نویسنده :جواد علایی
تأملاتی پیرامون آسیب شناسی عزادرای حسینی
یکی از عواملی که در حاشیه عزاداریهای حسینی مطرح است و در سالهای اخیر پررنگتر و بیشتر مطرح شده، آسیبشناسی عزاداری است. به این معنا که اگر عزاداری یک منسک دینی و یک رسم ریشهدار در جامعه ماست طبعاً هر کار و منسک دینی و هر رسمی یکی سری عوارض و مشکلات و آسیبهایی دارد و باید سعی کنیم آسیبزدایی کنیم. بحث ما آسیبشناسی نیست. بلکه بحث از این است که در خود آسیبشناسی یک اسیبهایی وجود دارد. این تحت عنوان آسیبشناسی موجب یک مشکلاتی میشود.
موضوع بحث، دو مقالهای است که در محرم و صفر امثال منتشر شده و این مقالهها خواسته است که آسیبشناسی کند، ولی خودش آسیبرسانی کرده است. گاهی کسانی از زاویه آسیبشناسی وارد میشوند و در حاشیهی آسیبشناسی بحثی را مطرح میکنند، در صورتی که اصلاً به آن موضوع اعتقاد ندارند. در ظاهر آسیبشناسی، ریشه را میزنند. مسئله دوم در عزاداری این است که در عزادرای یک اصل و پایه داریم که عبارت است از اعتقاد به مقام معنوی اهل بیت (ع). اصل عزاداری این است که ما به مقام معنوی اهل بیت اعتقاد راسخ داریم. دوم این که به ما دستور دادهاند که با اهل بیت رابطه عاطفی داشته باشیم. فرمودند
«یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا.»
شیعیان ما برای حزن ما محزونند.
مطلب دیگر شکل عزاداری است. آن شکل دیگر خیلی امر استاندارد و قطعیای نیست که مثلاً از صدر اسلام به ما گفتهاند که در عزاداری به سینهتان بزنید. اگر کسی در شکل ایراد داشت، ربطی به اصل ندارد. بعضی از اوقات و بلکه بسیاری از اوقات منتقدینی که میخواهند آسیبشناسی کنند چون به اصل اعتقاد ندارند، شکلها را نقد میکنند که مثلاً چرا شما علم بلند میکنید. ولی میخواهند از راه رسم عزاداری، ریشهی اصل عزاداری را بزنند. مباحث تفکیک نمیکنند و میگویند یعنی چه که در محرم علم آهنی چند صد کیلویی بلند میکنید. اصلاً این کارها یعنی چه؟ اگر شما امام حسین (ع) را دوست دارید، ببینید امام حسین (ع) چگونه زندگی میکرده است.
از علم که یک وسیلهای است برای عزاداری، ناگهان به این مسئله میرسند که تو اگر امام حسین (ع) را دوست داری سیرهی امام را یاد بگیر. تفکیک و فرق است بین اصل و یک دستور دینی با این که ما مسلمانها چگونه به آن عمل میکنیم. کسانی که میخواهند عزاداری را آسیبشناسی کنند و مشکلات و عوارض آن را به ما نشان بدهند این خلط را انجام میدهند.
یکی از این دو مقاله در اوایل سال 85، در یکی از سایتهای معروف و پرمخاطب ارائه شده. و یک مقاله را در یکی از روزنامههای کثیر الانتشار در اربعین سال گذشته عرضه کردهاند. اینها خواستهاند مسئلهی عزاداری را آسیبشناسی کنند. البته این مقاله که در سایت اینترنتی بوده صرفاً به مسئله عزاداری نپرداخته است بلکه به ارتباط شیعیان با امامان پرداخته است. نویسنده این مقالهی اینترنتی یک شخص روحانی است که خودش هم سایتی دارد و سوابق زیاد علمی دارد. ایشان خواسته آسیبشناسی ارتباط ما با اهل بیت و افراط در شخصیتشناسی در ائمه اطهار (ع) را بررسی کند. در همین چند کلمه مطلب معلوم شد. داستان این است که ابتدا بعضی از کارهای شیعیان را نقد کرده و در آخر مقاله معلوم میشود که ایشان از ریشه این مسئله را قبول ندارد. فرازهایی از آن را با هم مرور میکنیم:
یکی از شاعران معروف شهر ما صفیر اصفهانی است. صفیر صوفیمسلک بوده و بعضی از شعرهایش بوی وحدت وجود میدهد. او شعرهای زیادی برای اهل بیت سروده است.
ایشان از این شعر شروع کرده است:
در مکتب عارفان آگاه
الله علی است علی الله
شبیه اینگونه عبارات مثل من حسیناللهیام، من علیاللهیام در عزاداریهای سالهای اخیر زیاد به گوش میرسد.
این حرف و این شعر به وضوح باطل است، ولی ببینید که نویسنده از چه مطلعی شروع کرده و به کجا میرسد.
شاعر مداح در این مورد هم بنده خدا را جانشین ذات اقدس الهی ساخته است؛
حرکت در تمام موجودات
باشد از عشق و آن هوای علی است
شعر از صفیر است که میگوید همه موجودات از عشق علی دارای حرکتند. ابتدا بحث علی اللهی بود و دو صفحه بعد عشق علی است و عشق فقط برای خداست.
مینویسد:
پیامبر اکرم (ص) مردم را تشویق میکرد که بیایند و پیامبر (ص) برای آنها دعا کند باشد که خداوند حاجات آنها را برآورده کند.
در اینجا بحث توسل را مطرح کرده است.
پیامبر و ائمه در زمانی که در قید حیات بودند برای مردم دعا میکردند و مشکلی هم وجود نداشت. ایشان این مقدار را بدون مشکل دانستهاند. اما این که پس از وفات آنان نیز میتوان از آنها خواست که برایشان دعا کند، قابل بحث است. این تقریبا آخرین فرازهای مقاله است.
پس اول بحث گفته میشد؛ علی اللهی نشویم، آخر کار میگوید؛ معلوم نیست که پیامبر (ص) الان که از دنیا رفته است، بتواند برای ما دعا کند. این محل تأمل است.
کسی که اصلاً مقام ائمه را قبول ندارد، به جای این که راست و حسینی بگوید پیامبر (ص) و امام حسین (ص) از دنیا رفتهاند، میگوید ما باید عزاداری را آسیبشناسی کنیم. اصلاً کسی که دارد برای امام حسین (ع) عزاداری میکند، با کسی که امام را مردهای میداند، که رفته است و فات و مات، از ریشه اختلاف دارند. اگر بخواهیم بحث کنیم باید در ریشه بحث کنیم نه در شاخه. معلوم است که وقتی کسی امام حسین (ع) را قبول ندارد و میگوید مرده است و تمام شده، به عزاداری به چشم دیگری نگاه میکند. ما از دو زاویه به عزاداری نگاه میکنیم.