نتایج روزهداری از دیدگاه قرآن/ ابعاد گوناگون روزهداری
نیروهای معنوی و قوای روحانی انسان اگر همچنان در مرحله استعداد باقی بماند و پا به عرصه فعلیت نگذارد، استعدادهایش ظهور نمیکند، و به دلیل عدم سنخیت با عالم معنا درک آن لذایذ و نعمتهای معنوی برای او امکانپذیر نخواهد بود.
خداوند متعال به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است تا آدمی در سایه عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف به کمالی که برای آن آفریده شده است، برسد و بهره خود را از نعمات خداوندی به دست آورد؛ زیرا تا هنگامی که بشر گرفتار رذایل اخلاقی است و کردارهای زشت و ناروا گریبانگیر اوست، نیروهای معنوی و قوای روحانی او همچنان در مرحله استعداد باقی مانده و پا به عرصه فعلیت نخواهد گذاشت و تا چنین نشود و استعدادها ظهور نکند، به دلیل عدم سنخیت با عالم معنا درک آن لذایذ و نعمتها برای او امکانپذیر نخواهد بود.
ابعاد گوناگون روزه و آثار فراوان مادی و معنوی آن بر انسان
در قرآن کریم و روایات تعبیرات متعدد از روزه شده، گاهی به عنوان «صبر» به آن سفارش شده است؛ چنان که می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا، استعینوا بالصبر و الصلوه....،
ای کسانی که ایمان آورده اید! از صبر (روزه) و نماز استمداد نمایید.
و زمانی به «سیاحت» چنان که در حالات متقین می فرماید: «سیاحت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان.»
و اغلب از آن به «صوم» و «صیام» تعبیر شده، چنان که درباره اصل مشروعیت روزه می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا، کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»
ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، شاید با تقوا شوید.
در این آیه شریفه خداوند مهربان چون بندهاش را به روزه داری که همراه با مشقتهاست تکلیف نمود، در چند مورد نسبت به بنده روزه دار تلطف می نماید:
1- بنده خویش را به شرف و مدحت «یا ایها الذین آمنوا» ندا کرد، یعنی به ایمان و گرویدن به خویش؛ اینگونه خطاب «ای کسانی که ایمان آورده اید» به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، و گرنه می فرمود: «ای مردم»، ولی خواست بفهماند با توجه به این که دارای ایمانید باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان می آید بپذیرید، هر چند که ناسازگار با عادات شما باشد.
2- «کُتِبَ» را به لفظ مجهول ذکر کرد، گر چه او نوشت و واجب نمود، اما چون روزه با رنج و مشقت همراه است به خود نسبت نداد، ولی آنجا که رحمت است به خود حواله می دهد، مانند، «قل الله کتب علی نفسه الرحمه» بگو از آن خدا است نوشت بر خویشتن رحمت را، آنچه شاق بود به خود حواله نکرد، ولی آنچه که بنده از آن متأذی است و نقص و معصیت است به خدا نسبت می دهد، شرمت باد ای انسان که آنچه بد آیند توست و عاملش تو هستی با این وجود آن را به خدا نسبت می دهی، نظیر این که گفته شود: خدایا! تو فقیرم کردی، تو بیمارم نمودی و....
3- فرمود: «کما کتب علی الذین من قبلکم» یعنی این روزه فقط بر شما مسلمانان (امت پیامبر اسلام) نهاده نشده، بلکه بر پیشینیان: امتهای گذشته و قبل از ظهور اسلام، امتهای انبیاء قبل، چون امت موسی و عیسی و غیر ایشان نیز واجب بوده است.
4- «لعلکم تتقون» که فایده آن به تو برمی گردد و شما را به زینت تقوا مفتخر می سازد.
مهمترین اثر روزه بعد تربیتی و روانی آن است. روزه روح آدمی را تلطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» می کند.
روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است. برای این که اخلاق و تهذیب نفس بر دو پایه استوار است:
الف) تخلیه؛ یعنی پاکسازی و تصفیه روح از عادات ناپسند و آلودگیهای مادی که مقدمه آن شناخت صفات پسندیده و ناپسند است.
ب) تحلیه؛ یعنی آراستن نفس به صفات پسندیده و مطلوب انسانی، مانند تقوا که از حکمتهای روزه است «لعلکم تتقون».
روزه کلاس کسب تقوا است، تمرینی برای متقی شدن است. افرادی که سالیانه، یک دوره یک ماههای برای شرکت در این پیکار درونی را می گذرانند، از آمادگی رزمی و دفاعی بیشتری برخوردارند.