بررسی مؤلفههای اخلاق کار در سبک زندگی اسلامی
محسن موحدی؛ کارشناس ارشد علومتربیتی دانشگاه شهید بهشتی و مدرس مراکز تربیتمعلم استان اصفهان
در سبک زندگی اسلامی، کار و تولید، نه امری مادّی، بلکه عبادتی بزرگ بوده و حق تولید برای تمام انسانها است ، بنابراین بررسی مؤلفههای اخلاق کار ضرورت مییابد. با توجه به اهمیت کسبوکار در قرآن و سنت پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام راهکارهای برای ارتقاء فرهنگ کار و تلاش در جامعهی امروز ایران قابل استنباط است، مواردی نظیر: احياي فرهنگ غني كار و تلاش و همت، هماهنگسازي تمامي حوزههاي دخيل در امر عملياتي کردن كار، ايجاد وحدت و همدلي بين تمام نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي حول محور رهبرمعظم انقلاب، برنامهريزي جهت ايجاد انگيزه براي عموم جامعه، ايجاد سامانهی برنامهريزي، هماهنگي، هدايت، كنترل و نظارت و ... .
واژگان کلیدی: سبک زندگی، سبک زندگی اسلامی، قرآن، حدیث، اخلاق، اقتصاد، کار.
مقدمه
انسان از دو بعد مادي و معنوي «جسم و جان» تركيب يافته و هر يك از اين دو بعد، براي رشد و بالندگي به تقويت، انرژي و تغذيه سالم نيازمند است. خداي متعال، كه جهان هستي را خلق كرده و انسان را به عنوان گل سر سبد مخلوقات خود معرفي کرده، طبيعت را مسخر او ساخته و ابزار و امكانات مورد نياز را در اختيار او قرار داده است. انسان ميتواند در سايه تدبير و تلاش، از مواهب الهي استفاده كند و زمينه رشد و تعالي مادي و معنوي خود را فراهم کند. اشتغال و كار از مسائلي است كه براي پيمودن راههاي ترقي مادي و معنوي، نقشي بنيادين دارد و كار براي ادامه زندگي و بقاي جامعه ضرورتي اجتنابناپذير است. زندگي هركس به واسطه كاركردن تأمين و اداره ميشود و خودكفايي هر جامعهاي به ميزان و نوع عملكرد شاغلان آن جامعه بستگي دارد. علاوه بر اينها، كار موجب نشاط انسان شده، بيكاري موجب فقر، افسردگي، فساد و سرخوردگي اجتماعي ميگردد. اهميت كار در سنين جواني دو چندان است و آثار و ثمرات آن براي نسل جوان ارزش زيادي دارد (میرمعزی، 1378: 33-31).
از دیدگاه اسلام، کارکردن فقط برای کسب درآمد و افزودن ثروت نیست و در این میان معیارهای مهم دیگر اخلاقی نیز دخالت دارند که برخی از آنها در این نوشتار مطرح میشوند.
2. بیان مسأله
سبك زندگي از مفاهيمي است كه در نيمه دوم قرن بيستم مورد توجه جدي و اقبال جامعهشناسان قرار گرفت. با طرح مباحث مربوط به مدرنيته، هويت، مصرف و انگيزههاي مصرفكنندگان از سوي جامعهشناسان بستر مناسبي جهت رشد مطالعات و تحقيقات تجربي در اين زمينه فراهم شد. اين گسترش با محوريت نظريههای جامعهشناساني همچون وبر[1]، گيدنز[2]، وبلن[3]، بورديو[4]، پيترسون[5] و... انجام گرفت. گستردگي ابعاد و پيچيدگي موضوع موجب شده است كه مرزهاي محدودكننده اين موضوع لغزنده و مبهم باشد و از اینرو، برداشتهاي متفاوتي از اين موضوع و قلمرو آن بهوجود آيد كه در بررسيها قابل مشاهده است (فاضلی،1382: 34 ).
مفهوم سبك زندگي اولين بار در سال 1929 توسط آدلر[6] - روانشناس اجتماعي – مطرحشد و پس از يك دوره افول، مجدد از سال 1961 مورد اقبال انديشمندان بهویژه جامعهشناسان قرار گرفت. در ادبيات جامعهشناسي از مفهوم سبك زندگي دو برداشت و مفهومسازي وجود دارد، يكي مربوط به دهه 1920 كه سبك زندگي معرف ثروت و موقعيت اجتماعي افراد و بیشتر به عنوان شاخص تعيين طبقه اجتماعي بهكار رفته است (چاپين[7]، 1995؛ چاپمن[8]، 1935) و دوم به عنوان شكل اجتماعي نويني كه تنها در متن تغييرات مدرنيته و رشد فرهنگ مصرفگرايي معنا مييابد (گيدنز، 1991؛ بورديو، 1984؛ فدرستون[9]، 1987 و 1991؛ لش و يوري[10]، 1987) و در اين معنا سبك زندگي راهي است براي تعريف ارزشها، نگرشها و رفتارهاي افراد كه اهميت آن براي تحليلهاي اجتماعي روز به روزافزايش مييابد (اباذري، 1381: 67-66).
جنسن[11] (2007) معتقد است كه بيشتر اوقات اين مفهوم بدون آنكه بهطور دقيق معناي روش زندگي را بدهد، مورد استفاده قرار ميگيرد و در ادبيات اين واژه، به روشهاي مختلف تعريف شده و اين كه در چهار سطح جهاني، ملي، منطقهاي و فردي قابل اندازهگيري است. فرهنگ علوماجتماعي سبك زندگي را به نوع زندگي يا نوع معيشت ترجمه كرده كه منظور چگونگي جريان حيات و شيوه زندگي انسانها بهصورت فردي و گروهي است و نحوه استفاده از درآمد، طول زمان كار، شيوه لباس پوشيدن، تغذيه، رفتارهاي ديني، فرهنگي و ... را شامل ميشود (بيرو، 1380: 78).
بورديو سبك زندگي را نتيجه قابل رؤيتي از ابراز عادت ميداند، از نظر او همه چيزهايي كه انسان را احاطه كرده است، مثل: مسكن، اسباب و اثاثيه، كتابها، سيگارها، عطرها، لباسها و غيره بخشي از سبك زندگي او است (ممتاز، 1383: 84).
بنابراین، سبك زندگي عبارت از شيوه زندگيكردن است كه شامل رفتارهاي عيني فرد ميشود و از مهمترین ابعاد آن، مربوط به مسائل اقتصادی و کسب درآمد خانواده و جامعه است که ریشه در کارکردن دارد. دین اسلام در قالب آیات قرآنکریم و سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام راهکارهای مفیدی برای توجه به رابطهی اخلاق و کار ارائه میکند که در غنیسازی سبک زندگی اسلامی افراد جامعه نقشی مهم دارد (ولائی، 1378: 36).
از سوی دیگر؛ «اخلاق» جمع «خُلق» در كتب لغت، بيشتر به معناى طبيعت و سرشت آمده است (طریحی،1414: 33). راغب اصفهانى درباره اين واژه مىنويسد: «خَلق» و «خُلق» در اصل، يكى هستند، اما «خَلق» به هيأت، اشكال و صورتهايى كه با چشم درك مىشود اختصاص يافته و «خُلق» به قوا و سجايايى كه با بصيرت درك مىشود مختص شده است (راغب اصفهانی، 1383: 15). از مجموع سخنان لغويان برمىآيد كه «خُلق» صفت و كيفيت درونى ثابت در نفس انسان است. بيشتر علماى اخلاق «خُلق» را اينگونه تعريف كردهاند: ملكه نفسانى كه افعال از آن به آسانى صادر مىشود (طباطبائی، 1397ق، ج 19: 369).
بحث اخلاق، بحث درباره ارزشهاى انسانى است: «چگونه زيستن» و «چگونه رفتار كردن» (معیدفر،1380: 46) اما آنچه در اين تحقيق مهم دانسته شده است، تبيين رابطهی اخلاق با کار و ارائهی راهکارهای در جهت اجرائیکردن این رابطه است. کار در یک تعریف کلی، شامل هر نوع فعالیت میشود چه به قصد دریافت ما بهازای مالی آن انجام شود یا نه؛ هدف آخرتی داشته باشد یا دنیایی؛ عملِ موجود مادی باشد یا مجرد؛ کار یدی باشد یا کار فکری؛ کار صنعتی و تولیدی باشد یا کار خدماتی؛ عمل عبادی باشد یا عمل اقتصادی (نیکفر، 1383: 20).
اهداف مهم کار از دیدگاه اسلامی عبارت است از:
- کسب درآمد و تأمین معیشت زندگی خود و خانواده؛ شاید نخستین انگیزه هر شخصی در انجام کار این است که به واسطهی کار، نیازهای خود را تأمین کند. از امام صادق علیه السلام نقل شده: «وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله از جنگ تبوک مراجعت کرد، سعد انصاری به استقبال وی آمد. حضرت با او مصافحه کرد، دست او را زبر و خشن دید. فرمود: چه آسیبی به دستت رسیده است؟ گفت: با طناب و بیل کار و درآمد آن را صرف معاش خانوادهام میکنم. حضرت دست او را بوسید و فرمود: هذه ید لاتمسّها النار «این دستی است که آتشجهنم به آن نمیرسد» (جزری، 1970، ج2: 337). کسب درآمد فقط برای تأمین ضروریات زندگی نیست؛ بلکه شخص میتواند برای تأمین وسایل رفاهی خود و خانواده کار کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «از سعادتهای مسلمان، داشتن منزلی گشاده، همسایهی صالح و وسیلهی سواری مناسب است» (حرّعاملی، 1383، ج 3: 558 ). امام صادق علیه السلام فرمود: «هرچه برای خرید عطر بپردازی، اسراف نیست و مخارج مربوط به عطر پیامبر اکرم بیش از مخارج خوراکی او بود» (کلینی، 1362، ج6: 512)؛
- عزّت و شخصیتیافتن: از آثار کار، عزّتیافتن فرد است. شخص با کارکردن نیاز خود را برطرف ساخته، نیازمند کار دیگران نمیشود؛ از دیگران درخواست نمیکند و هزینهی او بر عهدهی دیگری نیست. امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود که دیر به بازار رفته بود فرمود: اُغدُ إلی عزِّک. «پگاه صبح در پی عزت خود [= کار و کسب] برو» (عاملی، 1383 ، ج 12: 3)؛
- رشد عقلانی: کار، وسیلهی تجربه آموختن انسان است و بر رشد عقلانی و اجتماعی او افزوده میشود. امام صادق علیه السلام فرمود: ترک التجارة ینقص العقل «رهاکردن تجارت، عقل را کاهش میدهد» (کلینی، 1362، ج5: 148).
- کسب آرامش روحی: انسان با کسب درآمد از نظر روحی آرامش مییابد و فرد نیازمند از نظر روحی در اضطراب است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «انسان هرگاه نیازمندیهای خود را تأمین کرد، آرام میگیرد» (کلینی، 1362، ج 5: 89)؛
- سلامت جسم: از آثار کار، برخورداری شخص از سلامت و نشاط جسمی است. بیکاری و عاطلبودن، باعث استراحت بیش از حد و پدید آمدن روحیهی خمودی و افسردگی در شخص میشود. با کار، اعضای انسان توان خود را بروز میدهد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: من یعمل یزدد قوة «هرکس کار کند، توان او افزوده میشود» (حکیمی، 1408، ج5: 291). امام صادق علیه السلام به فضل فرمود: «اگر تمام نیازهای مردم تأمین شده بود، از زندگی لذت نمیبردند. اگر انسانی مدتی ساکن مکانی شود و همهی نیازهای او فراهم باشد، از بیکاری خسته میشود و مایل است خود را مشغول کند» (مجلسی، 1374، ج 3: 87)؛
- تأمین نیازهای اساسی اجتماع: افراد با کار میتوانند نیازهای افراد جامعه را برطرف سازند. فرد نمیتواند تمام نیازهای خود را برطرف سازد؛ بنابراین هرکس با انجام کار خاصی میتواند نیاز مردم را برطرف کند و درمجموع، نیازهای تمام افراد تأمین شود (عاملی، 1383، ج 13: 244)؛
- رفع فقر و تأمین اجتماعی نیازمندان: با کار و تلاش، فقر اجتماعی از بین میرود و فرد با کسب درآمد میتواند به دیگران کمک کند. مسؤولیت اجتماعی، شخص را بهکار فرامیخواند؛ حتی اگر به درآمد آن نیاز نداشته باشد. فرد باید در بُعد اجتماعی انسانی مفید و مؤثر باشد. حضرت امیرمؤمنان با کار در باغ، چاه و قنات حفر میکرد و آنان را برای مردم و کمک به نیازمندان وقف میکرد یا آنکه بردگان بسیاری را با کار و درآمد خویش رها ساخت (کلینی، 1362، ج 5: 74)؛
- گسترش اخلاق اجتماعی و کاهش مفاسد اجتماعی: از آثار کار و انگیزهی روی آوردن به کار، حفظ و سلامت روح انسانی و گسترش اخلاق در اجتماع است. از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: «سستی و تنبلی، کلید غم و بدبختی است و ناتوانی و تنبلی همراه نیازمندی و فقر است و ثمرهی آن نابودی و بدبختی است. آنکه طلب و تلاش نکند، چیزی نمییابد و به فساد کشانده میشود» (ولایی، 1378: 63)؛
- افزایش توان اقتصادی جامعه: هرگاه بخشهای اساسی مردم بهکار اشتغال داشته باشند، اقتصاد جامعه رشد خواهد داشت. تولید و درآمد ملی افرایش مییابد. درآمد دولت به جهت مالیاتها فزونی یافته و امکان ارائهی خدمات عمومی به مردم فراهم میشود (صدر، 1391: 108). در دیدگاه دینی، انسان نهتنها در کار خود باید به فکر دیگر انسانها و جامعه باشد، بلکه اگر از ثمرهی کار او دیگر موجودات هم استفاده کنند، در نزد خداوند مطلوب است و برای او پاداش آخرتی خواهند نوشت. کمک به عمران و حیات طبیعت و محیط زیست ارزش والایی دارد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: ما من مسلم یغرس غرساً أو یزرع زرعاً فیأکل منه انسان أو طیر أو بهیمة الاّ کانت له به صدقة «مسلمانی که نهالی بکارد یا زراعتی بهعمل آورد و ازآن انسان، پرنده، چهارپا استفاده کند، در نامهی اعمال او ثواب صدقه نوشته میشود» (نوری، 1407، ج13: 460)؛
- تقویت اعتقادات دینی: اعتقاد دینی، عامل بسیار مهم در ایجاد انگیزه است و چنانچه در کلام اولیای دینی، آثاری برای عملی خاص عنوان شده باشد، فرد پرهیزکار به جهت باورهای خود در جهت کسب آن میکوشد و فعالیت خود را در همان سو قرار میدهد. انسانهای معتقد به عالم ماورا، کارهای بسیاری را برای نتایج آخرتی انجام میدهند. از بذلِ جان جهادگران تا صرف مال دارایان در طول تاریخ، بسیار دیده شده است. هماکنون مکانهای وقف شده بهوسیلهی نیک مردان و نیک زنان در جهان به حدی است که نهادهای گوناگون در سرپرستی صحیح آن میکوشند (معیدفر، 1380: 78)؛
- بخشش گناهان: کار اقتصادی، شخص را از آمرزش الهی بهرهمند میکند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من بات کالاً من طلب الحلال بات مغفوراًله «آن که در راه کسب حلال زندگی او میگذرد، مورد مغفرت الهی است» (کلینی، 1362، ج5: 78). إنّ من الذنوب ذنوباً لایکفّرها صلاة و لاصدقة قیل یا رسولاللَّه، فما یکفّرها. قال: الهموم فی طلب المعیشة «برخی از گناهان با نماز و صدقه پاک و جبران نمیشود. یاران گفتند چه چیز آن را پاک میکند؟ فرمود: تلاش در کسب روزی» (نوری، 1407، ج13: 13)؛
- حفظ و یاری دین فرد: انسان اگر بخواهد دیندار واقعی باشد و بتواند در معنویت پیشرفت کند نمیتواند از نعمتهای دنیا و نیازهای دنیایی چشم بپوشد. مؤمن بهدنبال خیر دنیا و آخرت است: آتنا فیالدنیا حسنة و فیالآخرة حسنة (بقره: 197) و خیر دنیا همان برخورداری از معیشت است (کلینی، 1362، ج5: 71). از پیامبر گرامی نقل شده است که : «خداوندا! در نان برکت ده و بین ما و نان جدایی مینداز. اگر نان نداشتیم، توان نماز و روزه و انجام واجبات الهی را نداشتیم» (کلینی، 1362، ج5: 73).
در نظام اخلاقی اسلام به مواردی از خصوصیات مثبت اخلاقی پافشاری شده و گاه این موارد، منافی کار اقتصادی قلمداد میشود. برخی از این اخلاقیات عبارتند از:
- توکل: معنای توکل، تعطیلکردن قوا و اعتماد به خدا که او بهجای شخص عمل انجام دهد نیست. کار نکردن و سکون، تضمین الهی را در پی ندارد. در آیات قرآن، توکل در موردی مطرحشده که مسلمان امر خطیری را باید انجام دهد و خداوند دلهره و نگرانی او را با ایجاد اطمینان معنوی از بین میبرد. مؤمن، وکالت خدا را کافی میداند و اعتماد به او را بر اعتماد به دیگران ترجیح میدهد: «ومن يتوكل علي الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شيءٍ قدراً» (طلاق: 3). این آیه به مسلمان تذکر میدهد که باید در امر مربوط به خانواده، قوانین الهی را مراعات کند تا عاقبت خیر برای او پدید آورد (مطهری، 1389: 112)؛
- زهد، قناعت و ترک دنیا: قناعت که از ویژگیهای مؤمنان و خردمندان بهشمار میرود، معنای درست مصرفکردن و جلوگیری از اسراف مال است، نه آنکه در بُعد تولید باید کمکاری کرد. زهد به معنای کم مصرفکردن برای بازده بیشتر است. دنیایی که زاهد آن را ترک میکند، سرگرمشدن به تنعم و تجمل و دورافتادن از کمال انسانی است. دعوت به زهد در دین، به معنای ترک تلاش و ساختن دنیای آباد و مستقل نیست. سرور زاهدان عالم بیش از همه کار و تلاش اقتصادی انجام میداد و استفاده از خانهی گسترده را در جهت خیررسانی به همنوعان و دستگیری بیچارگان امر آخرتی میدانست (مطهری، 1384: 217-216)؛
- صبر بر بلایا و رضا به قضای الهی: با توجه به آیات و روایات روشن میشود این سجیهی اخلاقی هم، مانند توکل برای کسی ستوده است که در صحنهی عمل و زندگی با همهی کوششی که دارد، گاه به نتیجهی دلخواه نمیرسد. از آنجا که انسان نمیتواند مجموع عوامل مؤثر بر طبیعت و دنیا و روحیات انسانها را در اختیار خود بگیرد، گاه با همهی زحمت، انتظار او برآورده نمیشود و خلاف خواستهی او رخ میدهد، در اینجا باید تن به این علل و اسباب بدهد (سادات، 1385: 143).
3. یافتههای تحقیق
عناصر اخلاقی کار و تولید در آموزههای دینی بسیار گسترده است. تحقق عینی این عناصر، از یکسو زمینهساز گسترش و بهینهسازی فعالیتهای تولیدی و در نتیجه رشد اقتصادی است و از سوی دیگر، ضمن جهتدهی به فعالیتها و سرمایهگذاریها، سالمسازی آنها را موجب میشود. برخی از مهمترین این عناصر به همراه کارکرد اقتصادی ـ اخلاقی آنها چنین است:
- 1. داشتن انگیزه سالم: واژه «انگيزه[12]» از كلمه لاتين حركتكردن[13] گرفته شده است. اين اصطلاح همانگونه كه از معناى رايج آن برمىآيد، به علت يا چرايى رفتار اشاره دارد. انگیزه را میتوان «حالتی در افراد دانست که آنان را به انجام رفتار و عمل خاصی متمایل میکند» (الوانی، 1384: 152).
انگیزه فرآیندی است که با یک نیاز یا کمبود زیستی یا روانی آغاز شده و رفتار هدفمند یا انگیزهای را در جهت محرکی خارجی فعال میکند (رضائيان، 1375؛ به نقل ازلوتانز، 87). بر اساس این تعریف رمز شناخت انگیزه را نیز در معنای مفاهیم نیازها، محرکها و روابط میان آنها میداند. برخی از نظریهپردازان انگیزه را مجموعهای از نیروهایی میدانند که افراد را بهطرف معینی از رفتار وادار میکند (رضائيان، به نقل ازپورتر، 88). پارهای دیگر بر این باورند که انگیزه بیانگر: «آن دسته از فرایند روانشناختی است که علت برانگیختگی، هدایت و تداوم اعمال ارادی هدفمند است» (رضائيان، 1375؛ به نقل ازميچل، 88). این تعاریف به سه نتیجه منجر میشود:
- تجزیه و تحلیل انگیزه باید به عواملی که فعالیتهای فرد را بر میانگیزد، تمرکز کند؛
- انگیزه فرایندگرا است و به انتخاب، جهت و هدف توجه دارد؛
- انگیزه بر چگونگی آغاز رفتار، تداوم یا توقف آن توجه دارد و بیانگر آن است که فرد دارای انگیزه چه نوع واکنش عینی نشان میدهد (رضائيان، 1375؛ به نقل از زيلاگيى و والاس، 88).
اهم مترادفهاى واژههاى انگيزه و نياز در قرآن عبارت است از:
- حاجة: «ولكم فيها منافع ولتبلغوا عليها حاجةً في صدوركم» (غافر: 80) و براى شما در آنها منافع قابل ملاحظهاى است تا بهوسيله آنها به مقصدى كه در دل داريد برسيد (هادوی نیا، 1389: 67)؛
- میل و رغبت: «و الرغبة و الرغب و الرغبى السّعة فى الارادة» يعنى رغبت عبارت است از فزونى و قوت اراده؛ مثل اين گفته خداوند متعال: «انّهم كانوا يسارعون فى الخيرات و يدعوننا رغبا و رهبا» (انبياء:90)؛ چراكه آنها در نيكىها سرعت مىگرفتند و بهخاطر عشق (به رحمت) و ترس (از عذاب) ما را مىخواندند (مصباح یزدی، 1388: 59)؛
- تحريض: از ماده حرض تنها دو مورد در قرآنمجيد آمده كه درباره تحريص و برانگيختن مؤمنان توسط پیامبر صلی الله علیه و آله برای جنگ است. يكى از آن دو مورد، آيه 65 سوره انفال و ديگرى آيه زير است: «فقاتل في سبيل الله لاتكلَف الا نفسك و حرض المؤمنين...» (نساء: 84)، پس (اى پيامبر) تو خود تنها در راه خدا به كارزار برخيز كه جز شخص تو بر آن مكلف نيست و مؤمنان را ترغيب كن (نیکفر، 1383: 81)؛
- إثارة: «إثاره» از ريشه «ثور» و به معناى تحريك و تهييج است و «ثوران» يعنى هيجان. در قرآنكريم، دو مورد درباره إثاره زمين و دو مورد درباره إثاره ابرها آمده. آيه: «واللّه الذى ارسل الرِّياح فتثير سحابا فسقناه إلى بلد ميت فاحيينا به الارض بعد موتها كذلك النشور» (فاطر: 9) خداوند كسى است كه بادها را مىفرستد تا ابرها را برانگيزد، پس ما آن ابرها را بهسوى زمين مرده مىرانيم و بهوسيله آن، سرزمين مرده را زنده مىكنيم. رستاخيز نيز همينگونه است (میرمعزی، 1378: 78).
در نگرش اسلام، هدف نهایی انسان، تکامل در پرتو نیل به قرب الهی است (طباطبائی، 1397، ج18: 394) از اینرو، هدف نهایی نظام اقتصادی اسلام، فراهمکردن زمینههای لازم برای دستیابی افراد به کمال مطلوب است. برای تحقق این هدف، یک سری «اهداف میانی» مطرح میگردد که از یکسو، به عنوان انگیزههای فعالیتهای تولیدی فرد مسلمان تلقی میشود و از سوی دیگر، مقدمه نیل به هدف نهایی است.«انجام دادن وظایف عبادی» (کلینی، 1362، ج5: 73)، «تأمین نیازهای زندگی» (کلینی، 1362، ج5: 72) و «رسیدن به رفاه نسبی» (کلینی، 1362، ج6: 238)، «خودکفایی و اقتدار جامعه» (انفال:60) و «مشارکت در خدمات اجتماعی» (کلینی، 1362، ج5: 74) از مهمترین اهداف فرد مسلمان در کار و تولید است. تفاوت در هدفها و انگیزهها، از وجوه تمایز کار و تولید در مکتب اقتصادی اسلام با مکتب سرمایهداری است؛ چراکه در مکتب سرمایهداری، هدف از تولید، افزایش سود و درآمد است (عبادی، 1370: 16) از اینرو، مجالی را برای اندیشیدن در ارزشها و رعایت محدودیتهای اخلاقی در کار و تولید باقی نمیگذارد.
- 2. وجدان کاری: وجدان[14] به معنای نیروی باطنی که خوب را از بد تشخیص میدهد، تعریفشده است (معین، 1381: 970) در اصطلاح، وجدان با عبارتهای گوناگونی تعریف شده است: انسان در اعماق درون خود، قوهای مییابد که او را به عمل نیک وادار کرده و از انجام کار بد باز میدارد و در صورت ارتکاب، او را سرزنش و ملامت میکند و با انجام کار نیک، مورد تشویق قرار میدهد. این هاتف غیبی نظرش به لذت و سود نیست و فقط آنچه را که وظیفه و تکلیف میداند، به آن امر و نهی میکند. در قرآنکریم از این درجات و مراتب به اماره، لوامه و مطمئنه تعبیر شده است (بختیاری، 1377: 11).
وجدان همان محرک درونی است که انسان را برای دستیابی به ایدهآل خود، تحریک میکند. این محرک درونی بایستگیها را از نبایستگیها تفکیک میکند، قاضی امین است و راهنمای مطمئن نظارت کرده، شکنجه میدهد و شکنجه میبیند، زشت و زیبا میشود و در نهایت اینکه وجدان قطبنما است (نادری، 1375: 3). وجدانِ كاري بازگوكننده انگيزه دروني است كه هر فرد با توجه به آن و با شناخت كامل به وظايف محوله در صدد انجام بهينه كار خويش بر ميآيد. بنابراين، ملكهاي كه بر طبق آن كاري بدون احتياج به محركهاي خارجي، با دقت و كامل انجام گيرد برخاسته از وجدان كاري بهشمار ميآيد (منطقی، 1375: 8) پس وجدان كاري برابر است با حالت ثابت دروني كه فرد را به انجام درست دقيق كار، با ميل و اشتياق ترغيب ميكند (نادری، 1375: 4). وجدان کاری عاملی است که سبب میشود فرد بدون وجود هیچ کنترل خارجی و فیزیکی و به انگیزهای درونی برای انجام درست کاری که بر عهدهای او گذاشته شده است، از هیچ کوششی فروگذار نکند. میتوان نتیجه گرفت «وجدان کاری» به معنای «گرایش به انجامدادن صحیح کار و وظایف شغلی، بدون نظارت مستقیم» است (معیدفر، 1380: 18) که از نشانههای آن، انجام کار بیشتر و بهتر، کنترل درونی و مسئولیتپذیری است (سیدعباسزاده، 1374: 11).
عواملی چند بر ایجاد و تقویت وجدان کاری مؤثر است که در متون دینی، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است؛ «اصلاح نگرش» (نفی پارهای از پندارهای نادرست و خرافی درباره سرنوشت انسان و جوامع) (طباطبائی، 1397، ج11: 312)، «رضایتمندی از کار» (از طریق تبیین ارزش معنوی و اجتماعی و آثار کار)، «آموزش و الگوسازی»، «تقویت احساس مسئولیت» (نحل، 93) و «توجه دادن جامعه به پیآمدهای ضعف وجدان کاری» (کلینی، 1362، ج5: 148) از این عوامل است.
- 3. تخصص و تعهد: استعمال واژه تعهد[15]، منحصر به جامعهشناسان نیست، بلکه متفکران حوزههاى دیگر از جمله: سیاست، فلسفه، مدیریت، اقتصاد و اخلاق نیز آن را بهکار گرفتهاند. «تخصص و تعهد» دو ویژگی اساسی نیروی کار و مدیریت است که در آموزههای دینی، بهشدت مورد تأکید است، بهگونهای که ممکن نیست هیچیک بدون دیگری، ملاک ارزیابی باشد: «إنّ خیر من استأجرت القویّ الأمین» (قصص: 26)؛ «قال اجعلنی علی خزائن الأرض إنّی حفیظ علیم» (یوسف: 55). در بینش اقتصادی اسلام، «متعهد غیر متخصص» در ردیف «متعهد خائن» قرار میگیرد. امام صادق علیه السلام در اینباره میفرمایند: «ما أبالی ائتمنت؛ خائنا أو مضیعا» (کلینی، 1362، ج5: 300) «برای من تفاوتی ندارد که به خائن امانت بسپارم، یا به کسی که [از امانت مراقبت نمیکند و آن را] تباه میسازد.».؛ از اینرو آگاهی از دانشهای هر زمان و افزایش تخصص، در کنار پاکی و تعهد، از وظایف دینی نیروی کار است، بهگونهای که تعهد او اقتضا میکند، از پذیرش کاری خودداری ورزد که تخصص و توان آن را ندارد.
- 4. انضباط کاری: نظم و انضباط و مدیریت زمان، از مهمترین عوامل بهرهبرداری بهینه از سرمایهها است؛ از اینرو، علاوه بر رعایت نظم (سیدرضی، 1359: 167) شاخصههای انضباط در فعالیتهای اقتصادی نیز مورد تأکید است. برخی از این شاخصهها عبارت استاز: «تقسیم وقت» (قصص، 73)، «تقسیم کار بر اساس توانمندیها و تخصص افراد» (طباطبائی، 1397، ج18: 101)، «رعایت میانهروی در کار با پرهیز از سستی یا حرص و آزمندی» (کلینی، 1362، ج5: 81) و «رعایت میانهروی به هدف پاسداشت سلامت جسمی و روحی و رسیدگی به سایر وظایف».
نتیجهگیری
كار در نگاه دين، در گسترهی هستى جارى است و شخص با كارکرد با مجموعه عالم هستى و خالق آن هماهنگ ميشود. بنابراین، هر نوع كار حلال مطلوب است؛ اگرچه برخى از كارها و فعاليتهاى اقتصادى به جهت اهميت آن در متون دينى مورد ترغيب بيشتر قرار گرفته است. اولياى الهى به انواع كارها مثل كارگرى، خياطى، زرهبافى، صنعتگرى، تجارت، كشاورزى ميپرداختند و كار را فضيلت انسانى و عبادت الهى ميدانستند. بر این اساس اعتقادات اسلامى، ترغيبكنندهی فعاليت اقتصادى است و چون دنيا مزرعه آخرت و از بهترين اعمال صالح، كسب درآمد حلال است، با كار آخرت شخص و ارزش انسانى او تضمين ميشود (نیک فر، 1383: 56-55).
كار اقتصادى به علل گوناگون مورد رغبت مسلمان است. مواردی مانند: تأمين معاش، رفع احتياج اجتماع، عزت نفس، رشد عقلانى، سلامتجسم، زدودن چهره زشت فقر، گسترش اخلاق و نابودى مفاسد اجتماعى، حفظ دين و كسب ثواب آخرتى به همراه مطلوبيت كار، مؤمن را به كار ترغيب ميكند (معیدفر،1380: 19). گسترش فرهنگ دينى درباره كار، زمينه تلاش همهجانبه افراد براى رشد اقتصادى را فراهم ميكند و افراد توجه جدى به نفس كار دارند تا نوع آن؛ بنابراين خواهند كوشيد بيكارى را به هر صورت از خود دور سازند و هر كار حلالى را عزيز داشته، به بيكارى ترجيح دهند. حاكميت فرهنگ دينى، اثر مثبت بر بهرهورى نيروى كار و كاهش هزينههاى اضافى مثل اسراف منابع و اتلاف وقت دارد و روابط انسانى در بازار كار را بهبود ميبخشد. كار اقتصادى پيوند دنيا و آخرت است و با آن ميتوان حسنه در دنيا و آخرت را كسب كرد (ولائی، 1378: 112).
با توجه به اهمیت کسبوکار در قرآن و سنت پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام راهکارهای زیر برای اجراییکردن ارتقاء فرهنگ کار و تلاش در جامعهی امروز ایران و بلکه جوامع مسلمان و در نتیجه افزایش تولید، کارساز است:
- احياي فرهنگ غني كار، تلاش و همت: كار، تلاش و همت، همواره درميان ايرانيان از ايران باستان گرفته تا به حال از جايگاه ويژه و والايي برخوردار بوده است (ولائی، 1378: 167-166). بحث احياي فرهنگ كار بهعنوان راهكار جدي با هدف به روزرساني و نهادينهسازي توأم با ترويج و بسط آموزههاي ناب فرهنگي در حال حاضر به معناي ناديده انگاشتن و خلاء حضور اين فرهنگ در بين جامعه فعلي نیست، بلكه تنها هدف از طرح بحث غنابخشي و استحكام و پرمغز کردن مطالب و محتواهاي نو ارائه شده به جامعه براي پذيرش و مقبوليت بيشتر در بين تمام لايهها و سطوح فعلي جامعه ایران است. در ارائه بحث و تهيه مطالب هرچه از سابقه ديرينه و پيشينه دانش و اطلاعات گذشتگان و ادوار گذشته بهرهگيري شود زمينه غناي فكري، قوام و بسط بيش از پيش آن فراهمتر و مقبوليت عام آن افزونتر خواهدشد (معیدفر،1380: 144).
- هماهنگسازي تمامي حوزههاي دخيل در امر عملياتي کردن كار: موضوع وحدت رويه در بين آحاد جامعه از اهميت زيادي برخوردار بوده و نبود توجه جدي به آن ميتواند آسيبهاي جدي به جامعه وارد کند. هماهنگي موجب تسريع و مضاعفشدن حركت و تلاش در مسير توسعه كشور شده و به همين دليل ايجاد وحدت رويه در حوزههاي سختافزاری و نرمافزاری میتواند بسيار كارساز باشد (نیکفر، 1383: 157-156).
- ايجاد وحدت و همدلي بين تمام نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي حول محور رهبرمعظم انقلاب: اين امر در جلوگيري از بخشينگري در برنامهريزي و اجرايي کردن موضوع بسيار حائز اهميت است. بحث فراهمسازي زمينههاي ايجاد بستر فراگير براي کسبوکار، لازمهی مشاركت فعالانه تمام سطوح مختلف جامعه از هر عقيده و نگرشي است و ضرورت دارد تمام آحاد جامعه را در اين موضوع درگير نماید و شايسته است كه وحدت و اخوت بين تمام نيروهاي وفادار به انقلاب و نظام حول محور رهبري ايجاد شود (عبادی،1370: 19).
- برنامهريزي جهت ايجاد انگيزه براي عموم جامعه: اتخاذ سازوكاري مناسب جهت ايجاد انگيزه براي عموم جامعه به ويژه براي كاركنان و اساتيد، روحانيان، دانشجويان، دانشآموزان و تمام فعالان و پژوهشگران عرصه فرهنگ و دانش در تمامي بخشهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي در دو بُعد معنوی و مادی مفید است (میرمعزی، 1378: 89-88).
- ايجاد سامانهی برنامهريزي، هماهنگي، هدايت، كنترل و نظارت: با هدف دسترسي آسانتر مسيرهاي اهداف تعيينشده و هدفگذاري شده؛ ايجاد اين سامانه موجب خواهد شد تا از رهاشدگي موضوع خودداري شده و روند اجرايي كار به شکل منسجم، هماهنگ، كاناليزه شده و كارآمد پيگيري شود (سیدعباس زاده، 1374: 98).
- شناسايي موانع احتمالي: اجراي هر برنامه و فعاليتي بیشتر با يكسري مشكلات و موانعي خواسته يا ناخواسته مواجه است. شناسايي دقيق و كارشناسي شده اين مشكلات احتمالي و چارهانديشي جدي براي آن توأم با ارايه راهكار و برخورد عقلاني و خردگرايي ضمن رفع موانع، موجب تسريع و سرعت بخشيدن به حركت تعيين شده در مسير توسعه نيز خواهد شد (ولایی، 1378: 171).
- برنامهريزي اصولي بر اساس عملياتهاي تدارك شده (كوتاه مدت، ميان مدت، بلند مدت): برنامهريزي داراي دو ركن اساسي تعیین هدف و پیش بینی است. هدف و راهبرد، بر اساس مفاهیم دینی اعم از قرآنکریم، احادیث و سیره پیامبر اکرم و ائمهی اطهار علیهم السلام و رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب اسلامي به روشني مشخص شده است. اقدام بعدي انجام پيشبينيهاي لازم براي اجراي دقيق و شايسته موضوع است که براي اجراي مناسب و بهرهگيري بهينه، نياز به برنامهريزي مدون، اصولي و كارامد بهصورت كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت است (اباذری، 1381: 78).
- بسط ارزش های اجتماعي و آموزههاي معنوي در بين تمام سطوح و طبقات اجتماعي جامعه: جامعه ایران ارزشمدار و هنجارهاي حاكم بر آن داراي نكات مثبت فراوان است. کسبوکار نیز از موضوعهای ارزشي از ديرباز تا كنون بوده است. از راههاي عملياتي کردن این موضوع مهم، تكيه و بهرهگيري از اين ظرفيت بالا در سطح جامعه است كه اگر به درستي و نحو مطلوب از آن استفاده گردد، ميزان كارايي و كارآمدسازي در اجراي صحيح گرایش به کسبوکار، افزایش خواهد یافت (فاضلی، 1382: 151).
- بهرهگيري از آموزشهاي عمومي از طريق رسانههاي ارتباط جمعي: بهكارگيري هدفمند رسانههاي ديداري و شنيداري و ارتباط جمعي به ویژه صداوسيما، در كنار آموزشهاي تخصصي مديران و متوليان ذيربط، از اهميت زيادي برخوردار است. همانگونه كه حضرت امام خميني رحمت الله علیه فرمودند، صداوسيما به مثابه دانشگاه عمومي است. پس بايسته است در این راستا، ضبط و پخش برنامههايي هدفمند و تأثيرگذار جهت گسترش فرهنگ کسبوکار در بين تمام سطوح جامعه انجام گیرد كه از اين دانشگاه عمومي بهرهمند شوند. (معیدفر، 1380: 153).
- پايش مستمر، ارزشيابي و ارزشگذاري بر مجموعه فعاليتهای انجام شده: بازكاوي و پايش مستمر و در صورت نياز، اصلاح و بازنگري فعاليتهاي تدارك شده برای ارتقاء فرهنگ کسبوکار، ضمن نظارت پايدار بر فعاليتهاي تدارك شده موجب ارتقاء سطح كارايي و افزايش توان مضاعف و جلوگيري از هدر رفتن زحمات كشيده شده در اين خصوص خواهد شد (سیدعباس زاده، 1374: 112).
- تشكيل اتاق فكر، جلسات مشورتي براي تصميمگيري با هدف بهبود بخشي به روند اجرايي موضوع: بهرهگيري خردمندانه از نظرهای كارشناسان، موجب كارايي بيشتر برنامهها و فعاليتهاي تدارك شده برای ارتقاء فرهنگ کسبوکار میشود (نیک فر، 1383: 166).
- تعيين دقيق مسيرهاي دستيابي به نقاط هدفگذاري شده: اتخاذ سازوكاري هدفمند در تدوين لوايح، قوانين و آييننامههاي لازم برای تعيين ضوابط قانوني برنامهريزي، طراحي و اجراي موضوع، از لوازم ريلگذاري و تعيين دقيق مسير برنامهريزي شده است. از اشكالات و نواقصي كه معمولاً در اجرايي کردن برخي نظرها و دستورها در بين جامعه بهويژه در بين دستگاههاي اجرايي كشور به وجود ميآيد، فقدان راهكار قانوني وآيين نامههاي اداري است كه اين امر كندی را در مراحل اجرايي در پي دارد. به همين دليل چارهانديشي در اين باره، متضمن تحرك فعالانه دستگاهها و اشخاص حقيقي و حقوقي مربوط است (فاضلی، 1382: 154).
- بهرهگيري از آيات و روايات و سخنان بزرگان و انديشمندان: استفاده از آيات الهي قرآنكريم؛ مانند فاذا فرغت فانصب (انشراح: 7) «پس هنگامي كه از كار مهمي فارغ ميشوي به مهم ديگري بپرداز» و احاديث قدسي، روايات و احاديث پيامبر گرامي اسلام مانند: الكادّ لعياله كالمجاهد في سبيل الله «كار و تلاش براي خانواده مانند كسي است كه در راه خدا جهاد ميكند» و ائمه اطهار و سخنان بزرگان براي نهادينهسازي بحث کسبوکار در بين افراد جامعه، بسيار مؤثر خواهد بود؛ چراکه اطلاعات مهم بسياري در ارتباط با كار و تلاش وارد شده است و بهرهگيري از آنها در جامعهاي که دينمدار بوده و از ميزان پذيرش والای اينگونه آموزهها در ميان مردم برخوردار است، مسئولان امر را بهسوي دستيابي به اهداف تعيين شده رهنمون میکند و از سوی ديگر، اين آموزهها به فرهنگسازي موضوعات فوق كمك شايان توجهي خواهد کرد (ولایی، 1378: 178-177).
- اولويتبندي براي طرحها، برنامهها و پروژههاي اجرايي: طرحها و پروژههايي كه امكان و ظرفيت لازم براي افزايش و رشد توليدات و فعاليت را بدون افزايش بودجه دارند، باید در اولويت قرار گیرند. یعنی با اولويتبندي برخي از طرحها و پروژهها به نحوی كه به ديگر طرحها آسيب وارد نشود (نیکفر، 1383: 167).
- بهرهگيري حداكثري و مضاعف از پايگاهها، مراكز و تشكلهاي فعال ديني: مساجد، حسينیهها و هيأت مذهبي كه داراي مخاطبان زيادي بوده و از جايگاه ويژهاي در سطح جامعه برخورداراند، از پايگاههايي هستند كه ميتوانند نقش مهمي در ترويج و بسط کسبوکار را در جامعه به عهده گيرند كه اين امر نياز به برنامهريزي مضاعف و جدي در این باره دارد (سادات، 1385: 139).
- ايجاد نگاهي جامع و فراگير نسبت به موضوع کسبوکار: داشتن نگاهي فراگیر همراه با توسعه و گسترش اين موضوعات به تمام عرصههاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي و پرهيز از بخشينگري و جزءانديشي در برنامهريزي و طراحي امور براي اجراي مناسب آن، امري ضروري است. یعنی کسب وکار، تنها در امور خدماتي، اداري و اقتصادي خلاصه و محدود نگردد و اين تفكر در تمام حوزههاي اجتماعی بهویژه در عرصههايي كه با قشر نوجوان و جوان سروكار دارند، مثل ميادين ورزشي، مراكز علمي و پژوهشي و... توسعه يابد (سیدعباسزاده، 1374: 118).
- داشتن نگاهي واقعگرايانه و منطقي: داشتن برخوردي واقعگرايانه و پرهيز از برنامهريزي و اجراي برنامههاي احساسي، غيرمنطقي و معدودسازي آن به مباحث و كارهاي كمارزش و سطحي از عنوان کسبوکار، بسیار مهم است. در صورت جدي نگرفتن اين مهم، آسيبهاي جدي به اصل موضوع و اهداف مهم ترسيم شده وارد خواهد شد (معیدفر، 1380: 155).
- ارايه الگوها و مستندات: ارايه الگو و مستندات قابل ارايه اعم از توليدات، برونداد و خروجيها در زمينههاي مختلف (فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و...) كه در سنوات گذشته حاصل و نتيجه کسبوکار اشخاص حقيقي و حقوقي، بوده است. بايد توجه داشت كه طرح مباحث یکسره توصيفي و انتزاعي و نبود ارايه الگوي عملي از تأثيرگذاري زيادي برخوردار نبوده و برخي مواقع موجب جدي نگرفتن موضوع در سطح جامعه خواهد شد (سیدعباسزاده، 1374: 121). همچنين معرفي تعدادي از افراد نخبه ساعي و موفق در انواع کسبوکار كه در زمينهها و عرصههاي مختلف، داراي موفقيت بوده و موفقيت آنها نيز حاصل تلاش و كارشان بوده مهم است؛ چراکه ميتواند در انتقال تجربه و الگوسازي عملي براي جامعه و نيز استفادهی بهينه از زمان در انجام اين مهم، پر فايده باشد. این کار با مصاحبه مستقيم با اين افراد و نشان دادن آثار آنان و پخش آن در رسانهها بهویژه صداوسيما، قابل اجرا است (معیدفر، 1380: 157).
- بهرهگيري از فضاي مجازي: استفاده از فضاي مجازي ميتواند حوزهی فعاليت و ميدان عمليات اين پيام را بسيار گستردهتر کند. امروزه نقش شبكه اينترنت و فضاي مجازي در ايجاد محيطي فراگير براي بسط انديشه و موضوعات هدفمند بر كسي پوشيده نيست. بهویژه اينكه غالب بهرهمندان اين فضا را نيز جوانان و نوجوانان تشكيل ميدهند. به همين دليل خلاء حضور جدي در اين فضا و عدم طرح موضوع در آن ميتواند، در دستيابي به اهداف متصور شده اختلال ایجاد کند (نیکفر، 1383: 171).
- فضاسازي تبليغاتي در محيط شهري، اماكن و ميادين عمومي و خدماتي: استفاده از محيطهاي تبليغي سطح شهرها (ميادين، چهارراهها، نقاط پر رفتوآمد، خيابانهاي اصلي) اماكن عمومي، وسايل حملونقل عمومي مثل ايستگاههاي متر، قطارهاي شهري، اتوبوس شهري، تاكسي و نيز تبليغات جهتدار در ميادين ورزشي، ترمينالهاي مسافربري، بوستانها و پاركها، مجتمعهاي فرهنگي و تجاري و اقتصادي و خدماتي و... در ترويج فرهنگ کسبوکار تأثيرگذار بوده و شايسته است از اين فضاهاي تبليغي به نحو احسن و مطلوب بهرهگيري شود (فاضلی، 1382: 158).
فهرست منابع
- قرآن کریم
- اباذري، يوسف (1381) از طبقه تا سبك زندگي، نامه علوم اجتماعي، شماره20، تهران، 78-61.
- استاجي، زهرا (1385) بررسي سبك زندگي در ساكنين شهر سبزوار، مجله دانشكده علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار، دوره 13، شماره 3، سبزوار، 123-109.
- بختیاری، صادق (1377) مفهوم وجدان کاری و برخی عوامل مؤثر بر آن، مدیریت دولتی، شماره 41-42، تهران، 19-7.
- بخشي، علياكبر (1375) خودشناسي درونمايه وجدان كاري، مجله معرفت، شماره 17، قم، 98-81.
- بيرو، الن (1380) فرهنگ علوم اجتماعي، باقر ساروخاني، تهران، انتشارات كيهان.
- جزری، ابوالحسن علی بن محمد (1970) اسدالغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالشعب.
- حرّالعاملی، محمدبنالحسن (1383ق) وسائلالشیعة الی تحصیل مسائلالشریعه، تهران، مکتبةالاسلامیة.
- حکیمی، محمدرضا (1408ق) الحیاة، تهران، نشر الثقافةالإسلامیة.
- خمینی، سیدروحاللَّه (1379) صحیفهی نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی (ره).
- راغب اصفهانى، محمد (1383ق) المفردات فى الفاظ القرآن، قم، اسماعيليان.
- رجبزاده، احمد (1383) ارزشها و ضعف وجدان کاری در ایران، نامه پژوهش، شماره5 ، تهران، 141-129.
- رضائيان، على (1375) معماى مديريت، دانش مديريت، شماره 31و 32، تهران، 93-81.
- رضائیان، علی (1387) مبانی رفتار سازمانی، تهران، سمت.
- رضی، ابوالحسن (1395ق) نهجالبلاغه، «صبحی الصالح»، قم، انتشارات هجرت.
- سادات، محمدعلی (1385) اخلاق اسلامی، تهران، سمت.
- سیدعباسزاده، میرمحمد (1374) وجدان کار: رهیافت عملی و کاربردی، ارومیه، آرشیا.
- صدر، السیدمحمدباقر (1391ق) الاسلام یقودالحیاة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات.
- طباطبائى، سیدمحمدحسین (1397ق) الميزان، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
- ـــــــــــــــ (1417ق) الرسائل التوحیدیه، قم، مؤسسةالنشرالاسلامی.
- طریحی، فخرالدین (1414ق) مجمع البحرین، به کوشش احمد حسینی، قم، بنیاد بعثت.
- عبادی، جعفر (1370) مباحثی در اقتصاد خرد، چاپ اوّل، تهران، سمت.
- فاضلي، محمد (1382) مصرف و سبك زندگي، تهران، نشر صبح صادق.
- کلینی، محمد بن یعقوب (1362) الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
- گيدنز، آنتوني (1382) تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقيان، تهران، نشر ني.
- مجلسی، محمدباقر (1374) بحارالانوار، تهران، مکتبةالاسلامیة.
- محمّدى رىشهرى محمّد (1416ق) ميزان الحكمه، قم، دارالحديث.
- مصباح یزدی، محمدتقی (1388) پیشنیازهای مدیریت اسلامی، قم، موسسه امام خمینی(ره).
- مطهری، مرتضی (1384) سیری در نهج البلاغه، تهران، انتشارات صدرا.
- ـــــــــــــــ (1389) بیست گفتار، تهران، انتشارات صدرا.
- معیدفر، سعید (1380) بررسی میزان اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن، تهران، نشر دوران.
- معین، محمد (1381) فرهنگ فارسی معین (یک جلدی)، تهران، نشر معین.
- ممتاز، فريده (1383) معرفي طبقه از ديدگاه بورديو، پژوهشنامه علوم انساني، شماره 42 – 41، تهران، 98-77.
- منطقي، محسن (1375) گامي به سوي نهادينه كردن وجدان كاري در سازمانها، مجله معرفت، شماره 17 ، قم، 13-5.
- میر معزّی، سید حسین (1378) نظام اقتصادی اسلام (اهداف و انگیزهها)، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
- نادری، علی(1375) درآمدی بر ارتقای وجدان کاری، مدیریت دولتی، شماره 35، تهران، 12-1.
- نوری، میرزا حسین (1407ق) مستدرکالوسایل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آلالبیت.
- نیکفر، مختار (1383) کار در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه قرآن، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما.
- هادوینیا، علیاصغر (1389) معنویت و اقتصاد، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
- الوانی، سید مهدی (1384) مدیریت عمومی، تهران، نشر نی.
- ولایی، عیسی (1378) کار در منابع اسلامی، تهران، مؤسسه کار و تأمیناجتماعی.
---------------------------------
پینوشتها
[1]. Weber.
[2]. Giddings.
[3]. Veblen.
[4]. Bourdieu.
[5]. Peaterson.
[6]. Addler.
[7]. Chapin.
[8]. Chapman.
[9]. Feathrston.
[10]. Lash & Urry.
[11]. Jensen.
[12]. Motivation.
[13]. Movere.
[14]. Conscience.
[15]. Commitment.