28 مرداد 1397, 0:0
«انما لک من دنیاک ما اصلحت به مثواک؛ همانا بهره تو از دنیایت همان است که خانه آخرت خود را آباد ساخته ای»(نهج البلاغه، نامه 34)
مطابق آیات قرآن، خداوند آن قدر به قارون ثروت داده بود که مردان قوی نمی توانستند دسته کلید گنجهای او را جابه جا کنند:
«ان مفاتحه لتنوا بالعصبه اولی القوه»(قصص:76).
مردم با ایمان آن عصر به قارون چند نصیحت میکردند:
1- به او میگفتند خیلی سرمست و مغرور مشو:
«لاتفرح ان الله لایحب الفرحین»
آنهایی که مغرور و سرمست مال دنیا میشوند همه چیز را فراموش میکنند و بیتردید خداوند نیز اینان را دوست نمیدارد. منظور از لاتفرح این نیست که شاد نشو و خوشحال مباش، بلکه مقصود، شادیها و تفریحهای مذموم است. به بیان بهتر منظور، مستیهای مغرورانه و انحراف انگیز برخاسته از باد نخوت است که فرد به ثروت خود مینازد و میبالد. پر واضح است که غرور برخاسته از ثروت و مال دنیا جز انحراف از حق و پشت کردن به فرمان الهی نتیجه ای ندارد و خدا هم چنین افرادی را دوست نمی دارد.
2- نصیحت دوم آنها این بود:
«وابتغ فیما ءاتاک الله الدار الآخره»
این نعمتهایی را که خدا به تو داده، وسیله رسیدن به آخرت قرار بده و به کمک آن، سرای آخرت خود را آباد کن.
«ابتغاء» به معنای در جستجوی چیزی بودن است؛ «وابتغ» یعنی با این ثروت و سرمایه در جستجوی سرای آخرت باش و آن را هدف خویش بدان؛
3- سفارش دیگر آنان این بود که:
«و لاتنس نصیبک من الدنیا»
بهره خودت را از دنیا فراموش مکن و بهره ات را از دنیا بستان و از دنیا هم لذت ببر؛ ولی در کنار آن مبادا آخرت را فراموش کنی.
چون تمام همّ و غمّ قارون رسیدن به لذایذ دنیا بود، مردم مومن با او نصیحت میکردند که: به فکر آخرت خود باش و فراموش نکن که آنچه برای تو از این لذایذ و نعمتهای دنیایی میماند، همان چیزی است که به وسیله آن آخرت خود را آباد میسازی. آن بهره و نصیبی که نباید از دنیا فراموش کنی همین است که همه نعمتهای این دنیا را در راه آخرت صرف کنی. نعمتهای دنیا را مصرف کن و از آن لذت ببر، اما به گونه ای که برای سعادت آخرت تو مفید باشد. لذت بردن از خوبیهای مشروع دنیا اگر در راه عبادت خدا و به منظور کسب قوت برای انجام وظایف الهی باشد، برای آخرت مفید است.
با توجه به مطالب فوق به نظر میرسد عبارت انما لک من الدنیا ما اصلحت به مثواک در کلام امیرالمومنین علی(ع) اشاره به همین مطلب دارد. مفهوم «لک» در عبارت فوق همان نصیب و بهره از دنیاست و کلمه «انما» نیز از ادات حصر است و مفهوم انحصار را میرساند یعنی همانا بهره تو از دنیا چیزی جز این نیست که با آن آخرت خود را آباد سازی همان گونه که خداوند متعال در آیه کریمه میفرماید: لاتنس نصیبک من الدنیا، بهره خودت از دنیا را فراموش نکن. آن بهرهای که قارون فراموش میکرد و لازم بود به وی تذکر داده شود بهره او از دنیاست که آن را وسیلهای برای آخرت قرار دهد. منظور حضرت این است که بهره انسان از دنیا و چیزی که از این دنیا به نفع انسان است، بهره بردن از آن برای آخرت است و الا اگر دنیا در هر مسیر دیگری غیر از این راه هزینه و صرف گردد نتیجهای جز زیان ندارد، چه اگر آدمی دنیا را در مسیر دنیا و به خاطر دنیا صرف کند سرمایهای را که میتوانسته با آن منافع بی شماری کسب کند از دست داده است. در واقع اگر این سرمایه در راهی جز تجارت آخرت صرف شود، دیگر سودمند نیست و نمیتوان آن را بهره و فایده نامید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان