نویسنده: حضرت آیتالله جوادی آملی
گرچه قدرت از صفات ذاتی خداوند است، لیکن بسیاری از صفات فعلی حق تعالی به این وصف باز میگردند، مانند رازقیت و خالقیت. به اعتبار همین اوصاف فعلی، حضرت علی(ع) مظهر قدرت الهی است، چنان که خود فرمود: " انا یدالله" من دست خدایم.
مراد از "ید" قدرت است، زیرا "ید" در کنایه از قدرت به کار میرود. حضرت علی(ع) هرگز احساس ترس و اظهار ضعف و عجز نکرد و هیچ حادثهای او را به هراس نینداخت، چنان که فرمود: "والله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها" اگر همه رزمندگان عرب بر ضد من صفبندی کنند، من از آنها روی برنمیگردانم.
همچنین در جای دیگر میفرماید: "انی والله لو لقیتهم واحدا وهم طلاع الارض کلها ما بالیت ولا استوحشت و انی من ضلالهم الذی هم فیه والهدی الذی انا علیه لعلی بصیره من نفسی و یقین من ربی و انی الی لقاء الله لمشتاق" به خدا سوگند! اگر من تنها با آنها (دشمنان) روبه رو شوم، در حالی که تمام روی زمین را پر کرده باشند، نمیترسم و باکی ندارم و من آن گمراهی را که آنها در آن قرار دارند و هدایتی را که خود بر آن هستم، با چشم خود میبنیم و با یقین به پروردگارم، پابرجا و مشتاق ملاقات خدا هستم.
"ابن مسکویه" میگوید: علی ابن ابی طالب(ع) شجاع نبود، بلکه حقیقت شجاعت بود (طهاره الاعراق). نمونه این اقتدار و قوت را هنگام از جاکندن در خیبر میتوان مشاهده کرد.
آن حضرت(ع) در این باره فرمود: "ما قلعت باب خیبر بقوه جسمانیه بل بقوه ربانیه" پس، قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد.
شجاعت علی(ع)
خوابیدن آن حضرت(ع) در بستر پیامبر اکرم(ص) در شب هجرت، بزرگترین شجاعت و جانبازی در راه خداوند بود. این جانبازی به اندازهای ارزشمند بود که خداوند متعال در قرآن آن را ستود و آن را جانبازی در راه کسب رضایت الهی نامید، چنان که به نقل بسیاری از مفسران، این آیه در این مورد نازل شده است: "و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رءوف بالعباد" برخی از مردم با خدا معامله میکنند و جان خود را برای رضایت او از دست میدهند و خدا با بندگان خود مهربان است.
مرحوم "کاشف الغطاء" میفرماید: خوابیدن علی بن ابیطالب(ع) در جای پیامبر اکرم(ص) در "لیله المبیت"، شجاعانهتر از کار امام حسین(ع) در روز عاشورا بود حسینبن علی(ع) شمشیر به دست میجنگید و میکشت، ولی علی بن ابیطالب(ع) حاضر شد بدون شمشیر، در جای پیغمبر گرامی اسلام(ص) بخوابد و چهل مسلح بر او بتازند که ممکن بود او را تکه تکه کنند، در حالی که او هیچ قدرت دفاعی نداشت.
مرگ در نگاه علی(ع)
امیر مومنان(ع) در همه صحنهها، از جمله در استقبال از مرگ، دارای صلابت بود. از این رو، که فرمود: "ان اکرم الموت القتل والذی نفس ابن ابی طالب بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی الفراش" یعنی مرگ درجات و مراتبی دارد که گرامیترین مرتبه آن کشته شدن در راه خداست و قسم به کسی جان پسر ابوطالب در دست قدرت او است، تحمل هزار ضربه شمشیر در راه خدا، برایم آسان تر از مرگ در بستر است!
در جنگ صفین گروهی عدم تعجیل آن حضرت(ع) در شروع جنگ را بر ترس او از مرگ حمل کردند، ولی آن حضرت فرمود: "فوالله ما ابالی دخلت الی الموت او خرج الموت الی" به خدا سوگند! باک ندارم که آگاهانه به سوی مرگ بروم و آن را در آغوش بکشم یا این که مرگ ناگهان به سراغ من بیاید و مرا در بربگیرد.
پس از ماجرای سقیفه، عباس عموی آن حضرت(ع) همراه ابوسفیان به ایشان پیشنهاد بیعت دادند و آن حضرت(ع) فرمود: شرایط به گونهای شد که اگر چیزی بگویم، میگویند که به طمع حکومت و ریاست سخن گفته است و اگر سکوت کنم، میگویند که از ترس مرگ ساکت شده است. سپس فرمود: "هیهات" که بعد از آن همه جنگها و مبارزات از مرگ بترسم. به ذات خداوند سوگند! علاقه پسر ابوطالب به مرگ بیش از علاقه طفل شیرخوار به پستان مادر است: "هیهات - بعد التیا و التی - والله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدی امه"
آن گاه آن حضرت(ع) به سر سکوت خود اشاره کرد و فرمود: از مطالب و حوادثی آگاهی دارم که اگر آنها را بازگو کنم و شما را از آنها آگاه سازم، آرامش و قرار را از شما میگیرد.
سوگند به کسی که جان پسر ابوطالب در دست قدرت اوست، تحمل هزار ضربه شمشیر در راه خدا، برایم آسانتر از مرگ در بستر است.
*حضرت علی(ع)هیچ گاه احساس ترس و اظهار ضعف و عجز نکرد و هیچ حادثهای او را به هراس نینداخت.
*علی(ع)، حقیقت شجاعت بود.
*قدرت الهی در حضرت علی(ع) ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد.