تربیت پیغمبران
در سوره انعام از آیه هشتاد به این طرف شروع میکند انبیا را شمارش کردن و این که خداوند ضمن مأموریتی، دستوراتی به آنها داد و ایشان به آن عمل کردند. خدا در آخر کار به پیغمبر(ص) که خاتم آنهاست، میفرماید: «اولئک الذین هدى الله»؛ یعنی انبیا کسانی بودند که خداوند هدایتشان کرد، «فبهُداهُمُ اقتده»:۱ پس تو به هدایتی که اینها پیدا کردند، اقتدا کن. منظور هدایت اعتقادی نیست؛ چون «اعتقاد» اقتداکردنی نیست. در اعتقاد، اقتدا اصلاً معنا ندارد. این اقتداکردن مربوط به عمل است. خدا میگوید: من اینها را تربیت کردم که چه کاری انجام بدهند، چه کاری انجام ندهند. تو هم به آنها اقتدا کن؛ ببین آنها چه میکردند، از آنها سرمشق بگیر؛ یعنی اعمال صالحی را که انبیا عمل میکردند اختیار کن؛ چون من این اعمال و روشهای رفتاری و گفتاری را به آنها آموزش دادم.
در سوره انبیا آمده است که: «و جعلناهُم أئمهً یهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخیرات: ما ایشان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما راهنمایی کنند و به آنها انجام خیرات را وحی کردیم»؛ اینجا دیگر خیلی روشن و واضح، انبیا را میگوید که آنها را پیشروان قرار دادم و از نظر کارهایشان به امر ما هدایت شدند. «أوحینا: به آنها وحی کردیم»؛ این مستقیم است. «و أوحینا الیهم و إقام الصلاه و ایتاء الزکاه و کانوا لنا عابدین: …برپایی نماز و دادن زکات و آنان پیوسته پرستنده ما بودند»؛۲ ما به اینها روش دادیم، لذا میگویند: این روش را از اینها بگیرید، این روشی است که من دادم. اینها تربیت شده یدالله هستند.
خداوند پیغمبر(ص) را به هر دو سبک مستقیم و غیرمستقیم تربیت میکند؛ میفرماید: «قل رب زدنی علما: بگو پروردگارا، بر دانشم بیفزا»؛۳ «قل»؛ تند تند به آن میگوید، میگوید مستقیم به آن وحی میکنیم. از آن طرف هم به آن دستور میدهد که روش انبیا گذشته را هم فرا بگیر. هم مستقیم هم غیر مستقیم. انسان اگر بخواهد خودش را بسازد و از اسارت هواهای نفسانی و ظلمات بیرون بیاید، بهترین روش، روش دیداری است؛ یعنی اگر شما بخواهی کسی را تربیت کنی، هم گفتاری میتوانی، هم دیداری. آنچه اثر بیشتری دارد، روش دیداری است. در باب همه اینگونه است، صحبت انبیا و اولیا و غیر آنها نیز به همین صورت است.
ولایتپذیری از اولیای خدا
خداوند به پیغمبراکرم(ص) میگوید: «از آنها پیروی کن.» برای اینکه به ما برساند راهی که بیشترین اثر را در تربیت دارد، این است که انسان افعال کسانی را که تربیتشده مکتب الهی هستند، از نزدیک مشاهده کند؛ زیرا همین که رفتار آنها را ببیند، بر او اثر خواهد گذاشت. ولایت از نظر عملی به معنای «سرپرستی» است که ما به آن «محبت درونی» میگوییم؛ نه سرپرستی او را، که همین اُسوهبودنش را بپذیر و مُنقاد او بشو و این بهترین راه است برای اینکه انسان خودش را تربیت کند. لذا خدا به پیغمبر با آن جلالت و قدرش امر میکند: «فبهُداهُمُ اقتده»، دیگر ما حسابمان روشن است که باید از پیغمبر روش بگیریم و اقتدا به او کنیم. میگوید من به پیغمبر خاتم گفتم، از آن انبیائی که همهشان مادون پیغمبرند ولی تربیتشده الهی هستند، نگاه کن چهکار میکنند، اعمال صالح آنها را بگیر!
بهترین راه و روش
امام صادق(ع) میفرماید: «لا طریق للأکیاس: راهی برای مؤمنان زیرک نیست. من المؤمنین أسلم من الاقتداء: راه روشن همین است که تربیتشده دست الهی و مکتب الهی را ببینند و به او اقتدا کنند. لأنّه المنهج الأوضح و المقصد الأصح: زیرا آن راهی روشن است و هدفی درستتر. خداوند به عزیزترین خلقش یعنی به پیغمبر اکرم(ص) میگوید: اولئک الذین هدى اللهُ فبهُداهُمُ اقتده: اینها دستپروردههای خدا هستند، تو به آنها اقتدا کن! فلوکان لدین الله مسلک أقوم: اگر برای دین الهی روشی محکمتری بود، من الاقتداء لندب أنبیاءه و أولیاءه الیه:۴ خدا انبیا را به آن راه سفارش میکرد.» معلوم میشود اینکه در قرآن سفارش میشود به پیغمبرش و میگوید که «فبهُداهُمُ اقتده»؛ ما از نظر سازندگی روشی بالاتر از این نداریم.
در روایتی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «أحسن الهُدى هُدى الأنبیاء: بهترین هدایت، هدایت پیامبران است»؛۵ علی(ع) فرمود: «اقتدوا بهدی نبیکُم فانّهُ أفضلُ الهدی: به هدایت پیامبرتان اقتدا کنید که بهترین هدایت است».۶ خدا بخواهد تربیت بکند، هم مستقیم تربیت میکند، هم غیرمستقیم، به همین نحو که گفتیم. قرآن خطاب به مؤمنان میفرماید: «یاایها الذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسول: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا فرمانبرداری کنید و از پیغمبر فرمانبرداری کنید.»۷ اولی مستقیم است، دومی غیرمستقیم. روش الهی پیغمبر از قرآن است. این برمیگردد به این تعبیر که به پیغمبر میفرماید: «قل: بگو»؛ به مؤمنان بگو. «قل إن کُنتُم تُحبون الله فاتبعونی یُحببکُمُ الله:۸ اگر شما خدا را دوست دارید، باید از من پیروی کنید (یعنی به من اقتدا کنید)، آن وقت خدا هم شما را دوست خواهد داشت.»
اقتدای عملی
خدا چه نسبت به انبیا و اولیا و چه نسبت به عموم مردم، دو روش برای تربیت به کار میگیرد: مستقیم و غیرمستقیم؛ روش دوم که غیرمستقیم است، اقتدای عملی است که مؤثرتر از روش قولی است؛ لذا در قرآن از آن تعبیر میکنند به «اقتدا». در نماز جماعت میگوییم: به آقای فلانی اقتدا کردم؛ یعنی هر کاری او میکند من هم میکنم، پشت سرش است. اگر انسان بخواهد خودش را بسازد، راهی جز راه انبیا ندارد. نشستن و بحث کردن و استدلال کردن و بالا و پایین کردن، سر جای خودش. اگر اینها در حیطه عمل یعنی اقتدای عملی نیاید، فایده ندارد. آنها باید در وادی عمل بیاید، اگر نیاید فایدهای ندارد. باید به انبیا و اولیا اقتدا کنیم. ما که بالاتر از پیغمبر نیستیم، به پیغمبرش خطاب میکند باید اقتدا کنی. از نظر سازندگی انسان ـ چه فردی باشد و چه اجتماعی ـ یک راه بیشتر نداریم.
اهمیت دعا
در میان زمانهایی که در به اجابت رسیدن دعاها تأثیر زیادی دارد، ماه رجب است. در زمان جاهلیت هم مردم منتظر بودند که ماه رجب بیاید، حاجتهایشان را ـ روی همان عقیده خودشان ـ بخواهند. در دعاهای ماه رجب هم زیاد مسئله حوائج مطرح شده است: «یا من یملکُ حوائج السائلین». دعاهایی که در ماه رجب وارد شده غالباً مرتبط با حوائج است.
در روایتی از پیغمبر اکرم(ص) دارد که فرمود: «خداوند در آسمان هفتم فرشتهای را نصب فرموده که اسمش داعی است (یعنی جارچی)؛ ماه رجب که میشود، این فرشته هر شب صبح ندا درمیدهد: طوبى للذّاکرین! طوبى للطّائعین: خوشا به ذاکران! خوشا به طاعتگران! [بدانید که] خدا میگوید: أنا جلیسُ من جالسنی: من همنشین کسی هستم که با من بنشیند. و مُطیعُ من أطاعَنی: (چه تعبیر عجیبی:) من اطاعت میکنم از کسی که از من اطاعت کند (هر چه بخواهد به او میدهم) و غافرُ من استغفرنی: هر که از من طلب غفران کند، او را میآمرزم.
الشهرُ شهری: ماه ماه من است. و العبدُ عبدی: بنده هم بنده من است، و الرّحمه رحمتی: رحمت، رحمت من است. فمن دعانی فی هذا الشهر، أجبتُه: هر که در این ماه من را بخواند، اجابتش میکنم. و من سألنی، أعطیتُه: هر کس از من درخواستی کند، عطایش میکنم. و من استهدانی، هدیتُه: هر که راهنمایی بخواهد، هدایتش میکنم. و جعلتُ هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی: این ماه را ریسمانی میان خودم و بندهام قرار دادهام. فمن اعتصم به، وصل الیّ:۹ (چه تعبیر بالایی است:) هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من میرسد!» یعنی بهترین موقعیتها فراهم آمده است. قدر بدانیم. همه چیز در این روایت بود. از این ماه غفلت نکنیم. دعاهایی را که وارد شده است، بخوانیم! اینها خیلی مؤثر است. بهخصوص از نظر اعمال و رفتار کاری کنیم که خود را مهذب کنیم، تطهیر کنیم.
پینوشتها:
1- انعام، ۹۰.
2- انبیاء، ۷۳.
3- طه، ۱۱۴.
4- بحارالانوار، ج۲، ص۲۶۵.
5- بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۱۰.
6- نهجالبلاغه، خطبه۱۱۰.
7- سوره محمد، آیه۳۳.
8- سوره آلعمران، آیه۳۱.
9- بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۷۷.
شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷
روزنامه اطلاعات