این موضوع مبتنی بر مباحث تفسیری قرآن بوده که بعدها به کلام راه یافت. پارهای فلاسفۀ مسلمان در بحث پیرامون آخرت و نشأت انسان در آن دنیا دربارۀ خلق اعمال هم سخن گفتهاند. آیات بسیاری از قرآن کریم دلالت بر تجسم اعمال در قیامت دارند و این که اعمال، اعم از بد و خوب در روز قیامت مجسم و مرئی خواهد بود:
1- « یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ *فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه»[1]
«در آن روز مردم به صورت گروههای پراکنده (از قبرها) خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. پس هر کس هموزن ذرهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس هموزن ذرهای کارش انجام داده آن را میبیند»
در این آیات اعمال خیر و شر سه بار مفعول رؤیت واقع شدهاند و مریی و مجسم بودن اعمال منطوق صریح آنها است
2- «یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا»[2]
«روزی که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر میبیند و آرزو میکند میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصلۀ زمانی زیادی باشد»
تحلیل عقلی تا جسم اعمال:
اعمال اعم از نیک و بد جز تبدل ماده به نیرو نیست. بشر در اثر اراده شروع به کار میکند. و مقداری از مواد بدنش به نیرو مبدل میشود و از بدن خارج میگردد و چون موجود ، معدوم شدنی نیست آن نیرو در دنیا باقی میماند و با قدرت خداوند در روز قیامت مجسم میگردد، چنانچه برخی از آیات قرآن نیز این مطلب را تأیید میکنند:
مثل آیه 90 از سورۀ نمل:
« هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ »
«آیا جزایی جز آنچه عمل میکردند خواهید داشت؟»
طبق این آیه آخرت چیزی جز اعمال دنیا نیست. البته برخی آیات حاکی از این معنا هستند که جزای آخرت در اثر اعمال دنیاست. از این رو اعمال، سبب جزایند نه خود آنها، مثل:
« فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ »[3]
«امروز از عذاب ذلت باره به خاطر استکبارتان است.»
و
« وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ »[4]
«به آنان ندا داده میشود که این ثبت را در برابر اعمالی که انجام میدادید به ارث بردید»
کیفیت تجسم اعمال:
تجسم عمل در آخرت قطعی است اما کیفیت آن دربارۀ انسانها متفاوت است. حکیم شیعی، ملاصدرا (م 1050ق) در شواهد الربوبیة در این باره میگوید:
«برای هر صفت راسخ و ملکۀ نفسانی، ظهور و نمود خاصی در هر موطن و نشأة است؛ زیرا گاه برای صورت واحدی آثار گوناگون در مواطن گوناگونی هست. صورت جسم مرطوب بالذات، مثل آب هرگاه در جسم دیگری که پذیرندۀ رطوبت میگردد. ولی هرگاه همین جسم دارای صورت آبی در مادۀ دیگری مثل قوۀ حسی یا خیالی مؤثر شد آن ماده از آن رطوبت متأثر و منفعل میگردد، این ماده عین آن رطوبت و مانند آن را نمیپذیرد و مانند آب دارای رطوبت نمیگردد بلکه صورتی و شبحی از آن رطوبت را در خود میپذیرد و لذا برای آن رطوبت (یعنی رطوبت آب) اثر و رطوبت دیگری در نشأة دیگری هست (یعنی منشأ حس و خیال) غیر از منشأ اولی یعنی منشأ مادی خارجی. نیز نفس ناطقه به وسیلۀ قوۀ عقلیه، ظهور و نمود دیگری از رطوبت را میپذیرد که صورت عقیلۀ کلیۀ رطوبت است. پس حکم تفاوت و اختلاف نشأت در مورد ماهیت واحد بر آن قابل قیاس است. اکنون هر ماهیتی به حسب اختلاف و تفاوت انحای موجودات ظاهر میگردد (بدان گونه که ممکن است ماهیت واحدی به انحاء و اقسام گوناگون وجود، موجود گردد). بنابراین انسان باید براساس عقل و جستجو در صفات نفسانی و کیفیت انشاء و خلاقیت وی نسبت به آثار و افعال ظاهری دقت و تأمل کند تا که آن را وسیلۀ ادراک وصول به کیفیت و چگونگی استلزام و در برداشتن برخی از صفات و ملکات نسبت به بعضی از آثار مخصوص در آخرت قرار دهد. پس میبینیم که شدت غصب موجب طغیان حرکت خون در بدن و قرمزی رنگ صورت و گرم شدن بدن و سوزش مواد بدن میگردد در حالتی که غضب صفتی نفسانی است و موجود در باطن انسان و در عین حال این صفات از خصوصیات اجسام مادیاند که در این عالم در پی شدت غضب ظاهر و آشکار میگردند.»
سخن اخیر ملاصدرا این است که در سرای آخرت آتشِ افروخته بر این نفس ظاهر و آشکار میگردد و اثرش در آن محسوس و ملموس میشود و صاحب آن را حقیقتاً واقعاً میسوزاند همان گونه که در این عالم هنگام شدت ظهور آن صفت مستلزم ضربان رگها و شریانها و اضطراب اعضای بدن است و چه بسا صاحب آن صفت با عروض آن امراض شدید از شدت غیظ و غضب بمیرد.
بنابراین هر صفتی که در نفس انسان رسوخ کند آثار و توابع ضروری آن صفت در آخرت نیز بر وی مترتب میگردد همان گونه که هر صفتی که در این عالم در نفس روی دهد و یا راسخ گردد آثاری از این قبیل بر آن مترتب خواهد بود. مورد عذاب و عقاب در آخرت چیزی جز حاصل اعمال انسان در این دنیا نیست و تجسم اعمال بدین گونه متقق میگردد.[5]
پی نوشت:
-
-
[2] . سوره آلعمران آیه 30
-
-
-
[5] . برگرفته از دایرة المعارف تشیع(دایرة المعارف تشیع؛زیرنظر احمد صدر حاج سیدجوادی، کامران فانی، قم، سعید محبی، 1378، اول، ج7، ص 226)