19 فروردین 1395, 0:10
خوش اخلاق به كسي گفته ميشود كه با گشادهرويى، زباني ملايم و برخوردي شاد و محبتآميز با مردم روبهرو ميشود، و در هر شرايطي اين توانايي را دارد كه با خوشرويى برخورد كند. براي اخلاق معاني متفاوتي ارائه شده است كه البته اغلب آنها در يك راستا بوده و منافاتي با يكديگر ندارند. اما در يك جمله كوتاه، ميتوان گفت: «اخلاق يعني موضعگيري»، و البته مواضعي كه منطبق و نشأت گرفته از «خُلق» آدمي است و «خُلق» به صفات، مواضع و جهتگيريهايي ميگويند كه «ملكه» انسان شده است، خواه اين ملكات فضايل باشند و خواه رذايل و همه افعال بدني انسان نيز از همين ملكات است.
پيامبر اكرم صلواتالله عليه وآله فرمودند: «إنما بُعِثتُ لاُتمِّم مكارِم الأخلاقِ. به راستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شدهام / كنزالعمال، ج13، ص151» - يعني چه؟ يعني آمدهام كه با تزكيه، با كنار زدن غبار نفس از عقل و قلب، با وحي، با رهنمايي و رهبري، با تعليم كتاب و حكمت، موضعگيريها و جهتگيريهاي انسان را [در هر موضوع و امري]، به كمال برسانم، به گونهاي كه اين كمالات، ملكه او شود، نه يك كمال و رفتاري مقطعي و فرّار. بديهي است كه ايمان به خدا و معاد، يك نوع موضعگيري است – چنانکه اطاعت و تبعيت از پيامبر و امامان و تاسي به آموزههاي قرآني و سيره اهل عصمت عليهم السلام نيز نوعي موضعگيري است – چنانکه رفتارهاي ساده و پيچيده انسان در قبال هر موضوعي، از خوردن و آشاميدن گرفته، تا رفتار در قبال پدر و مادر، ازدواج، همسر و فرزند، كار و معامله و تجارت، يا جنگ و صلح و...، همه موضعگيري (اخلاق) است. پس، «وإِنّك لعلى خُلُقٍ عظِيمٍ»، به عظمت كمال انساني پيامبر اكرم صلواتالله عليه وآله تصريح دارد. خوش اخلاق به كسي گفته ميشود كه با گشادهرويى، زباني ملايم و برخوردي شاد و محبتآميز با مردم روبهرو ميشود، و در هر شرايطي اين توانايي را دارد كه با خوشرويى برخورد كند. بعضى از مردم بطور طبيعى خوش اخلاق و خوش برخوردند و اين يكى از مواهب الهى است كه نصيب هر كس نميشود. كسي كه داراي اخلاق نيكو است، بايد خدا را با تمام وجودش شكر گويد، ولى گروهى چنين نيستند، اما ميتوانند با تمرين و ممارست و به كار بستن اصولي دقيق، حسن خلق و خوش اخلاقي را در وجود خود زنده كنند و چنان در عمق جانشان نفوذ كند كه طبيعت ثانويه شود.
در حديثي از حضرت امام على (عليه السلام) ميخوانيم: «عُنْوانُ صحِيفةِ الْمُوْمِنِ حُسْنُ خُلُقِه»؛ [جامع الأخبار، ص 107] سرلوحه نامه عمل انسان با ايمان، حُسن خلق اوست. ميدانيم آنچه در عنوان و سرلوحه نامه اعمال قرار ميگيرد، بهترين و مهمترين آنهاست و به تعبير ديگر، چيزى است كه قدر جامع همه اعمال نيك است و قبل از هر چيز نظرها را به خود متوجّه ميسازد. [الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 118]
پيامبر صلىاللهعليهوآله: «ثلاثٌ منْ لمْ تكُنْ فيهِ فليس مِنّى و لا مِنالله عزّوجلّ. قيل: يا رسولالله، و ما هُنّ؟ قال: حِلْمٌ يرُدُّ بِهِ جهْل الْجاهِلِ و حُسْنُ خُلْقٍ يعيشُ بِهِ فِى النّاسِ و ورعٌ يحْجُزُهُ عنْ معاصِىالله عزّوجلّ»؛ (خصال، ص 145، ح 172) سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد. امام صادق عليهالسلام: قال لُقْمانُ لاِبْنِهِ: يا بُنىّ اياك و الضّجر و سوء الْخُلْقِ و قِلّة الصّبْرِ فلا يسْتقيمُ على هذِهِ الْخِصالِ صاحِبٌ و ا لْزِمْ نفْسك التُّودة فى اُمورِك و صبِّرْ على مووناتِ الاِ خْوانِ نفْسك و حسِّنْ مع جميعِ النّاسِ خُلْقك؛ (قصص الأنبياء، ص 198، ح 245.) امام صادق عليهالسلام فرمود: لقمان به فرزندش فرمود: فرزندم! از بىحوصلگى و بد اخلاقى و بىتابى دورى كن كه هيچ دوستى تحمل اين خصلتها را ندارد. در كارهايت آرام و بردبار، در تحمّل زحمات برادران صبور و با همه مردم خوش اخلاق باش. رابطه با مردم و رعايت اخلاق اجتماعي يكي از مهمترين و گستردهترين عرصههاي خودسازي و پرورش تواناييهاي انسان است. در اين ميدان است كه انسان ميتواند در اثر ارتباط با انسانهاي ديگر ارزشهاي وجودي ساير مهارتهاي حرفهاي، علمي، عقلي و مديريتي خود را بنماياند و فضايل اخلاقي و كمالات انساني را در خويش نهادينه كند و همچنين به شكوفايي تواناييهاي ديگران نيز كمك نمايد. در عرصه تعامل اجتماعي، حُسن خلق و خوش اخلاق بودن (به معناي دوم)، جايگاه ويژهاي دارد و نخستين نمود توانايي شخصيت روحي و معنوي انسان است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان