5 خرداد 1390, 0:0
معنويت، انقلاب اسلامي
مسعود بخشی
برای نهضت ما نیز چنین آینده ای که در آن بازار عرضه افکار داغ باشد، قابل پیش بینی است؛ از این رو روحانیت احتیاج به تقویت دارد، احتیاج به برنامه و کار منظم و حساب شده دارد. در برابر روحانیون مردم قرار دارند که به مراتب بیشتر از گذشته به هدایت و راهنمایی و ارشاد احتیاج دارند. مساجد از جمله بهترین پایگاههای روحانیت به حساب میآیند. نگاهی به وضع مساجد نشان میدهد که بعد از انقلاب، اغلب مساجد خلوت شده است، یک دلیل این امر این است که تا قبل از پیروزی انقلاب مساجد به بهترین نحو نقش انقلابی خود را انجام میدادند؛ در آنها همان مسائلی مطرح میشد که مردم خواستارش بودند اما بعد از پیروزی انقلاب، مساجد، خود را با این تغییر هماهنگ نکردند. اکنون ضرورت احیای مسجد بیش از هر زمان دیگر احساس میشود؛ البته لازم است در کنار مسجد، رادیو و تلویزیون هم برنامههای مذهبی داشته باشند. حزب اسلامی و کانونهای تعلیمات سیاسی و مذهبی هم باید به وجود بیایند. مردم از طریق این کانونها، میباید تعلیمات و آموزشهای سیاسی ببینند اما اگر همه این نهادها، جای مسجد را بگیرند، آن وقت فاجعه به وجود میآید؛ راه جلوگیری از این فاجعه تعطیل این نهادها نیست، بلکه این مساجدند که باید در وضع خود تجدید نظر کنند و در این میان سهم عمده و نقش اصلی به دوش روحانیت است. اگر این پرچمداری از دست روحانیت گرفته شود و به دست به اصطلاح روشنفکران بیفتد، یک قرن که هیچ، یک نسل که بگذرد، اسلام به کلی مسخ میشود زیرا حامل فرهنگ اصیل اسلامی، همین گروه روحانیون متعهد هستند به این دلیل لازم است روحانیت را اصلاح کرد نه اینکه آن را از بین برد. ثابت نگاه داشتن سازمان روحانیت در وضع فعلی نیز به انقراض آن منتهی خواهد شد. به این ترتیب آینده انقلاب اسلامی ایران، پیوند زیادی با آینده روحانیت دارد.
روحانیت شیعه توانسته است در طول تاریخ منشا حرکتهای بزرگ بشود، ولی روحانیتهای دیگر نتوانسته اند که دو دلیل عمده دارد: دلیل اول ویژگی خاص فرهنگ روحانیت شیعه است. خود فرهنگ شیعی یک فرهنگ زنده و حرکت زا و انقلاب آفرین است. دلیل دوم اینکه روحانیت شیعه - که به دست ائمه شیعه پایه گذاری شده است - از ابتدا اساسش تضاد با قدرتهای حاکم بوده است. روحانیت شیعه از نظر معنوی متکی به خدا و از نظر اجتماعی متکی به مردم است و هیچ گاه جزء دولت نبوده است اما در مقابل، مثلاروحانیت تسنن از همان ابتدا، وابسته به دستگاه حاکم بوده است؛ این افراد دیگر نمی توانند پایگاه مردمی داشته باشند و نخواهند توانست علیه قدرت حاکم قیام کنند اما روحانیت شیعه از ابتدا بر اساس بی نیازی از قدرتهای حاکم پایه گذاری شد و همیشه سلاطین و بزرگان مجبور بودند آستان آنها را ببوسند و پیشانی به درگاه آنها بسایند.
پس سر دیگر اینکه روحانیت توانسته انقلابها را رهبری کند، استقلال است. امام صریحا فرمودهاند که من موافق نیستم حتی در جمهوری اسلامی روحانیون پستهای دولتی بپذیرند البته بعضی از کارها در صلاحیت روحانیت است، از قبیل استادی، معلمی، قضاوت اما روحانیون نباید کار دولتی بپذیرند، آنها باید در کنار دولت بایستند و آن را ارشاد کنند. آنها باید بر فعالیت دولت نظارت و مراقبت داشته باشند شاید یک طریق معقول برای اعمال این نظارت، تاسیس همان دایره امر به معروف و نهی از منکر است که میباید مستقل از دولت عمل کند. سخن آخر اینکه روحانیت در حفظ و تداوم انقلاب نقشی اساسی به عهده دارد و میباید با کوشش همه جانبه ، مکان شایسته خود را حفظ بکند و در صف اول حرکت مردم همچنان به هدایت آنها ادامه بدهد.
آنچه که شهید مطهری در این قسمت مطرح میکنند یکی از ویژگی هایی است که در روحانیت شیعه وجود دارد که این روحیه انقلابی در آنها به وجود آمده است؛ مطلب دیگر و مهم تر این است که آسیب شناسی جامعه روحانیت بعد انقلاب است و ارائه راهکارهای مفید برای حل این مشکل.یکی از این راهکارها استفاده از مساجد است؛ مساجد باید هماهنگ با تغییر زمانه به مسائل مطرح شده در آن زمان پاسخگو باشند.
نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که اگر روحانیت متعهد وظیفه خود را به خوبی ایفا نکند از آنجا که آینده انقلاب اسلامی ایران، پیوند زیادی با آینده روحانیت دارد، این انقلاب از دست خواهد رفت.در بحث استقلال، استقلال در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... مطرح میشود مباحثی نظیر منافع ملی، عدم وابستگی، عزت و حکمت و مصلحت، همگی ذیل این بحث قابل طرح اند. که میتوان امروزه محل سئوال و تامل باشند.برای بحث آزادی بحثی که در مسائل تطبیقی با امروزه قابل طرح است بحث در حدود آزادی در جامعه امروز است. اینکه رابطه آزادی با امنیت و استقلال چیست؟ هنوز هم میبینیم که آزادی در اسلام محل بحث و توجه است که هدف از بیان این مفهوم چه بوده و تفاسیر مختلفی که از آن شده است.
در بحث معنویت توجه به این نکته ضروری است که معنویت و اخلاق بایستی ضامن قانون باشد، بنابراین راز افزایش بی قانونی و بی توجهی به قواعد اسلامی در زندگی روزمره عدم توجه به معنویت و اخلاق است. (ر.ک: ده گفتار، بیست گفتار، یادداشتهای استاد)از نکات دیگر درباره معنویت این است که برخی اقشار جامعه به معنویتهای نوپدید به دلیل عدم عرضه صحیح محصولات اسلامی در ابعاد مختلف اخلاق، شریعت و اعتقادات توجه میکنند. و اما در مورد روحانیت نقش روحانیت و نحوه برخورد آنها با حکومت و جامعه، هم در ابتدای انقلاب مطرح بود و هم امروز مطرح است. مثلادر انتخابات اخیر هم - انتخابات دهم ریاست جمهوری- نحوه ورود علما در مباحث سیاسی و لزوم پیروی یا عدم پیروی از ایشان مجددا طرح شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان