27 آذر 1396, 17:28
و یا کسى که داراى منصب امامت گردید، حتماً باید پیامبر هم باشد؟
پاسخ هر دو پرسش منفى است. از آیاتى که پیرامون طالوت و مبارزه وى با جالوت آمده، روشن مى گردد که پس از درگذشت حضرت موسى، خداوند، مقام نبوت را به شخصى که گویا اشموئیل نام داشت عطا فرمود، در حالى که مقام امامت و پیشوایى و حکومت را بر دوش طالوت نهاد; پس از در گذشت موسى، گروهى از بنى اسرائیل به پیامبر عصر خود گفتند: زمامدارى براى ما برگزین تا تحت فرماندهى او در راه خدا پیکار کنیم، سرانجام پیامبر آنان چنین گفت: «ان الله بعث لکم طالوت ملکا....»، خداوند طالوت را براى زمامدارى شما برانگیخت. بنى اسرائیل گفتند: چگونه او مى تواند فرمانرواى ما باشد، در حالى که ما شایستگى بیشتر داریم و او ثروتى انبوه ندارد، پیامبر آنان گفت: خداى بزرگ، وى را بر شما برگزیده است و به او علم و توانایى جشم بیشتر داده و خدا مُلک خویش را به هر کس که بخواهد مى بخشد، و خدا داراى احسان گسترده و دانا است[1]. از این آیه نکات زیر استفاده مى شود:
الف) ممکن است مصالحى ایجاب کند که نبوت و امامت و زمامدارى جدا گردد و در یک زمان نبوت از آن کسى و حکومت و زمامدارى از آن فرد دیگرى باشد و هر یک به منصبى که به وى داده شده، لیاقت داشته و به خاطر امکان تفکیک بین این دو مقام، بنى اسرائیل هرگز اعتراض نکردند که اى پیامبر تو شایسته ترى بلکه گفتند: ما از وى شایسته تریم.
ب) مقامى که طالوت به دست آورد، از جانب خدا بود. «ان الله قد بعث لکم طالوت ملکا»، و نیز مى فرماید: «ان الله اصطفاه علیکم».
ج) مقام طالوت تنها فرماندهى سپاه نبود، بلکه او فرماندار و زمامدار بنى اسرائیل بود. هر چند زمامدارى در آن روز، رهبرى در جهاد بود. ولى منصب الهى وى، کارهاى دیگرى را نیز به او اجازه مى داد. در جایى دیگر مى فرماید: «و الله یؤتى ملکه من یشاء»، خدا ملک خویش را به هر کس که بخواهد مى بخشد.
د) مهمترین شرط زمامدارى و امامت، گستردگى علم و توانایى هاى لازم جمعى و معنوى است[2].
بنابراین، میان نبوت و امامت ملازمه وجود ندارد، ممکن است انسانى به مقام نبوت برسد ولى امام نباشد و یا شخصى امام و زمامدار جامعه باشد ولى پیامبر نباشد و گاهى خداوند هر دو مقام را به انسانى که شایستگى آن دو را داشته باشد، عطا مى کند و خداوند مى فرماید: «فهزموهم باذن الله و قتل داوود و جالوت و آتیه الملک و الحکمة و علّمه مما یشاء»[3]، لشکر طالوت سپاه جالوت را در هم شکست و در آن میان داوود پیامبر(علیه السلام)، جالوت را کشت و خدا زمامدارى جامعه (علاوه بر پیامبرى) و حکمت را به وى عطا فرمود و آنچه مىخواست به او آموخت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان