نویسنده: مجید تقوایی
ذکر و یاد خداوند نقش اساسی در زندگی بشر ایفا میکند. کسی که به ذکر قولی و عملی مشغول است، هرگز از خداوند غافل نیست. لذا خداوند همواره در محضر اوست و او خود را در محضر خداوند مییابد. پس به سبب حضور همیشگی در محضر خداوند نه تنها از شر و بدی در امان است، بلکه همه کمالات برای او فراهم میآید؛ زیرا در محضر خداوند بودن، جز کمال یابی نیست؛ چرا که انسانی که در محضر خداوند است در مقام قرب الهی قرار گرفته است و تقرب و قرب در فرهنگ قرآنی زمانی تحقق مییابد که انسان، صفات الهی را در خود مییابد و خود را مظهر خداوندی میبیند.
بنابراین، ذکر خداوند به معنای تقرب و متاله شدن است. کسی که متاله است، از سوی خداوند ماذون به خلافت الهی است. پس نه تنها هر شر و بدی را از خود دور و خیر و خوبی را نصیب و بهره خود میکند، بلکه در مقام مظهر ربوبیت الهی، از دیگران نیز میتواند بلائی را دور و خیر و نیکی را نزدیک کند و آنان را از خیر خود بهره مند سازد.
البلاء للولاء
آنچه از مصیبت و بلا به ظاهر به متاله میرسد، در حقیقت خیر است که با ظاهر مصیبت و بلا به چشم میآید؛ از این رو انسان کامل و متاله (خدایی) شده، از بلا نمیگریزد و از آن حزن به دل راه نمیدهد و خوفی از آن در دل ندارد. این که گفته شده البلاء للولاء یکی از معانی آن این است که بلابرای اهل ولایت همانند نمک زندگی عمل میکند و طعام و غذای جان اهل ولایت را مزه و طعم الهی میبخشد و او را برای دریافت مقامات برتر و صفات کامل تر آماده میسازد. بلا برای او در حقیقت همانند ابزاری برای سعه صدر و انشراح قلب عمل میکند. ذکر الهی کارکردهای بسیاری در زندگی انسان دارد. از جمله این که موجب آرامش و اطمینان قلب و آرامش روحی و روانی انسان میشود. (رعد، آیه 28) بنابراین، هرگز حزن و اندوهی از گذشته و حذف و ترسی از آینده ندارد و در یک آرامش و اطمینان شگفتی به سر میبرد.
همچنین، کسانی که اهل ذکر هستند، خداوند نیز به یاد ایشان است. (بقره، آیه 152) این یاد خداوند به معنای آن است که هرگز چیزی جز خداوند در دلهای ایشان جا نمی گیرد، پس چیزی به معنای خوف و حزن ندارند و هرگز احساس تنهایی نمی کنند و همواره در محضر خداوند هستند و خداوند ایشان را در محضر خود میپذیرد و از آنان محافظت میکند.
بصیرت اهل ذکر
از نظر قرآن اهل ذکر اهل بصیرت هستند. البته اهل تقوا نیز به سبب همین تقواپیشگی خودشان حتی اگر به هر دلیلی چون غفلتی در دام فتنهها و وسوسهها و فریبهای شیطان گرفتار شوند و ابلیس دمی کوتاه آنها را مس کند، به سبب همین تقواپیشگی، خداوند آنها را به تذکر میکشاند واهل تقوا به سبب تذکر الهی، از دام فتنهها و فریبها میرهند و حقیقت را چنان که هست مشاهده میکنند. (اعراف، آیه 201)
به سخن دیگر، اهل تقوا به عنایت الهی از غفلت بیرون میآیند و تذکر الهی در جانشان نفوذ میکند و به سبب ذکرالله اهل بصیرت میشوند و هرگز در دام فریب و وسوسه و فتنه گرفتار نمیآیند، زیرا حقیقت همواره مشهود آنان است و چیزی جز حقیقت را نمیبینند، چرا که پردهها از پیش چشمانشان فرو افتاده است.
اهل ذکر همواره در امنیت کامل از ابلیس و وسوسههای او هستند؛ هر چند که دیگران حتی اهل تقوا این گونه نیستند؛ چرا که اهل تقوا ممکن است که دچار غفلت شوند و ابلیس ایشان را مس کند، ولی اهل ذکر همواره در مقام شهود قرار دارند و در محضر الهی و از عین الهی به مسایل مینگرند و خداوند چشم و گوش و دست ایشان است؛ چنان که در مرحلهای آنان عین الله و یدالله و سمع الله بودند. پس خداوند برای اهل ذکر، چشم و گوش و دست است: عبدی یتقرب الی بالنوافل حتی احبه، فاذا احببته کنت بصره الذی یبصر به و سمعه الذی یسمع به ویده التی یبطش بها. (حدیث قدسی) در این صورت هرگز چیزی بر او پنهان یا بیرون از قدرت و دسترسی او نخواهد بود.
اینان در حقیقت همان اولیای الهی هستند که در مقام متاله و ربوبیت ظهور و تجلی یافتهاند. در حدیث دیگر در وصف ایشان آمده است:
«الا ان لله شراباً لاولیائه، اذا شربوا سکروا، و اذا سکروا طربوا، و اذا طربوا طابوا، و اذا طابوا ذابوا، و اذا ذابوا خلصوا، و اذا خلصوا طلبوا، و اذا طلبوا وجدوا، و اذا وجدوا و صلوا، واذا وصلوا اتصلوا، و اذا اتصلوا لافرق بینهم و بین حبیبهم؛ لافرق بینک و بینهم الاانهم عبادک، فتقها و رتقها بیدک».
بنابراین، ایشان در مقام مظهریت به فتق و رتق امور میپردازند و همان خلفای الهی و ربانیون هستند. خداوند از بندگان خویش میخواهد تا به این مقام برسند. لذا فرمان میدهد: کونوا ربانیین، ربانی باشید. (آل عمران، آیه 79)
نقش ذکر الله در زندگی
در روایات نیز به نقش ذکر الهی در زندگی اشاره شده است. از جمله اینکه ذکر الهی موجب زنده شدن دلها میشود. از امیرمومنان علی(ع) روایت است که فرمود:
«فی الذکر حیاه القلوب» (تصنیف غررالحکم و در رالکلم ص 189)
ذکر الهی موجب میشود تا ذاکر نام پاکی در میان مردم داشته باشد و همگی به پاکی از او یاد کنند: من اشتغل بذکر الله طیب الله ذکره، (تصنیف غررالحکم و در رالکلم ص188)، یکی از بهترین حالتهای انسان این است که دیگران از او به خوبی یاد کنند، از مهمترین آثار ذکر خدا این است که خداوند کاری میکند که دیگران به خوبی این فرد را یاد کنند و نام او را به پاکی ببرند.
در روایت نقل شده که ذاکر خداوند هرگز به آتش صاعقه هلاک نمیشود: امام صادق(ع) میفرماید:
«الصاعقه نصیب المومن و الکافر و لاتصیب ذاکراً»، (بحار ج 65 ص 376)،
صاعقه نصیب مومن و کافر میشود، اما به ذاکر خدا اصابت نمیکند.
آنچه گفته شد تنها گوشهای از نقش و آثار ذکر الهی در زندگی بشر است. باشد که با ذکر الهی همواره هدف از زندگی یعنی خدایی و ربانی شدن را در نظر داشته باشیم و بدان سمت و سو حرکت کنیم.
روزنامه کیهان، شماره 20093 به تاریخ 20/9/90، صفحه 6