26 اردیبهشت 1396, 8:50
انسان موجودی اخلاقی است. پس اگر خلق و خوی خود را نسازد از دايره انسانيت بيرون است؛ چرا كه انسان، هم دانايی و هم توانايی تغيير مثبت را داراست و میتواند فضيلت اخلاقی را در خود تحقق بخشد. كسی كه خود را به فضيلت و كرامت انسانی مزين میسازد و تربيت میكند، دارای منش و كنش و واكنش نيك میشود و به عنوان يك انسان اخلاقی شناخته میشود. عقل و قلب آدمی است كه انسان را به سمت دانايی میبرد و گرايش به زيبايیها و نيكیها را در وی بر میانگيزد.
ادبيات و آموزشهای ادبی و تعليم آداب، به شخص كمك میكند تا به شيرينی و شيوايی سخن بگويد. در حقيقت علومی از جمله علوم معانی و بيان و بديع به آدمی میآموزد كه چگونه ظاهر سخن و گفتارش را نيك گرداند تا در جامه زيبا، سخنی را به نيكی ارائه دهد. فصاحت و بلاغت و شيوايی و رسايی سخن، امری بسيار پسنديده است؛ زيرا اگر مفهوم و مطلب مهم و ارزشمندی را در جامه و ظاهری ناپسند و زشت ارائه دهيم در بستهبندی محتوای ارزشی، كوتاهی كنيم، از ارزش و اعتبار آن نيز كاستهايم.
خداوند گفتار نيك را به خوبی توصيف كرده و در آيات چندی نشان داده است كه چگونه بايد ظاهر و باطن گفتار را آراست تا نيكوترين سخن بر زبان جاری شود. در اينجا به برخی از ويژگیهای سخن نيك از نظر قرآن اشاره میكنيم.
راستی: سخن نيك، سخنی راست است و در آن دروغ راه پيدا نمیكند. صدق و راستی كلام، به مطابقت آن با واقع، عقيده و عمل است. به اين معنا كه سخنی است كه مطابق واقع و حقيقت است؛ ديگر آن كه مخالف عقيده شخص نيست و شخص در انديشه و پندار، چيزی ديگر ندارد و همان چه را اذعان و عقيده دارد بر زبان میراند و در عمل نيز برخلاف آن رفتار نمیكند. بنابراين مانند منافق نيست كه بر زبان چيزی را میراند كه در پندار و دل چيزی ديگر است (سوره منافقون، آيه ۱) يا سخنی را نمیگويد كه در عمل برخلاف آن رفتار میكند. در آيات قرآنی بر صداقت در قول و فعل و عمل بسيار تأكيد شده و از دروغ به شدت بيزاری جسته شده است. بنابراين، مهمترين ويژگی گفتار نيك، راست گفتاری و صداقت و راستی است.
استوارگويی: دومين ويژگی گفتار نيك، استواری در سخن است. به اين معنا كه چنان از برهان و علم و قطع برخوردار باشد كه هيچ خدشهای بدان وارد نشود و هيچ راه نفوذی برای تخريب آن وجود نداشته باشد. خداوند از اين ويژگی به قول سديد ياد میكند؛ (نساء، آيه ۹ء احزاب، آيه ۷۰) زيرا سخنی چنان استوار چون سد محكم است كه هيچ راه نفوذی نيست تا سد بشكند و تخريب شود و تخريب گر شود. استواری سخن به منطق قوی و برهان و علم و قطعی بودن آن است. به اينكه سخنی نگويد كه بر پايه ظن و تخمين و گمان است.
رساگويی: از ديگر ويژگیهای گفتار نيك، رساگويی است. به اين معنا كه همه مفهوم كلام درك شود و چيزی برخلاف ظاهر آن فهميده نشود. بلاغت و رسايی كلام از جمله ويژگیهايی است كه مخاطب را تحت تأثير قرار میدهد و به او اجازه نمیدهد تا در محتوای آن ترديد افكند و گمان به خلاف آن برد و احتمال خلاف بدهد كه شايد چيزی ديگر را اراده كرده است. مخاطب تحت تأثير بلاغت كلام و رسايی آن، قرار گرفته و پيام را به خوبی پذيرا میشود. (نساء، آيه ۶۳)
آسانگويی: سخن نيك؛ سخن آسان و روان و قابل درك و فهم برای همگان است. كسی كه میخواهد ديگران او را درك كنند به جای آنكه به دشواری سخن بگويد و درخواستهای سخت و ناممكن داشته باشد و خواستههای بيجا را مطرح سازد، كلامی بگويد كه قابل درك و فهم و عمل باشد و مردم را به زحمت نيندازد. (اسراء، آيه ۲۸) از اين آيه همچنين فهميده می شود كه انسان میبايست در گفتار، نرم و لطيف باشد و سخن به درشتی نگويد و زمينهای را فراهم نسازد كه مردم به خاطر درشت گويی، از پيرامون وی دور شوند و سخن او را نشنوند چه رسد كه عمل كنند.
متينگويی: از ديگر خصوصيات كلام نيك آن است كه سبك مغز نباشد و مطالبی در آن طرح نشود كه هيچ سودی برای مخاطب ندارد. اگر سخن هرچند شيوا و شيرين و رسا باشد ولی از متانت محتوا و بار معنايی خوب و مناسب برخوردار نباشد، هيچ ارزشی ندارد. بنابراين میبايست كلام دارای محتوای سنگين و باوقار باشد كه به درد مردم بخورد و ايشان را به تفكر و تدبر بخواند و به سوی معارف و حقايق بكشاند. (مزمل، آيه ۵)
بهترينگويی: اگر هر سخنی نيك و بد دارد و انسان، نيك و معروف و پسنديده آن را برمی گزيند و میگويد و خود را چنان به آداب ادبيات نيك تربيت میكند كه خوب و پسنديده بگويد، ولی بهتر آن است كه در ميان ظاهر خوب از بهترينها و از نظر باطن محكم و سنگين و استوار، از كاملترينها استفاده كند. پس بهترين سخنها را در بهترين جامهها ارائه دهد و در اين راه كم نگذارد. خداوند از بندگان خود میخواهد تا بهترين قول و كلام را بشناسد و آن را در علم و عمل پيروی كنند. لذا بر احسن قول تأكيد ويژهای می كند كه بهترين در خوبها و پسنديدههاست. (فصلت، آيه۳۳) اگر بخواهيم ديگر ويژگیهای گفتار نيك را بگوييم شايد نيازمند تحقيق و بررسی بيشتر و كامل تری در قرآن باشد ولی به همين مقدار بسنده میشود زيرا میدانيم كه عمل به اينها خود عامل رسيدن به نيكوترين گفتارها خواهد بود.
ما به طور روزمره در زندگی در محافل بزرگ و کوچک، خانوادگی، اجتماعی و دوستی سخنان زیادی را میشنویم که اگر میخواهیم حرمت خود و سایر انسانها حفظ شود نباید این سخنان را در هر جایی بیان کنیم. رازداری یک اصل مهم است و وقتی کسی سخنی را نزد ما میگوید این سخن امانتی است در نزد ما. پس باید امانت را به بهترین نحو نگه داریم. رازداری در تمامی مراحل زندگی مهم است و یکی از این مراحل رازداری در دوستی است. امام صادق (ع) در این رابطه میفرمایند: امانت داری شرط شرکت در مجالس است؛ هیچ کس حق ندارد سخنی را بازگو کند که گوینده آن میخواهد مکتوم بماند مگر با اشاره گوینده و صاحب سخن. امام علی (ع) درباره رازداری در دوستی فرمودند: اگر از دوستی کسی با خود خاطرجمع شدی باز هم در برابر او حریمی برای خود به جا بگذار، و پارهای از رازهایت را پوشیده بدار، زیرا ممکن است روزی از گفتن رازی با او پشیمان گردی و از چیزهایی که به دست خود گفتهای نگران شوی.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان