دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فقهاى نامدار شیعه

.گرایش فقه حدیثی این گرایش، ادامه گرایش سنت گراى دوره حضور بود که به تدریج بر جامعه مذهبى شیعیان سایه افکنده بود. این شیوه فقهى که در زمان ائمه، علیهم السلام، رایج و متداول بود، از نیمه دوم قرن سوم به طور چشمگیرى گسترش یافت; زیرا در این زمان، محدثانى بزرگ چونان: محمد بن یعقوب کلینى (متوفى 329) و ابن قولویه (متوفى 369) و بویژه محمد بن على بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق، ظهور یافتند و بیش از پیش براى رونق و رواج این شیوه افزودند...
No image
فقهاى نامدار شیعه
فقهاى نامدار شیعه فقه در عصر مفید در قرن چهارم هجری، دو گرایش فقهى در محیط علمى شیعه وجود داشت: 1. گرایش فقه حدیثی. 2. گرایش فقه اجتهادی. در این جا به اختصار درباره هریک از این دو گرایش توضیحاتى مى آوریم. 1.گرایش فقه حدیثی این گرایش، ادامه گرایش سنت گراى دوره حضور بود که به تدریج بر جامعه مذهبى شیعیان سایه افکنده بود. این شیوه فقهى که در زمان ائمه، علیهم السلام، رایج و متداول بود، از نیمه دوم قرن سوم به طور چشمگیرى گسترش یافت; زیرا در این زمان، محدثانى بزرگ چونان: محمد بن یعقوب کلینى (متوفى 329) و ابن قولویه (متوفى 369) و بویژه محمد بن على بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق، ظهور یافتند و بیش از پیش براى رونق و رواج این شیوه افزودند. در طى این دوران که همچنان سیطره با محدثان و گرایش حدیثى آنان بود، جز نقل احادیث و نهایتا تبیین آنها، کار بیشترى در فقه صورت نگرفت، چه آنکه، این گروه، از نگارش و تبیین احکام فقهی، جز با الفاظى که در نصوص آمده بود، هراس داشتند. اساسا روشى جز این راناروا و نامشروع مى پنداشتند. از این روی، تمام سعى خود را در گرد آورى احادیث و ضبط و حفظ آنها به کار مى گرفتند و تنها از همین رهگذر به بازگویى احکام مى پرداختند. آثار فقهى این گروه، مجموعه اى از متون روایات است که باب بندى و عنوان گذارى شده است و گاه اسانید روایات نیز حذف گردیده است. دو کتاب: فروع کافى و من لایحضره الفقیه، از جمله این آثار مى باشد که اکنون به عنوان دو منبع حدیثی، در فقه مورد استفاده فقیهان قرار مى گیرد. 2 . گرایش فقه اجتهادی اساسا، این گرایش ره آورد عرضه و تبیین مایه هاى تفکر اجتهادى و قواعد و اصول کلى اجتهاد بود که از سوى امامان شیعه بویژه صادقین، علیهما السلام، ارائه گردید و با رهنمود و پیگیرى اینان، در میان اصحاب راه یافت. اما از آن جا که در آن دوران، فقه حدیثى و نقل، شیوه اى رایج و متداول بود و پاسخگویى احکام نیز بیشتر به صورت بازگویى و نقل حدیث انجام مى گرفت، از گرایش فقه اجتهادی، استقبال در خورى نشد; چه، این گرایش، افزون بر این که گرایش نو و متحول بود و پیروى از آن سنت شکنى و انحراف از شیوه رایج محسوب مى شد، در برابر روش سهل و آسان فقه حدیثی، داراى روشى چندان ساده نبود، چرا که تفریع فروع و استنباط حکم نیاز به اطلاعات کامل از قرآن و حدیث داشت. چنانکه به کارگیرى اصول و قواعد صحیح استنباط در این گرایش، پویایى فکرى و تلاش علمى خاصى را نیز در پى داشت. با این وصف، همواره در کنار محدثان و راویان که گرایش فقه حدیثى را شکل مى دادند و نفوذ بسزایى داشتند، گرایش اجتهادى نیز از سوى شمارى از اصحاب، چونان: محمد بن مسلم، جمیل بن دراج، هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن دنبال مى شد و در قرن سوم، یعنى دوران پایانى امامت، فضل بن شاذان و ابوسهل نوبختى این تفکر را همچنان پاس داشتند. پس از دوره حضور نیز، همزمان باآغاز غیبت کبری، دانشمند و فقیه برجسته، ابن ابى عقیل این گرایش را دنبال کرد و تفکر اصیل اجتهاد و استدلال را در عرصه فقه به نمایش گذارد. پس از وی، ابن جنید از این شیوه پیروى کرد و دراوج تفکر حدیثی، مشعل اجتهاد را بر افروخت و با وجود مخالفتهاى بسیارى که با وى شد، به دفاع از این شیوه پرداخت. بدین سان، اگر چه گرایش فقه اجتهادى در دوره حضور، در کنار گرایش فقه حدیثى وجود داشت و در آغاز دوره غیبت به دست دو فقیه بزرگ: ابن ابى عقیل و ابن جنید، پاس داشته شد، ولى این تفکر، در تمام این مدت، مغلوب حاکمیت وسلطه فقه حدیثى بود و تا اواخر قرن چهارم که این حاکمیت پایدار ماند، قوت و گسترشى در خور نیافت. اما با ظهور فقیه متفکر، شیخ مفید، سلطه محدثان و گرایش حدیثى اینان، در برابر تفکرى نیرومند قرار گرفت،چه، مفید که خود گرایش اجتهاد و استدلال را در فقه دنبال مى کرد، چنانکه پس از این خواهیم دید، در مصاف و رویارویى با گرایش حدیث قرار گرفت و با انتقاد و حملات کوبنده خویش، پایه هاى فکرى آنان را متزلزل ساخت. پس از وى نیز، شاگرد برجسته اش، سید مرتضی، راه علمى و مبارزاتى استاد را ادامه داد و سرانجام به سلطه این گرایش در محیط علمى شیعه پایان داد.
روزنامه رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS