24 فروردین 1395, 21:8
در بهشت چهار نهر روان است:
خداوند درآيه 15 سوره محمد(ص) مي فرمايد: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها اَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ؛ بهشتي که به متقيان وعده داده شده در آن نهرهائي با آب روان است و آب آن نهر غيرآسن است. آسن يعني مانده و متغير، از اين رو به آب بدبو و گندزده، آب آسن مي گويند، ولي اين آب بهشتي به جهت آنکه روان است، اين گونه مانده نيست تا طعم و رنگش تغيير کرده باشد.البته ممکن است با زياد ماندن در يک جا باز هم تغيير مزه ندهد؛ چنانکه علامه طباطبايي مي گويد: آسن يعني آبي كه با زياد ماندنش بو و طعم خود را از دست نميدهد. اما به نظر مي رسد که مراد همان آب روان است که گندزده و بدبو نمي شود.
نهر ديگر که در همين آيه از آن ياد شده نهري از شير است که مزه آن تغيير نمي کند: وَ اَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ. در اينجا عدم تغيير به طعم نسبت داده شده است که مي تواند مرتبط با انسان نيز باشد به اين معنا که مزه آن در دهان نوشنده هم تغيير نميکند. پس هم خودش خوشمزه است و هم براي نوشنده خوشمزگي اش مي ماند و عوارضي چون ترش شدن و بد رنگ گشتن و ديگر آفتها به آن نميرسد و شخص از اين شير بدون تغيير مزه مي نوشد و لذت مي برد.
نهر ديگر از خمر و شراب است که داراي خصوصياتي چند است از جمله اينکه لذت بخش است. چنانکه در همين آيه آمده است: وَ اَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ. در آيات 45 تا 47 سوره صافات نيز آمده است: يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَاْسٍ مِنْ مَعينٍ بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ لافيها غَوْلٌ وَ لاهُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ؛ طواف کنندگان با جام هايي از چشمه سپيد به اينان مي نوشانند که نوشندگان لذت مي برند و در آن فساد و ضعف عقل و غائله نيست و نه آنان از آن مست گردند و گزندي ببيند. «غُول»، «غيل» و «غائله» همه به معناي شرّ و فساد و مانند اينهاست؛ يعني در اين شرّ و فساد، زيان، غائله اي نيست، پس لذت مي برند و از گزند خماري آن هم مصون هستند؛ چرا که «مُنزَف» كسي است كه در اثر خُماري، ضعف عقل، ضعف فطرت، ضعف خِرَد گرفتار آثار رواني شود. پس در اين خمر، بي خردي و آثار رواني فساد و گزند سردرد و درد سري نيست. همچنين در آيات 18 و 19 واقعه درباره اين شراب مي فرمايد: بِاَكْوَابٍ وَاَبَارِيقَ وَكَاْسٍ مِّن مَّعِينٍ لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ؛ با جامها و آبريزها و پياله [ها] يي از باده ناب روان [كه] نه از آن دردسر گيرند و نه بيخرد گردند. از اين رو از آن به «شَراباً طَهُوراً» تعبير کرده است: وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ؛ و پروردگارشان بادهاي پاك به آنان مينوشاند. پس نه تنها خودش پاک و طاهر است، بلکه پاك كننده هم است.
نهر چهارم بهشت نهر عسل صاف است. خداوند مي فرمايد: وَ اَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّي. عسل صاف عسلي خالص و ناب است. از اين رو، به عسلي که موم آن گرفته شده باشد عسل صاف مي گويند.
روزنامه كيهان، شماره 21025 به تاريخ 16/1/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان