دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در دسترس بودن؛ فضيلت و ارزش

No image
در دسترس بودن؛ فضيلت و ارزش

نويسنده: علی جواهردهی

يکي از ويژگي هاي بارز پيامبر اکرم(ص) به عنوان اسوه حسنه، در دسترس بودن بود. دسترسي به ايشان چنان آسان بود که گاه حتي مورد سوءاستفاده برخي ها قرار مي گرفت و خداوند در آياتي چند مردم را مورد عتاب قرار مي دهد که از اين ويژگي پيامبر بهره برداري سوء نکنند. عالمان و مسئولان نظام اسلامي نيز که بيشترين مسئوليت را در برابر خدا و مردم دارند، بايستي با تأسي به رسول اکرم به گونه اي رفتار کنند که مردم و مراجعان بتوانند به آساني و به صورت حضوري و غيرحضوري به آنان دسترسي داشته باشند و مشکل و نياز خود را طرح کنند. در مطلب حاضر فضيلت در دسترس بودن مسئولان و عالمان و فوايد آن مورد بررسي و کنکاش قرار گرفته است.

پيامبر(ص)؛ الگوی دسترسی آسان

شايد در ميان آفريده هاي الهي کسي برتر و اعظم از پيامبر خدا(ص) نباشد؛ آن حضرت(ص) چنان برتر است که در «قاب قوسين او ادني» (نجم، آيه9) قرار دارد. با اين حال با مردم چنان مي زيست که گويي يکي از کوچک ترين آنان است. وقتي نمايندگان کشورها يا شرايع براي تحقيق درباره اوضاع حجاز وارد مدينه النبي و مسجد مي شدند، چون حضرت در جمع ياران همانند يکي از ايشان بود، او را نمي شناختند و از اينکه جامه هاي زرين بر تن ندارد و تفاوتي ميان ايشان و ديگران نيست، شگفت زده مي شدند و گاه ايمان مي آوردند. در حقيقت ايشان بدون داشتن هيچ مانع و حاجبي در ميان مردم مي زيست و در بازار مي گشت و خريد و فروش مي کرد. خداوند در اين باره مي فرمايد: و گفتند: اين چه پيامبري است که غذا مي خورد و در بازارها راه مي رود؟ چرا فرشته اي به سوي او نازل نشده تا همراه وي هشدار دهنده باشد؟ يا گنجي به طرف او افکنده نشده؛ يا باغي ندارد که از بار و بر آن بخورد؟ و ستمکاران گفتند: جز مردي افسون شده را پيروي نمي کنيد. (فرقان، آيات 7 و 8)

البته از نظر قرآن همه پيامبران اين گونه بودند و سبک زندگي آنان با سبک زندگي فرعون و قيصر و کسري تفاوت ماهوي داشت (فرقان، آيه20)؛ چرا که اهداف ايشان با اهداف ديگر نظامهاي سياسي و اجتماعي تفاوت بنيادين دارد؛ آنان براي دنياي خود يا در نهايت جامعه خويش تلاش مي کنند؛ در حالي که پيامبران، براي سعادت دنيا و آخرت مردم مي کوشند. (بقره، آيه201) از همين رو پيامبر(ص) هميشه در اختيار مردم بود. همچون آنان مي زيست و همچون يکي از آنان در جمع مسجدنشين بود. در سنت و سيره ايشان آمده که آن حضرت برروي زمين مي نشست و غذا مي خورد و چون برده، ساده مي نشست و با دست خود، کفشش را وصله مي زد. جامه خود را با دست خود مي دوخت و بر الاغ برهنه مي نشست و حتي ديگري را پشت سر خود سوار مي کرد. پيامبر(ص) تختي نداشت و هر جا بود يا مي رفت برروي زمين مي نشست. ايشان عبايي داشت که هر جا مي رفت، آن را دولا مي کرد و زير خود مي انداخت.

در ميان اصحاب و ياران دايره مي نشست و همگي حلقه مي زدند تا برتري يکي بر ديگري ديده نشود و مجلس، بالا و پاييني نداشته باشد و همه، جايگاه مساوي داشته باشند؛ او جاي خاصي براي خود اختصاص نمي داد و ديگران را هم از اين کار، نهي مي کرد. حضرت همواره آماده پاسخگويي به هر ندايي بود که مي شنيد. مي گويند: در پاسخ دوستان و غيردوستان و هرکس که صدايش مي کرد، مي گفت: لبيک. (نگاه کنيد: طبقات الکبري، ج1، ص372؛ شرح اصول کافي ح 1، ص240؛ سنن النبي، ص103؛ مسند احمد، ج3، ص19؛ عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص41؛ وسائل الشيعه، ج8، ص 507؛ اصول کافي، ج2، ص99؛ بحارالانوار، ج7، ص249؛ و سنن النبي و ديگر کتب معتبر)؛ چرا که از نظر قرآن برتري انسان به تقواي الهي است. (حجرات، آيه13) اين در حالي بود که توده هاي مردم از جمله مشرکان بر اين باور بودند که افراد شايسته و برترين٬ کساني هستند که داراي ثروت و قدرت هستند. از اين رو، می‌گفتند که بايد پيامبري به چنين افرادي تعلق داشته باشد. (زخرف، آيه31) البته اين مشکل حتي در ميان برخي از پيروان شرايع ديگر الهي چون يهوديان نيز وجود داشت و آنان رهبري را شايسته کساني مي دانستند که اهل ثروت باشند. (بقره، آيه247)

هم سطح مردم عادي بودن پيامبر(ص) در زيست و زندگي خويش موجب شده بود تا مردم چنان به ايشان بدون هيچ واسطه اي دسترسي داشته باشند که براي بسياري شگفت انگيز و غيرقابل باور است. ايشان نه تنها با مردم چون بردگان مي نشست و غذا مي خورد، بلکه مردم همواره به شکلي خود را مهمان سفره ايشان مي کردند. اين رويه تا جايي پيش رفت که بدون اذن وارد بر ايشان مي شدند و پس از خوردن نيز در خانه اش به گپ و گفت مي پرداختند. (احزاب، آيه53)

دسترسي آسان و آسان گيري آن حضرت(ص) نسبت به مردم آن چنان بود که خود را به رنج و زحمت مي انداخت. (همان؛ و نيز شعراء آيه3)

مردم با پيامبر همچون يکي از خود برخورد مي کردند و معاشرت مي ورزيدند، بلکه به سبب نرم خويي و رقت قلب پيامبر(ص)، مردم با ايشان خيلي راحت تر از ديگران برخورد کرده و حتي گاه ادب را کنار گذاشته و بي ادبي مي کردند و ايشان را به نام مي خواندند و يا با صداي بلند از بيرون خانه، وي را مي طلبيدند. در کارها و حرکت از او پيشي مي گرفتند و در نزدش داد می‌زدند و صداي خويش را بلند مي کردند به گونه اي که صداي پيامبر(ص) در ميان صداها گم مي شد. (حجرات، آيات 1 تا3)

از آنجا که پيامبر٬ رحمت براي جهانيان بود: و ما ارسلناک الا رحمه للعالمين؛ و تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم (انبياء، آيه107)، حتي با آنکه مي دانست سخنان بسياري از آنان خلاف آن چيزي است که در دل دارد، به آن گوش مي کرد تا حدي که حضرت را حرف شنو و ساده لوح مي دانستند؛ زيرا ايشان گوش مي داد و چون خلاف ظاهري وجود نداشت، به همان ظاهر بسنده مي کرد؛ چرا که مأمور بود تا به ظواهر حکم و عمل کند. از همين رو، می‌فرمود: اي مردم! تنها من در ميان شما طبق گواهي گواهان و سوگندها دادرسي مي کنم و چه بسا باشد که برخي از شما از برخي ديگر بهتر دليل مي آورد؛ بنابراين، هر فردي که من از مال برادرش چيزي را براي او به واسطه بينه يا سوگند دروغ جدا کنم، تنها براي او با آن قطعه‌اي از آتش جدا کرده ام. (کافي (الاسلاميه)، ج7، ص414)

همين ظاهرگرايي، حرف شنوي از مردم و زودباوري موجب شد تا برخي ها گستاخ شوند و رفتاري نادرست داشته باشند، اما ايشان هرگز تغيير رويه نداد و به سبب به وجود آمدن اين مشکلات، سبک زندگي خود را تغيير نداد و دور از دسترس قرار نگرفت؛ اما خداوند به گستاخان هشدار داد که تغيير رويه دهند: و از مردمان کساني هستند که پيامبر را آزار مي دهند؛ و می‌گويند: او حرف شنو و زودباور است. بگو: گوش خوبي براي شماست؛ به خدا ايمان دارد و سخن مؤمنان را باور مي کند؛ و براي کساني از شما که ايمان آورده اند، رحمتي است؛ و کساني که پيامبر خدا را آزار مي رسانند عذابي پردرد در پيش خواهند داشت. (توبه، آيه 61)

حضرت با مردم در هر حال، نرم برخورد مي کرد و از هرگونه خشونت بياني و رفتاري پرهيز داشت و براي ديگران خودش را به رنج مي افکند تا آنان در آسايش باشند. خداوند مي فرمايد: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمومنين رئوف رحيم؛ قطعاً براي شما پيامبري از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به هدايت شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است. (توبه، آيه 128)

از آنچه درباره زندگي و منش و سبک زندگي پيامبر بيان شد روشن مي گردد که آن حضرت علي رغم عظمت روحي و بلندي جايگاه مقام معنوي در نزد خدا و با وجود داشتن رسالت و نبوت آسماني، همچون يک فرد عادي هميشه در اختيار و در دسترس مسلمانان و مؤمنان بود و به عنوان پيامبر خدا، خود را وقف رسيدگي به امور مردم کرده و هيچ گاه براي خود حاجب و دربان و اسکورت و محافظ و اين گونه موانع معين نکرده بود.

ضرورت در دسترس بودن مسئولان نظام اسلامی

از نظر آموزه هاي قرآني، مردم بايد به آساني بتوانند به مسئولان نظام اسلامي و عالمان دسترسي داشته و از کارگزاران، حوائج خود را بخواهند و مشکلات و شبهات خودشان را حل و فصل کنند.

خداوند در آيات قرآن به امت اسلام فرمان مي دهد تا در هر امري به عالمان و راسخان در علم مراجعه کنند که در ساختار نظام سياسي ولايي در جايگاه بلندي قرار دارند. اينکه از مردم خواسته شده تا از اهل ذکر و عالمان بپرسند، به طور طبيعي بايد بر عالمان فرض و واجب باشد که خود را در اختيار مردم قرار داده و دسترسي آسان براي پرسش و پاسخ شنيدن را فراهم آورند. خداوند مي فرمايد: فاسالوا اهل الذکر ان کنت لا تعلمون؛ اگر نمي دانيد از اهل ذکر بپرسيد. (انبياء، آيه 7؛ نحل، آيه 43) لازمه اجراي چنين دستور خداوند، در دسترس بودن اهل ذکر مي باشد.

امام صادق(ع) درباره تعهدات عالمان نسبت به جاهلان مي فرمايد: ان الله لم ياخذ علي الجهال عهدا بطلب العلم حتي اخذ علي العلماء عهدا ببذل العلم للجهال، لان العلم کان قبل الجهل؛ خداوند از نادانان پيمان نگرفته که دانش بياموزند، تا آنکه از عالمان پيمان گرفته که به نادانان بياموزند، زيرا دانش، پيش از ناداني بود. (کافي، الاسلاميه، ج 1، ص 41)

همچنين به شکل خاص درباره مسئوليت سنگين رهبران نظام سياسي ولايي درباره پاسخگويي و حل مشکلات جامعه و شبهات و شايعات مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده‌ايد! خدا را اطاعت کنيد و پيامبر و اولياي امر خود را نيز اطاعت کنيد! پس هرگاه در امري اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به خدا و پيامبرش عرضه بداريد. اين بهتر و نيک فرجام تر است. (نساء، آيه 59)

پس اگر در نظام اسلامي بر مردم است تا امور اختلافي را به رهبران ارجاع دهند و مسئله را حل و فصل نمايند، بر مسئولان و دولتمردان نيز فرض است تا همواره در خدمت مردم باشند و تعلل و کوتاهي در پاسخگويي و شفاف سازي نداشته باشند؛ زيرا هر گونه قصور در اين زمينه موجب افزايش اختلاف و دامن زدن به آن است.

اميرمؤمنان علي(ع) به مالک اشتر فرماندار خويش در مصر درباره دسترسي آسان مردم به مسئولان و رهبران مي نويسد: «فلا تطولن احتجابک عن رعيتک، فان احتجاب الولاه عن الرعيه شعبه من الضيق و قله علم بالامور؛ پنهان ماندن خود از مردم را طولاني مساز، چرا که دور از دسترس بودن واليان، نوعي فشار و تنگنا بر مردم است و موجب کم اطلاعي از کارها مي شود. (نهج البلاغه، نامه 53، بند 121)

بنابراين دسترسي مردم به مسئولان امر، بايد بسيار آسان باشد و هيچ حاجب، دربان، مسئول دفتر و منشي که مانع جدي در ارتباط ميان مردم و مسئولان باشد، نبايد به عنوان ديواري ميان مردم و مسئولان پديد آورد و ايشان را از حق طبيعي محروم کند. البته نظم دادن به امور و تعيين وقت ملاقات براي اينکه امور سامان يابد، مطلب ديگري است که در جاي خود لازم است؛ ولي نبايد اين نظم بخشي، به حق خوري تبديل شود و حق مردم از ارتباط با مسئولان اين گونه تضييع گردد.

به سخن ديگر، گرچه وجود منشي و نظم براي تنظيم امور و ملاقات ها و برنامه ها لازم است، ولي نبايد فاصله ايجاد کند و احتجاب و در پرده بودن مسئول، طول بکشد به طوري که مردم از ارتباط آسان محروم شوند و نتوانند امور خويش را با او در ميان بگذارند.

از نظر امام علي(ع) پوشيده ماندن مسئولان و عالمان از مردم سبب مي شود تا از امور بی‌خبر بمانند، در نتيجه کار بزرگ نزدشان کوچک جلوه مي کند و کار کوچک به نظرشان بزرگ مي آيد، چنانکه اين امر موجب مي شود تا خوب، بد جلوه کند و زشت، نيکو ديده شود. پس حق و باطل به هم آميخته شده و فتنه ها در امور پيش آيد و جامعه از شفافيت به کدورت و تيرگي در روابط ميان مردم و مسئولان و عالمان کشيده شود.

اصولاً نظام اسلامي و رهبران امت از عالمان و عاملان، کارگزاران الهي براي ايجاد عدالت هستند و از ملزومات برقراري عدالت در جامعه اين است که مردم به حکام و کارگزاران خود دسترسي آسان داشته باشند تا بتوانند به راحتي مشکلات خود را با آنان در ميان بگذارند و در کار حکومت مشارکت فعال داشته باشند و به عنوان نصيحت، در امور به شکل جزيي دخالت نمايند؛ از همين رو اميرمؤمنان علي(ع) مي فرمايد: هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار که پنهان بودن رهبران، نمونه اي از تنگ خويي و کم اطلاعي در امور جامعه است؛ پنهان شدن از رعيت، زمامداران را از داشتن آنچه بر آنان پوشيده است باز مي دارد. پس گاه بزرگ، اندک و گاه اندک، بزرگ جلوه مي کند... همانا زمامدار آنچه را که مردم از او پوشيده دارند نمي داند و حق را نيز نشانه اي نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود. (نهج البلاغه، نامه 53)

حاکمان و عالمان از ارتباط با مردم سود بيشتري مي برند؛ چرا که نسبت به امور جامعه شناخت پيدا کرده و افکار و عقايد و نيز رفتار مردم را دانسته و مشکلات آنها را خواهند شناخت. و از بحران ها و ريشه هاي اختلافات آگاه شده و مي توانند با اين آگاهي، بهتر جامعه و امت را مديريت کرده و نظام سياسي را در مسير درست و سازنده قرار دهند. عالمان نسبت به موضوعات و موارد و مصاديق آن آگاه شده و براي حل مسئله از آن به بهترين شکل مي توانند بهره برند.

    توجه به مردم و کارهاي آنان، موجب برکت در کارها و محبوبيت در ميان آنان مي شود.

مسئول يا عالمي که سهل الوصول است و مردم به راحتي و هر زمان که بخواهند به او دسترسي دارند، همواره دعاي خير آنان را براي خود کسب مي کنند و همين دعاها و ذکر خيرها موجب برکت در زندگي و امور آنان مي شود.

مسئولان نظام اسلامي و نيز عالمان بايد الگوي خود را خدا و رسول و ائمه(ع) قرار دهند و به خداوند تأسي کنند که: لا يشغله شان عن شان (کاري او را از کار ديگر باز نمي دارد) و لا يبرمه الحاح الملحين (اصرار اصرارکنندگان او را از پاي در نمي آورد).

و نيز با الگو قرار دادن پيامبراکرم و امامان معصوم(عليهم السلام) خود را شبانه روز وقف پاسخگويي به مردم کنند. همچنانکه آن بزرگواران وقت و بي وقت در خدمت مراجعان بودند و با روي باز از ارباب رجوع و صاحبان حوائج استقبال مي کردند.

در منابع تاريخي و داستان هاي زندگي عالمان اسلامي نيز مطالب بسياري درباره سعه صدر و حلم آنان نسبت به پاسخگويي و دسترسي آسان مردم به ايشان نقل شده است.

نقل است که روزي از آيت الله محمدحسن نجفي٬ فقيه نامدار شيعه، معروف به صاحب جواهر که مؤلف کتاب گرانسنگ جواهرالکلام است سؤال مي کنند که اگر خداوند به شما اطلاع دهد که از عمر شما جز چند ساعت باقي نمانده، اين ساعات پاياني عمر را صرف چه کار می‌کنيد؟ ايشان در جواب مي فرمايد: اين چند ساعت عمرم را صرف خدمت به خلق و گره‌گشائي از مردم مي کنم و اگر ديدم که کاري نمي توانم براي کسي انجام دهم مي روم جلوي در خانه ام مي نشينم تا شايد کسي به من مراجعه کند و بگويد حاج آقا برايم استخاره‌اي بگيريد.

درباره آيت الله حسنعلي نخودکي مي گويند که ايشان به طور شبانه روزي در خدمت مراجعان بود و نيازمندان و حاجتمندان و گرفتاران، هر زمان که اراده مي کردند به در خانه شيخ مي آمدند و ايشان با روي گشاده مشکلشان را حل مي کرد. اين مراجعات گاه حتي در نيمه‌هاي شب نيز انجام مي شد تا جايي که فرزندشان يک بار به پدر پيشنهاد مي کند که براي مردم ساعات کار مشخص کنند تا مردم در آن ساعات معين مراجعه کنند، ايشان اما مخالفت مي کنند و مي گويند بگذار مردم هر زمان که خواستند بيايند.

در عصر حاضر که دوران شبهه افکني هاي فراوان ابليس و ابليسيان در امور عقيدتي و ديني است بر عالمان اسلامي است که بيشتر از گذشته در دسترس مردم باشند تا کساني که سؤال و مشکلي در زمينه هاي اعتقادي و مذهبي و ساير زمينه ها دارند بتوانند با يک تماس و يا با يک بار مراجعه مشکلشان را حل کنند و به گفته حجت الاسلام قرائتي هر فردي بايد تلفن يک اسلام شناس را به همراه داشته باشد تا هر زمان برايش شبهه و سؤالي پيش آمد بتواند با او ارتباط برقرار کند.

وظايف مردم در قبال مسئولان

حق متقابل امام و امت و نيز وظايف متقابل هر يک نسبت به ديگري امري است که بارها در آيات و روايات بيان شده است. از جمله اميرمؤمنان علي(ع) مي فرمايد: بزرگترين حقي که خداوند قرار داده و واجب ساخته، حق حاکم بر مردم و مردم بر حاکم است، فريضه اي است که خداوند بر گردن هر کدام در مقابل ديگري قرار داده و آن را سبب سامان بخشي الفت و همبستگي ايشان و عزت دينشان قرار داده است. (نهج البلاغه، خطبه 216)

پس همان طوري که بر مسئولان و عالمان است تا دسترسي آسان را براي مردم فراهم آورند، بر مردم است تا حقوق طبيعي مسئولان و عالمان را نيز مراعات کنند و براي آنان تضييقاتي فراهم نکنند که زندگي بر آنان سخت تر شود. البته مسئوليت به طور طبيعي، محدويت هايي براي آنان ايجاد کرده و زندگي را برايشان سخت و دشوار مي کند؛ اما نبايد اين سختي از سوي مردم به سبب رفتارهاي نادرست و بي ادبانه افزايش يابد.

در آيات قرآن مسئوليت مردم در برابر رهبران و مسئولان و عالمان به خوبي ترسيم شده و در برابر دسترسي آسان براي مردم، محدوديت هايي نيز بيان شده که بايد در قالب ادب اجتماعي و معاشرت به کار گيرند. از جمله خداوند مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده ايد در برابر خدا و پيامبرش در هيچ کاري پيشي مجوييد و از خدا پروا بداريد که خدا شنواي داناست. اي کساني که ايمان آورده ايد صدايتان را بلندتر از صداي پيامبر مکنيد و همچنانکه بعضي از شما با بعضي ديگر بلند سخن مي گوييد با او به صداي بلند سخن مگوييد مبادا بي آنکه بدانيد، کرده هايتان تباه شود؛ کساني که پيش پيامبر خدا صدايشان را فرو مي کشند همان کسانند که خدا دلهايشان را براي پرهيزگاري امتحان کرده است، آنان را آمرزش و پاداشي بزرگ است، کساني که تو را از پشت اتاق هاي مسکوني تو به فرياد مي خوانند بيشترشان نمي فهمند. (حجرات، آيات 1 تا 4)

همچنين رفتار مردم نبايد به گونه اي باشد که موجب رنجش شود. خدا مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده ايد! داخل اتاق هاي پيامبر مشويد، مگر آنکه براي خوردن طعامي به شما اجازه داده شود، آن هم بي آنکه در انتظار پخته شدن آن باشيد؛ ولي هنگامي که دعوت شديد، داخل شويد، و وقتي غذا خورديد، پراکنده گرديد، بي آنکه سرگرم سخني شويد. اين رفتار شما پيامبر را مي رنجاند؛ ولي از شما شرم مي دارد، و حال آنکه خدا از حق گويي شرم نمي کند، و چون از زنان پيامبر چيزي خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد، اين براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاکيزه تر است؛ و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقاً نبايد زنانش را پس از مرگ او به نکاح خود درآوريد؛ چرا که اين کار نزد خدا همواره گناهي بزرگ است. (احزاب، آيه 53)

پس ارتباط با مسئولان و عالمان نه تنها نبايد موجب رنجش و اذيت و آزار آنان شود، بلکه نبايد به گونه اي رفتار شود که خانواده آنها نيز در تنگنا قرار گيرند و با تماس ها و زنگ زدن هاي بي وقت و بي موقع آسايش اطرافيان عالمان و مسئولان را سلب کرد.

 روزنامه كيهان، شماره 21666 به تاريخ 18/4/96، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
Powered by TayaCMS