27 دی 1395, 8:22
یكي از مهمترين راههاي ايجاد مداومت در ياد خدا اين است كه انسان فرصت هايي بين خود و خدايش ايجاد كند، چرا که اگر ما به زندگي پيامبران و اوليای الهي مخصوصا پيامبر اسلام (ص) دقت كنيم مي بينيم که آنان اين فرصت ها را ايجاد كرده بودند. روایت شده که رسول اکرم(ص) از حضرت حق سوال مي کند: بار الها! چگونه مي شود همواره به ياد تو باشم تا به زهد واقعي دست پيدا كنم؟ خداوند متعال در جواب ميفرمايد: يكي از راههاي مداومت در ذكر خدا اين است كه انسان بتواند فرصتی برای خلوت کردن با خدایش بیابد و وقت و زمانی اختصاصي براي ارتباط با خالق هستي داشته باشد.در برخي روايات داريم كه يكي از نعمت هاي بزرگ الهي كه شامل بعضي از بندگان خاص مي شود اين است كه فرصت هاي مغتنمي براي او پيش مي آيد كه در آن فرصت ها با خدا مانوس مي شود و به همین خاطر خداوند را انيس المومنين میخوانند. مومنين عاشق این خلوت ها و فرصت ها هستند به خلاف كساني كه اهل انس با خدا نيستند و خلوت با خدا براي آنها معنا ندارد، در تنهايي ها،خيلي زود احساس دلتنگي ميكنند و لذا از هر راه ممكن اين فراغت و فرصت را پر كرده و از دست مي دهند. خداوند تبارك و تعالي به پیامبر (ص) سفارش ميكند اگر ميخواهي به ياد من باشي مقداري از وقتت را از مردم جدا كن و با خدا باش. بسياري از انسانها در جمع به ياد خدا نیستند، ولي در جايي كه با خدا تنها مي شوند، اهل ذكر مي گردند. اما انسانهايي هم هستند كه به آن حد اعلاي معرفت رسيده اند كه ولو در جمع هم باشند دائم الذكر هستند و خدا را فراموش نمي كنند، يعني در ميان مردم هم با خداي خود خلوت مي كنند. غار حرا محل و نمونه بسيار خوبي از اين نوع ارتباط مقدس و نوراني پیامبر با خالق است. پيامبر اكرم(ص) در آن دوران جاهليت كه فسق و فساد و بي بندوباري و وحشي گري به اوج خود رسيده بود در گوشه غاري با معبود خود درددل مي كرد.خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید اي كساني كه ايمان آورده ايد، مواظب باشيد اموال و اولاد و مظاهر ديگر دنيوي از قبيل پست و مقام و كار و درس شما را از ياد خدا باز ندارد، زيرا هر كس كه چنين شود دچار خسران بزرگي شده است. معناي خسران از دست رفتن اصل سرمايه انسان است. روح الهي كه در انسان دميده شده اصل سرمايه بشر است که با حب دنيا و دلبسته شدن به آن از دست مي رود. البته ممكن است اشخاصي به قله هاي بلند معنويت و معرفت رسيده و در عين حال از نعمت مال و منال و ثروت هم برخوردار باشند. جمع بين اين دو مقوله ممكن است اما مهم همان عدم دلبستگي است. بنابراین بايد مراقب باشيم كه به اندازه ضرورت از دنيا استفاده كنيم در حدي كه زندگي ما بچرخد، محتاج ديگران نباشيم و از دنيا به خاطر رسيدن به سعادت اخروي بهره برداريم. اگر اين تفكر در ما باشد ديگر مشكلات دنيوي ما را زمين گير نمي كند و همواره در همه حال بايد به ياد خدا باشيم و آخرت خود را به دنيا نفروشيم كه دچار خسران عظيمي خواهيم شد.
تمام اعمال انسانها در قیامت براساس اعمال رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) و ائمه معصومین(ع) اندازه گیری میشود. به عنوان مثال نماز هر کس را با نماز امیرالمومنین(ع) میسنجند، به هر اندازهای كه در وجود او از نماز حضرت علی(ع) وجود داشت، به همان اندازه به خدا نزدیكتر بوده و مشمول رحمت و انعام او قرار میگیرد. موضوع میزان اعمال در قیامت از جمله مطالبی است كه احتمالات زیادی درباره آن مطرح شده، اما به طور كامل حقیقت آن مشخص نشده است. از تصور میزان هم مطلب واحدی استنباط نمیشود. ممكن است گفته شود همان طور كه در دنیا میزان و سنجشها مختلف است گاهی سنجش به وسیله ترازو تحقق مییابد، و گاه به وسیله متر و گاهی به سبب میزان الحراره و چیز دیگر، و زمانی سنجش معنوی است، چنانكه از حضرت علی(ع) روایت شده كه به فرزند خود امام مجتبی(ع) فرمود: فرزندم! نفس خود را میان خود و دیگران میزان قرار ده، پس آنچه را كه برای نفس خودت دوست داری برای غیر خودت دوست بدار.محاسبه بدون میزان معنا ندارد، زیرا هدف از محاسبه مجازات و پاداش است و مجازات و پاداش هم باید براساس الگو و معیاری صورت گیرد كه با موضوع پاداش یعنی كمالات انسانی،سنخیت داشته باشد. برای روشن شدن این مطلب مثالی میزنیم؛ ما میخواهیم یك مقدار برنجی را بین چند نفر تقسیم كنیم، افراد مورد تقسیم از لحاظ قابلیت و استحقاق با هم برابر نیستند. به فرض مثال، بالاترین سقف قابلیت دریافت یككیلوگرم برنج باشد. در اینجا اساس تقسیم را بر میزان یك كیلوگرم قرار میدهیم و هر كس به اندازه قابلیتش از یک گرم تا هزار گرم یك كیلوگرم برنج دریافت میكند. كسانی كه برنج دریافت میكنند، حتما باید همان قابلیتی كه در نفر اول یعنی یك كیلوگرمیوجود دارد داشته باشد، حال یك گرم و یا ... بنابراین ملاك تقسیم وزنه یك كیلویی و ترازویی است كه با برنج و وزنه یك كیلویی سنخیت دارد. این اندازه استاندارد را میزان میگوییم. همان طور كه ملاحظه میكنیم این میزان با چیزی كه مورد سنجش قرار میگیرد سنخیت پیدا میکند و هدف از وضع موازین، چیزی جز دادن حق به حق دار نیست،منتها باید قبلا اندازه حق مشخص شده باشد.اعمال و كردار انسان چون اختیاری بوده و منشا آثار خوب و بد میشود، پاداش و مكافاتی را میطلبد. این اعمال و رفتار انسانی برای اندازه گیری و در نهایت دریافت پاداش و مجازات، میزان و وسیله سنجش میخواهد، منتها چون این رفتار و كردار از سنخ مادی نیستند لذا ابزار و وسائل اندازه گیری اش نیز مادی نخواهند بود. فرض كنیم ما میخواهیم مقدار محبت خودمان را نسبت به شخص خاصی اندازه گیری كنیم و براساس این اندازه گیری پاداشی داده شود. با چه وسیله ای این محبت را بسنجیم. اینجاست كه میزان را باید از نوع خود موزون جستجو كنیم. در اندازه گیری محبت خود انسان ملاك قرار میگیرد. فردی كه از همه افراد به شخص مورد نظر نزدیكتر و به او علاقه مندتر است میزان قرار میگیرد و مقدار محبت دیگران با او سنجیده میشود.تمام اعمال ما در قیامت براساس اعمال رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه معصومین(ع) اندازه گیری میشود. نماز ما را با نماز امیرالمؤمنین میسنجند، به هر اندازهای كه در وجود ما از نماز حضرت علی(ع) وجود داشت، به همان اندازه به خدا نزدیكتر بوده ومشمول رحمت و انعام او قرار میگیریم و همین طور سایر اعمال. پس بنابراین، اعمال ما میزان و وسیله سنجش دارد و در حق كسی ظلم نمیشود.اكنون با چند آیه درباره میزان آشنا میشویم. آیات مباركه 8 و 9 سوره اعراف میفرماید: میزان و وسیله سنجش در این روز قیامت حق است پس كسانی كه كفه ترازوی اعمال خوبشان سبك شد، پس آنها كسانی هستند كه بر خود زیان وارد كردند، براساس ظلمیكه به آیات ما مرتكب شدند.همچنین درآیات 6 تا 11 سوره القارعه میفرماید: اما كسی كه كفه ترازوی عملش عمل خوبش سنگینترآمد پس او در یك زندگی رضایت مندانه خواهد زیست و اما كسی كه كفه ترازوی عملش سبك آمد پس جایگاهش هاویه خواهد بود و تو چه میدانی كه هاویه چیست؟ آتشی است سوزان و داغ. آیات فوق مبین این مطلب هستند كه اعمال انسان بعد وجودی داشته و سبك و سنگین میشوند، سبك است یعنی نورانیت ندارد و از كمال و آثار وجودی خالی است، سنگین است یعنی نورانی است و منشا آثاری لذت بخش از نوع خودش.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان