25 مهر 1396, 2:27
پنج شنبه دوم شهریور ماه 1396
24 آگوست 1577 میلادی، شاه اسماعیل دوم از سلسله صفوی که نوشته اند مردی سفاک بود و شهر قزوین را به قتلگاه خاندان صفوی و رجال وقت تبدیل کرده بود، ناگهان درگذشت. در توطئه های وقت، یک شاهزاده خانم صفوی به نام پریخان خانم دست داشت. اسماعیل دوم که قبل از شاه شدن در زندان بود دو سال سلطنت کرد. وی جانشین شاه طهماسب شده بود که 43 سال سلطنت کرده بود. شاه طهماسب بود که پایتخت را به شهر قزوین منتقل ساخته بود.
کاخ سلطنتی قزوین (پایتخت وقت ایران) در سالهای 1576 و 1577 به صورت لانه توطئه های مرگبار «پریخان خانم» در آمده بود که طبق برخی روایات، پدرش شاه طهماسب را هم در 1576 مسموم کرده بود. همین پریخان خانم که زنی جاه طلب بود تنها یک روز به حیدر میرزا برادر خود که برجای پدر، شاه طهماسب، نشسته بود امکان سلطنت داد و درنخستین شب سلطنت او را مسموم کرد تا شاه بعدی، فرد مورد نظر او باشد. پس از مرگ حیدر میرزا، اسماعیل میرزا پسر دیگر شاه طهماسب را که به دستور پدر به زندان افکنده شده بود (به اشاره پریخان خانم) آوردند و به نام شاه اسماعیل دوم بر تخت نشاندند. چون ابراهیم میرزا(پسر شاه اسماعیل اول) و عموی اسماعیل دوم و پریخان خانم که از شاعری و هنرهم بهره داشت مخالف انتصاب اسماعیل دوم به سلطنت بود، طبق توطئه پریخان خانم و تأیید شاه اسماعیل دوم 20 ژوئن 1576 کشته شد. قتل ابراهیم میرزا که زمانی حاکم خراسان بود و در هرات می نشست، خراسانی ها را خشمگین ساخت. اسماعیل دوم که تعادل روانی نداشت کمر به قتل شاهزادگان صفوی که قلبا او را قبول نداشتند بست و پریخان خانم در این برنامه قرار گرقت و از میان برده شد. به لحاظ اهمیتی که صفویه برای خراسان قائل بود، یکی از پسران شاه وقت باید در شهر هرات، مرکز حکومتی خراسان، می زیست. شاهرخ میرزا پسر چهارم امیر تیمور (متولد 30 آگوست 1377 و متوفی در 20 آگوست 1447 میلادی) در طول سلطنت خود شهر هرات را پایتخت ایران کرده بود.
شاهان صفوی در عین حال خود را، ولو اسما رئیس مذهبی کشور و صوفی بزرگ نیز میپنداشتند؛ زیرا شاه اسماعیل اول (رئیس وقت صوفیان) شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی ایران اعلام کرده بود و شاهان بعد از او خود را پاسدار این مذهب
می دانستند.
پس از مرگ ناگهانی و مشکوک شاه اسماعیل دوم مقامات دولت و فرماندهان واحدهای قزلباش برادرش محمد را که قبلاً به دستور شاه اسماعیل دوم کور شده بود به سلطنت برداشتند تا کسی مانع سوء استفاده ایشان از قدرت نشود. کار خودمختاری قزلباش به جایی رسیده بود که زن شاه (مادر شاه عباس) را که مانع ادامه فساد اداری می شد کشتند و جسدش را در بیابانهای قزوین قطعه – قطعه کردند و به همین سبب، شاه عباس که در هرات بود با لشکر خراسان به قزوین آمد و بر ضد پدر کودتا کرد و سپس دست به اصلاحات اداری و نظامی زد و با ایجاد یک ارتش ملی برای ایران، قزلباش را که یک قشون متعلق به چند ایل و طایفه بود مرخص کرد. شاه عباس بعدا پایتخت را از قزوین که در آنجا مادرش را کشته بودند به اصفهان انتقال داد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان