19 تیر 1395, 10:24
استثمار در لغت به معناي استفاده از موفقيت، بهره كشى، سوءاستفاده، بهرهبردارى، انتفاع و استخراج است. واژه استثمار از ريشه «ثمر» و معادل فارسي آن «بهره كشي» است و در مباحث اقتصادي و اجتماعي به معناي استفاده و بهره بردن از كار كسي ديگر است. معنا و مفهوم علمي استثمار چنين است: به دست آوردن رایگان محصول كار يك فرد از جانب فردي كه صاحب خصوصي وسایل توليد است؛ اما نظر امام در اين مورد: امام علي: «... فُجناةُ ايديهم لا تكون بغيرِ افواههم: آنچه دستهاي آنان چيده (و محصول كار آنان) است به دهانهاي ديگران نخواهد رسيد.» از شيوههاي ستم بنيادِ اقتصادي كه با هيچ عدل و تعادلي سازگار نيست، كم بها دادن به كار و كارهاي مردم است. درس آموزان مدرس وحي، اين اصل را از قرآن آموختهاند آنجا كه ميفرمايد: «... يا قوم اعبدواللّه... و اوفوا الكيل و الميزان بالقسط و لا تجنسوا الناس اشياءهم و لا تعثوا في الارض مفسدين؛ (هود/ 85 ـ 84) اي مردم خداي را بپرستيد... و پيمانه و ترازو را تمام و به عدل دهيد، و چيزهاي (كار و كالاي) مردمان را كم بها مكنيد، و همچون تبهكاران در زمين به تبهكاري مپردازيد.» امين الاسلام طبرسي درباره معناي اين آيه ميگويد: «و لا تجنسوا الناس اشياءهم» «بخس اشياء و كم بها دادن به كار و كالاي مردم»، دو گونه صورت ميگيرد، نخست اينكه مواد خام و كالاهاي مورد نياز و داراي ارزش اقتصادي، كه با رنج و تلاش از معادن و مزارع و درياها و دشتها و... استخراج ميشود، و به سرمايهداران و كارخانهها عرضه ميگردد و سرمايه داران با مكانيسم ويژهاي نسبت به آنها «بخس» اعمال كنند، و بها و ارزش واقعي آنها را نپردازند. و اين استثمار و تصاحبِ ثمره كار ديگران و ناديده گرفتن حق آنها بيعدالتياي بزرگ است. ديگر اينكه دستمزد كارگر و كشاورز به اندازه ارزش واقعي آن پرداخت نشود. نظامهاي سرمايهداري با راهكارهاي ويژهاي از دستمزد كارگران ميكاهند. صاحبان صنايع با اتحاد و همبستگي سطح دستمزدها و نرخ كار را پايين نگه ميدارند و با كم بها دادن به كار انجام شده روي هر كالا (يعني «بخس») كارگران را استثمار ميكنند. در سايه اين مكانيسم، سرمايه داري به اموال بادآوردهاي دست مييابد، و همواره از رشد سرمايه و سلطه بر بازار كار و بازارهاي اقتصادي برخوردار ميگردد؛ و در برابر، تودههاي كارگر و كشاورز، روزبه روز ناتوانتر و زمينگيرتر ميشوند، و بدينگونههاست كه اجراي عدالت را ناممكن ميسازند، و توازن اقتصادي جامعه را برهم ميزنند. امام علي: «لن يتمكن العدل، حتي يذّل البخس، هرگز امكان ندارد عدالت برقرار شود، مگر اينكه (نظام استثماري) كم بها دادن (به كار و كالاي مردمان) از ميان برود.»
1. به كشاورزان ظلم نشود و دستمزد آنان بحق و عدل پرداخت شود.
2. دست واسطههاي اقتصادي قطع شود؛. آنانكه زمين را اجاره ميكنند و بدون انجام كاري آن را به بهايي بيشتر اجاره ميدهند.
3. به كارگران تحميل نشود، و به كاري مجبور نگردند، و به بيگاري كشيده نشوند. امام علي، به روايت امام رضا از پدرانش از پيامبر (ص): «انّالله ـ عزوجلّ ـ غافر كل ذنب الاّ من احدث دينا، او غضب اجيرا اجره، او رجلٌ باع حُرّا، خداوند بزرگ هر گناهي را ميبخشايد مگر گناه كسي كه (از پيش خود) ديني اختراع كند، يا كسي كه مزد كارگري را (به عدل و تمام) نپردازد، يا كسي كه انسان آزادي را (به بردگي بكشد و) به ديگري بفروشد.» در اين تعليم والاي محمدي به امام علي بدترين و نابخشودهترين گناهان، استثمار حق كارگر معرفي شده است. به بيگاري كشيدن، با دو شيوه انجام ميشود: نخست اينكه آشكارا و با اعمال قدرت كساني به كارهايي وا داشته شوند؛ چنانكه در گذشته تاريخ اين دست بيگاريها فراوان بوده است، و به ويژه حاكمان خودكامه، انسانها را براي ساختن كاخها و شهرها به بيگاري ميكشيدند. ديگر اينكه با برنامهريزي كارخانه داران، نرخ دستمزدها را پايين نگه دارند، و با اتحاد و تباني نگذارند كسي كارگري را با مزد بيشتري به كار گيرد. در اين صورت كارگران براي رفع نيازهاي ضروري خود و تهيه قوت لايموت، مجبورند كار كنند و با همين دستمزد كم بسازند؛ زيرا هر كجا بروند آسمان همين رنگ است، و به مزد حقيقي و عادلانه خويش دست نمييابند. در اين فرض، گرچه بيگاري آشكاري ديده نميشود و خود كارگر با پاي خود به طرف كار ميرود؛ ليكن در حقيقت بيگاري كشيدن است؛ زيرا او مجبور است با همين دستمزد كم بسازد. مفهوم «بخس» در گذشته و امروز: آيا ميتوان مفهوم بخس را كه در قرآن آمده و در كلام امام نيز بهكار رفته است، در چهارچوبهاي روابط اقتصادي گذشته محدود ساخت، و كاستن ارزش واقعي مواد خام و كم بها دادن به كار انسانها را كه مفهوم «بخس» در روابط اقتصادي امروز دنياست در نظر نياورد؟ با توجه به اينكه استثمار در دنياي امروز و كارخانه داريهاي گسترده جديد، بسيار گستردهتر و كوبندهتر است و وسایل ارتباطي جديد راه را براي تباني و اتحاد عليه كارگران يا توليدكنندگان مواد خام، بسيار هموار كرده است. از اين رو فقر در تمدن امروز بيشتر فاجعه بارتر و عموميتر از تمدنهاي گذشته است. فقر و مشكلات اقتصادي بيش از يك ميليارد انسان، دليل آشكار انواع ظلمهاي اقتصادي و رواداري «بخس» و كم بها دادن به كار و كالاي انسان است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان