27 فروردین 1396, 21:52
قدس آنلاین: بنا به گواهی متون تاریخی و روایی، یکی از ویژگی های بارز امام حسن عسکری (ع) مبارزه با باورها و عقاید الحادی بوده است.
به گزارش قدس آنلاین، در زمان امام حسن عسكري (ع) فيلسوفي در عراق ميزيست به نام «اسحاق كِندي». وي به خيال اين كه در قرآن تناقض وجود دارد، در خانه نشست و مشغول تدوين و تأليف كتابي در تناقض قرآن شد. ابن شهرآشوب مينويسد: روزي يكي از شاگردان اسحاق كِندي به محضر امام حسن عسكري (ع) وارد شد. امام به وي فرمود: آيا در بين شما فرد توانايي پيدا نميشود كه استادتان كِندي را در آنچه كه آغاز كرده، رد كند و او را از اين كار باز دارد؟! او گفت: ما همه از شاگردان او هستيم و چگونه ميتوانيم در اين خصوص يا در ديگر مسائل بر استاد خود اعتراض كنيم؟! حضرت فرمود: آيا آنچه را كه به تو بياموزم، به او ميرساني؟ عرض كرد: آري.
پس امام فرمود: به نزد او برو و نخست با وي معاشرت نيكي داشته باش و به هر چه نياز دارد، كمكش كن. هنگامي كه با او انس گرفتي، به او بگو: سؤالي به ذهنم رسيده است كه دوست دارم آن را از تو بپرسم. او خواهد گفت: سؤال كن. پس به او بگو: اگر گوينده (آورنده) اين قرآن نزد تو بيايد و از تو بپرسد: آيا احتمال وجود دارد كه مقصود خداوند از اين گفتار، غير از آن باشد كه شما پنداشته اي و در پي آن هستي؟ او به تو خواهد گفت: آري، اين احتمال وجود دارد. زيرا انسان هنگام شنيدن، بهتر متوجه معاني ميشود و آنها را درك ميكند. چون چنين گفت، به او بگو: شما چه ميداني شايد منظور گوينده كلمات قرآن غير از چيزي باشد كه شما تصور كردهاي و او الفاظ قرآن را در غير معاني خود استعمال كرده باشد.
پس آن مرد از حضور امام حسن عسكري (ع) مرخص شده و به سوي استاد خود، فيلسوف عراقي، رهسپار گرديد و مدتي به دستور آن حضرت با او به نيكي رفتار كرد و سرانجام در فرصت مناسب، سؤال پيشنهادي امام را از او پرسيد. كِندي گفت: يك مرتبه ديگر اين سخن را برايم بيان كن. وي بار ديگر سخن امام را بيان نمود. كِندي درنگي كرده و مقداري فكر كرد و دريافت كه هم از نظر لغت و هم از نظر علمي اين امر كاملاً محتمل است و در نظرش اين سخن كاملاً صحيح آمد. از اين روي به شاگردش گفت: تو را سوگند ميدهم كه بگويي اين سخن را از كجا آموختي و چه كسي آن را به تو گفته است؟ راوي ميگويد: گفتم: اين، چيزي بود كه بر قلبم گذشت؛ لذا از شما پرسيدم. گفت: هرگز! فردي همانند تو محال است بر چنين چيزي دست پيدا كند و به اين مرتبه از اين سخن برسد! حال به من بگو كه اين سخن را از كجا آوردي؟ گفتم: اين، دستوري بود كه ابومحمّد ـ عسكري (ع) ـ به من ياد داده است. گفت: درست گفتي، چرا كه چنين سخناني تنها از همان خاندان صادر ميشود. سپس آتشي درخواست كرده و هر آنچه را كه نوشته بود، در آتش سوزاند.
منابع:
1- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابيطالب (ع)، ج 4: 424.
2- طبسی، امام حسن عسكري(ع) و منحرفان فكري: 7.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان