دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بغض و كينه؛ بيماری روحی خطرناك

No image
بغض و كينه؛ بيماری روحی خطرناك

نويسنده: خليل آقاخانی

همان گونه که حب و دوستي، يکي از خصوصيات انساني و فضايل اخلاقي شمرده می‌شود، بغض و نفرت هم از بيماري هاي خطرناکي است که آثار آن در همه ابعاد زندگي بشر به ويژه در حوزه عمل اجتماعي نمايان مي شود.

وجود خصلت هايي چون بغض، کينه و نفرت نسبت به امور کمالي و يا افراد و مؤمنان، تأثيرات منفي در زندگي دنيوي و اخروي و نيز روحي و اجتماعي انسان به جاي مي گذارد. از اين رو در قرآن، اين معنا گزارش شده که نمي توان وجه مثبت و سازنده اي را براي کينه پنهان يافت و بر همين اساس است که بهشتيان داراي اين صفت نيستند.

نويسنده در مطلب پيش رو علل و آثار نفرت و تنفر در انسان را بررسي کرده و ديدگاه قرآن را در اين باره توضيح داده است.

تنفر مثبت و منفی

از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) رواياتي در تبيين حقيقت مفهوم ايمان وارد شده که ايمان را همان حب و بغض دانسته و فرموده اند: هل الايمان الاالحب و البغض. اين بدان معناست که ايمان داراي دو وجه اثباتي و نفي است و از اين جهت همانند «لااله الا الله» مي باشد که نفي خدايگان متعدد و اثبات خداوند يکتا و يگانه است. از اينجاست که در فرهنگ اسلامي مسأله اي به نام تولي و تبري مطرح شده است و مسلمان مي بايست نسبت به خدا و خداباوران ولايت داشته و نسبت به خدايگان و کافران تبري و بيزاري بجويد.

ريشه اين مطلب در کمال گرايي و نقص گريزي انسان نهفته است، بدين معني که نسبت به هر چيزي که کمالي باشد به طور فطري گرايش و ميل دارد و از هر چيزي که نقص و متناسب فطرت نيست، بيزاري و نفرت دارد. از اينجاست که انسان ها نسبت به اشياء دو گونه واکنش متضاد نشان مي دهند. به سوي برخي از چيزها گرايش داشته و نسبت به برخي ديگر بيزاري و تنفر دارند.

همين واکنش دوگانه و متضاد، درباره اشخاص نيز صدق مي کند. انسان ها نسبت به برخي ها گرايش و از برخي ديگر بيزاري دارند. اين گونه است که مسأله حب و بغض، در انسان مطرح مي شود.

حب و بغض نسبت به ديگری

انسان ها رفتارهاي خويش را با ديگري نيز بر اساس حب و بغض تنظيم مي کنند. انسان متعادل و سالم، به طور طبيعي به کساني که از کمال و کماليات برخوردارند، گرايش دارد و نسبت به ضد کمالي بيزاري مي جويد.

دو موجودي که از نظر نوع، همسان هستند گرايش به هم دارند، همين جذب و جاذبه ميان افرادي که از نظر جنس شخصيت يکسان هستند نيز وجود دارد. بنابراين، مؤمنان به سوي مؤمنان و کافران به سوي کافران گرايش دارند. پس هرگاه ديده شود که مؤمني به سوي کافري گرايش داشته و ولايت او را مي پذيرد بايد در درجه ايمان او ترديد و تشکيک روا داشت و او را در درجات پائين ايمان قرار داد.

حب و بغض آدمي به ديگري، اگر بر اساس معيارهاي فطري و عقلاني پيش گفته باشد، امري پسنديده و مثبت است؛ زيرا بيانگر آن است که انسان هنوز از فطرت سالم برخورداراست که به سوي کمال از نقص مي گريزد.

در قرآن واژگاني چند را مي توان يافت که ارتباط تنگاتنگي با بغض و نفرت و کينه دارند. از جمله اين واژگان مي توان به اضغان، بغضاء، شنئان، غل و مقت اشاره کرد. همه اينها شايد به معناي بغض باشد ولي درجاتي از بغض را بيان مي کند که اين تفاوت هاي جزئي را نمی‌توان ناديده گرفت.

چنانکه در قرآن واژگاني چون حب، ولايت، مودت و مانند آن براي بيان مفهوم علاقه مندي و گرايش بيان شده است.

به سخن ديگر، گرايش و ميل آدمي به چيزي يا بيزاري و گريز وي از چيزي، داراي شدت و ضعف هايي است که هر کدام در زبان و ادبيات عربي و فرهنگ قرآني، واژه خاصي را دارد ولي در فرهنگ فارسي اين گونه نيست. همين مسأله موجب مي شود تا انسان در تبيين مفاهيم قرآني در فرهنگ فارسي ناتوان شود.

بغض، کينه، نفرت، بيزاري، تنفر همه اينها بيانگر واکنش منفي باطني انسان نسبت به اشياء يا اشخاص است. اين واکنش مي تواند مجاز و مثبت باشد و يا منفي و نادرست تلقي شود. بدين معني که برخي از چيزها امري ضدکمالي يا مانع کمال هستند و نفرت و بيزاري نسبت به آن، امري طبيعي و منطقي است؛ اما چيزهايي که کمالي و يا عامل دستيابي به کمالات مي باشند، محبوب انسانهايي است که از فطرت پاک و سالم و عقل سليم برخوردار مي باشند.

بغض و نفرت پسنديده و ناپسند

بغض و کينه نه مطلقاً بد است و نه مطلقاً خوب و پسنديده. به عبارت ديگر بغض مي تواند به دو شکل پسنديده و مثبت و ناپسند و منفي ظاهر شود؛ زيرا اين مسئله بستگي به متعلق آن دارد. به اين معنا که بغض اگر به امر نيک و خوب و نيکوکاران و مؤمنان و مسلمانان و افراد نسبت به همديگر تعلق گيرد، ناپسند و زشت است؛ ولي اگر اين بغض و کينه نسبت به امور زشت و ناهنجار و زشتکاران و دشمنان دين تعلق گيرد بغض پسنديده خواهد بود.

خداوند در آيه ۱۰ سوره حشر، بغض مؤمنان نسبت به يکديگر را صفتي ناپسند می‌شمارد؛ زيرا اين بغض در حقيقت بغض و نفرت نسبت به ايمان، کمالات و انسان هاي با کمال يا کمال خواه است. چنين بغضي ضد فطرت سالم و شخصيت سالم انساني است و بايد با آن مبارزه شود.

دين مبين اسلام در عين حال که توصيه به بغض و کينه و نفرت از دشمنان اسلام و بشريت و نيز امور ناهنجار و مخالف عقل و شرع مي کند از ديگر سو نسبت به وجود کينه و نفرت ميان اهل ايمان و مسلمانان هشدار مي دهد و آن را نوعي بيماردلي برمي شمارد. چنين بغضي به عنوان «غل» در قرآن معرفي شده و از مؤمنان خواسته شده که هيچگاه در دل خود کينه و غلّي نسبت به هم نداشته باشند.

در قرآن، اين معنا مورد تأکيد است که اهل بهشت، از اين نوع بغض نسبت به يکديگر خالي هستند و بهشت جايي براي اهل بغض و غل نيست.

جامعه ايماني، جامعه اي است که انسان ها نسبت به هم، داراي غل و بغض نيستند بلکه نسبت به يکديگر محبت و مودت مي ورزند.

به سخن ديگر، بغض و کينه نسبت به زشتي ها و پليدي هاي فکري و رفتاري امري مثبت است؛ زيرا همين نفرت و بيزاري است که جامعه را به سوي امر به معروف و نهي از منکر سوق مي دهد و تربيت را ممکن و مطلوب مي سازد. چنانکه اين نفرت و بغض نسبت به دشمنان که مظهر پليدي فکر و رفتار هستند نيز نه تنها جايز و مطلوب بلکه واجب است.

در آياتي از قرآن، هر گونه بغض و نفرت نسبت به خوبي ها و نيکوکاران، عملي پليد و زشت دانسته شده و ريشه و خاستگاه آن را بيماردلي معرفي نموده است.

خداوند در آيه ۲۹ سوره محمد، بيماردلي افراد را زمينه ساز بغض و نفرت با دين اسلام و مسلمانان و مؤمنان معرفي مي کند و در آيات ۹۰ و ۹۱ سوره مائده نشان مي دهد که شيطان به عنوان نماد پليدها و زشتکاري ها دوست دارد تا ميان اهل ايمان بغض ايجاد کند و ايشان را نسبت به يکديگر دشمن سازد.

کساني که داراي افکار پليدي چون شرک هستند، انسان هاي بيماردلي هستند که نسبت به مؤمنان بغض مي ورزند(ممتحنه،آيه ۴) و اجازه نمي دهند تا مؤمنان رفتارهاي کمالي رادر پيش گيرند و فرصت هاي دست يابي به کمال و کماليات را از طريق عمل به کارهاي نيک و عباديات داشته باشند. از اين رو همواره در برابر مؤمنان مي ايستند و اجازه نمي دهند تا ايشان به کارهاي نيک بپردازند.(مائده، آيه 2)

خداوند در آيات ۹۱ و۹۲ سوره مائده به مؤمنان هشدار مي دهد که نافرماني از خدا و پيامبر(ص) مي تواند زمينه ساز بغض و کينه در ميان مسلمانان شود؛ زيرا اين نافرماني، موجب مي شود تا شخص از مسير کمال خواهي و فطرت سالم بيرون رود و قلب و دلش بيمار شود. نتيجه اين بيماري، بيزاري و بغض نسبت به مؤمنان و کمالات است.

جوامع بشري که اصل را بر نافرماني از خدا و آموزه هاي وحياني و يا عقلاني گذاشته اند، دچار نفرين خداوند مي شوند و زمينه هاي بيماردلي در ايشان فراهم مي آيد و بغض و نفرت از حق در آنان رشد کرده و در نهايت منفور خداوند مي گردند و از رحمت الهي دور مي شوند. (مائده، آيه ۶۴)

بنابراين مي توان گفت که عامل اصلي بغض آدمي نسبت به خوبي ها و نيکوکاران، وجود بيماردلي به سبب نافرماني از آموزه هاي عقلاني و وحياني و همراهي با شيطان و همفکران و همراهان او است. اگر انسان به اطاعت از عقل و وحي بپردازد، زمينه دور شدن از وسوسه‌هاي پليد شيطان فراهم مي آيد و از بغض و نفرت از نيکي ها و نيکوکاران رهايي می‌يابد و همچنان در مسير کمال فطرت گام بر مي دارد.

در حقيقت ايمان به خدا (اعراف، آيات ۴۲ و ۴۳) و تقوا و پرهيز از زشتي ها و زشتکاران عقلاني و وحيانی (حجر، آيات ۴۵ و۴۷) و انجام عمل صالح و قرار گرفتن در مسير کمال و کمالات (اعراف، آيات ۴۲ و ۴۳) از مهمترين عوامل از ميان رفتن بغض پليد و زشت از انسان است؛ زيرا اين امور موجب مي شود تا نسبت به خوبي ها و کمالات و افراد بغض و نفرت نداشته باشد.

راه های شناخت بغض

انسان ها موجوداتي پيچيده هستند و همين پيچيدگي اجازه نمي دهد تا انسان بتواند به سادگي از باطن و نهان ديگري آگاه شود. از آنجا که حب و بغض، امري باطني است نمی‌توان دريافت که شخص نسبت به وي بغض دارد يا محبت؟ اينجاست که لازم است راه هائي براي شناخت حب و بغض شناسايي کرد.

در قرآن راه هاي شناخت اين مسئله بيان شده است. از جمله در آيات ۱۱۶ تا ۱۱۸ سوره آل عمران دو راه اساسي براي شناخت بيان شده که در اينجا تبيين مي شود.

يکي از راه ها، بهره مندي از عقل است. عقل مهمترين ابزاري است که بشر در اختيار دارد. در برخي از روايات اين معنا تأکيد شده است که هر جا عقل باشد دين و حيا نيز آنجاست. بنابراين، عقل است که دينداري را براي آدمي به ارمغان مي آورد و حيا و عفت را در زندگي بشر تحقق مي بخشد. انسان به وسيله عقل از خود و پيرامون خويش شناخت می‌يابد و همين شناخت او را به سوي دينداري و فضايل اخلاقي مي کشاند که در رأس آنها حيا و عفت قرار دارد.

انسان، با تعقل مي تواند دريابد که چه چيزي زشت است و چه کسي زشتکار مي باشد. بنابراين، مي تواند با عقل خود افراد کينه توز را بشناسد و از آنها پرهيز کند.

دومين راه شناخت بغض دروني افراد، لحن گفتار مردمان است. کينه، هر چند امري باطني است؛ ولي چون اوج بغض و تنفر از کسي يا چيزي است در لحن و گفتار انسان نمايان می‌شود.

جامعه ايمانی، جامعه ای بی بغض

جامعه ايمانی، جامعه اي بي بغض و کينه است و مؤمنان نسبت به يکديگر هيچ کينه و بغضي ندارند؛ زيرا ايمان، عاطفه انسان را نسبت به هم تلطيف مي کند و الفت و مهر و صفا را در ميان آنان تقويت مي نمايد.

بنابراين، جامعه ايماني نسبت به اشيا و چيزهاي زشت نفرت دارد و يا نسبت به دشمنان انسانيت بغض مي ورزد، ولي نسبت به يکديگر در عين مودت و مهر و محبت عمل مي کنند. از اينجاست که خداوند در آيه ۲۹ سوره فتح مناسبات ميان افراد جامعه ايماني را مهر و رحمت در ميان خود و سخت گيري و شدت نسبت به کافران برمي شمارد. (اشداء علي الکفار، رحماء بينهم)

جامعه ايمانی، نشانگر جامعه بهشتي است و اگر همه شرايط بهشت در آن مهيا و فراهم نيست، ولي تلاش بر آن است تا در حد امکان شرايط به گونه اي فراهم آيد که بهشت را متجلي کند. بر اين اساس همانند جامعه بهشتي، جامعه ايماني از هرگونه بغض نسبت به يکديگر خالي است.

برخی آثار بغض ناپسند و منفی

بغض ناپسند، بغض و نفرت ميان مؤمنان در جامعه ايماني است. چنين بغض و نفرتي از نظر اسلام مردود است و خداوند آن را نشانه اي از بيمار دلي شخص بر مي شمارد. به اين معنا که انساني که داراي بغض نسبت به برادر ايماني است، انساني با شخصيت بيمار و نامتعادل مي باشد که مي بايست درمان شود.

از نظر خداوند، بغض در هر جامعه اي، مهم ترين عامل بي عدالتي است و انسان ها به سبب اينکه نسبت به هم بغض مي ورزند در عمل اجتماعي نيز حق را مراعات نکرده و ظلم و بي عدالتي روا مي دارند. ازاين رو در آيه ۸ سوره مائده بغض و نفرت ميان افراد جامعه را مهم‌ترين عامل در بي عدالتي بر مي شمارد و از مؤمنان مي خواهد تا به سبب بغض و نفرت راه ظلم و بي عدالتي را در پيش نگيرند.

به سخن ديگر، بيماردلي افراد نسبت به يکديگر، خود را در عمل اجتماعي به شکل بی‌عدالتي نشان مي دهد. بنابراين، براي دستيابي به عدالت و رهايي از ظلم در هر جامعه‌اي، بايد در انديشه درمان اين بيماري از طريق تقويت ايمان و مودت و تقوا باشيم.

خداوند در آيه ۲ سوره مائده، بغض و نفرت افراد جامعه از يکديگر را عامل تجاوز و تعدي به حقوق ديگران نيز برمي شمارد؛ زيرا انسان به سبب کينه و نفرتي که از کسي دارد حتي اجازه نمي دهد تا در جامعه از حقوق شهروندي خود بهره گيرد. بنابراين، بايد با بيماري بغض و کينه براي دستيابي همه افراد جامعه به حقوق شهروندي مبارزه کرد و اجازه نداد تا اين بيماري در جامعه باقي باشد.

از نظر قرآن، کينه توزي افراد جامعه عامل شکست و ناکامي جامعه است. اين مطلب را خداوند در آيه ۶۴ سوره مائده تبيين نموده است. جامعه اي که گرفتار کينه توزي ميان افراد آن باشد، دشمني و عداوت چنان در ايشان تقويت مي شود که نمي تواند در يک صف قرار گيرند و اهداف جامعه را پيش برند.(الميزان، ج ۶، ص 36)

به هر حال، بيماري بغض و کينه، از بيماري هاي روحي و رواني است که وجود آن در هر جامعه موجب تباهي و شکست و ناکامي هاي آن جامعه مي شود و زمينه تجاوز به حقوق شهروندي و ظلم و بي عدالتي را فراهم مي آورد. از اين رو گفته اند که بغض و نفرت در هر جامعه اي، بيماري خطرناکي است که مي بايست با ايمان و تقويت تقوا و مانند آن درمان شود و اجازه نداد تا به عنوان يک فرهنگ فراگير، شخصيت افراد جامعه را تحت تأثير قرار دهد.

روزنامه كيهان، شماره 21547 به تاريخ 9/11/95، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS