دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روش ها و آثار مديريت خشم

No image
روش ها و آثار مديريت خشم

نويسنده: اسماعيل پورمنصور

يکی از نعمت های بسيار مهمی که خداوند به انسان داده قوه غضب است. اما بايد توجه داشت که خشم و غضب به همان اندازه که مفيد و سازنده و کمال آفرين است بسيار خطرناک نيز می باشد. از اين رو، مديريت و مهار خشم در دستور برنامه عقل و شرع قرار گرفته است. نويسنده در اين مطلب کارکردها و مديريت خشم و غضب را بر اساس آموزه های اسلام تبيين کرده است.

غضب؛ قوه دافعه انسان

انسان برای بقا و زندگی در دنيايی که بر محور تضاد سامان يافته است، نيازمند قوای چندی از جمله قوه شهوت و قوه غضب و قوه عقل است. قوه شهوت در حکم قوه جاذبه است و آن چيزی را که انسان بدان نياز دارد جذب می کند. شهوت غذايی و جنسی بقای شخصی و نوعی را تضمين می کند. در مقابل قوه غضب به انسان اين امکان را می دهد تا از چيزهايی که به او زيان می رساند، رهايی يابد و به دفع آنها بپردازد. از اين رو قوه غضب را قوه دافعه يا دفع کننده گفته اند. اگر خشم و غضب در انسان نبود، در برابر دشمنانی که در طبيعت وجود دارد، خلع سلاح بود و نمی توانست بقای خود و نوعش را تضمين کند. غضب به او اين جرأت و جسارت را می بخشد تا حيوانات درنده و خونخوار را از خود دفع کند و بر دشمنانش چيره شود و آنان را از خود براند.

غضب را هر کسی در وجود خود می شناسد. در حقيقت غضب همانند درد و شادی از معلومات حضوری و شهودی انسان است. اگر بخواهيم در علم حصولی آن را در قالب مفاهيم بيان کنيم تا درک ذهنی از آن داشته باشيم، بايد گفت که غضب، به هيجان آمدن خون قلب برای دفع خطر يا گرفتن انتقام است.

وقتی انسان احساس خطر کند، حالت دفاعی به خود می گيرد. هر چه خطر افزايش يابد به همان ميزان غضب شدت می يابد به طوری که به جای دفاع به حمله اقدام می کند؛ زيرا در اين حالت حمله را بهترين دفاع می يابد.

البته وقتی ما از غضب خداوندی سخن می گوئيم، مراد هيجانات نيست؛ زيرا هيجان در خداوند معنا و مفهومی ندارد، بلکه مراد از غضب خداوند، فقط انتقام (مفردات الفاظ قرآن کريم، راغب اصفهانی، ص 608 ،«غضب») يا عقاب الهی (لسان العرب، ابن منظور، ج 10، ص 78، «غضب») است.

در حديثی از امام محمد باقر(ع) نيز غضب خدا به «عقاب» تفسير شده است. (تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 386، ح 89) بنابراين، تفسير غضب الهی به عقاب بهتر از تفسير آن به انتقام است؛ مگر آنکه گفته شود که انتقام الهی همان عقاب الهی است که در اين صورت مفهوم واحدی را مي رساند. اما در اصطلاح علم اخلاق و علم النفس (روان شناسی)، وقتی ما از غضب انسانی سخن می گوئيم، مراد، حالتی نفسانی است كه مبدأ آن دفع خطر و يا اراده انتقام است. بر اساس بررسی های علمی و عملی، غضب انسانی همواره با سه حالت افراط، تفريط و اعتدال همراه است: 1. در حالت افراط غضب، انسان از پيروی عقل و شرع خارج می شود؛ 2. در حالت تفريط، شخص در موردی كه بايد شرعاً و عقلاً خشم كند، غضبی از خود نشان نمی دهد؛ 3. و در حالت اعتدال، انسان هر جا سزاوار است خشم كرده، هر جا سزاوار نيست خشم نمی كند.(جامع السعادات، ج 1، ص 321 – 322)

غضب ممدوح و غضب مذموم

خشم و غضب می تواند ممدوح و پسنديده يا مذموم و ناپسند باشد. با توجه به سه حالت غضبی که در بالا گفته شد می توان گفت که تنها نوع سوم آن پسنديده است و دو حالت نخست مذموم و ناپسند است.

از آيات 48 و 49 سوره قلم به دست می آيد که عجله در غضب بر مردم، از مصاديق غضب مذموم است؛ به اين معنا که اگر انسان بخواهد حتی برای رضای خداوند بر مردمی خشم گيرد و خشم وی مرتبط با خدا و شريعت باشد، بايد همواره در چارچوب شريعت و مأذون به اذن الهی باشد؛ چرا که حضرت يونس(ع) با آنکه خشم وی نسبت به قوم خويش برای خداوند بود ولی شتاب آميز و پيش از اذن الهی بوده است. (روح المعانی، ج 16، جزء 29، ص 62)

بر اساس آيات بسياری از قرآن لازم است که انسان مديريت خشم داشته باشد و آن را مهار نمايد. از همين رو خداوند از صفات متقين، مهار خشم و غضب دانسته است. (آل عمران، 133 و 134 و 136)

غضب بر مردمان تنها زمانی خوب است که برای رضای خدا و به اذن او باشد. در غير اين صورت غضبی ناپسند است. همچنين غضب بر زيردستان بسيار بد است؛ چرا که موجب بدنامی انسان می شود. امام هادی(ع) در اين باره می فرمايد: اَلغَضَبُ عَلی مَن لاتَملِکُ عَجزٌ وَ عَلی مَن تَملِکُ لُومٌ؛ خشم و غضب بر مردمی که مالک آنان نيستی نشانه ناتوانی است و بر زيردستان خشمگين شدن، نشانه پَستی و فرومايگی است.(بحارالانوار، ج 78، ص370، ح4؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص 12)

مديريت و مهار خشم

خداوند در آيه 134 سوره آل عمران بيان می کند که انسان بر مهار غضب خويش توانايی دارد. بنابراين، نمی توان گفت که چون قوه غضب حالتی طبيعی در انسان است، نمی توان آن را مهار و مديريت کرد؛ همان طور که می شود قوه جاذبه و شهوت را مديريت و مهار کرد.

خداوند در آيه فوق بيان می کند که مؤمنان کسانی هستند که غضب خويش را فرو می‌خورند و آتش خشم و زبانه های آن را مهار و مديريت می کنند؛ بنابراين، حتی اگر اموری آنان را به خشم آورد و خون را در قلب و جانشان به جوشش آورد، باز هم چنان بر امور و شئون نفس خويش مسلط هستند که می توانند آن را مهار کنند و اجازه طغيان به آن ندهند.

بر اساس آموزه های اسلام، مديريت و مهار خشم، چنان ارزشمند است که اگر بخواهيم به کسی يک دستور کلی و جامع بدهيم تا در زندگی از آن نفع برد، همان مهار خشم و مديريت آن است. امام صادق(ع) می فرمايد: مردی به پيامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! چيزي به من بياموز! حضرت فرمود: برو و خشمگين مشو. (جهادالنفس، ح 524)

علت اين امر در اين است که بسياری از شرور و بدبختی های انسان به سبب طغيان خشم و غضب و عدم مهار و مديريت آن پديد می آيد. از همين رو حضرت امام صادق(ع) می‌فرمايد: الغضب مفتاح کل شر؛ غضب کليد همه بدی هاست. (تحف العقول، ص 581، كافی، ج 2 ص 303)

البته مديريت خشم در هنگام غضب بسيار دشوار است مگر آنکه انسان در فرايندی خود را تربيت و پرورش داده باشد تا بتواند خشم خود را مهار کند؛ زيرا خشم و غضب يک امر طبيعی است به طوری که اگر عامل خشم انگيز فراهم آيد، انسان به طور طبيعی و خودکار خشمگين می شود و خونش به جوش آمده و چهره اش برافروخته و رفتار و کردارش متفاوت شده و آماده حمله و انتقام می شود. اما اگر انسان بتواند خود را عادت به مهار خشم دهد، با آنکه خشمگين می شود، ولی رفتار و کردارش را مديريت می کند و اجازه نمی دهد که واکنش‌هايش بر اساس کنش های طبيعی و تحت تأثير مستقيم عوامل خشم باشد.

انسان مؤمن می آموزد تا خود را تربيت و تزکيه کند. مهم ترين تزکيه نفس، مهار و مديريت دو قوه شهوت و غضب است. اگر انسان بتواند اين دو قوه را مديريت و مهار کند، می تواند خشم خويش را در چارچوب رضای الهی و شريعت قرار دهد و واکنش هايش مبتنی بر آن باشد. اين گونه است که رضايت خداوندی را به دست می آورد؛ چنانکه پيامبر(ص) می‌فرمايد: ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَةً اَفضَل عِندَ الله مِن جُرعَةً غَيظٍ كَظَمَها اِبتِغاءَ وَجهِ الله؛ انسان هيچ جرعه ای ننوشيد كه نزد خدا از جرعه خشمی كه برای رضای خدا فرو خورد بهتر باشد. (نهج الفصاحه، ح 2628)

آن حضرت(ص) در جايی ديگر مديريت و مهار خشم را خصلت بهترين مردان دانسته و فرموده است: بدانيد كه بهترين انسان ها كسانی هستند كه دير به خشم آيند و زود راضی شوند.(نهج الفصاحه، ح 469)

عامل يا عوامل خشم گاه چنان قوی است که انسان را به مبارزه می طلبد، اينجاست که انسان بايد همانند مبارزی قوی، پشت اين خصم را به خاک بمالد و اجازه ندهد تا بر او چيره شود و بر سينه و قلب و جسم و جانش حاکم شود. پيامبر(ص) می فرمايد: كمال دليری آن است كه كسی خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره شود. (نهج الفصاحه، ح 1872)

راه های مهار خشم

در آيات و روايات راه هايی برای مديريت و مهار خشم بيان شده است که در اينجا به برخی از آن ها اشاره می شود:

  1. وضو گرفتن: خشم هر چند يک قوه طبيعی برای انسان است که خداوند در نهاد بشر قرار داده است؛ ولی شيطان همواره از قوای نفسانی انسان عليه خودش استفاده می کند؛ چنانکه قوه شهوت و قوه غضب مهم ترين ابزاری است که شيطان برای رسيدن به اهدافش از آن سود جسته و انسان ها را از مسير هدايت و صراط مستقيم الهی دور ساخته است. يکی از راه های مديريت و مهار خشم آن است که انسان هنگام برخورد با عامل خشم به سرعت وضو بگيرد تا خشم و غضبی که به جوشش آمده و خون را به سرعت در تمام اعضا و جوارح تلمبه می کند، آرام و ساکن شود. پيامبر(ص) در اين باره می فرمايد: خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش می شود، پس هرگاه يكی از شما به خشم آمد، وضو بگيرد. (نهج الفصاحه، ح 660)
  2. زمين نشستن: يکی ديگر از راه های مديريت خشم و غضب، نشستن بر زمين است. انسانی که خشمگين می شود اگر در حالت ايستاده است بر زمين بنشيند تا وجودش آرام شود. پيامبر(ص) در توضيح اين راهکار می فرمايد: بدانيد كه خشم پاره آتشی در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ های گردنش را [هنگام خشم] نديده ايد. هر كس چنين احساسی پيدا كرد، روی زمين بنشيند. (سنن الترمذی، ج 3، ص328، ح 2286)
  3. تقويت حلم و بردباری: از ديگر راهکارهای مديريت خشم تقويت حلم است. حلم همان صبر همراه با عقلانيت است. به اين معنا که انسان بايد همواره در زندگی عقل را حاکم بر رفتار و کردار خود کند تا اين گونه در هر کاری به ويژه در وضعيت بحرانی خشم بتواند خود را مهار و مديريت نمايد. امام علی(ع) می فرمايد: بردباری آتش خشم را فرو می نشاند و تندی، آن را شعله ورتر می كند.(غررالحكم، ج2، ص 123، ح2063) سه كس جز در سه جا شناخته نمی شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندی. (بحارالانوار، ج78، ص 229، ح9)

اميرمؤمنان علی(ع) می فرمايد: بهترين مردم كسی است كه اگر او را به خشم آورند، بردباری کند و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدی شود، خوبی كند. (غررالحكم، ج3، ص 430، ح 5000)

آثار مديريت خشم

بر اساس آيات و روايات آثار بسياری برای مديريت و مهار خشم است؛ زيرا اگر خشم کليد شرور است، مهار آن موجب می شود تا انسان از بسياری از شرور در امان باشد و به طور طبيعی کمتر دچار رنج و مصيبت دنيوی و اخروی شود. برخی از آثار مديريت خشم عبارتند از:

  1. تشخيص و تصميم درست: يکی از مهم ترين آثار مهار خشم آن است که انسان به دور از هيجانات تصميم می گيرد؛ زيرا هنگام خشم، انسان قدرت تشخيص حق و باطل و درست و نادرست را از دست می دهد، نمی تواند درست ببيند و درست حکم و داوری کند. در نتيجه نمی تواند درست عمل کند و کارش را پيش ببرد؛ اما وقتی خشم و غضب را مهار کند، عقلانی می انديشد و شرعی و عرفی عمل می کند و در کارش موفق تر بوده و ديگر گرفتار پشيمانی نخواهد شد. امام علی(ع) دراين باره فرموده است: اَقدَرُ النّاسِ عَلَي الصَّوابِ مَن لَم يَغضَب؛ تواناترين مردم در تشخيص درست كسی است كه خشمگين نشود. (غررالحكم، ج2، ص408، ح3047) امام سجاد(ع) با بيان داستانی اين مطلب را اين گونه توضيح می دهد: پيامبر(ص) بر گروهی گذشتند كه سنگی را بلند می كردند. فرمودند: اين چه كاری است؟ گفتند: با اين كار، نيرومندترين خود را می شناسيم. فرمودند: آيا به شما خبر دهم كه محكم‌ترين و قوی ترينِ شما كيست؟ گفتند: بلی اي پيامبر خدا! فرمودند: قوی ترين شما، كسی است كه هر گاه خشنود شود، خشنودی اش او را به گناه و باطل نكشاند، هر گاه خشمگين شود، خشمش او را از سخن حق، بيرون نبرد، و هر گاه به قدرت رسيد، آنچه برايش حق نيست، دست نزند. (معانی الاخبار، ص 366)
  2. اهل ايمان و ولايت: مؤمنان الگوهايی در زندگی دارند که می بايست بر اساس آن شيوه و سبک زندگی خود را سامان دهند. اهل بيت عصمت و طهارت(ع) به عنوان خلفای الهی، الگوهای نيک بشری هستند که مؤمنان می بايست آنان را سرمشق خود قرار دهند. آنان اهل کظم غيظ بوده و خشم خود را مهار و مديريت می کردند. مؤمنان نيز می بايست اين گونه باشند. اگر بخواهيم شيعه واقعی باشيم و بايد اهل مهار و مديريت خشم باشيم. امام صادق (ع) می فرمايد: لَيسَ مِنّا مَن لَم يَملِكُ نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ؛ كسی كه هنگام خشم خوددار نباشد، از ما نيست.(كافی، ج2، ص 637، ح2) از همين رو آن حضرت در جايی ديگر می فرمايد: مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنودی اش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد (بحارالانوار، ج78، ص 209، ح85)؛ زيرا اين مؤمنی که ايشان بيان می کند، کسی است که همانند اهل بيت(ع) مهار و مديريت غضب خودش را به دست گرفته است نه آنکه غضب، او را مديريت و مهار نمايد و به هر سمت و سويی ببرد به طوری که موجب خروج از حق و بی عدالتی و ظلم شود.

اميرمؤمنان امام علی(ع) نيز می فرمايد: شيعيان ما كسانی اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش می كنند، در راه دوستی ما به يكديگر محبت می نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم می روند. چون خشمگين شوند، ظلم نمی كنند و چون راضی شوند، زياده روی نمی كنند، برای همسايگانشان مايه بركتند و نسبت به همنشينان خود در صلح و آرامشند.(كافی، ج 2، ص 236، ح 24)

  1. بهترين دوست: انسان در انتخاب دوست می بايست بسيار دقت کند؛ زيرا دوستان از يکديگر ياد می گيرند و سرمشق هم هستند. کسی که بتواند غضب خود را مهار و مديريت کند، دوست خوبی است که می توان او را اسوه خود قرار داد. امام صادق(ع) می فرمايد: هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولی به تو بد نگفت، او را برای خود به دوستی انتخاب كن. (معدن الجواهر، ص 34) اما اگر انسان نتواند با عقل، خشم و غضب خويش را مهار و مديريت کند، موجبات از دست دادن دوستان را برای خود فراهم آورده است. امام علی(ع) در اين باره به مردم هشدار داده و می فرمايد: به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدايی از اوست. (محاضرات، ج2، ص28)
  2. ادب: از آنجا که خشم، انسان را از حالت طبيعی بيرون می برد، به طور طبيعی ديگر رفتاری مبتنی بر اخلاق و ادب نخواهد داشت؛ چنانکه امام علی(ع) می فرمايد: لاادَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ ادب با غضب همراه نيست. (غرر الحكم، ح 10529) پس در هنگام غضب ادب می رود. در اين حالت انسان نبايد کاری انجام دهد زيرا هر رفتار و کارش به جای آنکه اثر مثبت و سازنده داشته باشد، اثر منفی به جا می گذارد. از همين رو در هنگام خشم نمی توان کسی را تربيت کرد و يا آموزش داد. شايد از همين عبارت امام(ع) اين معنا به دست می آيد که با خشم، تربيت ممكن نيست و بايد در هنگام غضب ترک آموزش و تربيت و نصيحت کرد تا خشم فرو رود. از اين عبارت به دست می آيد که انسانی که مهار خشم خود را به دست داشته باشد، نه تنها اهل ادب است بلکه می تواند تربيت ادبی و اخلاقی خوبی داشته باشد و به عنوان يک الگو برای ديگران شود.
  3. عزت: عزت دنيا و آخرت از پيامدهای مهار است. امام صادق(ع) در اين باره می فرمايد: هيچ بنده ای خشم خود را فرو نخورد، مگر اينكه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.(كافی، ج2، ص 110، ح5)
  4. کمال عقل: مهار و مديريت خشم موجب می شود که عقل به کمال برسد و انسان از برکات آن در دنيا و آخرت بهره مند شود. امام علی(ع) می فرمايد: با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادتهای بد خود مخالفت كن تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببری. (غررالحكم، ج3، ص365، ح4760)
  5. رهايی از عذاب الهی: از ديگر آثار مهار خشم، رهايی انسان از خشم الهی است. پيامبر(ص) درباره اين اثر می فرمايد: هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دارد، خداوند عيبش را بپوشاند. (امالی طوسی، ص 349، ح 721) امام باقر(ع) نيز می فرمايد: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ يومَ القِيامة؛ کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نيز در روز قيامت عذابش را از او باز می دارد. (جهادالنفس، ح532)
  6. سروری در ميان مردم: اگر کسی بخواهد سرور مردمان شود، خشم و غضب خويش را مهار و مديريت کند. امام صادق(ع) می فرمايد: سه چيز است که در هر که باشد آقا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، صله رحم با جان و مال. (تحف العقول، ص 317)
  7. عيب پوشی: مديريت خشم موجب می شود تا عيوب و کاستی های انسان پوشيده شود. امام صادق(ع) می فرمايد: مَن کَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللهُ عَورَتَهُ؛ کسی که جلوی خشمش را بگيرد خداوند نقصها و کاستی های او را می پوشاند. (جهاد النفس، ح 528)

روزنامه كيهان، شماره 21568 به تاريخ 3/12/95، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا
Powered by TayaCMS