دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قرآن و حیات جاویدان

No image
قرآن و حیات جاویدان نویسنده: محمد حسین میرى
اساس خلقت انسان براى بقاست، نه فنا. یکى از اصول دین مبین اسلام و شرایع گذشته، اعتقاد به معاد و باور داشتن آن است و در اندیشه ى خداباوران، برخلاف منطق مادى گرایان، انسان داراى مبدأ و معاد است و مرگ دریچه و گذرگاهى است به سوى زندگى تازه؛


اساس خلقت انسان براى بقاست، نه فنا. یکى از اصول دین مبین اسلام و شرایع گذشته، اعتقاد به معاد و باور داشتن آن است و در اندیشه ى خداباوران، برخلاف منطق مادى گرایان، انسان داراى مبدأ و معاد است و مرگ دریچه و گذرگاهى است به سوى زندگى تازه؛ اعتقاد به وجود مبدأ، راه خداشناسى را هموار و اعتقاد به وجود معاد، هدف خلقت را ترسیم مى نماید. براى آشنایى بیش تر با موضوع «حیات جاویدان» به پرسشی در این زمینه پاسخ مى دهیم.
آیا مى توان ادعا کرد که معاد، جسمانى است و تمام لوازم ماده را در بردارد؟
معاد جسمانى به این معناست که انسان با مشخصات دنیوى اش، با همین روح و جسم در قیامت حاضر مى شود. صدها آیه در قرآن کریم بر این دلالت دارند که معاد روحانى و جسمانى است. این آیات را در 9 گروه دسته بندى و از هر گروه نمونه هایى ذکر مى کنیم:
گروه اول: آیاتى که دلالت دارند بر این که خداوند قادر است همین استخوان هاى پوسیده را دوباره حیات و زندگى ببخشد؛ مانند: (وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌقُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْق عَلِیمٌ)؛1 و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى این استخوان را زنده مى کند در حالى که پوسیده است؟ بگو: همان کس آن را زنده مى کند که نخستین بار آن را آفرید و او به هر مخلوقى آگاه است. قرآن در این آیه با صراحت مى گوید: همان خدایى که نخستین بار آن را آفرید، بار دیگر، بعد از آن که به صورت استخوان هاى پوسیده درآمد، آن را زنده مى کند. جمله ى (یُحییها)(آن استخوان پوسیده را زنده مى کند)، صراحت در معاد جسمانى دارد؛ یعنى همین جسم مادى بعد از متلاشى شدن بار دیگر به حیات بازمى گردد.2
گروه دوم: آیاتى که مى فرمایند: انسان ها در قیامت از قبرها برمى خیزند. بدیهى است که قبر جایگاه جسم انسان هاست؛ مانند: (وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ)؛3 و این که رستاخیز شکى در آن نیست و خداوند تمام کسانى را که در قبرها آرمیده اند زنده مى کند. در آیات دیگر براى بیان همین مضمون، از کلمات اجداث4 (قبرها) و مرقد5(استراحتگاه) استفاده شده است. این تعابیر مفهومى جز معاد جسمانى ندارد؛ زیرا در قبرها جسدها یا استخوان هاى پوسیده وجود دارند و خروج انسان ها در قیامت از این قبرها، دلیل بر زنده شدن این بدن هاست.
گروه سوم: آیاتى که مى گویند: انسان از خاک آفریده شده و باز هم به خاک برمى گردد و بار دیگر از خاک محشور مى شود؛ مانند: (مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى)؛ ما شما را از آن خاک آفریدیم و به آن بازمى گردانیم و از آن نیز بار دیگر شما را بیرون مى آوریم. این آیات بیانگر آفرینش اجمالى ما از خاک اند؛ یا به دلیل این که همه از آدم هستیم و آدم از خاک است، یا به خاطر این که تمام مواد غذایى تشکیل دهنده ى گوشت، پوست و استخوان ما از خاک گرفته مى شود و بازگشت ما هم مسلماً به خاک خواهد بود و رستاخیز ما نیز از خاک صورت مى گیرد؛ و این دلیل روشنى است بر مسئله ى معاد جسمانى.
گروه چهارم: آیاتى که حیات مجدد انسان را به حیات زمین بعد از مرگ تشبیه مى کنند؛ مانند: (وَ اللَّهُ الَّذِى أَرْسَلَ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى بَلَد مَیِّت فَأَحْیَیْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها کَذلِکَ النُّشُورُ)؛6 خداوند آن کسى است که بادها را فرستاد تا ابرهایى را به حرکت درآورند. ما این ابرها را به سوى سرزمینى مرده مى رانیم و به وسیله ى آن زمین را پس از مردنش زنده مى کنیم؛ رستاخیز نیز همین گونه است. اگر این جسم عنصرى بار دیگر لباس حیات نمى پوشید، تشبیه آن به حیات زمین پس از مرگش کاملاً بى تناسب بود.
گروه پنجم: آیاتى که بیانگر موضع گیرى سخت مخالفان پیامبران در برابر مسئله ى معاد است؛ آنان ادعاى زنده شدن بعد از مرگ را ادعایى جنون آمیز و عجیب و غریب مى شمردند. مسلماً اگر پیامبر به سوى معاد روحانى دعوت مى کرد مطلب عجیبى نبود؛ زیرا اقوام جاهلى نیز خود به بقاى روح عقیده داشتند. قرآن کریم در این زمینه مى فرماید: (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلى رَجُل یُنَبِّئُکُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّق إِنَّکُمْ لَفِى خَلْق جَدِید أَفْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ)؛7 کافران گفتند آیا مردى را به شما نشان دهیم که خبر مى دهد هنگامى که مردید و خاک شدید و سخت از هم متلاشى شدید بار دیگر آفرینش تازه اى خواهید داشت؟ او یا بر خدا دروغ بسته یا به نوعى جنون گرفتار است. این آیه نشان مى دهد که پیامبر اسلام و دیگر پیامبران از معاد جسمانى خبر داده اند؛ زیرا تعجب مشکران، از گرد آمدن اجزاى پراکنده ى انسان در درون خاک ها بود.
گروه ششم: آیات فراوانى که از انواع نعمت هاى بهشتى، میوه ها، نهرها، تخت ها، انواع نوشابه هاى پاکیزه، انواع لباس ها، سایه ى درختان و انواع لذایذ جسمانى سخن مى گویند: و براى کسى که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشت است، آن دو باغ بهشت داراى انواع نعمت ها و درختان پرطراوت اند و در آنها دو چشمه دائماً در جریان است. در آن دو از هر میوه اى دو نوع وجود دارد. این در حالى است که آنها بر فرش هایى تکیه داده اند که آستر آنها از پارچه هاى ابریشمین است و میوه هاى رسیده ى آن دو باغ بهشتى در دست رس است. پایین تر از آنها دو بهشت دیگر است؛ در آنها دو چشمه در حال فوران و میوه هاى فراوان و درخت نخل و انار است و در آن باغ هاى بهشتى زنانى هستند نیکوخلق و زیبا؛ حوریانى که در خیمه هاى بهشتى مستورند؛ زنانى که هیچ انس و جنّى قبلاً با آنها تماس نگرفته (و دوشیزه اند). این در حالى است که این بهشتیان بر تخت هایى تکیه زده اند که با بهترین و زیباترین پارچه هاى سبزرنگ پوشانده شده است. روشن است که نعمت هاى مادى بهشت فقط با معاد جسمانى تناسب دارند؛ و این گونه آیات آن قدر فراوان اند که نمى توانیم آنها را بر معانى مجازى حمل کنیم، با این که پاره اى از نعمت هاى بهشتى نعمت هاى مادى است.8
گروه هفتم: آیاتى که از کیفرها و مجازات هاى مختلف مجرمان در قیامت سخن مى گویند؛ مانند: (تَصْلى ناراً حامِیَةً تُسْقى مِنْ عَیْن آنِیَة لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِیع لا یُسْمِنُ وَ لا یُغْنِى مِنْ جُوع)9؛ و در آتش سوزان وارد مى گردند، از چشمه اى فوق العاده داغ بر آنها مى نوشانند، طعامى جز ضریع (خارخشکِ تلخ و بدبو) ندارند، غذایى که نه آنها را چاق مى کند و نه گرسنگى را فرو مى نشاند. عذاب هایى از قبیل بادهاى کشنده و آب سوزان و غذاهاى ناگوار، نشانه ى روشنى بر معاد جسمانى است؛ زیرا اگر معاد تنها جنبه ى روحانى داشت، این گونه عذاب هاى جسمانى بى معنا به نظر مى رسید.
گروه هشتم: آیاتى که بیانگر سخن گفتن اعضاى بدن انسان (دست، پا، چشم، گوش، دهان، پوست و صورت) در قیامت اند؛ مانند: (الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ)؛10 امروز بر دهان آنها مهر مى نهیم و دست هایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان به کارهایى که انجام داده اند شهادت مى دهند. این گونه تعابیر در آیات نشانه ى آشکارى بر معاد جسمانى است.
گروه نهم: آیاتى که نمونه هاى معاد را در این جهان در طول تاریخ انبیا و غیر آنان بیان مى دارند؛ مانند: داستان حضرت ابراهیم(علیه السلام) و مرغ هاى چهارگانه،11 سرگذشت عُزیر یا ارمیاى پیامبر،12 داستان اصحاب کهف13 و ماجراى کشته شدن بنى اسراییل و داستان گاو.14
چکیده ى سخن این که: با بررسى هاى به عمل آمده از آیات قرآن این نتیجه به دست مى آید که انسان ها داراى معاد جسمانى هستند. البته بعضى از لوازم جسمانى بودن معاد و جزئیات آن براى ما روشن نیست، ولى آنچه مهم است اصل جسمانى بودن معاد از طریق آیات قرآن اثبات شده است.
نویسنده:
1. یس: 78 و 79.
2. ر. ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 5، (قم: مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، چ چهارم، 1374)، ص 307 ـ 333.
3. حج: 7.
4. یس: 51.
5. یس: 52.
6. فاطر: 9 و ر.ک: ق: 11؛ روم: 19؛ زخرف: 11 و حج: 5.
7. سبأ: 7 و 8.
8. ر. ک: پیام قرآن، و حسین مظاهرى، معاد در قرآن، (انتشارات شفق، چ چهارم، 1371)، ص 63 ـ 82.
9. غاشیه: 4 ـ 7 و ر.ک: واقعه: 41 ـ 44؛ توبه: 35 و 81؛ محمد: 15؛ قمر: 81 و دخان: 43 ـ 46.
10. یس: 65، و ر.ک: فصلت: 20 و 21؛ حاقه: 19 و 25 و عبس: 38 ـ 41.
11. بقره: 260.
12. بقره: 259.
13. کهف: 9 ـ 26.
14. بقره: 72 و 73 و ر. ک: محمد باقر شریعتى سبزوارى، معاد در نگاه وحى و فلسفه، (تهران: دانشگاه تهران، 1363)، ص 236 ـ 248.
منبع: دانشنامه قرآن

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS