24 آبان 1396, 8:0
گروه اندیشه
روزنامه خراسان
تاریخ: یکشنبه 30 مهر ماه 1396
هنگامی که جنگ دوم جهانی به پایان رسید، ایران در اشغال قوای سه دولت متفق بود. روسها و انگلیسیها، از ابتدای جنگ در ایران حضور داشتند و نیروهای آمریکایی نیز، به دعوت انگلیس به ایران آمدند و بدون هیچ قراردادی با دولت ایران، امورحمل و نقل اسلحه و مهمات از خلیج فارس تا مرز شوروی را عهدهدار شدند. مردم نیز، در اثر چهار سال اقامت ناخوانده نیروهای بیگانه و تحمل شرایط سخت زمان جنگ، در نهایت عسرت و بدبختی به سر میبردند. دولت ایران که در آغاز جنگ، بی طرفی خود را اعلام کرده بود، به دنبال اشغال ایران توسط قوای متفقین، ناگزیر شد بر اساس پیمان سه جانبه 9 بهمن 1320، از حالت بی طرفی خارج و ابزار اراده متفقین شود. از آغاز سال 1322، متفقین به دولت ایران فشار آوردند که به کلی از حالت بیطرفی خارج شود و رسماً به آلمان اعلان جنگ بدهد. آن ها اخطار دادند که در غیر این صورت، ایران نخواهد توانست در کنفرانسهای آینده صلح شرکت کند. از این رو، دولت ایران ناچار شد به بهانه فعالیتهای خرابکارانه مأموران و جاسوسان آلمانی، در هفدهم شهریور 1322، به آلمان اعلان جنگ بدهد. در عوض، متفقین موافقت کردند که دولت ایران به اعلامیه ملل متحد، مورخ 11 دی 1320 که از جانب 26 کشوری که با آلمان در حال جنگ بودند، امضا شده بود، ملحق شود و پس از جنگ، در کنفرانسهای صلح، با حقوق مساوی با دیگر دولتها، شرکت کند.
الحاق ایران به اعلامیه ملل متحد
دولت ایران که تجربه تلخی از مخالفت دولتهای فاتح جنگ جهانی اول با شرکت نماینده کشورمان در کنفرانس صلح ورسای داشت، بلافاصله در 23 شهریور 1322 الحاق خود را به اعلامیه ملل متحد اعلام کرد. آخرین اقدام ایران به نفع متفقین در زمان جنگ دوم جهانی، اعلام جنگ به ژاپن بود که در 9 اسفند 1323 صورت گرفت. دولتهای متفق، هم در پیمان سه جانبه و هم در اعلامیه کنفرانس تهران که متعاقب نشست سران سه کشور بزرگ در پایتخت کشور ما، در 10 آذر 1322 منتشر شد، استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را تضمین کرده بودند. در اعلامیه کنفرانس تهران، روزولت رئیس جمهور آمریکا، استالین، رهبر شوروی و چرچیل، نخستوزیر بریتانیا، «کمکهایی را که ایران در تعقیب جنگ علیه دشمن مشترک و مخصوصاً در تسهیل وسایل حمل و نقل مهمات از ممالک ماوراء بحار، به اتحاد جماهیر شوروی به عمل آورده» تصدیق و موافقت کردند «کمکهای اقتصادی خود را تا حد امکان به دولت ایران بدهند.» راجع به دوران بعد از جنگ نیز، موافقت کردند که «هر نوع مسائل اقتصادی را که در پایان مخاصمات، ایران با آن مواجه باشد، از طرف کنفرانسها یا مجامع بینالمللی که برای مطالعه امور اقتصادی بینالمللی تشکیل یا ایجاد شود، با مسائل اقتصادی دیگر ملل متحد مورد توجه کامل قرار» دهند.
وعدههایی که نادیده گرفته شد
دولتمردان وقت ایران گمان میکردند با در دست داشتن این همه سند و گواهی نامه و دریافت لقب «پل پیروزی»، میتوانند پس از پایان جنگ، تخلیه خاک خود را از نیروهای بیگانه خواستار شوند و اقتصاد درهم ریخته خود را سر و سامان بدهند. اما در عمل معلوم شد کار به این آسانی نیست و تازه اول مشکلات است. دولت ایران در 29 اردیبهشت 1324 طی یادداشتهایی، پیروزی در جنگ را به سه دولت بزرگ متفق تبریک گفت و در ضمن از فرصت استفاده و خاطرنشان کرد که طبق ماده 5 پیمان سه جانبه و قولی که در کنفرانس تهران داده شده بود، پس از پایان مخاصمات در اروپا، دیگر لزومی به ماندن نیروهای متفقین در ایران نیست و بهتر است هر چه زودتر، خاک ایران را تخلیه کنند تا اوضاع کشور به حال عادی برگردد و بتوان چارهای برای بهبود وضع فلاکت بار مردم یافت. این یادداشتها بیجواب ماند و متفقین اعتنایی به آن نکردند.
طرح مسئله در کنفرانس «پوتسدام»
در کنفرانس پوتسدام که از 26 تیر تا 11 مرداد 1324 بین سران سه کشور بزرگ، استالین، رهبر شوروی، ترومن، رئیس جمهور جدید آمریکا، چرچیل(سپس کلمنت اتلی) نخستوزیر جدید انگلستان، در حومه پایتخت سابق آلمان تشکیل شد، مسئله تخلیه ایران از نیروهای بیگانه مطرح شد، اما شوروی به بهانه این که هنوز جنگ با ژاپن خاتمه نیافته است، با آن موافقت نکرد. بنابراین در اعلامیه نهایی کنفرانس پوتسدام، چنین قید شد: «موافقت شد که سربازان متفقین، فوراً از تهران عقب کشیده شوند و مراحل بعدی عقبنشینی سربازان از ایران، در گردهمایی وزیران خارجه سه کشور که در اول سپتامبر 1945 / 10 شهریور 1324 در لندن برپا خواهد شد، مورد رسیدگی قرار گیرد.» در شهریور 1324 که ژاپن نیز به دنبال بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم و آتش جنگ در سراسر جهان خاموش شد، دیگر بهانهای برای ادامه اشغال ایران باقی نمانده بود. بنابراین دولت ایران مجدد طی یادداشت مورخ 21 شهریور، تقاضای خود را درباره تخلیه قوای بیگانه تکرار کرد. در کنفرانس وزیران خارجه سه کشور بزرگ که چند روز قبل از آن در لندن تشکیل شده بود، شوروی باز در این باره به بهانهجویی پرداخت، تا اینکه «ارنست بوین»، وزیر خارجه بریتانیا، پیشنهاد کرد که تخلیه ایران طبق ماده پنجم پیمان سه جانبه، درست شش ماه پس از پایان جنگ با ژاپن، یعنی در 12 اسفند 1324 خاتمه یابد. این پیشنهاد مورد موافقت وزیران خارجه شوروی و آمریکا قرار گرفت و سه دولت بزرگ، طی یادداشتی، تصمیم خود را به ایران اطلاع دادند. هنوز 24 ساعت از صدور اعلامیه کنفرانس لندن نگذشته بود که دستههای مسلحی از عناصر کمونیست در شهرهای آذربایجان، دست به قیام مسلحانه زدند و با کمک و پشتیبانی ارتش سرخ، ادارات دولتی و پاسگاه های ژاندارمری را اشغال و تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان را اعلام کردند. حزب توده، بلافاصله پشتیبانی خود را از فرقه دموکرات اعلام، شعبه خود را در آذربایجان منحل و به فرقه دموکرات ملحق کرد. در مدتی کوتاه، عوامل فرقه دموکرات توانستند بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ آذربایجان را اشغال و حکومت ترور و وحشت را برقرار کنند. دولت ایران طی یادداشت مورخ 26 آبان 1324 به مداخله مأموران کشوری و لشکری شوروی در امور داخلی ایران و حمایت از فرقه دموکرات اعتراض کرد و در همان حال، یک تیپ پیاده، همراه با یک واحد تانک، برای تقویت پادگان تبریز که در محاصره دموکراتها قرار گرفته بود، فرستاد. اما نیروهای شوروی، ستون نظامی ایران را در شریفآباد، در حومه قزوین، متوقف کردند و مانع از عبور آن شدند. علت اصلی این بهانهجوییهای شوروی و عقبنشینی نکردن نیروهای این کشور، مسئله نفت شمال بود که سال قبل، امتیاز آن را از دولت ایران تقاضا کرده، ولی با مخالفت مجلس روبه رو شده بود. اکنون شوروی میخواست با تحت فشار قرار دادن دولت ایران، به تکرار همان بازیهایی بپردازد که در کشورهای اروپای شرقی به تبدیل این کشورها به دیکتاتوری کمونیستی، زیر برچسب «دموکراسی تودهای» منجر شد. به همین دلیل، شوروی بدون اعتنا به اعتراضات ایران و متفقین غربی، همچنان نقشههایشان را دنبال میکرد.
سقوط تبریز
در 21 آذر 1324 پادگان تبریز تسلیم شد و سید جعفر پیشهوری، صدر فرقه دموکرات، تأسیس حکومت خودمختار آذربایجان را اعلام کرد. مقارن این ایام، شورش دیگری در کردستان، به تحریک روسها صورت گرفت و حزب دموکرات کردستان، تأسیس جمهوری دموکراتیک کردستان را در مهاباد اعلام کرد. ریاست جمهوری را قاضی محمد و فرماندهی ارتش را ملامصطفی بارزانی به عهده داشت که روسها به او درجه ژنرالی داده بودند. سربازان فرقه دموکرات کردستان، مانند قشون دموکراتهای آذربایجان، به یونیفرمهای روسی ملبس بودند. دموکراتهای آذربایجان از این تحولات اظهار شادمانی کردند و بلافاصله، یک عهدنامه دوستی و اتحاد بین دو حکومت امضا شد. به این ترتیب، تجزیه ایران عملاً تحقق یافت و دولت مرکزی از جلوگیری آن ناتوان بود. شوروی تا زمانی که امتیازات نفتی خود را به دست نیاورد، از ایران عقبنشینی نکرد. تأسیس شرکت مختلط استخراج نفت ایران در دریای خزر که طبق معاهده «قوام ـ سادچیکف»، در 15 فروردین 1325 تحقق یافت و همچنین، تشکیل کابینه ائتلافی قوام با عناصر حزب توده در 10 مرداد 1325، امتیازاتی بود که روسها، خروج خود از خاک ایران را به آنها منوط کرده بودند. پس از آن که این دو خواسته محقق شد، آنان خروج مرحله به مرحله از ایران را آغاز کردند. از این رو بعضی مفسران سیاسی معتقدند که مماشات انگلیسیها و آمریکاییها با روسها، در قبال مصوبات کنفرانس پوتسدام و بیاعتنایی مشترک این سه دولت به آن مصوبات، نشان دهنده بیتفاوتی آنان به تجزیه ایران، آن هم متعاقب کنفرانسی بود که در آن بر لزوم خروج بیگانگان از ایران تأکید شده بود؛ تأکیدی که ظاهراً از ابتدا ارزشی نداشت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان