25 اردیبهشت 1396, 4:28
آيا حبط عمل و پوشاندن اعمال سيئه با عدالت خداوند سازگار است؟
در بخش نخست پاسخ به اين سؤال ضمن طرح موضوع حبط و پوشاندن و تضاد آن دو با عقل و نقل به بيان ديدگاهی که معتقد است پاداش عمل مشروط به تداوم و ثبات ايمان تا پايان عمر می باشد، پرداختيم. اينک در بخش پايانی دنباله مطلب را پی می گيريم.
در مقابل عده ای می گويند: استحقاق و تحقق ثواب بر اعمال صالح مشروط بر تداوم ايمان نيست، بلکه در همان حالی که شخص مؤمن است و عمل صالح انجام می دهد ثوابش محقق شده اگر در آخر کار مرتد و مشرک شد اين عملش ثواب های قبلی محقق شده را معدوم می کند. محقق طوسی برای رد اين نظر چنين استدلال می کند که اگر استحقاق ثواب و تحقق آن مشروط به شرطی نباشد بلکه هر جا عمل صالح انجام شد استحقاق و ثواب محقق شود پس بايد نسبت به کسی که فقط عارف بالله است و به نبوت نبی خاتم ايمان نياورده و عمل صالح انجام دهد بايد او را مثاب و مستحق پاداش بدانيم و اين اجماعاً باطل است چون عمل غيرمسلمان قبول نيست.
نظر محقق طوسی و علامه حلی در مقام دوم: والاحباط باطل لاستلزمامه الظلم و لقوله تعالی: فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره؛ احباطی را که در اين مقام باطل می دانند معنای مورد نظر جماعتی از معتزله است آنها گفته اند:
مسلمانی که از ابتداء تا انتهاء ايمان خود را حفظ کرده لکن مرتکب معصيت و طاعت شده در قيامت طاعات و ثواب هايش جدا محاسبه می شود و معاصی و عقوباتش هم جدا، پس هر کدام کمتر بود از آنکه زياتر است کسر می شود. اگر ثواب زياد بود «تکفير» ( پوشاندن) و اگر (معاصی) زياد بود «احباط» است: محقق طوسی و علامه حلی اين تفسير را باطل میدانند زيرا اولاً چنين محاسبه ای مستلزم ظلم است چون هرگاه معاصی و طاعات مساوی شود چنين کسی با شخصی که اصلاً ثواب و طاعتی نکرده مساوی انگاشته می شود و اين نزد عقلاء مردود است چون اگر کارگری کارش را انجام دهد ولی تخلفاتی هم بکند ندادن تمام مزدش نزد عقلا مذموم است.
ثانياً: قرآن مجيد تصريح دارد که هر مؤمنی نتيجه کار خوب و بدش را می بيند، پس خوب است احباط را چنين تفسير کنيم که هر مؤمن گنهکار اول عقوبات و تاوان معاصی اش را میدهد سپس به پاداش و ثواب خود می رسد. (همان، کشف المراد، ص413؛ و تفسير نمونه، ج2، ص71)
با توجه به توضيح و بيانی که در مورد اصطلاح حبط ارائه گرديد به خویي روشن شد که مسئله حبط هيچ گونه ناسازگاری با عدالت الهی ندارند. بنابراين جمع بندی اين مبحث بدين شرح خواهد بود که هر عمل بدی که انسان انجام می دهد باعث حبط حسنات پيشين نمیشود بلکه تنها برخی از اعمال بد مانند کفر، شرک، تکذيب آيات الهی، ارتداد، قتل انبيا و اوليای الهی، وابستگی به دنيا و تعلق خاطر به زخارف دنيا و نفاق در ايمان باعث حبط میگردند و اين امر با مراجعه به آيات و روايات روشن می شود. حبط در اينگونه موارد نه با عقل انسانی منافات دارد و نه با عدل الهی؛ زيرا ارزش کار نيک به اثر مثبت و ماندگاری است که در روح و جان انسان باقی می گذارد اما اين گونه سيئات، به کلی اثرات مثبت کارهای نيک پيشين را از بين می برند.
بنابراين، با وجود اين گناهان بزرگ، عمل صالحی در پرونده انسان باقی نمی ماند تا از خداوند پاداش آن را مطالبه کند.
روزنامه كيهان، شماره 21562 به تاريخ 26/11/95، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان