26 اردیبهشت 1396, 8:37
تواضع و فروتنی که به حق از بالاترین مقام هایی است كه انسان میتواند داشته باشد در مجالست و معاشرت با دیگران به دست میآید و در خلوت و تنهایی انسان به آن نمیرسد، چرا كه خود كبر گاهی موجب انزوا و گوشه گیری میشود. هم عقل و هم دین تأیید میکنند و تأکید دارند که انسان موجودی اجتماعی است و رشد و تکامل آن در اجتماع ممکن است. به همین دلیل بسیاری از اهداف و نیازهای دینی و دنیوی انسان با كمك دیگران حاصل میگردند و بدون معاشرت با دیگران به دست نمیآیند. پس آنچه با معاشرت با دیگران به دست میآید با گوشه گیری و عزلت گزینی از دست میرود و طبیعی است كه از دست دادن آن منافع، از جمله زیان ها و آفات عزلت و گوشهگیری است. معاشرت با دیگران فواید و آثار تربیتی و شخصیتی بی شماری دارد که اگر انسان در بلندمدت از آن محروم شود رشد و تکاملش بدون شک دچار مشکل میشود. این امر در مورد انسان هایی که به طور خاص از جامعه جدا ماندهاند دیده شده است. یکی از اولین آثار تربیتی معاشرت با دیگران آموختن و آموزش است كه اهمیت آن برای همه روشن است و بدون معاشرت با مردم حاصل نمیگردد. كسی كه عزلت میگزیند و انزوا اختیار میكند از وظیفه مهم تعلیم و تعلم باز میماند و مسلماً اگر انسان با گوشه گیری از فراگیری علوم دینی و دنیایی باز ماند و احكام دینش را فرا نگرفت، به زیان و خسران غیر قابل جبرانی مبتلا گردیده است. فایده دیگر معاشرت بهره وری از دیگران و بهره رسانی است. طبیعی است كه بهره بردن از مردم با كسب و تجارت و تعامل با آنان حاصل میگردد و این مهم میسر نیست جز با معاشرت با مردم. البته تلاش و كار او باید در راستای خواست خداوند انجام گیرد. كسی كه بتواند باری از دوش مردم بردارد و در پی رفع مشكلات آنان برآید به فضیلت بزرگی نایل شده است و این مهم با انزوا خواهی حاصل نمیگردد. پیامبر(ص) میفرمایند؛ انسان بر دین دوستش هست، پس هر یك از شما بنگرد با چه كسی دوست میشود. لقمان در اهمیت همنشینی با علما و دانشمندان به فرزند خود میگوید؛ فرزندم با علما همنشین شو و در برابرشان زانوان تواضع بر زمین نه، همانا قلب ها با حكمت زنده میشوند، چنان كه زمین مرده با قطرات باران زنده میگردد. سود بردن از تجربه دیگران هم از معاشرت و همنشینی و همراهی با مردم حاصل میگردد. چون انسان بر حالات، افكار و اعمال مردم واقف میشود و پس از آگاهی از كردار آنها و افت و خیزهایی كه در زندگی دارند برای خود توشه ای جهت پیمودن مسیر صحیح زندگی بر میگزیند. مسلماً عقل غریزی به تنهایی در فهم مصالح دینی و دنیایی كافی نیست و تجربه آن را كمك میكند و در برابر به كسی كه تجربه نیندوخته، گوشهگیری و انزوا سود نمیرساند. در نتیجه میتوان گفت كه با آنکه نمیتوان به طور كلی عزلت و گوشه گیری هدفمند، موعدی و موقت را نفی كرد، اما به طور كلی مطلوب در معاشرت با دیگران است. البته توازن بین هر دو به روحیه و حالات هر فرد و حالات و روحیه همنشین او و انگیزه دوستی و معاشرت بستگی دارد. بنابر این انسان در هر حال باید اعتدال بین گوشه گیری و معاشرت با مردم را رعایت كند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان