24 مهر 1396, 21:49
هزیمت استعمار در برابر «دلاور دلوار»
نویسنده:جواد نوائیان رودسری
رئیسعلی دلواری، در سال 1261 (هـ.ش)، در روستای «دلوار» از توابع تنگستان دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی را در زادگاهش با فراگرفتن فنون رزمی، اسبسواری، تیراندازی و آموختن قرآن و ادبیات فارسی سپری کرد. او از همان کودکی و نوجوانی، در تیراندازی مهارت فراوانی داشت و در میان مردم به این هنر مشهور شد. با شروع انقلاب مشروطه در سال 1285 (هـ.ش)، رئیسعلی در حالی که بیش از 25 سال نداشت، از جمله پیشگامان مشروطه در جنوب ایران بود. به همین دلیل، در دوران استبداد صغیر، علیه حکومت محمدعلیشاه، دست به اسلحه برد و در سال 1288، توانست به کمک تفنگچیهای خود، بوشهر را از سلطه عمال محمدعلیشاه آزاد کند. با تصرف گمرک بوشهر که در اجاره انگلیسیها بود، نیروهای آن کشور به دخالت نظامی در منطقه پرداختند و جنگ و گریزی را آغاز کردند که تا جنگ اول جهانی ادامه یافت. وقتی انگلیسیها، با وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران، تعرضات خود را به سمت شمال ایران گسترش دادند، تنگستانیها به حملات خود علیه انگلیسیها شدت بخشیدند. در یکی از این شبیخونها که در 12 ژوئیه 1915 رخ داد، دو ژنرال بلندپایه انگلیسی، همراه با دهها سرباز انگلیسی و هندی کشته شدند. با وقوع این حادثه، نیروهای انگلیسی در هشتم اوت 1915 (17 مرداد 1294 ـ 26 رمضان 1333) شبانه بوشهر را اشغال کردند. رئیسعلی و شیخ حسین چاهکوتاهی و زایر خضرخان اهرمی، سه نفر از معتمدان دلیر تنگستان، تصمیم گرفتند که علیه دشمن قیام کنند و در مقام دفاع از وطن برآیند.
دو ماه قبل از آن که قوای انگلیس بوشهر را اشغال کنند، ژنرال کاکس، کنسول انگلیس در خلیج فارس، نامهای به مرحوم شیخ محمدحسین برازجانی، روحانی متنفذ و مجتهد معروف دشتستان نوشت که جواب آن نامه، انگیزه قیام رئیسعلی دلواری شد. کنسول انگلیس در این نامه از شیخ محمد حسین برازجانی خواسته بود که از نفوذ خود استفاده و از هرگونه آشوب و قیام علیه اشغالگران جلوگیری کند و این که از دشمنی با دولت انگلیس، نه تنها سودی عاید ملت ایران نخواهد شد، بلکه در صورتی که ایرانیان وارد جنگ شوند، انگلیس یک سوم خاک ایران را تصرف خواهد کرد. شیخ محمدحسین، در پاسخ به این نامه، تمام مصیبتهای وارد شده بر ایرانیان را از طرف دولت انگلیس دانست و اعلام کرد که چنانچه عملیات انتقامجویانه علیه اشغالگران انجام پذیرد، مسئولیت آن بر عهده انگلیسیها خواهد بود. در این بین، رئیسعلی، در نامههای متعدد به شیخ محمدحسین برازجانی از او برای جهاد و قیام علیه قوای انگلیس کسب تکلیف کرد. مرحوم شیخ، رونوشتی از حکم جهادی را که مراجع نجف اشرف صادر کرده بودند، به ضمیمه حکم خود، مبنی بر وجوب جهاد با کفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه آن ها به بنادر جنوب و دشتی و تنگستان و لزوم همکاری خان های این مناطق و بسیج مردم مسلمان، برای رفتن به میدان جنگ، برای رئیسعلی و همچنین، تمام خان های منطقه بوشهر و دشتستان فرستاد.
رئیسعلی همین که از حکم جهاد مرحوم شیخ محمدحسین برازجانی و دیگر مراجع دینی آگاهی یافت، آماده نبرد با انگلیسیهای متجاوز شد و مقدمات کار را در خانه سیدمحمدرضا کازرونی فراهم کرد. رئیسعلی، به همراه دوستش، خالو حسین دشتستانی، در اوایل ماه رمضان سال 1333 (ه. ق)، در عمارت حاج سیدمحمدرضا کازرونی، پس از مذاکراتی با وی، آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی اعلام کرد. او پس از اظهار تشکر از همراهی دلاوران بوشهر و تنگستان، از صاحبخانه خواست تا قرآنی به مجلس بیاورد. حاجی کازرونی به خادمش دستور آوردن قرآن را داد. همین که خادم، قرآن را به مجلس آورد، رئیسعلی برخاست و با احترام تمام، قرآن را گرفت و آن را روی میز جلوی خود گذاشت؛ آنگاه رو به حاضران کرد و گفت: «ای کلاما...! گفتار مرا شاهد باش. من به تو سوگند یاد میکنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند».
با اشغال بوشهر توسط نیروهای انگلیسی، رئیسعلی و یارانش، طبق عهدی که بسته بودند، وارد کارزار با متجاوزان انگلیسی شدند. در نخستین نبردی که در نزدیکی دلوار رخ داد، او و یارانش توانستند شکست سختی به پنج هزار نیروی انگلیسی وارد کنند و آن ها را عقب برانند. این شکست، بازتاب وسیعی در منطقه داشت و باعث شادی و سرور مردم جنوب شد. انگلیسیها که از شکست مفتضحانه دلوار بسیار خشمگین بودند، به بهانه پناه دادن روستاییان به دلاوران تنگستان، به روستاهای اطراف بوشهر حمله و خانههای روستاییان را ویران و درختان نخل را قطع میکردند. در حملات نیروهای اشغالگر، تعدادی از کشاورزان و ماهی گیران، به شهادت رسیدند؛ اما مردم منطقه دست از حمایت رئیسعلی و یارانش برنداشتند. دلیران تنگستان برای زدن ضربههای کاریتر به متجاوزان انگلیسی، تصمیم به حملات شبانه و شبیخون گرفتند. یاران رئیسعلی که با منطقه جنوب آشنایی کامل داشتند، با استفاده از ظرفیت و امکان مانور شبانه، ضربات سهمگینی به انگلیسیها وارد کردند. حجم این حملات چنان بود که نیروهای استعمارگر، با وجود داشتن امکانات و نیروهای نظامی فراوان، نتوانستند دلاوران تنگستانی را مهار کنند. به همین دلیل، تصمیم گرفتند برای از میان برداشتن دلاور دلوار، به خدعه و نیرنگ روی آورند. آن ها یکی از اطرافیان رئیسعلی را با پول فریفتند و از او خواستند تا به هر نحو ممکن، رئیسعلی را ترور کند. در یکی از حملات شبانه دلیران تنگستان به انگلیسیها، در «تنگک صفر»، در 12 شهریور 1294، آن خائن خودفروخته، رئیسعلی دلواری را از پشت هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند. با این حال، دلاوران تنگستانی، پس از شهادت فرمانده خود از پای ننشستند و سالها در برابر انگلیسیها ایستادگی کردند.
بیتردید قیام رئیسعلی دلواری، قیامی برای پاسداری از وطن و مبتنی بر آموزههای اسلامی بود. نامه او به شیخ محمدحسین برازجانی نشان دهنده عمق ایمان وی به اسلام و علاقهاش به اهلبیت(ع) است. او در این نامه سراسر شور و غیرت، خطاب به مرحوم برازجانی مینویسد: «قربانت گردم! برای درجه بهشت پیدا کردن و شربت شهادت را داوطلبانه خواستن، باید همتی عالی و عزمی راسخ داشت .... در خانه نشستن و راحت طلبیدن، تمام وسوسه شیطان است. (آیا) مستحق آن نیستیم که خدا و رسول(ص) را از خود خشنود سازیم؟» او در جای جای این نامه، محوریت اسلام را در قیام خود اساسی می داند و از نیروهای خود با عنوان «جیش اسلام» نام می برد و حرکت خود را متأثر از قیام حضرت اباعبدا...(ع) می داند و تأکید میکند: «همین قدر با خود خیال کردم که بنی هاشم در مدینه بسیار باقی ماند جز حضرت سیدالشهداء(ع) که به تنهایی در صحرای کربلا با لب تشنه شهیدش کردند.» دلاور دلوار در ادامه نامه خود، به ریشه یابی مشکلات می پردازد و با بینشی عمیق، دلیل این ضعف ها را خاموشی در برابر ظلم و ستمی می داند که اجانب بر کشور روا داشتهاند: «روس و انگلیس حق دارند، اگر خودمان آسوده بنشینیم و هیچ کاری نکنیم، چرا که همه نوع احترام به بقعه امام ثامن(ع) در شمال (منظور به توپ بستن گنبد حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) به دست روس ها در مشهد است) و احترام به منبر سیدالشهداء(ع) در جنوب کردند! ... تف به ما، تف به ما!» او به فعالیت های پنهانی انگلیسی ها برای خدشه دار کردن شخصیت وی اشاره میکند و بی محابا از توطئه دشمن، همه را در برابر هدفش به هیچ میگیرد و مینویسد: «انتشار می دهند که فلانی حمایت قنسول جرمن (کنسول آلمان) دارد. به حول و قوه الهی از هیچ کس باک ندارم. می خواهند به تشر بنده را بترسانند.» پیکر پاک رئیسعلی دلواری، ابتدا در گورستان امامزاده روستای «کله بند» به خاک سپرده شد؛ اما مدتی بعد، طبق وصیتش، آن را به نجف اشرف انتقال دادند و در حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپردند. روز شهادت وی، به عنوان «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نام گذاری شده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان