از جمله گناهان بزرگ «هتک شخصیت» افراد یک جامعه است. و برای دور شدن از این رذایله اخلاقی باید همه افراد جامعه به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از توهین، جسارت، هتاکی پرهیز نمایند.
هتک شخصیت افراد ثمره ای جز کدورت، اختلاف و گسترش کینه ورزی در جامعه ندارد.
دقت در این مساله برای همگان به ویژه برای کسانی که اهل نقد و بررسی مواضع سیاسی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اشخاصند فوق العاده ضرورت دارد.
در نقد و بررسی باید محور بحث اثبات گفتار و نظر باشد نه شخصیت افراد.
این شیوه بحث همان است که امام عظیم الشان(ره) آن را بحث طلبگی نامیدند. در این شیوه گفتاری نظریات براساس منطق و استدلال و دور از هرگونه بی ادبی و جسارت مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
با این شیوه بحث است که افکار رشد کرده و نظریات پخته و آشکار گردیده و زمینه ای برای غوغاسالاری، شانتاژ و جوسازی باقی نخواهد ماند.
«شخصیت مومن»
از دیدگاه اسلام شخصیت انسانها مورد احترام است ولی شخصیت مومن احترام ویژه دارد. که مولاعلی(ع) به مالک اشتر میفرمایند: مالک! مردم دو دسته هستند یا برادر دینی تو هستند یا انسانی هستند مثل تو که حق زندگی دارند. در آیات و روایات بسیاری آبرو و حیثیت و شخصیت افراد همانند مال وجان آنها معرفی شده اند. پیامبر گرامی اسلام در حدیثی در کتاب محجه البیضاء جلد 5 صفحه 268 میفرمایند: «ان الله حرم من المسلم دمه و ماله و عرضه و ان یظن به السود» و امام صادق(ع) در بحارالانوار جلد 86 صفحه 61 میفرمایند: «المومن اعظم حرمه من الکعبه» احترام مومن از احترام کعبه نیز بیشتر است.
اسلام عزیز برای پاسداری از آبرو و حیثیت و شخیصت مومنان تدابیر قانونی و اخلاقی فراوانی را تدارک دیده است که در اینجا تنها به ذکر یکی از آنها بسنده میکنیم که آن مسئله بحث حد قذف است.
در فقه اسلام بیان شده اگر فردی به دیگری تهمت جنسی «زنا و لواط» بزند و نتواند در دادگاه عدل اسلامی آن را ثابت کند 80 ضربه تازیانه به عنوان «حد قذف» بر او زده میشود.
مبنای قرآنی این دستور آیات 4و 5 سوره نور است «و کسانی که زنان پاکدامن را متهم میکنند سپس چهار شاهد «بر ادعای خود» نمیآورند آنها را هشتاد تازیانه بزنید و هرگز شهادتشان را نپذیرید و آنها فاسقانند مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند که خداوند غفور و رحیم است» هدف از این حکم اسلامی حفظ آبرو و حرمت انسانهاست چرا که اگر افراد فاسد آزاد باشند هر دشنام و هر نسبت ناروائی به هر کس بدهند و از مجازات مصون بمانند، حیثیت و نوامیس مردم همواره در معرض خطر قرار میگیرد و این سبب میشود محیط جامعه مملو از سوء ظن، کینه، کدورت گردد.
عوامل هتک شخصیت
اسلام نظام ارزشی و سیستم اخلاقی خود را به گونهای تنظیم کرده است که حریم همه محفوظ بوده و شخصیت و حیثیت اجتماعی مومنان مورد هتک و جسارت قرار نگیرد.
از دیدگاه اسلام هر کاری که سبب هتک شخصیت مومنان گردد منع شده است اینک بعضی از این موارد را متذکر میگردیم:
1-مسخره کردن و استهزاء: مسخره و استهزاء یک انسان در حقیقت به بازی گرفتن شخصیت و خوار و زبون ساختن او میباشد. ریشه این صفت زشت احساس حقارت و کمبود شخصیت است، مسخره کننده میخواهد با زشت و ضعیف و خوار جلوه دادن دیگران و کوچک کردن او خود را بزرگ و محترم جلوه داده که براین اساس است که افراد با شخصیت که کمبود و نقصانی در خود احساس نمی کنند هرگز دست به این کار نمی زنند و از مشاهده این مناظره سخت رنج میبرند.
قرآن کریم در سوره حجرات آیه 11 به مومنان میفرمایند: «ای کسانی که ایمان آورده اید مردها نباید مردها را مسخره کنند شاید اینان بهتر از آنان باشند و زنها نباید زنان را مسخره کنند شاید این زنها بهتر از آنها باشند...»
2- نیش زدن و عیب جویی: نیش زدن به مومن و افشای عیوب وی موجب هتک حرمت و جسارت به اوست و از دیدگاه قرآن مجید صفتی زشت و ناپسند و مردود است.
کیست که بیعیب است جز خداوند و معصومین(ع) ولی با این همه عیبهایی که در همه انسانها هست خداوند «ستارالعیوب» است و آنها را پوشانده است. مسلمانان نیز باید این اخلاق الهی را در خود زنده نگهداشته «عیب پوش» باشند. سوابق کسی را بدون جهت آشکار کردن و او را بیآبرو ساختن از کارهای بسیار زشتی است که با منش مسلمانی سازش ندارد (البته موارد استثناء جداست اگر در موردی حفظ نظام توقف بر افشای سوابق فرد یا افرادی داشت بی تردید نه تنها این امر جایز که گاه واجب میشود چرا که مصلحت حفظ نظام از تمام مصالح دیگر مهمتر است.» البته این کار هم باید با نظر مسئولین مربوطه باشد. قرآن کریم میفرماید: «... ولاتلمزوا انفسکم...» ... «و از خودتان عیب جویی نکنید»
جالب اینکه قرآن در این آیه با تعبیر «انفسکم» به یکپارچگی مومنان اشاره کرده و اعلام میدارد که همه مومنان به منزله نفس واحدی هستند و اگر از دیگری عیب جویی کنید در واقع از خودتان عیب جویی کردهاید.
3- لقب بد دادن
نام و لقب از مظاهر تجلی شخصیت انسانی است لقب خوب یا بد مستقیما بطور مثبت یا منفی بر شخصیت انسان اثر میگذارد.
بدین جهت است که از دیدگاه اسلام از جمله حقوق فرزند بر پدر انتخاب نام نیکو برای اوست در فروغ کافی جلد 61 صفحه 84 از قول رسول خدا (ص) آمده است: «مردی از پیامبر» پرسید حق این فرزند بر من چیست؟ پیامبر فرمود: «نام و تربیت اورانیک کن و برای او شغل و کار شایسته ای در نظر بگیر.» و در کتاب قرب الاسناد صفحه 54 آمده که رسول خدا (ص) عنایت ویژه داشت که نام مناطق و افراد را که زشت و نامطلوب بود عوض کند.
انسانهای بی شخصیت با دادن لقب زشت به دیگران و تحقیر آنها میکوشند عقده حقارت خود را از این طریق جبران کنند. اسلام صریحا از این عمل زشت نهی میکند. و هراسم و لقبی را که کوچک ترین مفهوم نامطلوبی دارد و مایه تحقیر مسلمانی است ممنوع شمرده است.