دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امام حسين(ع) معيار خوشبختی و بدبختی

No image
امام حسين(ع) معيار خوشبختی و بدبختی

امام حسين(ع) در ميان اهل بيت عصمت و طهارت از جايگاه بس ويژه اي برخوردار است. جايگاه ايشان در اسلام چنان والاست که حضرت را ميزان خوشبختي و بدبختي دانسته اند و يکي از درهاي بهشت بشمار مي رود. نويسنده در مطلب حاضر جايگاه و نقش آن حضرت(ع) در سعادت و شقاوت بشر را تبيين کرده است.

    ***

    امام حسين(ع) فرزند اميرمومنان علي(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه پيامبر(ص) است. خداوند به صراحت در آيه 61 سوره آل عمران، امام حسين(ع) را به همراه برادرش امام حسن مجتبي(ع) به عنوان فرزندان پيامبر(ص) معرفي مي کند و اين معنا را برخلاف باورهاي جاهلي به اثبات مي رساند که فرزند دختر نيز همان فرزند پسر است و تفاوتي ميان آن دو نيست؛ از همين رو است که حضرت عيسي(ع) را به حضرت ابراهيم و حضرت اسحاق(ع) و آل عمران نسبت مي دهد با آن که تنها از مادر يعني حضرت مريم(س) نسب انساني دارد و خداوند از طريق روح القدس ايشان را در رحم حضرت مريم(س) ايجاد کرده است. (آل عمران، آيه59؛ نساء، آيه171؛ مريم، آيه 17)

    اين نسب حضرت امام حسين(ع) که در قرآن فرزند رسول الله(ص) خوانده شده، خود بيانگر امور بسياري است؛ ولي وقتي به آيات و روايات نيز مي نگريم درمي يابيم که نسب ايشان نيز در جايگاهي بس والاقرار دارد؛ چرا که ايشان به عنوان خمسه طيبه و اهل بيت عصمت و طهارت در آيه 33 سوره احزاب معرفي مي شود و در آياتي از جمله آيات سوره انسان يا دهر، به عنوان يکي از کساني معرفي مي شود که به عنوان اسوه و اهل بهشت است و خداوند در اين آيات از ايثار و احسان آن حضرت(ع) به يتيم و اسير و مسکين سخن گفته و وضعيت ايشان را در بهشت ترسيم و تصوير کرده است.

    در روايات بسياري از پيامبر(ص) امام حسين(ع) به عنوان نفس پيامبر(ص) معرفي شده و آن حضرت(ص) درباره ايشان مي فرمايد: حسين مني و انا من حسين؛ من از حسينم و حسين از من است.

    احمد بن حنبل و ترمذي و ابن ماجه از طريق سعيد بن راشد از يعلي بن مره نقل کرده اند که يک روز حضرت پيامبر(ص) به مهماني تشريف مي بردند، در راه به امام حسين(ع) برخورد کردند که با جمعي از کودکان سرگرم بازي بود. حضرت(ص) با مهرباني و خوشروئي او را دنبال کردند تا سرانجام در آغوشش گرفتند، بعد يک دست زير چانه و دست ديگر به پشت سر او گذارده چهره او را بين دو دست بالابرده، بوسيدند و سپس فرمودند: «حسين مني و انا من حسين، احب الله من احب حسينا، حسين سبط من الاسباط»، «حسين از من است و من هم از حسينم، هر که حسين را دوست بدارد خداوند دوست او باد، حسين فرزندزاده اي است از فرزندزادگان انبياء». (بحارالانوار، ج43، ص261؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته، فيروزآبادي، ج3، ص262؛ سنن ترمذي، ج5، ص324؛ الادب المفرد بخاري، صفحه85؛ مسند احمد، جلد4، صفحه172، سنن ابن ماجه، جلد1، صفحه 85، المستدرک علي الصحيحين، حاکم نيشابوري، جلد3، صفحه 177؛ مجمع الزوائد هيثمي، جلد9، صفحه181)

    پيامبر(ص) درباره اهل بيت(ع) مي فرمايد: مثل اهل بيتي کمثل سفينه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها هلک؛ مثل اهل بيت من همانند مثل کشتي نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات يافت و هرکسي تخلف ورزيد هلاک مي شود. (بحارالانوار، 23، ص124)

    اهل بيت(ع) معيار و ميزان الاعمال هستند؛ به اين معنا که ترازويي که خداوند در قيامت مي گذارد تا حقيقت هرکسي را بسنجد، اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است. لذا در روايات و ادعيه ماثور، از اميرمومنان علي(ع) به عنوان قسيم النار و الجنه؛ يعني تقسيم کننده بهشت و دوزخ ياد شده است.

    پيامبر(ص) در وصف اهل بيت(ع)، ايشان را ثقل اصغر در کنار ثقل اکبر يعني قرآن معرفي مي کند و ملاک هدايت و ضلالت آدمي را در دنيا و آخرت برمي شمارد و در ضمن سفارشي مي فرمايد: اني تارک فيکم الثقلين ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا کتاب الله و عترتي اهل بيتي و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من درحالي از دنيا مي روم که ميان شما دو ثقل کتاب الله (قرآن) و عترتم يعني اهل بيت خودم را جا مي گذارم که هر کسي بدان ها تمسک جويد هرگز گمراه نمي شود. اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا بر من در حوض کوثر وارد شوند. (ارشاد شيخ مفيد، ج1، ص233)

    اين بدان معناست که تنها راه رهايي، تمسک همزمان به هر دو است و اينکه تمسک به هر يک بي ديگري معنايي ندارد؛ چرا که اهل بيت(ع) حقيقت قرآن و تفسير تجسمي آن هستند و هرکسي که مي خواهد قرآن را در قالب تجسمي آن ببيند مي بايست به اهل بيت(ع) بنگرد.

    اهل بيت(ع) پس از پيامبر(ص) همان هاديان الهي هستند که خداوند در هر قومي در طول تاريخ قرار داده است. (رعد، آيه7) در حديث قدسي نيز پيامبر(ص) از خداوند نقل مي کند که خداوند فرمود: اني قد قضيت لکل قوم هاديا اهدي به السعداء و يکون حجه علي الاشقياء؛ من براي هر قومي راهنمايي قرار دادم، که خوشبختان را به وسيله آن هدايت مي کنم و حجتي براي بدبختان است. (الکافي، ج8، ص285، ح430)

    پيامبر(ص) مبتني بر اين معيارهاي الهي به صراحت درباره جايگاه و نقش امام حسين(ع) در مقام هدايت و سعادت و شقاوت آدمي مي فرمايد: بي انذرتم و بعلي بن ابي طالب اهتديتم... و بالحسن اعطيثم الاحسان و بالحسين تسعدون و به تشقون الاو ان الحسين باب من ابواب الجنهًْ من عاداه حرم ا... عليه ريح الجنةً؛ به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيلع علي ابن ابي طالب هدايت مي يابد و به وسيله حسن احسان مي شويد و به وسيله حسين خوشبخت مي گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد که حسين، دري از درهاي بهشت است، هر کس با او دشمني کند، خداوند بوي بهشت را بر او حرام مي کند.(ماةً منقبةً، ص 22)

   

    چرايی جايگاه ويژه امام حسين(ع)

    البته همه اهل بيت(ع) چنانکه گفته شد از مقام ميزان بودن يعني همان «قسيم النار و الجنه» برخوردار هستند، اما برخي از امامان(ع) به سبب ويژگي هاي خاص در اين ميان بيش از پيش خود را نشان مي هند؛ زيرا شرايطي که آنان دارند و يا به وجود مي آورند با ديگران تفاوت دارد.

    امام حسين(ع) در ميان اهل بيت(ع) از ويژگي هاي خاصي برخوردار است. نهضت ايشان که براي بازگشت به مسير پيامبر(ص) و سنت هاي ايشان انجام گرفت، ملاکي براي انسان ها در طول تاريخ قرار گرفت که براي اصلاح امور امت حتي مي بايست خود و خانواده را به مسلخ عشق برد. ايشان مهم ترين اصل اجتماعي و اصلاحات اجتماعي را به عنوان امام مصلح به نمايش گذاشت و به مردم در طول تاريخ آموخت که اصلاحات اجتماعي يعني اصلاح امت ها و جوامع، تنها با مجاهدت ها و شهادت ها تحصيل مي شود و اين گونه نيست که ستمگران به سادگي تن به اصلاحات بدهند.

    با نگاهي به آموزه هاي قرآني و جايگاه امر به معروف و نهي از منکر معلوم مي شود که اصولاامت صالح در جامعه اي شکل مي گيرد که امت مصلح نيز داشته باشد. به اين معنا که انسان صالح تنها خود به عمل صالح نپردازد و راه رهايي و نجات خويش را در عمل فردي نداند، بلکه آن را مبتني و مشروط به عمل اصلاحي نيز بداند و به عنوان مصلح نيز قيام کرده و ديگران را به سنت هاي پسنديده دعوت و از سنت هاي ناپسند و زشت پرهيز دهد. (سوره عصر)

    خداوند جامعه نمونه را جامعه اي مي داند که نه تنها خود اهل صلاح و درستي است، بلکه ديگران را نيز به اصلاحات دعوت مي کنند و به معروف امر کرده و از منکر باز مي دارند. چنين جامعه اي است که خود به خود مي تواند سرمشق ديگر جوامع شود و امت هاي ديگر گرايش به جامعه صالح و مصلح پيدا کنند.(آل عمران، آيه 104؛ بقره، آيه 143)

    امام حسين(ع) بر اسا همين الگوي قرآني که رسول ا...(ص) در پي ايجاد آن بود، اقدام عملي براي اصلاح جامعه مي کند. و از آنجايي که مردم تابع حاکمان و بر آئين آنان هستند (الناس علي دين ملوکهم)، اصلاحات را در امت از راس آن يعني نظام سياسي آغاز مي کند و لبه تيز حملات عله نظام فاسد اجتماعي و سياسي را متوجه حاکميت و نظام سياسي مي کند. اين گونه است که در مقام انساين صالح مصلح قيام مي کند و عليه دولت و نظام سياسي فاسد وارد کارزار مي شود تا الگوي عيني براي انسان ها در طول تاريخ ارائه دهد و چراغ روشن هدايت به سوي سعادت و خوشبختي در دنيا و آخرت شود.

    از آنجايي که دو نظام حق و باطل، عدالت و ظلم هرگز در کنار هم نمي توانندت زيست کنند و هر جايي که عدالت آمد ظلم رفت و هر جايي که ظلم وارد شد عدالت رفت، (انبيا، آيه 18) نظام اجتماعي و سياسي فاسد نمي تواند الگويي چون امام حسين(ع) را بپذيرد و مي کوشد به هر شکلي شده با آن مبازه کند و الگوي مردم ذا حرف نمايد. اين گونه است که هم در حرف فيزيکي آن حضرت(ع) و قيام ايشان مي کوشد و هم با تحريف مادي و معنوي تلاش مي کند تا اين الگو را از ميان بردارد يا به مسير ظالمانه خود هدايت کند.

    چنانکه گفته شد اهل بيت(ع) همه الگوهاي هدايت الهي و هاديان خداوند در ميان مردم هستند. از اين رو خداوند همواره بر محبت ايشان تاکيد کرده و آن را پاداش و مزد رسالتي دانسته است که آثار و برکات آن نيز به خود مردم باز مي گردد.(شوري، آيه 23؛ سباء، آيه 47) خداوند محبت پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) را عين پيروي از دين اسلام و اطاعت از خود و شقاوت را نيز در گرو آن مي داند. حضرت زهرا نيز با توجه به همين معيار قرآني، به محبت امير مومنان علي(ع) اشاره مي کند و مي فرمايد: ان السعيد، کل السعيد، حق السعيد من احب عليا في حياته و بعد موته؛ همانا سعادتمند (به معناي) کامل و حقيقي کسي است که امام علي(ع) را در دوران زندگي و پس از مرگش دوست داشته باشد( مجمع الزوائد علامه هيثمي، ج 9، ص 132)

    پس سعادت و شقاوت آدمي در محبت و اطاعت اهل بيت نهفته است. کسي که مي خواهد راه کمال را بپيمايد و از همه رنج ها و سختي هاي دنيوي و اخروي که آرامش و آسايش را سلب مي کند، رهايي يابد.(التحقيق، ج 6، ص 96، «شقي») مي بايست اين مسير را طي کند.

    در اين ميان به سبب همان ويژگي انحصاري در عرصه عمل اجتماعي و سياسي که امام حسين(ع) دارد و به عنوان مصلح و ثارا... در اين راه مطرح است، سعادت و شقاوت هر فرد و جامعه به مسيري برمي گردد که امام حسين(ع) نشان مي دهد. پس امام حسين(ع) معياري کامل در سعادت و شقاوت آدمي است. هر کسي که بخواهد بداند که اهل سعادت و يا شقاوت است مي بايست به خود مراجعه کند و ببيند که محبت امام حسين(ع) و مسيري که ايشان مشخص کرده را تا چه اندازه دوست مي دارد و مي پيمايد. پس به همان ميزان نسبت به آن حضرت دور يا نزديک است و به همان ميزان نيز به سعادت نزديک و يا از آن دور بوده و به شقاوت نزديک است.

    امام حسين(ع) تنها در زمان خود و عصر يزيدي، ملاک و معيار نيست، بلکه براي طول تاريخ يک کشتي نجات و چراغ هدايت به سوي سعادت و خوشبختي ابدي است. از اين روست که حتي زيارت قبر ايشان به عنوان اعلام همبستگي و اطاعت و استمرار در راه ايشان به عنوان نشانه اي از سعادتمندي معرفي مي شود و امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد: لاتذع زيارهًْ الحسين بن علي عليه السلام و مر اصحابک بذالک، يمدا... في عمرک و يزيد ا... في رزقک و يحييک ا... سعيدا و لاتموت الاسعيدا و يکتبک سعيدا؛ زيارت امام حسين(ع) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن، که در اين صورت، خداوند عمرت را طولاني و روزي ات را زياد مي کند و زندگي ات را همراه با سعادت مي کند و جز سعادتمند نمي ميري و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت مي کند. (کامل الزيارات، ص 286)

   

             روزنامه كيهان، شماره 21063 به تاريخ 31/2/94، صفحه 6 (معارف)

مقاله

نویسنده محمد مرادخانی
جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS