28 فروردین 1396, 6:38
يكي از فعاليتهاي امام حسن عسكري (ع)، آمادهسازي مردم براي پذيرش غيبت امام زمان (عج) بود؛ از اين رو ايشان، كمتر با مردم تماس ميگرفت و جز نوّاب و ياران خاص خود، كسي را به حضور نميپذيرفت و فقط به واسطه آنان مشكلات ديني مردم را حل ميكرد. امام عسكري (ع) با عمل به چنين شيوهاي قصد داشت زمينه غيبت فرزندش امام مهدي (عج) را آماده كند و مردم را به دوري امام (ع) عادت دهد به گونهاي كه غيبت امام زمان (عج) براي آنان غيرمعمول و ناآشنا نباشد. به گزارش ايسنا، هشتمين روز از ماه ربيعالاول مصادف است با شهادت يازدهمين امام شيعيان، جوانترين امامي كه پس از جد خود امام جواد (ع) در سن 25 سالگي به شهادت رسيد. اين امام بزرگوار طبق روايات متواتر در روز جمعه، هشتم ماه ربيع الثاني سال 232 ق، در شهر مدينه در حالي كه هنوز 20 بهار از عمر شريف امام هادي (ع) نگذشته بود متولد شدند. مادر اين امام بزرگوار «حديثه» نام داشت. مشهورترين القاب امام حسن عسكري (ع) عبارتند از: عسكري: به معناي سپاه و لشكر، از آنجا كه پيشواي يازدهم به دستور خليفه عباسي در سامراء، در محله عسكر (محل سكونت نظاميان) سكونت اجباري داشت، به همين جهت عسكري ناميده ميشود. زكي: به معناي طاهر و پاك، الرّفيق: به معناي همراه و دوست و ياريكننده، هادي: به معناي راهنما و مرشد و هدايتكننده (اين لقب حضرت محمد (ص) و امام دهم (ع)هم بوده است)، تقي: به معناي پرهيزكردن و پرهيزگار، خالص: پاك و مطهر و دور از آلودگي، مرضي: به معناي خشنود و مورد رضايت و سراج: به معناي آفتاب است.
امام يازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادي (ع) و در حالي كه بيش از 22 سال از عمر مبارك آن حضرت سپري نشده بود، منصب امامت را عهدهدار شدند و حدود شش سال يعني تا 26 سالگي به ارشاد و هدايت مردم مشغول بودند. امام حسن عسكري (ع) از شش سال دوران امامت خود سه سال را در زندان بودند. اينكه حضرت هادي (ع) و امام حسن عسكري (ع) از سوي دستگاه خلافت تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و جز با ياران خاص و كساني كه براي حل مشكلات زندگي مادي و ديني خود به آنها مراجعه ميكردند كمتر معاشرت داشتند به جهت آن بود كه دوران غيبت حضرت مهدي (عج) نزديك بود و مردم ميبايست كم كم بدان خو گيرند و حل مشكلات خود را از اصحاب خاص كه پرچمداران مرزهاي مذهبي بودند بخواهند تا پيش آمدن دوران غيبت در نظر آنان عجيب نباشد.
حضرت عسكري (ع) به دليل جور و خفقان حاكم بر زمانشان، براي رسيدگي به امور شرعي و مسائل مهم زندگي پيروانشان، مجبور بودند كه در نقاط مختلف كشور اسلامي، نمايندگاني داشته باشند. برخي از اين نمايندگان، عبارتند از: احمد بن اسحاق اشعري قمي نماينده امام در قم كه از اصحاب خاص حضرت عسكري (ع) به شمار ميرود و مسائل اهل قم را نزد امام(ع) ميبرد و پاسخ ميگرفت؛ ابراهيم بن عبْدُه نماينده امام در نيشابور؛ احمد بن اسحاق رازي نماينده امام در ري؛ و نيز ابراهيم بن مهزيار اهوازي و عثمان بن سعيد عمْري كه او مردي بزرگوار و موثق و از بزرگان اصحاب و وكيلان امام هادي(ع)، امام عسكري(ع) و امام زمان (ع) بود.
از ديدگاه امام يازدهم هر كس كه بهنام شيعه خوانده شود ولي اوصاف و ويژگيهاي يك شيعه حقيقي و واقعي را دارا نباشد، شيعه شمرده نميشود. شيعه واقعي كساني هستند كه همچون رهبران ديني خويش در نهضت خدمترساني به مردم و برادران ديني خويش فعال و كوشا باشند و به دستورات و نواهي الهي پايبند باشند چنان كه حضرت عسكري (ع) در كلام زيبا و دلنشين خود درباره تعريف شيعه ميفرمايد: پيروان و شيعيان علي (ع) كساني هستند كه برادران (ديني) خود را بر خويش مقدم ميدارند گرچه خودشان نيازمند باشند و شيعيان علي (ع) كساني هستند كه از آنچه خداوند نهي كرده دوري ميكنند و به آنچه امر نموده عمل ميكنند و آنان در تكريم و احترام برادران مومن خود به امام علي (ع) اقتدا مينمايند. در جاي ديگر درباره نشانههاي شيعيان فرمودند: نشانههاي مومنان (شيعيان) پنچ چيز است: خواندن پنجاه و يك ركعت نماز در هر روز (17 ركعت واجب و 34 ركعت نافله) زيارت اربعين امام حسين (ع) داشتن انگشترعقيق در دست راست و ساييدن پيشاني به خاك و بلند خواندن بسما... الرحمن الرحيم (در نمازها).
درباره نحوه به شهادت رساندن امام حسن عسكري(ع) بايد گفت كه در طول دوران خلفاي عباسي چون معتز و مهتدي آنان همواره تلاشهايي را در جهت از ميان برداشتن امام(ع) انجام دادند كه به خواست الهي اين تلاشها بيثمر ماند اما در دوران معتمد عباسي به دليل افزايش نفوذ و محبوبيت امام (ع) در جامعه و توجه روزافزون مردم به ايشان، معتمد بهشدت نگران شده و هنگامي كه مشاهده ميكند زندان و اختناق نه تنها از عظمت ايشان نميكاهد بلكه بالعكس به محبوبيت ايشان ميافزايد به شيوه ديرينه خود يعني به شهادت رساندن امام(ع) در حالي كه شش سال بيشتر از امامت ايشان سپري نشده بود مبادرت ميكند. فرزند عبيدا... بن خاقان ميگويد: روزي براي پدرم (كه وزير معتمد عباسي بود) خبر آوردند كه ابنالرضا - يعني حضرت امام حسن عسكري(ع) - رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و ياران مخصوص خود را با او همراه كرد. يكي از ايشان نحرير خادم بود كه از محرمان خاص خليفه بود، خليفه به آنها دستور داد كه خانه حضرت را زيرنظر بگيرند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند و طبيبي را مقرر كرد كه هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز براي پدرم خبر آوردند كه بیماری آن حضرت سخت شده است و ضعف بر او مستولي گرديده. پدرم سوار بر مركب شد و نزد آن حضرت رفت و اطبا را - كه عموما اطباي مسيحي و يهودي در آن زمان بودند - امر كرد كه از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضي القضات (داور داوران) را طلبيد و گفت 10 نفر از علماي مشهور را حاضر گردان كه پيوسته نزد آن حضرت باشند و اين كارها را براي آن ميكردند كه آن زهري كه به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند كه آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته است. سرانجام امام حسن عسكري (ع) در روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال ۲۶۰ در سن ۲۸ سالگي به شهادت رسيدند. وقتي كه امام حسن عسكري (ع) رحلت كرد، يارانش در خانه آن حضرت جمع شدند تا بر او نماز بخوانند، جعفر كذاب هم آمد تا بر آن حضرت نماز بخواند و شيعيان حضور داشتند كه ناگهان ديدند جواني آمد و دامن جعفر را گرفت و او را از كنار پدرش دور كرد و بر پدرش نماز خواند و مردم نيز با او خواندند و جعفر مبهوت و حيران مانده بود و نميتوانست حرف بزند. وقتي كه از نماز بر پدرش فارغ شد از ميان مردم بيرون آمد و رفت و ناپديد شد و نفهميدند كه از كدام سو رفت. بعد از اقامه نماز بر پيكر حضرت، امام حسن عسكري (ع) در همان خانهاي كه در سامرا پدرش در آن دفن شده بود دفن شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان