25 اردیبهشت 1396, 4:27
در قرآن کريم به چه دليل بعضی آيات و يا حتی قصص قرآنی زياد تکرار شده است؟
در مورد مطالب، واژه ها و کلماتی که در قرآن تکرار شده مانند سوره الرحمن که آيه «فبای آلاء ربکما تکذبان» يا داستان حضرت موسی و حضرت آدم عليهماالسلام و همچنين داستان ميهمانی حضرت ابراهيم(ع) و نيز آيه «يقولون متی هذا الوعد» که در چند جای قرآن آمده است در اين زمينه مفسران دو ديدگاه دارند:
برخی از مفسران و متفکران اسلامی معتقدند، که اساساً در قرآن «تکرار» وجود ندارد بلکه بعضی از اين واژه ها، لفظاً تکرار شده اما در حقيقت در معنا تکرار وجود ندارد. بدين صورت که ما هر مورد را مثلاً «فبای آلاء ربکما تکذبان» و «يقولون متی هذا الوعد» با قبل و بعدش که در نظر بگيريم، معنای جديدی را به ما منتقل می کند.
در يک آيه می فرمايد: «کدام نعمت را شما تکذيب می کنيد؟» مثلاً اشاره می کند به آسمان ها و زمين و جای ديگر اشاره می کند به انسان و همينطور موارد ديگر. در حقيقت سؤال جديد و مطلب تازه ای است.
يا داستان آدم و موسی و انبيای ديگر که تکرار شده، در هر بار از زاويه خاصی، به اين داستان نگاه شده و مطالب تازه و نوينی را به خواننده معرفی می کند. بنابراين هرچند به نظر می رسد گاهی الفاظ تکرار شده، ولی معانی تکراری نيست!
برخی معتقدند: تکرار در قرآن هست، ولو لفظاً ولی ما بايد ببينيم «چرا در قرآن مطالبی مکرر آمده است؟» قبل از پاسخ به اين پرسش بنگريم که «قرآن چگونه کتابی است؟» قرآن کتاب تربيت است، کتاب تربيت و هدايت مستلزم آن است که گاهی اوقات، مسائل تربيتی برای کسی که مورد تربيت قرار می گيرد تکرار شود، هر مربی و هر معلمی، هر مربی مطالبی را مکرر برای شخص مورد تربيت می گويد، تا اينها برايش ملکه شود و در ذهن و جان او جای گيرد و به صورت ثابت درآيد و اين اشکال ندارد. و در نظام تعليم و تربيت امروزی، تکرار را کسی منع نمی کند البته نبايد تکرار ملال آور و خسته کننده باشد بلکه لازم است در حد ضرورت و مصلحت باشد. قرآن هم چون کتاب تربيتی است از همين روش استفاده کرده است. بنابراين بايد گفت: اولاً تکرارهای قرآن فايده های تربيتی دارد و هر تکراری ناپسند نمیباشد. دوم اينکه به مناسبت های مختلف و در حد ضرورت تکرار شده است و سوم اينکه در هر قسمتی از اين تکرارها همانطور که اشاره شد از زاويه خاصی نگاه شده مثلاً همين دو موردی که در داستان ميهمانی حضرت ابراهيم(ع) در سوره هود آيه 69 آمده و در سوره عنکبوت آيه 31 هم اين مطلب را می بينيد اما در سوره هود، ميهمان نوازی حضرت ابراهيم(ع) و آداب ميهمانداری مورد تأکيد واقع شده است و در سوره عنکبوت اصلاً بحث ميهمان نوازی حضرت ابراهيم(ع) مطرح نشده است بلکه بعد ديگری از مطلب مورد توجه واقع شده است که اين فرشتگان آمدند خانه حضرت ابراهيم(ع) و چی گذشت! و چه کاری انجام دادند!
يعنی در هر کدام از اين آيات می بينيم به مناسبت آن استفاده ای که می خواستند از اين داستان بکنند يک پنجره ای از اين داستان باز شده است.
چهارم اينکه تکرار اين داستان و امثال آن نشان می دهد اين مأجرا خيلی مهم است يعنی خود تکرار، نشان می دهد که اين مطلب مهم است و بايد به آن توجه ويژه شود و از زاويههای مختلفی به اين موضوع نگاه شود.
لذا در مورد «ويقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقين» موضوع آيات در مورد رستاخيز و انکار مخالفين است که چه موقعی اين وعده رستاخير واقع می شود؟ و می بينيم در آيههای مختلف که در هر موردی يک واقعه ای بوده و اين سؤال از طرف مخالفين تکرار شده و پاسخ مناسب همان واقعه هم داده شده است.
لذا امکان دارد افراد متعددی، در وقايع گوناگونی يک سؤالی را از پيامبر کرده باشند، و پاسخ های مناسب خودشان را در همان واقعه، گرفته باشند.
از اين رو اگر به موارد سؤال در آيات مراجعه شود متوجه می شويم که مسئله تکرار در اين موارد حداقل کمتر به ذهن می رسد.
در پايان اغراض و انگيزه های ديگری که برای تکرار آيات قرآن آمده و مفسرين به آنها اشاره کرده اند به نحو اجمال ذکر می کنيم؛ تکرار برای تأکيد - تکرار برای هشدار و تهديد - تکرار برای بيدار ساختن افکار و وجدان ها، تکرار برای تذکر و يادآوری و...
روزنامه كيهان، شماره 21558 به تاريخ 21/11/95، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان