هر چند که بر اساس آموزههاي قرآن، در همه امور ريز و درشت انسان ميبايست به عنوان فقير ذاتي به غني ذاتي بياويزد و با توکل بر خدا، گامهاي استوار و راست را در زندگي بردارد، ولي هر چه راه دشوارتر شود، اين نياز شديدتر ميشود و جلوه بيشتري مييابد.
نويسنده در اين مطلب با تحليل مصاديق و مواردي که قرآن در توکل درباره آنها تأکيد داشته نشان ميدهد که توکل در چه اموري از مرز شايستهها به سوي بايستهها عبور ميکند و به عنوان يک ضرورت خود را بر تمام زندگي شخص تحميل ميکند.
توکل، نياز هميشگي انسان
از نظر آموزههاي قرآني، انسان موجودي فقير و نيازمند ذاتي به خداوند است؛ (فاطر، آيه ??) به گونهاي که اگر دمي به حال خويش رها شود مساوي با نيستي و نابودي است. اين حکم اختصاص به انسان ندارد، بلکه همه آفريدههاي هستي اين گونه هستند و بود آنها چيزي جز بود و هستي الهي نيست.
چنين موجودي نيازمند، هميشه چه بخواهد يا نخواهد آويزهاي به ديوار هستي خداوند غني بالذات است، به گونهاي که اگر دمي از آن جدا شود به معناي نابودي اوست. از اين رو همواره ميبايست بر ديوار توکل تکيه بزند و اعتماد بر خدا داشته باشد.
با اين همه از آنجا که انسانها همانند جنيان، آفريدههاي داراي اراده و اختيار و حق انتخاب هستند، خداوند ايشان را در وادي تکليف قرار داده تا خود مسير خويش را برگزينند و با اراده و اختيار و انتخاب خويش، خداوند را تکيهگاه زندگي خود قرار دهند. به اين معنا که اگر خداوند تکيهگاه وجود آنان است، خود ايشان ميبايست انتخاب کنند که خداوند را در همه امور زندگي خويش تکيهگاه قرار دهند و بر او اعتماد کنند يا اينکه دم از استقلال در اين حوزه زنند و يا به غير خداوند اعتماد و توکل کنند.
البته از آياتي چون ??? و ??? سوره آل عمران و نيز ?? سوره مائده و آيات ديگر چنين برميآيد که توکل اختصاص و انحصار به خداوند دارد، از اين رو با تقديم «علي الله» بر توکل در اين آيات، اين انحصار تبيين شده است.(الميزان، ج ??، ص ???) ولي بسياري از مردم از اين معنا در جهالت و ناداني به سر ميبرند. بنابراين برخي از آنان مدعي استقلال ميشوند و برخي ديگر نيز بر ديگراني تکيه و توکل و اعتماد ميکنند که خود بنابر مفاد اين آيات، خواسته و ناخواسته بر دامن توکل الهي آويختهاند.
از نظر قرآن، توکل نيز در نظام احسن الهي ميبايست تحليل و تبيين و توصيه شود. به اين معنا که توکل همانند ديگر اسباب الهي است؛ با اين تفاوت که اسباب الهي که مجاري افاضات الهي ميباشند، گاه اسباب طبيعي و عادي و گاه ديگر اسباب فرامادي و غيرطبيعي هستند. از اين رو هرگز تقابل و منافاتي ميان توکل و استفاده از اسباب طبيعي از نظر قرآن ديده نميشود؛
(آل عمران، آيه ??? و مائده، آيه ?? و انفال، آيات ?? و ?? و نيز يوسف، آيه ??) در اين آيات توکل در کنار مشورت، تصميمگيري، ورود از دروازههاي گوناگون و متعدد، جهاد و کمک به مؤمنان تأکيد شده است تا دانسته شود که توکل با تلاش و بهرهمندي از اسباب و عوامل طبيعي منافاتي ندارد، بلکه خود در طول همين اسباب طبيعي، يکي از اسباب عالي غيرطبيعي به شمار ميرود.
بر اين اساس گفتهاند توکل نياز دائمي و هميشگي در همه امور بشر است و خداوند در آياتي بسيار از جمله ??? سوره آل عمران، ?? و ?? سوره مائده و توبه، آيات ?? و ??? بر لزوم توکل به خداوند در همه امور زندگي و در همه احوالات تأکيد ميکند و در آيه ? سوره انفال بر لزوم تکرار و استمرار آن با آوردن فعل مضارع توجه ميدهد.
اما با اين همه خداوند در قرآن بر برخي از موارد تأکيد خاص دارد. با نگاهي به اين موارد ميتوان دريافت که هرگاه انسان در دشواري و سختي زندگي قرار گرفت، لازم است که توکل ويژهاي داشته باشد؛ زيرا در اين حالت، انسان افزون بر اسباب طبيعي و عادي به سبب استوارتر و محکمتري نياز دارد تا وي را به هدف برساند. در حقيقت، توکل در اين زمانها، در حکم معجزه براي پيامبران عمل ميکند و آدمي را در مسير دستيابي به اهداف کمالي و مشروع، ياري و مدد خاص ميرساند.
توکل در امور مهم
از نظر قرآن، اموري در زندگي است که بسيار بااهميت و حياتي ميباشد و بر مؤمنان است که در اين موارد توجه خاصي به توکل داشته باشند و افزون بر اسباب طبيعي، به توکل به عنوان يکي از اسباب عالي توجه يابند و به اين ريسمان بياويزند تا هدف و مقصود، سادهتر و آسانتر به دست آيد و فشار سنگين اين امور کاهش يابد و قدرت تحمل مومن افزوده گردد.
برخي از اين امور عبارتند از:
?. اصلاح امور جامعه: از امور مهمي که لازم و بايسته است تا انسان با توکل در آن وارد شود و امداد و توجه خاص الهي را در آن بجويد و بخواهد، اصلاح در امور جامعه است. بيگمان تغيير دادن بينش و نگرش مردم بسيار سخت است، زيرا هستي شناسي انسان در يک فرآيند شکل ميگيرد؛ چنانکه نگرشها نيز بر اساس عوامل و مؤلفههاي شناختي، عاطفي و رفتاري در يک فرآيند طولاني به وجود ميآيند. بنابراين تغيير در آنها نيز بسيار سخت و اصلاح در يک فرآيند زماني و طولاني امکانپذير است. همين دشواري تغيير در بينشها و نگرشهاست که اصلاحات را دشوار ميکند. از اين رو خداوند در اين مورد به توکل به عنوان يک سبب قوي و فرامادي توجه ميدهد و از مؤمنان ميخواهد در اين امور به توکل توجه کرده و بر اساس آن اصلاحات را مديريت کنند.(هود، آيه ??)
?. تبليغ و اجراي رسالتهاي الهي: رسالتهاي الهي و تبليغ آن نيز چون در حوزه اصلاح بينشها و نگرشهاي مردم قرار ميگيرد، از موارد دشوار در زندگي است که اسباب عادي نميتواند اين مهم را برآورده کند. بنابراين لازم است که با سببي استوار و قوي چون توکل در اين عرصه وارد شد. از اين مهمتر آنکه اجراي رسالتهاي الهي که بر اساس عدالت نهاده شده، بسيار سختتر از گفتن آن است. به سخن ديگر، اگرچه تبليغ رسالتهاي الهي سخت و دشوار است، اجراي آن بسيار سختتر و جانکاهتر ميباشد؛ زيرا بنياد اجراي اين رسالت بر عدالت است که بسياري از مردم هر چند در مقام گفتار، عدالتمحور ميباشند، ولي در مقام عمل همگي گريزان از آن هستند و کمتر کسي است که عدالت را در حق خود برتابد. به اين معنا که اگر عدالت شيرين است در حق همسايه شيرين است. از اينرو خداوند از پيامبران خويش ميخواهد تا با توکل بر خداوند اين امر مهم را در زندگي پيش برند وگرنه نميتوانند با روشهاي معمولي و اسباب طبيعي کاري از پيش برند. (يونس، آيه ?? و هود، آيات ?? تا ?? و نيز ?? تا ?? و رعد، آيه ??) اگر بخواهيم در جامعه به تبليغ آموزههاي وحياني بپردازيم و سختتر از آن، احکام و آموزههاي وحياني قرآن و اسلام را اجرايي کنيم، بيگمان با دشواريهاي بسيار جانکاهي مواجه ميشويم که تنها توکل ميتواند از اين فشار بکاهد و آدمي را در تحقق آن ياري رساند.
?. اذيت و آزار دشمنان اسلام: از جمله مواردي که خداوند بر اهميت توکل در آنها تأکيد کرده است، مقاومت در برابر اذيت و آزارهاي دشمنان اسلام و دين است. خداوند در آيات ? و ?? سوره ابراهيم و ?? سوره احزاب و ? و ?? سوره مزمل، توکل را عامل مهمي در رهايي از آزارهاي دشمنان اسلام و دين معرفي ميکند و ميفرمايد که تنها با توکل و صبر ميتوان از اين فشارها رهايي يافت؛ زيرا دشمنان هرگز دست از اذيت و آزار برنميدارند و انسان تا اندازهاي ميتواند صبر و تحمل کند. اينجاست که توکل ميتواند در آرامش و امنيت را بر روي شخص بگشايد و او را براي رسيدن به اهداف ياري رساند؛ زيرا گاه فشار سنگين گفتمانسازي و افکارسازي و تمسخر و مانند آن چنان غير قابل تاب و تحمل ميشود که آدمي را به اطاعت از گفتمان و انديشهها و رفتارشان ميکشاند. اينجاست که توکل ميتواند به عنوان يک عامل قوي الهي، همه اين فشارها را قابل تحمل کرده و يا از ميان بردارد و از همراهي و اطاعت آنان نجات دهد.
?. مقاومت در برابر توطئههاي دشمنان: از ديگر مواردي که خداوند توکل را عامل اساسي در رهايي از فشارها و سختيهاي زندگي معرفي ميکند، مقاومت در برابر توطئههاي دشمنان است. در اين موارد تنها توکل است که ميتواند شخص را نجات بخشد، زيرا مکر و حيله دشمنان بيدين که هر چيزي را وسيله رسيدن به هدف قرار ميدهند و از هيچ زشتي و بدي و جنايتي فروگذار نميکنند، چنان سنگين و سخت است که تنها مکر الهي ميتواند آن را دفع کند. بنابراين با توکل ميتوان از اين مکرها و توطئههاي گريخت و همچنان در مسير الهي باقي ماند. (نساء، آيه ?? و مائده، آيه ?? و يونس، آيه ??)
?. جهاد: بيگمان جهاد به دلايل بسيار از مهمترين مراحل و شرايط سخت زندگي بشر است. هنگامي که فشار دشمنان به اندازهاي است که جز راه جهاد باقي نميماند، ميبايست گاه با قدرت و توان اندک و نيروي کم در برابر ارتشهاي تا بن دندان مسلح ايستاد. اينجاست که توکل ميتواند جهادگران را از فشارهاي سخت رهايي بخشد و با ايجاد آرامش دروني زمينههاي تسلط و چيرگي و پيروزي را فراهم آورد. خداوند در آياتي از جمله ??? و ??? و ??? سوره آل عمران و ?? و ?? سوره انفال و ?? سوره توبه از مؤمنان خواسته تا بر سبب عالي توکل، اعتماد کرده و با آن به جنگ دشمنان روند و از قدرت و قوت دشمنان نهراسند و ميدان را براي دشمن خالي نگذاشته بلکه تنگ کرده و آنان را به شکست مجبور سازند.
?. تصميمگيريهاي مهم مديريتي: بيگمان از مواردي که انسان در حالت سخت انتخاب قرار ميگيرد، تصميمگيري در مسائل حساس جامعه است. در جايي که لازم است تا بحرانهاي اجتماعي مديريت شود و هنگامه جهاد و بروز فتنه است، آدمي نميتواند به سادگي تصميمي را اتخاذ کند، به ويژه که از سرانجام اين تصميم خويش به علل گوناگون ناآگاه است. در اين موارد است که توکل ميتواند به عنوان مهمترين عامل تثبيت شخص عمل کند و او را به آرامش برساند و براي دستيابي به اهداف مورد نظر ياري رساند. خداوند در آيه ??? سوره آل عمران ميفرمايد که در مسائل مهم مديريت جامعه و يا مديريت بحران ميبايست با خبرگان و نخبگان جامعه مشورت کرد و از عقول و راهنماييهاي آنها بهره برد، ولي از آنجا که در نهايت حکم و فرمان را ميبايست مديريت جامعه اتخاذ کند و براساس يکي از پيشنهادهاي شورا عمل کند، در آنجا بهتر است که رهبر و مدير جامعه افزون بر عزم خويش جزم کردن، بر خداوند توکل نمايد و از اسباب عالي بر مديريت بحران و يا امري بهره گيرد: (فاذا عزمت فتوکل عليالله، انالله يحب المتوکلين)
?. جنگ رواني: شايد يکي از مشکلات و بحرانهاي اجتماعي، تأثر شديد جامعه از عوامل رواني است. انسانها بيش از آنکه متأثر از عقل باشند، متأثر از دل و عواطف و احساسات خويش هستند. همين مسئله روانشناختي موجب شده است که جنگ رواني به عنوان يکي از مهمترين روشها براي تسلط مورد توجه قرار گيرد. دشمنان از طريق به کارگيري انواع روشهاي جنگ رواني از شايعه گرفته تا افکارسنجي دروغين، گفتمانسازي و مانند آن جامعه اسلامي را با بحران مواجه ميسازند. از آنجا که مقابله با جنگ رواني دشمنان سخت و دشوار است، راهکاري که خداوند نشان ميدهد، بهرهگيري از اسباب عالي توکل است؛ زيرا دشمنان از همه امکانات زشت و ناپسند اخلاقي براي بحرانسازي در جنگ رواني بهره ميگيرند در حالي مومنان به سبب رفتارهاي پاک و پاکيزه نميتوانند در اين وادي وارد شوند و از همان روشها و شيوههاي ناپسند و زشت و ضد اخلاقي و عقلاني بهره گيرند. از اينرو ميبايست با توکل سدي بزرگ در برابر دشمنان ايجاد کرد و اجازه نداد تا آنان با بهرهگيري از شيوههاي زشت جنگ رواني به اهداف خويش برسند.
(آل عمران، آيات ??? و ???)
?. گشايش روزي: خداوند همانگونه که آفريده، روزي را براي آفريدههايش تضمين کرده است. از اين رو گفتهاند «هر که دندان دهد، نان دهد». (عنکبوت، آيات ?? و ??) ولي انسانها براي گشايش روزي و دستيابي به معيشت آسانتر ميبايست به توکل به عنوان يک سبب عالي توجه کنند. اگر راه تقوا و صبر را در پيش گيرند و بر خداوند توکل کنند، خداوند نه تنها براساس حساب و کتاب مشخص و مقدر به آنان روزي ميرساند، بلکه بيحساب و کتاب نيز به او ميبخشد، به گونهاي که آدمي باور نميکند و نميفهمد از کجا آمده است. خداوند در آيات ? و ? سوره طلاق به نقش سهگانه صبر و تقوا و توکل در گشايش روزي و رزق بيحساب و غيرمنتظره اشاره ميکند و از مؤمنان ميخواهد تا اينگونه در زندگي عمل کنند و از مشکلات رزق و روزي رهايي يابند.
?. هجرت: از ديگر موارد سخت زندگي، هجرت و کوچ است. از آنجا که کوچ به معناي ترک وطن مالوف و آشنا به سوي جايگاهي ناآشناست، آدمي در شرايط سخت روحي و رواني قرار ميگيرد. اين کار همانند هندوانه سربستهاي است که کالي و غير کالي آن بر انسان مخفي است مگر آنکه آن را بشکافد. کوچ به سرزمين ديگر و هجرت اينگونه است و انسان نميداند که وضعيت او تغيير مطلوبي ميکند يا به سوي سقوط از وضعيت کنوني کشيده ميشود. اينجاست که خداوند توکل را به عنوان سبب عالي براي ايجاد وضعيت مطلوب مطرح ميکند و آرامش را به شخص و زندگي او ميبخشد. اگر اين کوچ براي خدا و در راه خدا باشد آثار توکل بيش از پيش نمودار ميشود و آسايش و آرامش، زندگياش را فرا ميگيرد. (نحل، آيات ?? و ?? و نيز کهف، آيات ?? و ??)
??. امور مهم ديگر: از جمله مواردي که قرآن به آن براي بهرهمندي از توکل به عنوان سبب عالي توجه ميدهد، هنگام تصميمگيري در کار مهم صلح با دشمنان (انفال، آيه ??) و مبارزه با دشمنان خدا و دين است. (نساء، آيه ?? و احزاب، آيه ??)
به هر حال انسان ميبايست توکل را در همه امور و در همه حالات به عنوان سبب عالي در نظر داشته باشد، و بداند اين توکل کردن امري ضروري و بايسته است که به معناي توجهيابي به قدرت بيکران الهي و ناديده گرفتن توان و توش خود و قدرت دشمنان ميباشد. اگر انسان با چنين حالت و روحيهاي با مسائل سخت زندگي مواجه شود از سنگلاخهاي آن به سادگي عبور ميکند و راه سخت و دشوار با توکل آسان ميگردد و آرامش و آسايش به روي او و جامعه باز ميشود.
روزنامه کيهان
تاريخ انتشار: سه شنبه 28 آذر ماه