نويسنده: علی جواهردهی
از نظر آموزه هاي قرآن، آراستن خود به آرايه هاي حقيقي به عنوان يک امر مثبت تلقي شده و مردمان بدان ترغيب مي شوند؛ اما برخي از آرايه ها نه تنها آرايه نيستند، بلکه ضد آرايه به شمار مي روند؛ چنانکه برخي از آرايه ها نسبت به زمان و مکان مي تواند به سبب تأثيرات منفي حرام شود. از جمله اين امور خودنمايي و خودآرايي به ويژه زنان و خروج در اجتماعات با آرايه ها است که آثار مخرب اجتماعي را به دنبال دارد.
نويسنده در مطلب حاضر مسئله تبرج و خودنمايي زنان را از ديدگاه قرآن بررسي کرده است.
انواع آرايه ها و تزيين ها
آراسته شدن به آرايه هاي گوناگون يک امر طبيعي و نعمت خدادادي است. اصولاً خداوند هستي را به زيباترين آرايه ها تزيين کرده است (حجر، آيه16؛ کهف، آيه7؛ صافات، آيه 6، ق، آيه6)
انسان زيبايي را دوست مي دارد و دنبال آراستن خود به آرايه هاي گوناگون است؛ اما گاه در تطبيق زينت ها اشتباه مي کند و امري که آرايه نيست را به عنوان آرايه بر خود مي بندد و مي آويزد (نمل، آيه4) و گاه ديگر امري که آرايه چيز ديگري است آرايه خود حساب مي کند و به آن دل مي بندد؛ چنانکه آرايه هاي دنيا و زمين را آرايه خود تلقي کرده و به آن دل مي بندد. (کهف، آيه7) جالب اينکه برخي از امور که واقعاً زينت انسان است آن را زينت ندانسته و بدان گرايشي نمي يابد؛ در حالي که آرايه قلب آدمي، ايمان است و بايد محبوب او باشد (حجرات، آيه7) بسياري از مردم به اين آرايه توجهي نداشته و دل بدان نمي بندند.
تزيين برگرفته از ماده «زين» و به معناي زينت دادن است و انسان بايد در برخي از موارد خود را به اموري زينت دهد تا جلوه گري بيشتري داشته باشد؛ اما ناخواسته يا نادانسته اموري را آرايه قرار مي دهد که آرايه نيست، بلکه ضد آن است؛ و نيز به اموري بي توجه است در حالي که آنها آرايه حقيقي است.
از نظر قرآن، زينت حقيقي عبارت از چيزي است که در هيچ حالتي در دنيا و آخرت موجب عيب و عار براي انسان نشود. از اين منظر زينت سه قسم است: 1- زينت نفسي همانند علم و اعتقادات نيکو؛ 2- زينت بدني همانند قدرت و بلندي قامت؛ 3- زينت خارجي مانند مال و مقام. در قرآن کريم تزيين گاه به خداوند، گاه به شيطان و در مواردي بدون نسبت فاعلي ذکر شده است. (مفردات الفاظ قرآن، ص389-388، «زين».)
اين بدان معناست که انسان ها بايد انواع و اقسام زينت ها و علل و عوامل آن را بشناسند و خود را به هر چيزي تزيين نکنند، بلکه تنها به آرايه هايي خود را زينت دهند که آرايه هاي شايسته و بايسته است و مي تواند زيبايي ظاهري و باطني آنها را دوچندان سازد. در آيات قرآن از ماده «حلي»، «زين»، «سوّل»، «زخرف»، «لولو و مرجان»، «استبرق» و آنچه مفيد معناي تزيين است، براي تبيين احکام و آثار تزيين و آراستن استفاده شده است.
از نظر قرآن، ابزارهاي زينت و آراستن عبارتند از: ايمان (حجرات، آيه7)، زن و پسر و ثروت شامل زر و سيم (آل عمران، آيه14)، چارپايان چون اسب (همان؛ نمل، آيات 5 و 6)، الاغ و قاطر (همان)، زيورآلات (رعد، آيه17؛ يونس، آيه88؛ اعراف، آيه148؛ نحل، آيه 14)، و مانند آنها.
ممنوعيت تبرج و برجسته سازی
از نظر قرآن، برخي از آرايه ها در برخي از زمان ها و مکان ها نه تنها جايز و روا نيست، بلکه حرام است؛ به سخن ديگر اگر گفته مي شود که انسان خود را بيارايد و حتي اين آرايه ها در برخي از زمان ها مستحب است مانند آراستن زن براي شوهر؛ اما گاه اين آراستن به ويژه نوعي خاص از آراستن که از آن به تبرج و برجسته سازي تعبير مي شود، حرام و ممنوع است. مثلاً هرگاه دختر و زني خود را براي نامحرم بيارايد و تبرج نمايد، چنين آراستگي و آرايشي حرام و ممنوع است.
خداوند مي فرمايد: و قرن في بيوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي؛ شما (اي زنان پيامبر) در خانه هايتان بمانيد و مثل جاهليت نخستين زينت هايتان را آشکار نکنيد. (احزاب، آيه33)
و در جايي ديگر مي فرمايد: و القو اعد من النساء اللاّتي لا يرجون نکاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينه و ان يستعففن خير لهن و الله سيمع عليم. (نور، آيه60)
اين آيه شريفه پوشش و حجاب زنان سالخورده را استثناء کرده و مي فرمايد: زنان سالخوردهاي که از سن ازدواج آنها گذشته باشد و ديگر اميدي به ازدواج ندارند گناهي بر آنان نيست که لباس هاي روئين خود را بر زمين بگذارند، در حالي که خود را آرايش و زينت ننموده باشند.
در واقع براي اين استثناء دو شرط وجود دارد: 1- اينکه در سن و سالي باشند که معمولاً اميدي به ازدواج ندارند و به تعبير ديگر جاذبه جنسي را کاملاً از دست داده اند؛ 2- خود را زينت نکرده باشند.
روشن است که با اين دو قيد، مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همين دليل اسلام اين حکم را از آنان برداشته است. اين نکته نيز روشن است که منظور از بر زمين گذاشتن و درآوردن لباس، برهنه شدن و بيرون آوردن همه لباس ها نيست، بلکه تنها کنار گذاشتن لباس هاي رويين است که بعضي از روايات از آن به چادر و روسري تعبير کرده است.
در حديثي از امام صادق(ع) در ذيل همين آيه مي خوانيم که ايشان فرمودند: الخمار و الجلباب. قلت بين يدي من کان؟ قال: بين يدي من کان غير متبرجه بزينه؛ يعني منظور آيه شريفه روسري و چادر است. راوي مي گويد: از امام پرسيدم: برابر هر کس که باشد مي توان روسري و چادر را برداشت: حضرت(ع) فرمود: برابر هر کس که باشد، به شرطي که آرايش و زينت نداشته باشد. (الکافي، ج5، ص522، باب القواعد من النساء)
البته خدا در پايان آيه شريفه مي فرمايد: با همه اين احوال اگر چنين زنان باز جانب حجاب و عفت را رعايت کنند و خود را بپوشانند، پسنديده تر و به تقوا نزديک تر است.
بنابراين از نظر اسلام و قرآن، تبرج به معناي ظاهر ساختن آنچه زنان بايد پنهان دارند، ناروا و حرام است و زن نمي تواند از حجاب اسلامي خارج شده و زيبايي هاي خود را پيش غريبه هاي نامحرم آشکار کند. اين يک اصل اولي است.
تبرج، از ماده برج، به معناي برجسته سازي و آشکارکردن زيبايي هاي زن براي مردان است. (الصحاح، ج 1، ص 280) در جاهليت اوليکه همان جاهليت پيش از اسلام است (الميزان، ج 16، ص 306)، زنان با برجسته سازي زيبايي هاي جنسي خود موجبات تحريک مردان میشدند و آنان را به گناه و زنا وادار مي ساختند.
به برج هم به اين خاطر برج گفته مي شود که در ميان همه ساختمانها برجسته تر و نمايانتر است.
جهل در آموزه هاي قرآني در دو معناي فقدان عقل و فقدان علم به کار رفته است. پس وقتي از جاهل سخن به ميان مي آيد گاه به معناي فاقد عقل و بي خرد و گاه به معناي نادان است. البته مرتبه کم خردي را سفاهت گويند. لذا جاهل مي تواند نادان يا بي خرد باشد. برهمين اساس با بعثت پيامبر(ص) و اسلام آوري جامعه حجاز، مردم از جاهليت بي خردي و ناداني به عقلانيت و دانايي و علم رسيدند. البته اگر جامعه اي پس از اسلام آن را کنار بگذارد گرفتار جاهليت ثانوي مي شود؛ زيرا آنچه ملاک است بهره گيري از اسلام به عنوان علم و عقلانيت الهي است و اگر اين بهره گيري انجام نشود، آن جامعه گرفتار جاهليت پس از اسلام است.
بايد توجه داشت که تبرج و برجسته سازي زيبايي زنانگي و تحريک جنسي از طريق برجستهسازي اندام ها مي تواند بسيار براي جامعه خطرناک باشد؛ زيرا شهوت جنسي و طغيان آن از طريق تحريک جنسي همانند ميخوارگي، جامعه را از عقلانيت خارج کرده و دچار تخدير عقلاني مي کند. از اين رو خطر اين رويه همانند رويه ميخوارگي براي جامعه، يکسان است و بايد آن را شناخت و از آن اجتناب کرد. از اين رو اين روش يک ناهنجاري و بيماري اجتماعي به شمار مي رود که بايد توسط عالمان دين و متوليان فرهنگ جامعه آسيب شناسي و فرهنگ سازي شود.
در گزارش هاي تاريخي از برجسته سازي برخي از اندام هاي جنسي از سوي زنان مطالبي بيان شده است.
امروزه نيز تبرج و برجسته سازي اندام هاي جنسي و غيرجنسي براي تحريک مردان يک رويه در برخي از جوامع شده است. زنان شرق دور با استفاده از موهاي بلند خود يا ديگري، سري بلند و بزرگ و پرمو براي خود مي سازند و بدان خويش را مي آرايند. برخي از زنان با برجسته سازي برخي اندامها تلاش مي کنند تا خودنمايي کرده و خود را زيباتر جلوه دهند.
البته برخي از افراد با عمل جراحي تلاش مي کنند تا اين تبرج و برجسته سازي را انجام دهند. پوشيدن لباس هاي تنگ براي ايجاد برجسته سازي اندام ها نيز از کارهايي است که انجام مي گيرد. از نظر اسلام هرگونه تبرج و برجسته سازي اندام ها از سوي زنان براي نامحرم براي ايجاد کشش و جاذبه هاي جنسي حرام است. خداوند در آياتي از جمله آيات 60 سوره نور و 33 سوره احزاب از تبرج و برجسته کردن اندام ها در راستاي تحريک جنسي مردان نامحرم نهي کرده است.
اگر زن اين کارها را براي شوهرش انجام دهد نه تنها جايز بلکه مستحب است؛ اما براي غيرشوهر حرام و گناه مي باشد. خداوند به صراحت در آيات پيش گفته بر لزوم اجتناب از خودآرايي براي زنان، در برابر بيگانه نامحرم تأکيد کرده است. اين رويه براساس گزارش قرآني در جاهليت پيش از اسلام رواج داشته و زنان براي تحريک ديگران اندام هاي جنسي خويش را برجسته سازي مي کردند. منع اسلام اختصاص به همسران پيامبر(ص) ندارد بلکه با توجه به شواهد و قراين دروني و بيروني مي توان گفت اين تبرج و برجسته سازي اندام ها و آشکارسازي چشم پرکن زيبايي هاي بدني از نظر اسلام حرام و به حکم قرآني گناه است.
جالب اين است که خداوند در آيه 60 سوره نور جواز کشف حجاب براي زنان پير نااميد از ازدواج را در صورتي مي دهد که آنان تبرج نکنند و اندام هاي خويش را برجسته سازي نکنند؛ زيرا اين برجسته سازي خود عامل تحريک جنسي ديگران مي شود، حتي اگر آن زن درحالت طبيعي کسي مايل به ارتباط جنسي با او نباشد.
روزنامه كيهان، شماره 21668 به تاريخ 20/4/96، صفحه 8 (معارف)