كلمات كليدي : آيينهاي مقدس، پروتستانها، تأييد، تعميد، فيض نامرئي
نویسنده : منصور ترابي
به طور کلی، سلوک و پیشرفت در زندگی مسیحی دارای دو مرحله میباشد. در نیمه اول از "تعمید" سخن گفته میشود که نشانه ورود شخص به جامعه مسیحیت شمرده میشود.[1]
نیمه دوم، تأیید یا تثبیت ایمان نامیده میشود، که سرّ دوم از اسرار هفتگانه است[2]. تأیید که تدهین یا روغن مالی یا مهر کردن هم نامیده میشود، بلافاصله پس از تعمید انجام میگیرد[3]. این آیین را در کلیساهای شرق تدهین یا مسح مینامیدند و نام باستانی آن در کلیساهای کاتولیک نشانه بوده است
تأیید، آیینی است که در آن نفس، روح القدس را دریافت میکند. مراسم تأیید یک فرد مسیحی، در حقیقت تکمیل آیین غسل تعمید است[4].
هدف از تأیید آن است که فرد، پیمان و عهدی را که در مراسم غسل تعمید بسته است را، مورد تأکید و تأیید قرار دهد و بدین ترتیب جزء جماعت کلیسا در آید[5] و به مسیحی کاملی تبدیل شود.
پیدایش تأیید
در قرن اول، تنها سه آیین جزو آیینهای مقدس محسوب میشدند: تعمید، عشای ربانی و درجات مقدس. ظاهرا مسیحیان اولیه مسح را به تعمید افزودند و به اعتقاد آنان از این طریق، روحالقدس به آنان اعطا میشد[6]. این کار به وسیله مقام روحانی صورت میگرفت و به مرور زمان این عمل از تعمید جدا شد و به آیین تأیید تبدیل شد[7] .
مجری تأیید
عمل تأیید همچون تعمید به دست یک مقام روحانی مانند اسقف یا جانشین او صورت میگیرد. اسقف، دست بر سر شخص دریافتکننده، گذاشته، با "روغن مقدس" بر پیشانی او علامت صلیب میگذارد تا رضایتمندیاش را بر حمل صلیب گواهی دهد. همچنین اسقف، ضربهی کوچکی بر گونه شخص دریافتکننده مینوازد که نمادی از درد و رنجهایی دانسته میشود که یک مسیحی ممکن است متحمل شود[8].
تأیید افراد بالغ
اگر کسی که به کلیسا میپیوندد بالغ باشد، تعمید و تأیید را همزمان و به عنوان دو نیمهی یک آیین میپذیرد. هرگاه وی در کودکی تعمید یافته باشد، تأیید تا زمان بلوغ، یعنی بین سیزده تا شانزده سالگی، به تأخیر میافتد[9].
تأیید کودکان
در کلیساهای شرق معمولا آیینهای تأیید و عشای ربانی بلافاصله پس از تعمید کودک اجرا میشد. اما در کلیساهای غرب به تدریج آیین تأیید را به سنین بالاتر موکول کردند. کودک در این مدت به اصول و مبادی ایمان مسیحی آشنا میشد. در تأیید کودک، اسقف دست خود را بر سر کودک میگذاشت و دعایی را تلاوت میکرد. منظور از این کار این بود که روحالقدس در جسم داوطلب حلول کند. سپس اسقف با روغن مقدس پیشانی کودک را تدهین میکرد و آهسته بر گونه او میکوبید. این علامت تنفیذ ایمان مسیحی بود و داوطلب به قید سوگند، تلویحا متعهد به رعایت همگی حقوق و وظایف یک فرد مسیحی میشد.
نتایج تأیید
در نیمه اول یعنی تعمید بر نجات از گناه تأکید میشود و طی آن، خدا با فرد گنهکار آشتی میکند و وی را به زندگی بر اساس ایمان و اطاعت فرا میخواند . ولی در نیمه دوم "یعنی تأیید" بر جنبه مثبت ادای شهادت به آنچه خدا به وسیله عیسی برای بشریت محقق ساخته تأکید میشود.
این آیین، بلوغ معنوی و تقویت کننده عطایای تعمید است ، به نحوی که تأیید ، انسان را برای تحمل و انجام مسوولیت در جامعه به گونهای که شایسته یک مسیحی حقیقی است، تقویت مینماید[10].
خاتمه
اثر این آیینها این است که با عملی که انجام میگیرد فیض را منتقل میکنند و این به سبب خود عمل آیینی است. آنچه یک آیین معتبر ایجاب میکند این است که نفس، کاملا مهیای پذیرش آن شود.
به طور کلی، عقیده بر آن است که آیینهای مقدس بر اعمال شخص دریافتکننده میگذارند. آیینها از وسایل و لوازم نجات هستند بنابراین، آیینهای مقدس، فیض تقدیسکننده یعنی کمک خداوند را که برای نجات لازم است به وجود میآورند و سبب رستگاری میشوند[11].