13 مهر 1394, 13:51
«در مهاجرت آقا براى دفاع از کشور، افتخار همراهى با ایشان را داشتم. روزى در نجف خواستیم نماز ظهر و عصر را به امامت آقا نورالدین به جاى آوریم، دیدم جوانى نورانى به هیأت اعراب داخل شد و آقا به وى اقتدا کرد و نماز را به جاى آورد و سپس آن جوان به سوى حرم مطهر حضرت على(علیه السلام) حرکت کرد. دنبالش رفتم که او را ببینم، امّا هر چه گشتم موفق به دیدنش نشدم. از آقا این موضوع را پرسیدم، ایشان گفت: کارت به این کارها نباشد
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان