9 فروردین 1397, 11:11
آنچه ذیلا بیان میشود گوشهای از وصایای ارزشمند رسول اکرم(ص) به ابوذر غفاری است:
«یا اباذر، ما عمل من لم یحفظ لسانه . یا اباذر لاتکن عیاباً ...یا اباذر لایزال العبد من الله بعداً ما ساء خلقه؛ ای ابوذر کسی که زبانش را پاس ندارد عمل صالحش به هدر میرود. ای ابوذر، عیب جو، مباش... ای ابوذر، مادام که انسان بد اخلاق باشد از خداوند دور میگردد.»
این بخش از پندهای رسول اکرم(ص) به زبان مربوط میشود. در این بیانات، حضرت اهمیت مواظبت بر سخن گفتن را مورد تاکید قرار میدهند و میفرمایند هر کس زبانش را حفظ نکند، عملی انجام نداده است. شاید نکته این سخن این باشد که زبان آفاتی را در روح انسان بر جای میگذارد و مفاسدی را به بار میآورد که سایر اعمال انسان را نابود میکند.
یکی از صفات ناپسندی که رسول خدا(ص) بر میشمارند، عیب جویی از دیگران است. بی شک عیب جویی یکی از صفات ناپسند و ناشایست است و عیب جو به جهت دشمنی و حسادت در پی جستجوی عیبها و لغزشهای مردم و سپس آشکار ساختن آنهاست و از این کار لذت میبرد. در آیات و روایات از این خصیصه پست نکوهش شده است و ما با بررسی آنها پی میبریم کسی که در پی عیب جویی و رسوا ساختن مسلمانان است از خبیثترین و بدترین مردمان است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الآخره؛ آنان که دوست میدارند در میان اهل ایمان کار منکری شایع گردد برای آنها در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهد بود». از پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده: «هر کس عمل ناشایست کسی را ظاهر و شایع کند به این میماند که خود آن عمل را به جای آورده است و هر کس مومنی را به عیبی سرزنش کند، نمیرد تا خود گرفتار و مرتکب آن شود»(بحارالانوار، ج73، ص384).
از جمله انگیزه هایی که برخی را به عیب جویی از دیگران وا میدارد احساس حقارت است. وقتی انسان کمبود دارد و شخصیتش حقیر و پست است و سرمایهای ندارد نمیتواند کمالات دیگران را ببیند، از این جهت درصدد بر میآید شخصیت دیگران را خدشه دار کند و کمالات آنها را کم جلوه دهد. سعی میکند نقطه ضعفهایی از دیگران بیابد تا مطرح سازد. هر گاه از کسی سخن به میان میآید، به جای اینکه نقطههای روشن زندگی او را بیان کند عیبهایش را ذکر میکند.
این خوی بدی است که انسان سعی کند ضعفهای دیگران را ذکر کند و متاسفانه فراوانند کسانی که به این آفت مبتلایند. به طور طبیعی انسان باید بنگرد که وقتی نامی از شخصی به میان میآید دوست میدارد صفات خوب او را مطرح کند و او را در نزد دیگران بستاید و در چشم مردم او را محترم بشناساند، یا وقتی اسم کسی برده میشود درصدد است که صفات بد او را ذکر کند و او را کوچک و حقیر بنمایاند و این صفت بدی است و ریشهاش چنانکه عرض شد حسادت و احساس حقارت است که از آنچه دیگران دارند در رنج است و نمیتواند تحمل کند که دیگران از سرمایههایی برخوردار باشند که او محروم از آنهاست. باید توجه داشته باشیم که بسیار نیکوست که حال ما چنان باشد که در مقام ذکر نام مومن خوبیهای او را برشماریم، گرچه گاهی شرایط و انگیزه هایی ایجاب میکنند که انسان عیب دیگران را ذکر کند، مثل اینکه انسان در مقام مشورت است و لازم است عیب کسی که به دنبال تحقیق از او هستند مطرح گردد، البته این موارد استثناست. بنابراین جا دارد که از پرداختن به عیب دیگران بپرهیزیم و خدشه به شخصیت دیگران وارد نسازیم و توجه داشته باشیم که با رواج و گسترش آفت عیب جویی در جامعه، روح اتحاد و برادری و یگانگی جای خود را به تفرقه و جدایی میدهد. همچنین عیب جویی موجب گسترش بدبینی، عداوت و کینهورزی در جامعه میشود و نیز موجب میگردد که شخصیت افراد لگدمال هوس افراد سست عنصری گردد که بزرگی خود را در ضربه وارد ساختن به شخصیت دیگران میبینند و همچنین بر اثر گسترش آفت عیب جویی در جامعه، حریمهای اخلاقی متلاشی میگردند. همچنین این آفت، روح عصیان و تظاهر به گناه را در میان همه کسانی که به جهت ملاحظات اجتماعی از بسیاری از گناهان خودداری میکردند، تحریک و تقویت میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان