصری که با عنوان «الوجیزة فی تعریف المدینه» نوشته، چنین اظهار کرده است. او پس از اشاره به شعب می گوید:«این همان دره ای است که در روز جنگ احد حضرت رسول الله ـ ص ـ به کمان داران سپرده بودند تا آن را محافظت نمایند، آنها به طمع غنیمت از این محل رفتند و مخالفین این دره را گرفته و شکست بر لشکر اسلام وارد کردند.17 این نظر یکسره بر باطل است، هم به دلایلی که گذشت هم به دلایلی که خواهیم گفت. محلی که مسلمانان انتخاب کرده بودند، در ناحیه شمال، تا آنجا که به کوه احد مربوط می شد امنیت داشت; زیرا در دل کوه احد و حتی آن شعب مورد بحث منفذی به خارج از آن نبود. سمت چپ آنها (قسمت شرق)، حد فاصل کوه رمات و اُحد مشکل امنیت داشت. پیامبر خدا ـ ص ـ برای آن که کاملا از پشت سر امنیت داشته باشد، شماری از سربازان را بر تپه رمات نهاد تا مراقب هجوم ناگهانی سپاه شرک از آن ناحیه باشند. این تأمین دو دلیل داشت; یکی جلوگیری از حمله دشمن از پشت سر به سپاه اسلام، و دیگر دستبرد آنها به قرارگاه مسلمانان که در مدخل شعب قرار داشت و تدارکات مسلمانان در آن بود. بنابراین پیامبر ـ ص ـ تصمیم گرفت نیرویی پنجاه نفره از تیراندازان را بر بالای رمات قرار دهد تا کنترل حد فاصل میان احد و رمات را که منتهی به قرارگاه مسلمانان می شد در دست بگیرند. اکنون پرسش این است که این نیرو می بایست کدام منطقه را حفاظت می کرد و با تیراندازی خود مانع از نفوذ دشمن از کدام سو می شد؟ چنین می نماید کسی که بر روی جبل رمات ایستاده باید مراقب جنوب خود باشد چون در شمال که احد بوده و مسدود است. بنابراین دشمن ممکن است از جنوب غربی رمات، (محل استقرار سپاه مشرک) به شرق حرکت کرده کوه رمات را دور بزند و از شرق به غرب از حد فاصل احد و رمات بگذرد و از پشت به قرارگاه و خود سپاه مسلمانان حمله کند. این محدوده دید تیراندازان روی کوه رمات است. در این صورت قابل تصور نیست که تیراندازان روی جبل رمات مراقب حمله از ناحیه دیگری باشند. این را نیز باید در نظر داشت که تیر یک تیرانداز تا چند متر می رود و از چه فاصله ای که رها شود بر بدن دشمن یا اسب دشمن کارگر است. این فاصله در دورترین نقطه خود نمی تواند از دویست تا سیصد متر آن سوتر باشد. این را نیز باید بررسی کرد که سربازی که روی رمات ایستاده، میدان نبرد به طور دقیق در کدام زاویه او است. از آنجا که محل درگیری در سمت غرب رمات بوده، بدیهی است او باید توجه به مسیر حرکت گروهی از سربازان دشمن داشته باشد که ممکن است از غرب به سوی شرق و سپس از شمال حرکت کرده و از مضیق میان رمات و اُحد بگذرند و بر قرارگاه و یا سپاه مسلمانان یورش برند. در این صورت مسیر حمله خالد و همراهانش از جنوب رمات، دور زدن آن و حمله به قرارگاه و لشکر مسلمانان از مضیق ـ یعنی حد فاصل احد و رمات ـ بوده است. اگر این نظر درست باشد آنچه برخی گمان کرده اند که سواران دشمن احد را دور زده اند نادرست می نماید. آقای نجفی، که برخلاف قسمت های دیگر، تشریح میدان جنگ و حرکت سواران دشمن را در منابع پی جویی نکرده، نوشته است: «... و یکباره خالد بن ولید با عده ای از سواران فرصت را مغتنم دانسته، به عقیده حقیر، با دور زدن کوه احد از سمت شرقی دامنه احد به طرف رمات حمله ور شد و بر تپه بدون محافظ مسلط گردید و از آنجا حمله نیزه داران قریش مسلمانان را در میدان به خاک و خون کشانید.»18 این تمامی مطلبی است که ایشان در تشریح مسیر حرکت سواران قریش نوشته اند. زمانی که خالد با سپاهش بر سر مسلمانان تاخت، مسلمانان آمادگی دفاع نداشتند. نظمشان در هم ریخته، بسیاری سلاح را بر زمین گذاشته و به جمع آوری غنائم مشغول بودند. با حمله دشمن آنان سراسیمه بدین سوی و آن سوی رفته بر روی هم شمشیر کشیدند. روشن بود که مسلمانان شکست خورده اند. بسیاری به سوی احد گریختند و برخی نیز به هر سوی که توانستند فرار کردند. رسول خدا ـ ص ـ همراه چند تن از یاران پس از درگیری سخت، خود را به سمت شِعْب احد که مدخل آن قرارگاه بود کشاندند. آنان اندکی به درون شعب رفته و آنگاه بر بالای کوه احد (سمت راست شعب) روان گشتند و در سایه غاری کوچک نشستند. برای نشان دادن درستی آنچه گذشت، شواهد چندی در منابع تاریخی وجود دارد که در اینجا ارائه می کنیم. این شواهد در مقام بیان این نکته است که میدان جنگ در سمت غربی کوه رمات بوده و پس از آغاز فاجعه، درگیری به سمت شعب احد کشیده شده و حضرت با رفتن به داخل شعب و بالا رفتن از کوه، از شرّ مشرکان امان یافته است. شواهد تاریخی در دور زدن رمات توسط خالد پیامبر ـ ص ـ تیراندازان را بر بالای جبل رمات گمارد، چون از پشت سر و راه میانه احد و رمات در هراس بود. این هراس جز از طریقی که در نهایت خالد حمله کرد، معنا نداشت. آن حضرت خطاب به تیراندازان فرمودند: از پشت سر ما را حمایت کنید. ما ترس آن داریم که دشمنان از پشت حمله کنند. 19 واقدی می گوید: تیراندازان پشت لشکر اسلام را حفاظت می کردند. آنها با تیراندازی خود، مشرکان را وادار به فرار کردند; (و الرماة یحمون ظهورهم یَرشُقُون خیل المشرکین بالنبل فتولّی هَوارب). بعدها یکی از تیراندازان (قاعدتاً از همان ها که پایین آمده بوده) گفت: هر تیری که در آن روز انداختیم یا به اسبی خورد یا به انسانی.20 این دونقل حکایت از آن دارد که تیر اندازان مسیر حمله سپاه خالد را زیر دید داشته اند و چند بار که خالد همراه عکرمه تلاش کرده بود از آن مَضیق، یعنی حد فاصل احد و رمات عبور کند، با تیراندازی شدید سربازان مستقر در جبل رمات مواجه گشته و با دادن تلفاتی مجبور به باز گشت شده بود. اما درست زمانی که کوه از تیراندازان خالی شد آنها به راحتی از این مضیق عبور کردند. در این صورت منطقه مورد استفاده سپاه خالد در تیررس و دید مسلمانان بوده در حالی که اگر قرار بود آنها احد را دور بزنند از اصل در تیررس و دید سربازان مستقر در رمات قرار نمی گرفتند. نسطاس غلام صفوان بن امیه، آن لحظه در جمع مشرکانی بود که در احد حاضر شدند اما او را به دلیل آن که غلام بود در قرارگاه نگاه داشتند و او از اموال صفوان ابن امیه مراقبت می کرد. او می گوید: «لشکر ما شکست خورد و سپاه محمد ـ ص ـ وارد قرارگاه ما شد، من هم به اسارت در آمدم ... من در بند [ مسلمانان ] بودم که نگاهم به کوه (رمات) افتاد. سپاه را دیدم که بدان سوی روی آورده اند و داخل در قرارگاه (مسلمانان) شدند در حالی که هیچ مانعی بر سر راهشان نبود; زیرا سنگری که از رمات مراقبش بودند از بین رفته بود و آنها برای غارت به سوی ما آمده بودند ... زمانی که لشکر ما بر سر آنها ریخت، بر سر قومی ریخت که با آرامش به غارت مشغول بودند، بنابر این به راحتی شمشیر را در میان آنان نهاد و کشتار سختی کرد. در این لحظه مسلمانان از هر سوی می گریختند و آنچه از غنائم فراهم آورده بودند رها می کردند و از قرارگاه ما بیرون می رفتند.21 این نقل نشان می دهد که نسطاس شاهد همه ماجرا بوده است و تیراندازان را دیده که از کوه رمات پایین آمده اند. مشرکان را دیده که از کوه رمات ـ که دیگر تیراندازی بر آن نبوده و یا اگر بوده، به سرعت از بین رفته اند ـ گذشته وبرلشکرگاه مسلمانان فرود آمده است. این خبر نشان آن است که نسطاس از میانه دشتِ برابر احد، از سمت شمال خود و برابر رمات از سمت شرق، شاهد همه صحنه در حمله لشکر مشرکان بوده است. زمان این تحول و دگرگونی، در سرنوشت جنگ، به قدری کوتاه بوده که مسلمانان مشغول جمع آوری غنائم بوده اند و هنوز اشیائی در دستشان بوده و تنها چند دقیقه بعد اوضاع عوض شده است. اساساً فرض این که سپاه قریش طول 6 کیلومتری احد را که رفت و برگشت آن 12 کیلومتر می شود دور زده باشد، با وجود این قبیل اخبار، فرض نادرستی است. ابوالنمر کنانی می گوید: روز احد ما (مشرکان) فرار کردیم و اصحاب محمد [ص] به غارت قرارگاه و لشکر ما پرداختند. من به حدی رفتم که پایم به کوه جماد (در قسمت غربی میدان جنگ) رسید در آن لحظه بود که لشکر ما بر مسلمانان حمله کرد.22 رافع بن خُدَیج می گوید: وقتی تیر اندازان پایین آمدند و تنها عده ای باقی ماندند، خالد بن ولید به کوه «رمات» نگاه کرد و دید کسان اندکی بر آنند. پس به سرعت با لشکر حمله برد و عکرمة بن ابی جهل هم دنبالش رفت. آنها بر چند تنِ باقی مانده حمله کردند. افراد تیرانداز باقی مانده، تیر اندازی کردند تا همه کشته شدند.23 این نقل نیز حکایت از آن دارد که خالد کوه رمات را مشاهده می کرده و مراقب بوده تا فرصتی پیش آید. در لحظه ای که 40 تن از رمات پایین رفتند او حمله کرده و همه این کارها برق آسا انجام شده است. این خبر همچنین نشان می دهد که خالد از کنار رمات رد شده و افراد باقی مانده را از میان برده است. ابن عباس هم می گوید : « فلما أخل الرماة تلک الخلّة ، التی کانو فیها ، دخلت الخیل من ذلک الموضع علی أصحاب النبی [ص].»24 واقدی در خبر دیگر آورده است که خالد هر بار می کوشید تا از قسمت چپ پیامبر ـ یعنی همان سمت جبل رمات ـ عبور کند یا از پایین [ سَفْح ] کوه (احد) حمله کند، لیکن تیراندازان مانع او می شدند. این کار چند بار تکرار شد که مسلمانان جلوی نفوذ آنان را گرفتند.25 این عبارت به خوبی اشاره دارد که خالد بنا داشته تا از قسمت چپ سپاه اسلام گذشته و رمات را دور بزند و از پیش قصد حمله از پایین کوه احد را داشته است (و کلَّ ما أتی خالد من قبل مَیْسَرَةِ النبی ـ صلی الله علیه [وآله] وسلّم ـ لیحوزحتی یأتی من قبل السَّفح فیردّه الرمات حتی فعلوا ذلک مراراً). به احتمال زیاد خالد از ابتدا در جنوب رمات، به فاصله ای قابل توجه، در کمین بوده، آنگاه به سمت شرق رفته، کوه رمات را دور زده و از سفح جبل; یعنی درست از پایین کوه احد یا به عبارتی دامنه احد، به مسلمانان حمله کرده است. به هر روی جای تردید نیست که خالد قصد دور زدن کوه رمات را از پایین به بالا داشته تا از دامنه احد، از پشت، بر مسلمانان یورش ببرد و چنین کرد. مسیر رسول خدا ـ ص ـ پس از پایان جنگ زمانی که نیروهای دشمن بر سپاه اسلام حمله کردند، مسلمانان متفرق شدند. رسول خدا ـ ص ـ از اهداف اصلی مشرکان بود، اما به دلیل پوشیده بودن صورت آن حضرت کسی ایشان را نشناخت. شماری از مسلمانان که مراقب رسول خدا بودند، از جمله علی ـ ع ـ و ابودجانه، از رسول خدا ـ ص ـ فاصله نمی گرفتند و همراه آن حضرت به سوی احد و به سمت داخل شعب حرکت کردند. مشرکانِ سرمست از پیروزی، در آن لحظه به داخل شعب نیامدند و تنها در همان فضای دشت گونه منطقه جرف به تعقیب مسلمانان فراری، مُثله کردن شهدا و احیاناً جمع آوری غنائم پرداختند. در این که رسول خدا ـ ص ـ داخل شعب شده اند کمترین تردیدی وجود ندارد. این همان شعبی است که برخی مبلغان کاروان ها، در سرمزار حمزه، از دور به عنوان شکاف کوه یا تنگه ای که دشمن از آن عبور کرده، نشان می دهند! زمانی که یکی از مشرکان با به شهادت رساندن مصعب، گمان کرده بود پیامبر ـ ص ـ را کشته و خبر قتل آن حضرت در میان مشرکان شایع شد، ابو سفیان از خالد در این باره پرسید. خالد که گویا متوجه ورود رسول خدا ـ ص ـ به شعب شده بود، به ابو سفیان گفت: «رأیته أقْبَلَ فی نفر من أصحابه مصعدین فی الجبل» ; «او رادیدم که همراه شماری از اصحابش بالای کوه می رفت.»26 کعب بن مالک می گوید: وقتی مردم متفرق شدند، من نخستین کسی بودم که رسول خدا ـ ص ـ را شناختم و به مؤمنان بشارت زنده بودن او را دادم. کعب گوید: من در آن لحظه در شعب بودم و رسول خدا ـ ص ـ اشاره کرد که ساکت شو27 (و مرا به دیگران معرفی نکن). طبعاً در آن لحظه هنوز خطر رفع نشده بوده است. نملة بن ابی نملة نیز می گوید: آن لحظه که مسلمانان شکست خوردند، من رسول خدا ـ ص ـ را با شماری از مهاجران و انصار دیدم که بر گردش حلقه زده بودند و همراه او به شعب رفتند. در آن لحظه مسلمانان نه پرچمی داشتند نه دسته ای منظم و این در حالی بود که مشرکان در وادی به راحتی آمد و شد می کردند و هیچکس مانع آنها نبود.28 گویا عصر آن روز را رسول خدا ـ ص ـ در شعب و بر روی کوه احد بوده اند. به نقل ابن شبه رسول خدا نماز [ظهر و عصر] خود را در مسجد کوچکی که در شعب جرار، در کنار کوه بوده، خواندند.29 آثار فعلی احد ایستادن بر روی کوه رمات و نگریستن به دامنه احد، انسان مسلمان را عمیقاً ناراحت می کند، میدانی که چنین تجربه تلخی را ـ گرچه آموزنده ـ به همراه دارد; تجربه ای که منتهی به شهادت بسیاری از اصحاب شد. شاید این منطقه عبرت آموزترین نقطه ای است که انسان می تواند در مدینه شاهدش باشد. مهمترین مکان این منطقه قبر حمزه سیدالشهدا است که با عبدالله بن جحش در یک قبر مدفون شده اند. مکان قبر، پیش از این در جای دیگری، احتمالا پایین تر بوده که بعداً به دلیل حفر قنات در زمان معاویه، مجبور شدند جنازه حمزه را به قسمت مرتفع تر حمل کرده ودر آنجا دفن کنند. به نوشته آقای نجفی بر اساس سنگ نوشته ای که تا قبل از تخریب مسجد و بنای مرقد، به فتوای فقیهان وهابی، بر سر درب اصلی قرار داشته، تاریخ تأسیس مسجد را سال 275 هجری قمری معلوم می دارد.30 مهمترین بنا را بر سر مزار حمزه، مادر الناصر لدین الله خلیفه عباسی، که خود و مادرش شیعه امامی بوده اند، در سال 590 بر مزار حمزه ساخته است. نکته مهمی که آقای نجفی اشاره کرده اند این است که شبکه های آهنی که اکنون بر دیوار حمزه قرار گرفته در اصل متعلق به ضریح قبور ائمه ـ علیهم السلام ـ در بقیع بوده است. وی می نویسد: «حقیر پس از مشاهده شبکه های آهنین ـ محل ایستادن زائران ـ احساس کردم که نوع و طرح شبکه ها کاملا شبیه ضریح های ایرانی به نظر می آید که در ایران حول مقابر مذهبی ملاحظه می شود. در ذی الحجه سال 1395 به منزل مرحوم سیدمصطفی عطار در مدینه رفتم و مسأله را ضمن مذاکره ای با وی در میان گذاردم. ایشان که در فاصله سال های 1361 تا 1368 قمری، به مدت بیش از هفت سال شهردار مدینه بوده و با رفت و آمدهای ایرانیان در طول 85 سال از عمرش آشنایی داشته، بیش از هر کس دیگر می توانست راهنمای من در پاسخ به این سؤال باشد. ایشان به من گفت: پس از تخریب بنای عظیم مشهد حمزه و صحابه در احد، زمین اطراف مقابر حصاری نداشت و مکرر دیده شد سگ های ولگرد آن وادی، از روی قبور رفت و آمد می کردند. عده ای از عالمان مدینه موضوع را با امیر وقت مدینه در میان گذاردند و امیر امر به احداث دیوار و حصاربندی آن نمود. و من پیشنهاد دادم که از ضریح آهنی که قبل از این به حول مقابر اهل بیت در بقیع بود و توسط علاقمندان اهل بیت به محلی امن انتقال و از آن مراقبت می نمودند برای حصار مشهد صحابه پیامبر در احد جاسازی شود و این کار صورت گرفت. پرسیدم این ضریح را چه کسانی به حول مقابر اهل مدینه گذارده اند؟ گفت: این ضریح طی تشریفاتی از طرف ایرانیان و حمایت شاه قاجار با همکاری و موافقت سلطان عثمانی به مدینه حمل گردید و در محل معروف به قبه اهل بیت نصب گردید. او در این خصوص متن اصلی فرمان را به من نشان داد که خانواده او مفتخر به انجام کاری شده بود، و از این که همکاری لازم را در انجام چنین اقدامی مبذول داشته مورد تقدیر حکومت وقت ایران و عثمانی قرار گرفته بود.31 جدای از مقبره شهدای احد، چندین موضع منسوب به رسول خدا ـ ص ـ در محدوده احد موجود است: 1 ـ غاری است که آن حضرت ـ احتمالا در لحظه سخت شکست مسلمانان ـ به آنجا رفته اند و قریب 20 تا 30 متر از سطح زمین بالاتر است. در نقلی از مطلب بن عبدالله آمده است که «ان النبی ـ صلّی الله علیه [و آله] ـ دخل الغار الذی بالجبل.»32 2 ـ مسجدی است با نام «مسجد فُسح» که حدود 100 متر جنوب محل غار و البته در داخل شعب و چسبیده به دیواره راست کوه است.33 گفته شده که رسول خدا ـ ص ـ نماز ظهر و عصر را در آنجا خوانده است. این شِعْبِ فرعی را که مسجد در آن قرار گرفته، «شعب جرار» گفته اند. 3 ـ محل مهراس، جایی که در دل کوه، باران از قبل جمع شده و امیر المؤمنین علی ـ ع ـ ظرفی آب را برای شستشوی دهان رسول خدا ـ ص ـ ، که به دلیل شکسته شدن دندان حضرت خونی بوده، آورد. در وقاع مهراس نوعی سنگاب طبیعی بوده است. این آب به دلیل تغییر بو مورد استفاده رسول خدا ـ ص ـ که بسیار هم تشنه بودند قرار نگرفت.34 4 ـ قبه یا مسجد الثنایا است که می گویند محل شکسته شدن دندان رسول خدا ـ ص ـ است و تصویری از مخروبه آن در کتاب «تاریخ المعالم المدینه» باقی آورده شده است. حسام السلطنة می گوید: مسجد الثنایا... صحن کوچکی است و گنبدی دارد. به درون آن رفته در محراب آن دو رکعت نماز خواندیم و این مسجد بالاتر از بقعه حمزه در شمالی آن واقع است.35 این مسجد در محلی ساخته شده که عتبة بن ابی وقاص دندان مبارک رسول خدا ـ ص ـ را شکست. اکنون مسجدی بالاتر از مقبره، در ابتدای محله احد، که امتداد محله در داخل شعب است، وجود دارد. محتمل می نماید که مسجد ثنایا همان باشد. میرزا احمد مهندس در سال 1294 نوشته است: به فاصله سه ربع ساعت از مدینه مرقد حضرت حمزه سید الشهدا... ودر شمالش به بُعد پانصد قدم تقریباً محل صدمه خوردن دندان مبارک حضرت رسول اللّه... و در هشتصد و شانزده قدمی مقبره حضرت حمزه در انتهای دره مسجدی است که حضرت رسول اللّه در روز احد در حالت مجروحی و به تنهایی در این مکانی که مسجد است نماز خوانده اند و حضرت صادق به عقبة بن خالد فرمودند که در این مسجد نماز بخوان.36 آقای نجفی نوشته است: «پس از تسلط خاندان سعود بر جزیرة العرب بنای مذکور را، که هر روز هزاران دیدار کننده داشت، تخریب نمودند; زیرا که در عقیده مذهبی حاکم چنین بنایی اصلی نداشته است ... لذا در سال 1396 قمری که مکرر به میدان احد می رفتم، از بقایای مخروبه قبة الثنایا دیدار کردم و آن را میان ساختمان های فقرای مقیم احد به صورت تلی از سنگ و خاک که تنها قسمت پی آن باقی مانده بود، دیدار کنندگان را نمی طلبید و زئران عموماً بدون توجه به آن، از کنارش گذشته و عازم کوه می شدند.37 منابع پیشین، افزون بر آنچه مانده، آثار دیگری را در منطقه احد برشمرده اند. قبرستانی در سر راه احد بوده که موقعیت آن تقریباً در محل درگیری مسلمانان با مشرکان بوده است. مسافر احد، پیش از رسیدن به مقبرة الشهدا این قبرستان را در سمت چپ خود می دیده است. گفته شده که شماری از شهدای احد هم در آن مدفون بوده اند.38 از آنجا که رسول خدا ـ ص ـ فرمود: هر کسی را در هر کجا شهید شد دفن کنید، محتمل می نماید که شماری از شهدای احد در آنجا دفن شده باشند. اما شاهد مورد نظر گفته است که سنگ قبری در آنجا نبوده است. مقبره حمزه نیز دارای صحن و بارگاه بوده: حسام السلطنه نوشته است: اول وارد بقعه حمزه سید الشهدا شدیم، دهلیزی داشت، از آنجا داخل صحن شدیم.بقعه مبارکه در سمت یسار (چپ) درب صحن واقع است و شبیه به دو تالار تو در تو است که یک شاه نشین در وسط داشته باشد. ضریح مبارک در بقعه اول است و از دو طرفِ شاه نشین، راهی به طرف بقعه دوم است.39 سخن امام صادق ـ ع ـ در باره اماکن احد و زیارت آنها چنین است:«... فاذا قضیت هذا الجانب أتیت جانب أحد فبدأت بالمسجد الّذی دون الحرة فصلیت فیه، ثم مررت بقبر حمزة بن عبدالمطلب فسلمت علیه، ثم مررت بقبور الشهداء فقمت عندهم فقلت: (السلام علیکم یا أهل الدیار، أنتم لنا فرط و انا بکم لاحقون)، ثم تأتی المسجد الذی کان فی المکان الواسع الی جنب الجبل عن یمینک حین تدخل أُحداً فتصلی فیه فعنده خرج النبی ـ صلی الله علیه وآله وسلّم ـ الی أحد حین لقی المشرکین فلم یبرحوا حتی حضرت الصلوة فصلی فیه، ثمّ مُرْ أیضاً حتی ترجع فتصلی عند قبورالشهداء ماکتب الله لک.»40 مسجد نخست که دون الحره از آن یاد شده، باید یکی از دو مسجدی باشد که در طریق احد است، مسجد الدرع یا مسجد المستراح. اما مسجد دیگری که در کنار کوه دست راست به عنوان محل نماز خواندن رسول خدا ـ ص ـ از آن یاد شده، جایی جز مسجدی که احتمالا بعدها مسجد فسح نامیده شده و شاید در اصل مسجد السفح بوده نیست. سفح دامنه و پایین کوه را گویند. این مسجد محل مراجعه مردم بوده و هنوز نیز هست، گرچه از آن مخروبه ای بیش باقی نمانده است. حسام السلطنه فاصله آن را با مقبرة الشهدا هشتصد و شانزده قدم ذکر کرده است. ایضاً از این روایت به دست می آید که جدای از مزار حمزه، جای دیگری هم قبور شهدا بوده است که بعد از مزار حمزه، مورد زیارت قرار می گرفته است. روشن است که مسجدی نیز با نام «مسجد حمزه» در شرق مقبرة الشهدا وجود دارد که حداقل می توان گفت مسجد ثنایا نیست چون بر طبق اشاره حسام السلطنه مسجد ثنایا در شمال مقبرة الشهدا به پانصد قدم بوده است. احتمالا مسجد حمزه جایی ساخته شده که زمانی گنبدی داشته و به عنوان مشهد حمزه از آن یاد شده است. حسام السلطنه آن را دیده اما زیارت نکرده است. گفتنی است که اگر مقصود از مشهد حمزه همان باشد که اکنون مسجد حمزه است به یقین باید گفت که غلط است، چون مسجد در شرق مقبرة الشهدا است در حالی که جنگ در محل مقبره به سمت غرب و در واقع در غرب جبل رمات رخ داده است. احتمالا به دلیل همین شایعه بوده که کسانی محل جنگ را شرق جبل رمات تصور کرده اند. علی حافظ می گوید: استاد محمد احمد باشمیل تصور کرده که معرکه احد در شرق کوه رمات انجام شده و این را در کتابش «غزوة احد» آورده است، همینطور محمد شیث خطّاب در«الرسول القائد» و محمد حسین هیکل درگیری را در شرق کوه رمات دانسته اند. اما استاد عبدالقدوس انصاری با وی بمناقشه برخاسته و هیکل در کتاب فی منزل الوحیاز آن عقیده خود برگشت ونوشت که جنگ درغرب رمات بوده است.41 به هر روی منشأ اشتباه این افراد همین است که مشهد حمزه در محلی بوده که اکنون مسجد حمزه قرار دارد و با فاصله 100 تا 200 متر در شرق مقبره شهدا است. در جستجویی که در روز شنبه 25 ذی قعده 1416 (5 فروردین ماه 75) از منطقه احد داشتیم روشن شد که مسجدی با نام مسجد الثنایا وجود ندارد یا به هر حال ما آن را نیافتیم. عکس مخروبه آن را آقای نجفی در کتاب مدینه شناسی آورده است. در قسمت شمالی مقبرة الشهدا در حاره یا محله احد، چند مسجد هست; یکی که تقریباً در شمال شرقی با زاویه بسیار کم قرار دارد و حدوداً پانصد قدمـی مقبرة الشهدا می شود مسجد السطحـی است. امیـد داشتیم که این مسجد همان مسجد ثنایا باشد اما کسی از محلی ها نتوانست کمکـی کنـد. مسجـد الرداده بـا فاصلـه بیشتر و مسجدی نیز که تابلوی آن شکسته بود و گویا نامش مسجدالموت بود در بخش شمال شرقی مقبره وجود داشت. مسجدی که در داخل شعب به نام مسجدمحل نماز رسول خدا ـ ص ـ در مغرب روز جنگ احد (هفتم شوال سال سوم هجرت) شناخته شده و امام صادق ـ ع ـ در روایت بالا به آن اشاره فرموده اند، خرابه هایش هنوز وجود داشت. دیوار جنوبی و اندکی از دیوار سنگی غربی آن سالم بوده و دور آن را نرده ای کشیده بودند که همه اش در شرف از بین رفتن بود. این مسجد در کنار کوه و در فاصله پنجاه متری جنوبِ غاری است که گفته اند درابتدا رسول خدا ـ ص ـ بر بالای آن رفت. در شرایط فعلی دولت سعودی از رفتن به داخل شعب جلوگیری می کند. ماشین امر به معروف و نهی از منکر! زائرانی را که قصد رفتن به داخل شعب، به سمت غار داشتند، باز می گرداند. به هر روی مسجد فسح یا سفح نیز رو به تخریب کامل بوده و آنان به تعمّد بازسازی نمی کنند. در پایان این قسمت بیفزاییم که مراغی در قرن هشتم درباره اماکن متبرکه موجود در منطقه احد چند نکته را آورده که قابل توجه است. او می گوید از قبور شهدا تنها محل قبر حمزه و عبدالله بن جحش شناخته شده است. بر روی این قبر قبه بزرگی با بنای مستحکم توسط مادر الناصر لدین الله در سال 570 ساخته شده است. قبر سنقر ترکی هم که متولی عمارت مشهد حمزه بوده در پایین پای قبر حمزه است. در صحن مشهد حمزه هم یکی از اشراف مدینه دفن شده که نباید از شهدای احد تلقی شود. در سمت قبله چسبیده به احد مسجدی است که رسول خدا ـ ص ـ نماز ظهر و عصر را در آنجا خواند و این همان مسجد فسح42 است. در سمت قبله این مسجد، جایی را در کوه به اندازه جای یک انسان کنده اند که گفته می شود رسول خدا ـ ص ـ بر صخره زیر آن نشسته است. همینطور در شمال مسجد، غاری است در کوه که برخی از عوام مردم گویند که رسول خدا ـ ص ـ داخل آن شده اما نقل درستی بر صحت آن وجود ندارد. در کنار کوه رمات هم دو مسجد هست; یکی در رکن شرقی که گفته اند حمزه در آنجا نیزه خورده است. در آنجا چشمه ای نیز هست که امیر ودیّ بن جماز صاحب مدینه آن را تجدید کرده و آب در نزدیکی آن جریان یافته است. مسجد دیگری در شمال این مسجد در کنار وادی است که گفته شده مصرع حمزه است، حمزه تا آنجا رفته و به شهادت رسیده است.43 اشاره کردیم که برخی به خطا، به دلیل آن که مسجد موجود، که بنام حمزه است، را محل شهادت دانسته اند، میدان جنگ را در شرق رمات تلقی کرده اند که خطاست و اینها معمولا سخنان عوام بوده که نباید بدون دلیل مبنای استدلال قرار گیرد. مسجد روی جبل رمات تا چند سال پیش بوده است. نویسنده کتاب احد هم، که خود از اهالی همانجاست، به این مسجد اشاره کرده است. در این بخش از کوه هنوز هم بنایی دیده می شود که از طرف شرقی آن یک دیوار یک متری مخروبه باقی مانده است.44 البته باید توجه داشت که بر روی کوه رمات ساختمان های فراوانی طی سال ها ساخته و تخریب شده است. درباره سنگی هم که گفته شده پیامبر ـ ص ـ به آن تکیه داده گفتنی است که این سنگ که آن را حجر متکا می گفته اند، کنار مسجد الثنایا بوده و روی آنها نوشته هایی نیز داشته است. درباره چشمه ای که از آن یاد شده، باید گفت این چشمه به نام عین الشهدا معروف بوده و محل آن بر اساس نقشه ای که شخصی با نام سالم شمس الدین کشیده، در شرق کوه رمات بوده است. از رسوم مردم حجاز این بوده و گویا تا این اواخر و شاید اکنون هم، که در دوازدهم رجب هر سال به مدینه آمده و شب را به منطقه احد بر مزار حمزه سیدالشهدا می رفته اند و تا صبح در فضای بازی که در اطراف کوه رمات بوده می مانده اند.45 از شاهدی عینی نقل شد که در حوالی سال 1340 شمسی، در منطقه احد دو خانه بوده که به عنوان خانه امام سجاد و امام صادق ـ علیهما السلام ـ شناخته می شده است. شیخ عباس قمی هم در مفاتیح به این دو محل اشاره کرده است. نویسنده ای با نام سعود بن عبدالمحیی الصاعدی از استادان دانشگاه اسلامی مدینه که از اهالی احد بوده، کتابی در باره اماکن موجود در منطقه نوشته است. از غار موجود در شمال مسجد فسح یاد کرده واین که دلیلی تاریخی براین که پیامبر ـ ص ـ بالای آن رفته موجود نیست. از مهراس ، یعنی محلی که در بالای کوه آب در آن جمع می شده، یاد کرده و از یکی از بزرگترین آنها تصویر گرفته است. می دانیم که در نقل های احد آمده که علی بن ابی طالب از مهراس آب برای رسول خدا ـ ص ـ آورد که به دلیل بدبویی قابلیت خوردن نداشت. در بالای کوه احد، از قبه هارون یاد کرده است. در نقل ها آمده که هارون در سفر حج به اینجا آمده و در اینجا مدفون شده است. دلیلی بر این مطلب وجود ندارد اما این قبه با بنایی مخروبه و دیواری حدود یک متر و نیم باقی مانده است. قبه مزبور در بالاترین نقطه کوه احد است. الصاعدی نوشته که در آنجا برخی خطوط کوفی هم دیده اند که فقط لفظ «الله» قابل خواندن بوده است. همچنین تاریخ 993 با نام محمدعلی جرسخانی بر صخره ای در آنجا بوده است. وی افزوده که همین نام و تاریخ در مقبره شهدای بدر هم موجود بوده است.46 «مسجد الدرع» از یادگارهای غزوه احد دانسته شده و ما پیش از این اشاره ای به آن کردیم. مسجد المستراح یا مسجد الاستراحه در همین مسیر است و با تابلویی مشخص شناخته شده که در میانه این راه سمت چپ کسی است که عازم احد است. مسجد المستراح متعلق به طایفه بنی حارثه بوده است. سیصد متر مانده به مسجد الاستراحه، خیابان فرعی است که تقریبا در برابر آن یک پمپ بنزین با سرپوش کلاهکی هست. به فاصله بیست متر در این کوچه دست راست مسجد الدرع قرار دارد با عرض و طول ده و سیزده متر. در این مسجد نماز جماعت برپا می شود اما ساختمان آن چندان نو نیست. در جای خود توضیح داده شده که مسجد المستراح نیز یادگار غزوه احد است اما محتمل است که پیامبر ـ ص ـ بارها در این مسیر برای رفتن به خانه انصار در این محدوده آمده و در این محل نماز خوانده باشد. یکی از زائران که سال های متمادی به حج مشرف شده بود اظهار می کرد که در ابتدای راه احد، جایی بوده که گفته می شود حضرت سجاد در بازگشت از کربلا و اسارت شام در آنجا چادر زدند و گویا محل آن مسجد جوشن است. ایشان گفت که خود در آنجا نماز خوانده و به تازگی هم تعمیر شده است. پی نوشت ها: 1- مدینه شناسی ، ج 2، ص 216 2- مدینه شناسی ، ج 2، ص 191 3- مدینه شناسی ، ج 2، ص 220 4- مدینه شناسی ، ج 2، ص 223 5- تاریخ المعالم المدینه قدیما و حدیثا‘ ص 133 6- المعازی ، ج 1، ص 219 7- المدینه بین الماضی و الحاضر ، ص 374 8- عمده الاخبار فی المدینه المختار، ص 204 9- المغازی، ج 1، ص 215 10- المغازی، ج 1، ص 216 11- المغازی ، ج 1، ص 217 12- المغازی ، ج 1 ، ص 218 . عبارت ابن اسحاق از قول رسول خدا - ص - چنین است : من رجل یخرج بنا علی القوم من کتب ای من قرب من طریق لایمربنا علیهم . السیره النبویه ، ج 3 ، ص 69 (تصحیح مصطفی القسا و ...) 13- همان، ص 219 14- السیره النبویه ، ج 3 ، ص 69 15- المغازی ، ج 1 ، ص 220 ، طبقات الکبری ، ج1، ص 39 16- المغازی ، ج 1 ، ص 220 17- بسوی ام القری ، ص 319 18-مدینه شناسی ، ج 2، ص 231 19- المغازی ، ج1 ،ص 224 20- المغازی ، ج1 ،ص 225 21- المغازی ، ج1 ،ص 230-231 22- المغازی ، ج1 ، ص 23- المغازی ، ج1 ،ص 232 ، طبقات الکبری، ج 1، ص 41 24-مسند احمد، ج4 ،ص 209 25- المغازی ، ج1 ،ص 229 26- المغازی ، ج1 ،ص 237 27- المغازی ، ج1 ،ص 236 28- المغازی ، ج1 ،ص 238 29- تاریخ معالم المدینه المنوره ، ص 138 30- مدینه شناسی ، ج 2 ،ص 258 31- مدینه شناسی ، ج 2، صص 261-262 32- وفاء الوفا، ج3, ص 929 33- التحفه الطیفه، ج1، ص 70 34- المغازی، ج 1،ص 249 35- سفر نامه مکه، حسام السلطنه، ص 154 36- بسوی ام القری، ((الوجیز فی تعریف المدینه)) ص 319 37- مدینه شناسی ، ج2، ص 236 38- سفرنامه مکه ، حسام السلطنه، ص 154 (سال 1297ق) 39- همان، ص 154 40- الکافی ، ج4، صص 651-560 41- فصول من تاریخ المدینه المنوره ، ص 196 و 197 42- در اصل فضیخ آمده است که اشتباه است. 43- تخقیق النصره بتلخیص معالم دارالهجره، ص 136 44- آقای نجفی نوشته است : در سالهایی که توفیق دیدار میدان نبرد احمد را داشتم، بر تپه رمات، خانه های متعددی احداث شده بود، به طروی که همه راهها تا فرازآ، مسدود و مولف با لطف و مهما نوازی یکی از ساکنان این محل به بالاترین نقطه تپه صعود نمود. 45- ذکریات العهودالثلاثه، محمد حسین زیدان ، ص 219 46- احد، صص 24 و 25 منبع: سایت حج
خبر گزاری فارس
تحقیقی نو درباره احد
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
تحقیقی نو درباره احد
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS