الگوی آزاداندیشی شیعی در «مناظرات رضوی»
از لوازم احتجاج با طرف مناظره علمی، با منابع وی تسلط به این منابع است؛ کما اینکه در مناظره با جاثلیق مسیحی، امام رضا (ع) با قرائت بخشهایی از انجیل، نشان میدهد که مسلط به متن و محتوای این کتاب است.
محسن مطلق
مناظره را میتوان یکی از بارزترین شیوههای اثبات یگانگی خدا و حقانیت دین به حساب آورد که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. آیه شریفه «ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَن» به همین موضوع اشاره دارد و بازگوکننده دستور الهی در خصوص مباحثه علمی با شیوه حکمی و پندگونه و برهان آوردن در مقابل معارضان و مخالفان دین است.
در قصص قرآن کریم، محاجه جدلی با مخالفان به عنوان یکی از شیوههای تبلیغی ائمه اطهار (ع) بیان شده است؛ کمااینکه حضرت ابراهیم (ع) برای تبلیغ توحید، با گروههای ستارهپرست بر اساس روش خود آنها و همراهی آنان، استدلال و منطق ایشان را زیر سؤال میبرد.
سیره اهل بیت (ع) نیز مؤید اهمیت این روش در اثبات حقانیت مدعای دینی است. زندگی امامان نشان میدهد، ایشان گرچه در قالبهای مختلف مانند بیان حدیث، تربیت شاگردان و تشکیل حوزههای تعلیماتی، از اسلام دفاع میکردند، اما در جایی که فضا برای طرح مباحث مخالفان یا صاحبخردان سایر مکاتب فراهم میشد، ایشان ابایی از گفتوگو با منتقدان مکتب نداشتند و خود را پاسخگوی آنان میدیدند؛ لذا مناظره امامان یکی از مهمترین منابعی است که توسط آن میتوان به چارچوب فکری و برهانی تشیع پی برد.
شرایط مناظره در سیره رضوی
الف) هدف مناظره: هدفی که در سیره اهل بیت (ع) از مشارکت در مناظره و دیالوگهای دینی انتظار میرود، جدال احسن به منظور اثبات حقانیت تفکر شیعی است. هدفی که گزارشهای روایت شده از ائمه – ازجمله امام صادق، امام رضا و امام جواد (ع) - نشان میدهد همین هدف مورد انتظار بوده است، اما این هدف نیازمند لوازم و ابزارهایی است که در ادامه اشاره شده است.
ب) لوازم جدال احسن:
۱- طرف مناظره: یکی از مهمترین اصول مناظره عقلی در سیره قرآن و ائمه اطهار (ع)، انتخاب طرف مورد مناظره است. یکی از ویژگیهای مهم افراد مناظرهکننده که اصل مناظره و احتجاج را از جدلهای لفظی و بیهدف متمایز میسازد، آن است که صرفاً مناظرات میان افرادی صورت پذیرد که در پی یافتن حقیقت هستند و نه تحمیل عقاید خود یا تحقیر طرف مقابل. ائمه (ع) هم خود به این شیوه پایبند بودند و هم در احتجاجات علمی ایشان میتوان طرفین مباحثه ایشان را افرادی یافت که غالباً در پی کسب حقیقت، به مناظره و پرسشگری روی آوردهاند. در مناظرات علمی حضرت ثامن الحجج افرادی که روحیه حقپذیری بیشتری داشتند و حقیقتاً به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش خود بودند، فرصت ویژهتری را نسبت به افراد سطحی و جدلپیشه اختصاص میدادند.
قرآن کریم نیز در یکی از آیات، مناظره را به افرادی توصیه مینماید که اهل پذیرش حقیقت باشند و نه لجوجان و ستمپیشگان: «وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»؛ و شما مسلمانان با اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید؛ مگر با ستمکاران از آنها، و (با اهل کتاب) بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شده و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آوردهایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم. (عنکبوت / ۴۶)
۲- علمی بودن مناظرات: مناظرهها لازم است بر پایه علم و به دور از هرگونه جدال مغالطهآمیز صورت پذیرد. امام رضا (ع) نه تنها خود به این مهم پایبند بودند بلکه در ابتدای مناظرات خود از طرف مقابل میخواستند از هرگونه خلط مبحث بپرهیزند. همانگونه که به عمران صائبی فرمودند: «از مغالطه و ستمگری در بحث [پیشرو]بپرهیز.» همچنین در تناظر علمی به اصولی اشاره میشود که جزو مشهورات یا مقبولات طرفین باشد. امام نیز به این مسئله توجه داشتند و برای اقناع طرف مقابل از منابع و مشهورات مورد قبول خود او استفاده میکردند. تسلط ایشان به منابع اهل کتاب حتی گاه بیش از خود پیشوایان این ادیان بود به گونهای که مکرراً از احاطه ایشان به موضوعات و مدعیات این کتب، متحیر میشدند.
به عنوان نمونه، مناظره امام رضا (ع) با جاثلیق مسیحی با رعایت همین اصل و بر پایه مقبولات طرف مقابل است. حسب روایت، جاثلیق در پاسخ به مأمون که وی را برای احتجاج علمی با امام رضا (ع) به مناظره طلبید، چنین میگوید: «ای امیرمؤمنان، چطور با مردی احتجاج کنم که او با من با کتابی احتجاج میکند که من، منکر آن هستم و با پیامبری که من به او ایمان ندارم.» در اینجا حضرت ثامنالحجج پاسخ میدهند: «ای مسیحی، اگر من با انجیلت با تو احتجاج کنم آیا اقرار میکنی؟» جاثلیق پاسخ میدهد: «آیا من توان دارم آنچه را که انجیل به آن نطق کرده، انکار کنم؟ آری! به خدا برخلاف میلم اقرار میکنم!»
از لوازم احتجاج با طرف مناظره علمی، با منابع وی تسلط به این منابع است؛ کما اینکه در همین مناظره، امام رضا (ع) با قرائت بخشهایی از انجیل، نشان میدهد که مسلط به متن و محتوای این کتاب است. ایشان پس از قرائت انجیل به جاثلیق میگوید: «ای مسیحی! تو را به حق عیسی و مادرش سوگند میدهم، آیا متوجه شدی که من به انجیل آگاهم؟» و بزرگ مسیحیان این مسئله را تصدیق میکند.
۳- اخلاق مناظره: یکی از موارد عبرتآموز در سیره رضوی و با تأمل و مطالعه در مناظرات ایشان، کیفیت رعایت اخلاق مناظره است.
یکی از این اصول اخلاقی، اعطای آزادی بیان به طرف مناظره است که سیره رضوی نشاندهنده اهتمام امام در رعایت حق پرسشگری طرف مقابل و بیان مدعیات خود است. این مسئله در مناظرههای علمی امام هشتم کاملاً قابل مشاهده است. به عنوان مثال ایشان در گفتوگو با عمران صائبی، ساعتها بحث را ادامه دادند و تا پایان یافتن پرسشهای پرتعداد وی، دست از مناظره نکشیدند. وجود ظرفیت استماع سخن طرف مقابل با دقت و طرح بیهراس و واهمه -آن هم در جایگاهی که اغلب در شرایط مناظرات مهمی که از ائمه نقل شده است، از نظر وضعیت اجتماعی یا قدرت سیاسی، امامان حسب ظاهر در موضوع برتر بودهاند- و پاسخدهی به آن با سعه صدر نشان میدهد یکی از مقدمات اخلاقی اولیه برای هر نوع گفتوگوی علمی، تحمل شنیدن نظر مخالف و عدم برافروختگی در مقابل ادعاهای باطل است.
همچنین در سیره جدلی حضرت رضا (ع)، چنین مشخص است که ایشان هیچ گاه نکوشیدند تا مطلب حق خود را به طرف مقابل تحمیل نمایند و تا جایی که فرد مقابل، خود به نتیجه میرسید، پاسخدهی را ادامه میدادند و از مناظره دست نمیکشیدند.
حسن معاشرت و خوشخلقی، سعه صدر در پاسخگویی، استفاده از بیان لطیف و صنایع هنری سخن ازجمله موارد دیگری است که میتوان از روح مناظرات حضرت با مخالفان به خوبی دریافت.
شرایط جامعه و مناظرات کلامی رضوی
دوران امامت حضرت علیبن موسیالرضا (ع) از نظر رواج بحث آزاد پیرامون عقاید و گفتوگوهای میان دینی، دوره خاصی است. دورانی که محوریت حرکت علمی نیز توسط امام در مرو و سایر شاگردانشان در سایر بلاد صورت میگیرد. در اینکه دوران ولیعهدی امام رضا (ع) در حکومت عباسیان بیشتر از حیث علمی و با مباحثات پرتعداد امام و مدعیان گزارش شده است مورخین را به سوی چند حدس در خصوص مأمون هدایت کرده است: اول: فرضخوشبینانه عالم و دانشمند بودن شخص مأمون و علاقه وی به مباحث و نشستهای علمی؛ دوم: تلاش وی برای پررنگ کردن مباحث اختلافی و شبهات گسترده کلامی؛ سوم: برنامهریزی برای کاهش وجهه علمی امام رضا (ع) با مقابل نمودن ایشان و بزرگترین دانشمندان ادیان آن روزگار.
به هر حال فضای مباحثه علمی در این دوران شکل گرفت و امام (ع) با شیوه کنترل و هدایت این جلسات، گنجینهای از آداب گفتوگوی علمی و کلامی را به جای گذاشت که شایسته است در حال حاضر نیز از این شیوه رضوی استفاده لازم برای بیان معارف دینی صورت گیرد.
این مناظرات طبق روایات -که غالباً در عیون اخبارالرضا- نقل شدهاند، حداقل در ۱۰ مورد گزارش شده است که عبارتند از: ۱- مناظره امام (ع) با جاثلیق، رئیس اسقفها و عالم بزرگ مسیحی وقت ۲- مناظره با رأس الجالوت، پیشوای بزرگ یهودیان وقت ۳- مناظره با عمران صائبی (بزرگ صائبیان و پیروان یحیی نبی) ۴- مناظره با هیربد بزرگ، پیشوای اعظم زرتشتیان ۵- مناظره با سلیمان مروزى متکلم مرو پیرامون مسئله توحید و «اراده الهی» ۶- مناظره با على بن محمد بن جهم در مورد مسئله عصمت انبیا ۷- مناظره با عالمان عراق و خراسان در خصوص «عترت» ۸- مناظره در حضور مأمون پیرامون آیات قرآن و شیوه ارائه تفسیر صحیح از آیات ۹- مناظره با گروههای غالی (غلوکننده درباره مقام ائمه) و رد ادعای ایشان و ۱۰- مناظره با یحیی بن ضحاک در موضوع امامت.
در همه این مناظرات امام رضا (ع) هیچ گاه با درشتی و از موضع حقبهجانب سخن را آغاز نکرد و همواره از طرف مقابل خواست تا به بیان سؤال و ادعای خود بپردازد.
فرجام سخن
دوران زندگی حضرت رضا (ع) از نظر رواج و تنوع فرقههای دینی و مذهبی دوره کمنظیری است و گرچه آزادی نسبی در ارائه نظرات صاحبان مکاتب غیرمسلمان، چالشهایی را متوجه مسلمانان میساخت، اما در کنار این، ظرفیتی ویژه برای گفتوگوی بین دینی و اثبات حقانیت دین اسلام فراهم نموده بود. از طرفی رواج تفکر معتزلی در دوران حیات امام رضا (ع) -که برخی مأمون را نیز معتزلی مسلک میدانند- جواز تعقل در مبانی دین و خردورزی در مسائل کلامی و فلسفی مرتبط با خداشناسی و هستیشناسی را با پرهیز از تعصب افراطی فراهم نموده بود و در چنین فضایی، حضرت ثامن الحجج (ع) از ظرفیت ایجاد شده، برای تبیین میزان عقلانیت اسلام و مکتب اهل بیت، بهترین استفاده را برد.
مناظره، یکی از بهترین روشهای تقابل فکری و اثبات حقانیت مدعا است که امام رضا (ع) به روایت تاریخ، مکرراً از این شیوه برای محاجه با مخالفان استفاده نمود و حتی به تربیت افرادی ماهر در منطق جدلی پرداخت که بتوانند در سایر مناطق نیز به گفتوگو با مخالفان بپردازند. تسلط کامل حضرت در این مناظرات و شیوه اثبات حقانیت دین و اصول آن سبب فروماندن مدعیان مناظره از پاسخگویی به حضرت گردید و آوازه توان علمی امام و مولای شیعیان در این دوران، باعث گرویدن هزاران نفر از مسلمانان به ایشان گردید، به طوری که فقط در خراسان یکی از فعالترین مراکز ترویج اسلام و تشیع به برکت حضور ایشان شکل گرفت.
از نتایج مناظرات محکم کلامی ایشان و تسلیم همه مناظرهکنندگان با حضرت در برابر منطق و پاسخهای راسخ ایشان، میتوان نتیجه گرفت «جدل احسن» همانگونه که در قرآن چندین مرتبه به آن اشاره شده است، یکی از بهترین راهها برای ارائه اندیشههای دینی و آموزههای مکتبی و ممانعت از شبهات رایج درباره مسائل دینی است که اگر با اصول اخلاقی و علمی که در سیره اهل بیت (ع) نمایش داده شده است، صورت پذیرد، میتواند بستری مناسب برای ترویج مذهب و زدودن تفکرات انحرافی باشد؛ بستری که نه تنها نباید نسبت به آن غفلت ورزید و از آن دوری گزید، بلکه میتوان با ترغیب صاحبان مکاتب و اندیشههای معارض -که میتواند با صاحبان اندیشههای مختلف درون مذهبی، درون دینی، میان دینی و حتی برون دینی باشد- فراهمسازی فضایی فکری به دور از جنجال و سطحینگری برای بیان نظرات متفاوت، زمینهای برای رشد عقلی مسلمانان فراهم نمود که شاید با هیچ روش دیگری قابل مقایسه نباشد.
روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 05 تیر ماه 1397