نویسنده: حسین عابدی
گریه واکنش هیجانی انسان نسبت به انگیزههایی است که عواطف و احساسات آدمی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. گریه که همراه با سوز و دل، هق هق و اشک و سرشک است، شاید تنها در انسان به شکل کمالی آن یافت میشود و موجودات دیگر، این حد از احساسات و عواطف را نمیتوانند به نمایش گذارند.
انسان، با انگیزههای متفاوت بلکه متقابل و متضادی چون ترس و شوق میگرید. گریستن همانند خندیدن، شاهکار آفرینش است لذا خداوند این دو را به عنوان خصوصیت خاص انسانی به خود نسبت میدهد و میفرماید: و انه هو اضحک و ابکی، خداوند است که میخنداند و میگریاند.» (نجم، آیه43)
به نظر میرسد که غیر از انسان، آفریدهای از این کمال برخوردار نباشد. در این میان انسان کامل، در تمامیت این معنا در اوج است. از این رو گریه و خنده، نمایش تمام عقل انسانی است؛ چرا که در انسان کامل، عقل معنای تمام و درست خود را مییابد و از آن جایی که عقل انسان کامل، در عواطف و احساساتش گره خورده است، نمایش عقل عشقی را تنها در این موجود میتوان به نظاره نشست. عقل انسان کامل، چنان با عشق، محبت و مودت آمیخته که عقلش میگرید و میخندد و دلش میاندیشد و معرفت و دانش میآموزد. انسان کامل با عقل، عشق میورزد و با دلش میاندیشد، چراکه عقل و دل او یکی شده است.
هستی گریان بر حسین(ع)
اما این بدان معنا نیست که غیر از انسان کامل این گونه نیست، بلکه هر یک از انسانها به نسبت درجهای از عقل، از عشق بهرهمند هستند؛ چرا که نصف عقل حقیقی، محبت و عشق است. (تحف العقول، ص443) بر این اساس هر کسی که عقل دارد، عشق و مودت و محبت دارد و از احساسات درحد خود سرشار است. براساس آموزههای قرآنی، همه هستی برخوردار از درجه ای از عقل و شعور و احساس است. از این رو درحد خود مکلف هستند و مخاطب خداوند قرار میگیرند. (فصلت، آیه11)
درجه احساس و عواطف کائنات و هستی باتوجه به عقل ایشان متفاوت است ولی همان اندازه برای درک و ابراز و اظهار عشق و محبتی که بخشی از مفهوم و مؤلفه عقل است، کفایت میکند.
خداوند در آیه29 سوره دخان میفرماید:
فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین
آسمان و زمین بر آنان نگریست و به آنان مهلتی داده نشده است.
این آیه در بیان نفی گریه آسمان و زمین درباره کسانی است که خداوند آنان را به عذاب استیصال گرفته و آنها را به سبب جسارت در گناه در همین دنیا عذاب کرده بود.
مفهوم مخالف این آیه آن است که زمین و آسمان از درجه و سطحی از عقل و شعور برخوردار است که شأن و قابلیت گریستن را دارد؛ اما برکسانی که به عذاب الهی گرفته شده بودند، نگریست.
اما آسمان و زمین بر امام حسین(ع) گریست. امیرالمؤمنین(ع) در روایتی درباره گریستن آسمان و زمین بر امام حسین(ع) سخن میگوید. در روایت است که آن حضرت این آیه را تلاوت میفرمود:
«فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین»
در همان هنگام امام حسین(ع) وارد مسجد شد، امیرالمومنین(ع) باتوجه به او فرمود:
«اما ان هذا سیقتل و یبکی علیه السماء و الارض»
اما این کسی است که به زودی کشته شود و آسمان و زمین بر او میگریند» (تفسیر برهان، ج4، ص161)
گریستن تا چهل روز
رسول گرامی اسلام(ص) در سفارشهای خویش به جناب ابی ذر غفاری به اهمیت و جایگاه والای مؤمن در جهان اشاره کرده و فرموده است:
«یا اباذر! ان الارض لتبکی علی المومن اذا مات اربعین صباحا»
ای ابوذر! هنگامی که مؤمنی از دنیا میرود، زمین تا چهل روز برای فقدان او گریان و عزادار است.» (مکارم الاخلاق، ص465)
امام صادق(ع) در روایتی به بیان گریه موجودات عالم بر سالار شهیدان پرداخته، به زراره میفرماید:
«یا زراره ! ان السماء بکت علی الحسین علیه السلام اربعین صباحا بالدم و ان الارض بکت اربعین صباحا بالسواد و ان الشمس بکت اربعین صباحا بالکسوف و الحمره ... و ان الملائکه بکت اربعین صباحا علی الحسین»
ای زراره! آسمان چهل روز بر حسین خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست با تیره و تار شدن، و خورشید با کسوف و سرخی خود چهل روز گریست... و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند.» (مستدرک الوسائل، ج10، ص413، با تلخیص و نیز مناقب آل ابی طالب، ج3، ص212)
درباره نقش چهل در زندگی بشر میتوان به آیات و روایات بسیاری تمسک کرد که از جمله مسأله چله عرفانی است. امام عسکری(ع) درباره یکی از ویژگیهای عدد چهل میفرماید: علامات المؤمن خمس... و زیاره الاربعین... مؤمن پنج نشانه دارد... و یکی از آنها زیارت روز اربعین است (تهذیب الاحکام، ج6، ص25)