نویسنده: جواد پوریا
تامل و دقت در وحی و سنت نبوی و روایات معصومان(ع)، به خوبی ما را با فرایند تعلیم و تزکیه و تربیت کودکان و روش صحیح ارشاد آنها آشنا میسازد. در میراث ارزشمند پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع)، تنها به دورانی که طفل به دنیا آمده و زندگی شیرین خود را در آغوش پدر و مادر و پابه پای آنها میگذراند، تا به مرحله بلوغ و استقلال برسد، توجه نشده است، بلکه به دوران قبل از تولد و حتی قبل از انعقاد نطفه، نیز توجه شده و دستورات جامع و مانعی بیان شده است. برای آشنایی با آنچه در کتاب و سنت درباره مراحل پیش از تولد آمده، باید رویکرد وحی و سپس رویکرد سنت مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از دغدغه های اصلی انبیا و اولیای الهی مسئله ذریه و نسل های آتی ایشان بوده است. حضرت ابراهیم (ع) در نیایش خود میگوید: «رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی؛ پروردگارا مرا و برخی از افراد نسل و ذریه مرا به پای دارنده نماز قرار ده»(ابراهیم:40). او ضمن اینکه از خداوند، ذریه ای مسلمان و سرسپرده آیین حق، درخواست میکند، میگوید: «ربنا و ابعث فیهم رسولامنهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم؛ پروردگارا، در میان ذریه ام پیامبری از خودشان مبعوث کن که آیاتت را برایشان تلاوت کند و کتاب و حکمت را تعلیمشان دهد و آنها را تزکیه کند»(بقره:119). هنگامی که به او مژده امامت داده شد، تقاضا کرد که خداوند برخی از افراد ذریه اش را هم به افتخار امامت نایل سازد. خداوند نیز تقاضای او را پذیرفت. ولی اعلام کرد که ظالمان به امامت نمیرسند(بقره: 124).
او هنگامی که به امر خداوند، اسماعیل را با هاجر به نقطه ای آورد که قرار بود کعبه را در آنجا تجدید بنا کند، با نیایش خویش توجه اکید خود را به سرنوشت نسل و ذریه نشان داد و به درگاه معبود عرض کرد: «پروردگارا برخی از ذریه خود را در وادی بدون کشت و زرعی در کنار خانه محترمت اسکان دادم، تا نماز را به پای دارند، پس دلهای مردم را متوجه ایشان کن و از ثمرات، روزی آنها کن، باشد که تو را سپاس گزارند»(ابراهیم: 37). او از خدا درخواست کرد که محل سکونت اسماعیل و ذریه اش را «بلد امن» قرار دهد و او و فرزندانش را از پرستش بتها به دور دارد(ابراهیم: 35).
حضرت ابراهیم بنا به منطق وحی نبوی از بندگان محسن خداوند بود و دعاهایش مستجاب شد و خداوند جمع کثیری از پیامبران اولوالعزم و غیراولوالعزم را در ذریه او قرار داد و به هدایت ویژه خویش آنها را متنعم ساخت و سرانجام به خاتم ایشان فرمود: «اولئک الذین هدی الله فبهداهم اقتده؛ اینان را خداوند هدایت کرده است، تو هم به هدایت ایشان اقتدا کن»(انعام: 90).
مادر حضرت مریم، هنگامی که وی را به دنیا آورد، به درگاه خدا عرض کرد: «و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم؛ من مریم و ذریه اش را از شر شیطان رانده شده در پناه تو قرار میدهم»(آل عمران: 36) و این درحالی بود که نامش را «مریم» نهاد که در زبان عبری یعنی «عبادت کننده و پرستشگر». اگر انسانها خواهان نسلی سالم و صالحند و اگر واقعاً نگران سرنوشت نسل های آینده خویشند و بر گرفتاری و پریشانی و بدبختی آنها بیمناکند، باید تقوا پیشه کنند و از هر گونه کردار و گفتار زشتی بپرهیزند و کارها و گفتارهای ناپسندی که سرنوشت آنها را به خطر میاندازد، انجام ندهند.
وحی نبوی در این باره میگوید: «و لیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریه ضعافا خافوا علیهم فلیتقوا الله ولیقولوا قولا سدیدا؛ کسانی که اگر فرزندان ناتوانی از خود به یادگار بگذارند، از سرنوشت آنان بیمناکند، باید در پیشگاه خدا تقوا پیشه کنند (و از ستم به یتیمان خودداری نمایند) و سخن استوار بگویند»(نساء:9).
هنگامی که پدر و مادر اولیه نوع بشر احساس میکنند که نطفه نخستین فرزند آنها منعقد شده و در آینده نزدیک بر مسند مقدس پدر و مادری تکیه خواهند زد. و وظایف سنگین تربیت اولاد بر دوش آنها قرار میگیرد، به درگاه خدای خویش عرض میکنند: «اگر فرزندی صالح به ما عطا کنی، سوگند یاد می کنیم که شاکر باشیم و شکر نعمت فرزند شایسته را با انجام دقیق تکالیف تربیتی خود به جای آوریم»(اعراف: 189)
در داستان عبرت انگیز خضر و موسی (ع) از زبان وحی نبوی چنین میخوانیم که اینان به تعمیر و بازسازی دیواری پرداختند که در حال فرو ریختن بود و برای موسی جای سئوال داشت؛ خضر در پاسخ او گفت: دیوار از آن دو پسر بچه یتیمی بود که پدری صالح داشتند و در زیر دیوار گنجی بود و خدا اراده کرد که دیوار بر سر پای بماند و آنها بزرگ شوند و گنج خود را استخراج کنند (کهف:82)، آری این، مقتضای رحمت پروردگار بود که شامل حال یتیمانی میشد که پدری صالح داشتند. انسانها باید بدانند که سعادت و سلامت و صلاح و شایستگی فرزندان و نسل های آینده به صلاح و شایستگی ایشان بستگی دارد و مبادا که با بی بند و باری و سبک سری و هرزگی سرنوشت آنهایی را که هنوز به صورت ژن در بوته کمون قرار دارند و دیر یا زود قدم به عرصه ظهور میگذارند به خطر اندازند و خود را در پیشگاه خدا و نسل های آینده سرافکنده سازند.
زکریای نبی به سن پیری رسیده و هنوز چشمش به رخسار فرزندی فروغ و روشنی نیافته بود. هنگامی که مشاهده کرد که خداوند مریم را به مقامات عالی رهنمون شده است، نور امید در دلش تابیدن گرفت و به درگاه خدا عرض کرد: «رب هب لی من لدنک ذریه طیبه؛ پروردگارا، از جانب خویش نسلی پاک به من ببخش»(آل عمران: 38). همسر او نازا بود مع ذلک از خداوند درخواست کرد که به او جانشینی عطا کند، تا وارث او و آل یعقوب گردد و در خاتمه عرض کرد: «و اجعله رب رضیا؛ او را مورد رضایت خویش قرار ده»(مریم: 6). این دعا مستجاب شد و خداوند خانه زکریا را به نور یحیی که تا آن روز همنامی برایش پدید نیامده بود، روشن ساخت.
قرآن کریم در آیات آخر سوره فرقان به بیان اوصاف و روش «عباد الرحمان» پرداخته و پارهای از نیایش های آنها را بیان کرده است. آنها از خدای خویش میخواهند که به آنها همسران و فرزندانی بدهد که روشنی چشمشان باشند(فرقان:74) پر واضح است که روشنی چشم بندگان خداوند رحمان، جز زنان و فرزندان و نسلهایی که خود در صف بندگان وارسته همان خدای رحمان باشند، هیچ کسی نمیتواند باشد.
سفارشهایی که سرور عالم انسانیت، رسول مکرم اسلام(ص) در مورد انتخاب همسر کرده، دو هدف دارد: یکی اینکه او شریک زندگی مرد است. باید به گونه ای باشد که یار و غمخوار و همدم وفادار، بلکه فداکار باشد و هر روز با بهانه های پوچ و کج خلقی های نامیمون، محیط خانواده را تاریک و غمناک و اسفبار نسازد. دیگر اینکه او مادر فرزندان است و از هر لحاظ باید شایسته مادری و مسند نشین کرامت و بزرگواری باشد، تا در دامن عطوفت و زیر سایه محبتش انسانهایی شریف و گوهرهایی عفیف پرورش یابند. ادامه دارد...