17 بهمن 1389, 0:0
کلمات کلیدی: به آنها فرصت دهيد!
نویسنده :
رعنا آرش کیا: همواره روشهای متعددی در خصوص چگونگی تربیت فرزندان مطرح میشود. عدهای بر این باورند که کودکان نباید زیاد آزاد باشند و عدهای دیگر نیز معتقدند فرزندان اجازه دارند تا طریقه زندگیشان را خود انتخاب کنند. با این حال باید گفت نه میتوان آن چنان با تساهل در خصوص تربیت فرزندان رفتار کرد و نه میتوان فرزندان را تحت کنترل شدید قرار داد چرا که نتایج چنین برخوردهای میتواند بسیار خطرناک باشد.
روانشناسان بر این باورند که نوجوانان و کودکان از تاثیرپذیری فوق العادهای برخوردار هستند. آنان به دلیل تازه بودن تجربههای زندگی غالبا هر رویدادی و اتفاقی را به عنوان مبنای تحلیلی خویش قرار میدهند و شاید همین امر باشد که منجر به انحطاط فکری و اخلاقی فرزندان میشود.
در واقع باید گفت پدر و مادر ایده آل والدینی هستند که شیوههای تربیتی و قانونی را برای بچههای خود در نظر بگیرند و با آن سبک تربیتی خاص – که میتواند متناسب با اعتقادها، طبقه اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی زن و شوهر باشد- او را پرورش دهند. در این شیوههای تربیتی نباید افراط و تفریط باشد. گاهی آن قدر به بچهها سخت میگیرید که بعد به دلیل قوانین سخت دلتان میسوزد و مدتی او را رها میکنید تا هر آنچه میخواهد بکند. این اشتباهترین اقدام در زمینه تربیت بچهها است. چون افراط و تفریط، بچهها را جسور و گستاخ میکند و آنها در این صورت، شما را لایق والد بودن نمیدانند. نکته مهم دیگر این است که در مورد سبک تربیتی باید با همسرتان مشورت کنید و در اجرای آن ثبات قدم داشته باشید. اینکه پدر و مادر هر کدام ساز مخالف بزنند، بدترین شیوه تربیتی است. شما حتی اگر با هم مشکلی دارید با حضور بچهها و برای اجرای تصمیمهای خانواده باید حکم واحدی داشته باشید. تعارض داشتن در این زمینه بسیار مخرب است، چه برای رابطه خودتان و چه در امر تربیت بچهها. باید به عنوان والدین ایدهآل، معقول و منطقی باور کنید که در ضمن رشد بچهها، آنها باید از شما فاصله بگیرند و مستقل شوند. باید در هر مرحله از زندگی مهارتهای خاصی را به آنها بیاموزید و سپس نقش حمایت کننده را داشته باشید تا خودشان در امور زندگی مستقل شوند. در واقع یکی از راهکارهای اساسی برای تربیت صحیح فرزندان فرصت زندگی دادن به آنهاست. زندگی سراسر پیروزیها و شکستهایی است که از پی هم میآیند. از این رو فرزندان میبایست طریقه برخورد با مشکلات زندگی را بیاموزند. البته منظور ما از این گفته آن نیست که حتما باید برای فرزندان برنامهریزی کرد و یا کلاسهای آموزشی در این زمینه برقرار کرد بلکه باید دانست والدین میتوانند با فرصت دادن به کودکان خویش آنان را در دستیابی به طریقه صحیح زندگی کردن کمک کنند. متاسفانه دیده میشود که بسیاری از خانوادهها هیچ گاه اجازه نمیدهند که فرزندانشان تجربههای جدیدی را لمس کنند. این تجربه شاید بازی کردن با فرزند همسایه جدید باشد و شاید هم کنجکاوی در خصوص یک وسیله جدید در خانه! چنین روش تربیتی منجر به آن میشود که فرزند هیچ گاه طعم پیروزی و یا شکست را تجربه نکند. در واقع ما باید فرزندانمان را در برابر رخدادهای زندگی قرار دهیم. البته نه آنکه بدون هیچ نظارتی آنها را در برابر توفان مشکلات رها کنیم. بلکه راه صحیح تربیت فرزندان آن است که آنان با کنترل حتیالمقدور نا محسوس والدین در برابر تجربههای جدید قرار گیرند. بی شک چنین فرصتهایی میتوانند بسیاری از جنبههای روحی و روانی و استعدادهای با لقوه کودک را شکوفا کند. ضمن آنکه چنین روشی میتواند کودک را برای زندگی واقعی که بدون هیچ حامی باید آن را انجام دهد تقویت کند. چرا که وی در کودکی طعم تلخ شکست را با انتخاب گزینه اشتباه چشیده است و لذا در پی آن است تا در زندگی خویش عاقلانه ترین راه را برگزیند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان