دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فطرت توحیدی انسان از منظر حضرت زهرا «س»

حضرت زهرا سلام الله علیها شهادت با توحید را با سه ویژگی مشخص کرده‌اند.
No image
فطرت توحیدی انسان از منظر حضرت زهرا «س»
نویسنده: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

انواع خداشناسی (10)

علم حضوری و حصولی

و اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له کلمه جعل الاخلاص تاویلها و ضمن القلوب موصوفا و انار فی الفکر معقولها؛

حضرت زهرا سلام الله علیها شهادت با توحید را با سه ویژگی مشخص کرده‌اند. یکی این که این شهادت تنها یک بیان لفظی نیست؛ بلکه حقیقت بسیار عمیقی دارد و باید سعی کرد به آن حقیقت رسید.

آن حقیقت، اخلاص است که در جلسه قبل درحدی که خدای متعال توفیق داد دراین‌باره بحث کردیم. بعد می‌فرمایند: خداوند متعال یافتن این حقیقت را در دل‌های انسان‌ها قرار داده است و به تعبیر دیگر، دل‌ها را مفطور بر توحید قرار داده است. اما بیان عقلی و تعقلی‌اش چیزی است که در ذهن و فکر انسان تحقق پیدا می‌کند که آن را هم خداوند، نورانی و روشن قرار داده است. امشب درباره این دو جمله اخیر و فرق آن‌ها مطالبی عرض می‌کنم. برای روشن شدن مطلبی که می‌خواهم عرض کنم. توجه به دو مقدمه لازم است.

مقدمه اول این که علم بر دو نوع است؛ گاهی احساسی را در خودمان درک می‌کنیم. این درک همان وجود احساس در روح و روان ماست. درک ما نسبت به گرسنگی همان احساس گرسنگی است. گاهی می‌گویند:گرسنگی عبارت است از حالتی که دراثر خالی بودن معده و کمبود انرژی در بدن پیدا می‌شود. الان احساس گرسنگی نمی‌کنیم و گرسنگی درما موجود نیست؛ اما با این مفاهیم معنای عقلی گرسنگی را درک می‌کنیم. احساس گرسنگی یک نوع ادراک است و تصور معنای گرسنگی نوع دیگری از ادراک. اهل معقول می‌گویند: قسم اول ادراک حضوری و قسم دوم ادراک حصولی است. در ادراک حضوری معلوم با علم یکی است.

ادراک آگاهانه و غیرآگاهانه

مقدمه دیگر این که ادراک از جهت دیگری به دو قسم تقسیم می‌شود؛ آگاهانه و غیرآگاهانه. گاهی انسان چیزی را می‌داند و می‌داند که می‌داند. این ادراک آگاهانه است. گاهی انسان چیزی را می‌داند، اما اصلاً به آن توجه ندارد. باید شرایطی پیش آید تا انسان بفهمد که این را می‌دانسته است. این ادراک غیرآگاهانه است.

همه ما این روایت شریف را شنیده‌ایم که پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند: «کل مولود یولد علی الفطره فابواه یهودّانه و ینصرّانه و یمجّسانه.1 هر انسانی با فطرت توحید متولد می‌شود؛ پس پدر و مادرانند که او را یهودی و نصرانی و مجوسی می‌کنند» و روایات فراوانی هم داریم که می‌فرمایند: «فطرهم علی التوحید؛ خدا انسان را برفطرت توحید می‌آفریند.»2 و یا در ذیل آیه شریف فطره الله التی فطر الناس علیها3 مفسرین گفته‌اند: این فطرت توحید است و یا بزرگان در باب معرفت خدا مطرح می‌کنند که خداشناسی،فطری است. حال آن که گفته می‌شود انسان فطرتاً خداشناس است، یعنی چه؟ اگر انسانی هیچ چیزی از دیگران یاد نگیرد، نه از پدر و مادراسمی از خدا بشنود و نه در کتابی بخواند، آیا دریک چنین حالی خود به خود خداشناس بار می‌آید؟ این مساله به نظر من با در نظرگرفتن مقدماتی که گفتیم قابل حل است.

ما یک شناخت غیرآگاهانه داریم؛ یعنی علمی داریم که به آن توجه نداریم. در زندگی عادی از این نوع ادراکات فراوان داریم. ادراک غیرآگاهانه نیز دو قسم است؛ یک قسم ادراک نیمه آگاهانه است؛ یعنی با تذکر ساده‌ای انسان یادش می‌آید و به علم خود توجه پیدا می‌کند. قسم دیگر ادراک ناآگاهانه است؛ در این حالت گویا انسان علم خود را فراموش کرده است و با زحمت ممکن است متوجه شود که در عمق ذهنش چنین چیزی هست؛ مثلاً بچه‌های کوچک وقتی صدایی می‌شنوند دنبال این می‌گردند که ببینند صدا از کجا بود. اگر بخواهیم با اصطلاح عقلی بیان کنیم می‌گوییم: دنبال علت این پدیده می‌گردند؛ چون می‌دانند که این صدا‌بی خود پدید نمی‌آید و حتماً یک علتی دارد؛ اما اگر از بچه سه ساله بپرسید؛ شما قانون علیت را قبول دارید؟ این سوال را درک نمی‌کند. این یک نوع ادراک ناآگاهانه است؛ اما به محض این که موردش را پیدا کند آن درک کلی را بر این مورد تطبیق می‌کند. کودک به اصل علیت علم دارد؛ ولی به علم خود آگاهی ندارد.

فطرت توحیدی انسان

در قرآن آیاتی داریم که متاسفانه ما خیلی ساده از کنار آن‌ها می‌گذریم؛ مثلاً می‌فرماید: « و لئن سالتهم من خلق السماوات و الارض لیقولن خلقهن العزیز العلیم؛ اگر از این بت پرست‌ها بپرسید که این آسمان و زمین، این عالم عظیم یا این اسرار و حکمت‌ها را چه کسی آفریده است؟ خواهند گفت: این عالم را حتما کسی آفریده است که هم قدرت فوق العاده‌ای داشته و هم عالم بوده است.» شاید اصلاً این مساله برای آنها مطرح نباشد؛ اما وقتی سوال طرح شود، به عظمت عالم وحکمت‌های آن توجه پیدا می‌کنند و می‌گویند: موجود بی شعور نمی‌تواند این‌ها را خلق کند؛ تصادفی هم این گونه نمی‌شود؛ حتماً کسی که دانا و قدرتمند بوده این عالم را آفریده است. قرآن از این گونه سوالات زیاد مطرح کرده است؛ آیه شریف امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء4 از این قبیل آیات است که می‌فرماید: از این‌ها بپرس! کیست که وقتی شخص مضطر از او چیزی می‌خواهد به او می‌دهد؟ این سوالات، سوال از فطرت انسان است؛ یعنی انسان جوابش را می‌داند، اما به این علم خود توجه ندارد. وقتی این سوال را برایش طرح کنند و به آن دقت کند، می‌تواند جواب بدهد. این را ادراک نیمه آگاهانه گویند. گاهی افراد آنچه را که در عمق ادراکشان هست انکار می‌کنند. آن قدر غبار روی آن را گرفته که دیگر درکش نمی‌کنند. مثلا همه ما به وجود خودمان علم داریم و می‌فهمیم که هستیم؛ اما آیا وقتی می‌گوییم:«من» مراد همین بدن است؟! اینها که سلول‌هایی هستند که شعوری ندارند! حتی سلول‌های مغز هم جنبه ابزاری دارند و خود درکی ندارند. در واقع روح انسان است که می‌گوید: «من» و بدن ابزاری بیش نیست.

درحقیقت روح است که می‌شنود. می‌بیند، تصمیم می‌گیرد، صحبت می‌کند و.... عده‌ای با همین روح می‌گویند: اصلاً روح وجود ندارد!

در علوم عقلی ثابت شده که علم به نفس عین ذات نفس است و قابل انفکاک از نفس نیست. این مصداق بارز علم حضوری است که علم و عالم و معلوم یکی است؛ اما در عین حال آنهایی که منکر روح‌اند می‌گویند: اصلاً ما چیزی جز همین بدن نیستیم! آیا اینان علم به روح ندارند؟ گفتیم علم به نفس، عین نفس است و امکان ندارد که این علم را نداشته باشند؛ ولی این ادراک آن قدر ناآگاهانه و کم رنگ است که مشتبه می‌شود و گمان می‌کند که «من» یعنی همین بدن. وقتی کسی تزکیه نفس می‌کند و روحش تقویت می‌شود، کم کم درک می‌کند که غیر از بدن چیزی به نام روح هم هست و با تکامل روح خوب می‌فهمد که اصلاً بدن ربطی به «من» ندارد و بدن تنها ابزار و مرکب است. درقرآن آیاتی است که به این حقایق اشاراتی دارند. درسوره عنکبوت می‌فرماید:«فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الذین فلما لجاهم الی البر اذا هم یشرکون؛ 5 هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص می‌خوانند، اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند.»

این موضوع را قرآن با چند بیان ذکر کرده است. 6 علاوه بر آیات قرآن کریم، در روایات هم به همین علم نیمه آگاهانه یا ناآگاهانه اشاره شده است. پس معنای این که گفته می‌شود، فطرت انسان برتوحید است این نیست که ما آگاهانه می‌دانیم که خدایی با چنان اوصافی موجود است؛ بلکه ادراک ما به صورت نیمه آگاهانه است و وقتی از ما سوال کنند:« من خلق السماوات و الارض» آن وقت انسان به خود می‌آید و آن پرده نازکی که روی علمش کشیده شده کنار می‌رود و آگاه می‌شود. گاهی این پرده خیلی ضخیم است وبه این زودی‌ها کنار نمی‌رود؛ بلکه باید شرایطی خیلی استثنایی پیش آید تا انسان آگاه شود. مثلا انسانی که در هواپیما نشسته است و ناگهان متوجه می‌شود که هواپیما مشکل پیدا کرده و درحال سقوط است! این انسان امیدش به کجاست؟ چه کسی می‌تواند او را نجات دهد؟

این جاست که یک مرتبه می‌بیند به جایی امید دارد و در اعماق دلش متوجه کسی می‌شود. این همان ادراکی است که گفتیم علم حضوری ناآگاهانه است. این علم از راه استدلال و فکر به دست نمی‌آید؛ بلکه انسان چیزی را می‌یابد. این دو مقدمه درمباحث دیگر هم کارائی دارد و می‌تواند سوژه‌ای برای اهل تحقیق باشد.

دو شکل خداشناسی

با توجه به این دو مقدمه دو جمله ای را مرور می‌کنیم که حضرت زهرا سلام الله علیها به دنبال شهادت بر توحید ذکر فرمودند؛ و ضمن القلوب موصولها و انار فی الفکر معقولها؛ حضرت برای اعتقاد به توحید به دو مقوله قائل هستند؛ یکی موصول و یک معقول.

موصول یعنی وصول شده، دریافت شده. گاهی ما حقیقت توحید را دریافت می‌کنیم و به آن می‌رسیم، و گاهی آن را تعقل می‌کنیم. یک مرحله یافتن این حقیقت و به اصطلاح ما،علم حضوری است، و یک مرحله تعقل آن حقیقت و به اصطلاح علم حصولی است. علم حصولی مربوط به فکر و ذهن است؛ اما علم حضوری مربوط به قلب است. قلب مرحله و عرصه‌ای از روح انسانی است که کارش شهود حقایق است. قلب می‌بیند؛ همانطور که در سوره نجم می‌فرماید: ما کذب الفواد ما رای.7 نمی‌فرماید: «ما کذب الفواد ما علم.» اگر حقیقتی در قلب تحقق پیدا کند. قلب آن را می‌یابد. در این جا کاری که به قلب نسبت داده می‌شود در مقابل فکر است؛ البته قلب اطلاقات متعدد دارد؛ ولی غالباً مراد از قلب آن حیثیتی است که ادراکات شهودی و حضوری دارد و احساسات و عواطف را در درون خود می‌یابد؛ نه این که می‌داند که هست.

حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند: خدای متعال یافتن توحید را در ضمن قلب‌ها قرار داد؛ گویا تعبیر دیگری از این معناست که خداوند قلب را برفطرت توحید آفریده است حال اگر چشم قلب باز باشد و پرده‌ای روی آن نباشد، روشن و واضح می‌بیند. خداوند متعال چنین بندگانی دارد که نمونه بارز آن‌ها وجود حضرات معصومین، مخصوصاً چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین هستند.

شک نداریم که آنها موقع تولدشان هم به خدا علم داشته‌اند؛ بلکه قبل از تولد، در شکم مادر هم تسبیح خدا می‌گفته‌اند. چه بسا برخی از اولیای خدا باشند که در دوران طفولیت هم معرفت بلندی به خدا پیدا کرده باشند. ما هرچه را نمی‌دانیم حق نداریم بگوییم نیست و امکان ندارد! خیلی چیزهاست که ما گمان می‌کنیم امکان ندارد؛ اما گاهی خدا نشان می‌دهد که امکان دارد. گاهی همین انسان‌های عادی چیزهایی را می‌فهمند که دیگران نمی‌فهمند؛ گاهی به کمالاتی معنوی می‌رسند که دیگران نمی رسند و گاهی مکاشفاتی برای آنها پیدا می‌شود که برای پیرمردهای عالم زاهد بعد از سالیان درازی هم معلوم نیست پیدا شود! ذلک فضل الله یوتیه من یشاء. 8

مقاله

نویسنده آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS