21 فروردین 1397, 12:53
انسان با غریزه خدادادی خود هر پدیده و حادثهای را که مشاهده میکند از علت و سبب آن جستجو مینماید و هرگز احتمال نمیدهد که خود به خود و بدون سبب به وجود آمده باشد. انسان به حسب فطری و غریزه، پیرو واقع بینی است یعنی خواه یا ناخواه همیشه در جستجوی واقع و پیرو و حق میباشد و این خوی غریزی را از کسی یاد نگرفته و از جایی نیاموخته است. روشن است که اگر انسان در پیروی از حق و حقیقت نکوشد، پایبند سعادت و کامیابی خود نخواهد شد و هر گفتار و کردار هوس آمیز و خوشایند را دنبال خواهد کرد و گرفتار پندارهای پوچ و افکار خرافی خواهد شد.
هستی و پیدایش تمام موجودات از چیز دیگری سرچشمه گرفته است که آفریننده و پدید آورنده اوست و همین که رابطه آفرینش خود را با چیزی قطع کرد در نهانخانه نیستی و نابودی فرو رفته ناپیدا میشود. آنکه وجود نامتناهی اش، تکیه گاه جهان هستی و نگاهدارنده جهانیان است خدا نامیده میشود. قرآن کریم میفرماید: «ان الذین قالوار بنا الله ثم استقاموا فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون». آنان که خداوند جهان را آفریننده خود بدانند و به ربوبیتش اعتراف کنند و بر گفته خویش پایدار و ثابت باشند هرگز دچار هراس و اندوه نمیشوند.
تا بشر بوده کوهها، جنگلها و دریاهای پهناور هم در روی زمین با وی بودهاند. همیشه خورشید و ماه و ستارگان فروزان را با حرکات منظم و دائمی آنها در آسمان دیده است. با این همه دانشمندان جهان با تکاپوی خستگی ناپذیر پیوسته در مورد علل و اسباب پیدایش این موجودات و پدیدههای شگفت انگیز بحث میکنند.
وقتی انسان، با غریزه واقع بینی و کنجکاوی دلایل فراوانی بر وجود پروردگار و آفریننده جهان میبیند همه این پدیدهها و نظامات هستی با حساب و کتاب خلق شده است غریزه واقع بینی انسان اعلام میدارد که جهان هستی حتماً تکیه گاهی دارد که منبع هستی و ایجاد کننده و نگهدارنده جهان است و آن هستی بی پایان و منبع علم و قدرت، خدا است که نظام هستی از دریای وجود او سرچشمه میگیرد. چنان که خدای متعال میفرماید: «الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی». خدای جهان کسی است که به هر چیز آفرینش و ساخت مخصوص آن را ارزانی داشت و پس از آن به راه زندگی و بقا رهبری فرمود.
تاریخ نشان میدهد که اکثریت افراد بشر دیندار بوده و خدایی برای جهان آفرینش اثبات میکرده اند. اگر چه در میان جامعههای خداشناس، اختلاف نظر وجود داشته است، هر قومی مبدا آفرینش را با اوصاف مخصوص توصیف مینموده اند. در باستانی ترین آثار که از بشر اولیه کشف شده، نشانه هایی از وجود دین و خداشناسی یافت میشود که آنان به ماوراء طبیعت و زندگی پس از مرگ اعتقاد و ایمان داشته اند. حتی در قارههای تازه مانند آمریکا و استرالیا و جزایر دور دست قاره قدیم که در قرنهای اخیر کشف شده اهالی بومی خداشناس بوده و با اختلاف سلیقه، مبدا برای جهان آفرینش اثبات میکردهاند.
بنابراین اعتقاد به خدا همیشه در میان بشر بوده و روشن میکند که خداشناسی فطری انسان است و بشر با فطرت خدادای خود خدایی برای آفرینش جهان اثبات میکند. حضرت امام حسین(ع) در آخرین ساعات زندگی خود که از هر سو هدف شمشیر دشمن بود، میفرمود: تنها چیزی که این مصیبت ناگوار را بر من آسمان میسازد، آن است که خدا را پیوسته ناظر اعمال خویش میبینم. اعتقاد به خدا باعث میشود تا انسان در زندگی هدف و آمالی الهی و حقیقی داشته باشد و در مشکلات و سختیها، با اعتقاد به خدای یگانه، صبر و بردباری را پیشه کند و ناگواریهای روزگار و سختی راه زندگی او را از پای در نیاورد و بدین ترتیب خود را برای زندگی خوب آماده سازد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان